3 اسفند 1393, 19:17
موضوع کلی: حدیث
موضوع عام: قیامت
نمایه ها: پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم - علی علیه السلام - فضائل علی علیه السلام - ولایت علی علیه السلام - شفاعت- شیعیان- حشر+ محبوبات دنیایی- قیامت.
اصبغ بن نباته مى گويد: روزى اميرالمؤمنين على علیه السلام دست حارث همدانى را گرفت و فرمود: اى حارث، روزى از آزار و حسد قريش و منافقين به رسول خدا شكوه كردم رسول خدا دستم را در دست خود گرفت چنانچه من دست تو را گرفته ام آنگاه فرمود: چون روز قيامت شود من دست به ريسمان و دستاويز عصمت پروردگار صاحب عرش زنم و تو اى على، دوستدارانت دست به دامان شما مى زنند. اكنون بگو ببينم در آن حال فكر مى كنى كه خدا با پيامبرش چه خواهند كرد؟ و پيامبرش با وصى خود چه مى كند؟ حارث آنچه گفتم بپذير كه اندكى است از بسيار (و نمونه اى است از خروار) آرى تو با كسى محشور مى شوی كه دوستش مى دارى و براى توست تمام اعمالى كه براى خود كسب كرده اى و اين مطلب را سه بار تكرار فرمود. در اين هنگام حارث از جاى خود برخاست و در حالى كه عباى او به زمين كشيده مى شد گفت: از اين پس ديگر باك ندارم كه مرگ بسوى من آيد يا من به سوى مرگ بروم [1]
منبع:پژوهه تبلیغ
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان