دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

محمد حرزالدین نجفی

No image
محمد حرزالدین نجفی

محمدحرزالدین نجفی

( 1273 - 1365قمری)

عنوان مقاله: مرزبان شریعت

نویسنده: علی کرجی

تبار

«بنومسلم»، خاندانی معروف و ریشه دار در نجف اشرف است. منتسبان به این خاندان به «مُسلمی»[1] نیز شهرت دارند . فقیهان و شاعران و عالمان بسیاری از آن برخاسته اند و خدمت های شایانی در عرصه های علم و ادب و اخلاق و مانند آن ها انجام داده اند.

بزرگان این خاندان

1 ـ ابوالمکارم شیخ محمد حرزالدین متوفای 1277 (عموی شیخ محمد حرزالدین) از شاعران نجف اشرف.

2 ـ عبدالحسین حرزالدین فرزند علی حرزالدین متوفای 1281 هجری قمری (برادر محمد حرزالدین). وی از عالمان بنام نجف اشرف و از شاگردان شیخ مهدی کاشف الغطاء و ملا علی خلیلی بود . از جمله آثار به جا مانده از وی، الامالی در سه جزء و چندین رساله ی علمی دیگر است.[2]

3 ـ شیخ حسن حرزالدین متولد 1258 هجری قمری و متوفای 1304 هجری قمری (برادر محمد حرزالدین) نویسنده کتاب های الجامع در موضوع حدیث و الفقه و چند رساله ی علمی درباره ی کلام و منطق و عروض. او از شاگردان شیخ مرتضی انصاریو محمد حسین کاظمی بود.[3]

4 ـ شیخ احمد حرزالدین فرزند علی بن عبدالله مسلمی متوفای 1342 هجری قمری (برادر محمد حرزالدین) از چهره های بارز در دفاع از تشیع در برابر دشمنان اهل بیت، علیهم السلام، به ویژه متعصبان عثمانی که هرچند گاه شیعیان شمال عراق را مورد تعرض قرار می دادند. نیز از کسانی بود که در جنگ جهانی اول (1914 م تا 1918 م ) در برابر تجاوز انگلیسی ها ایستادگی کرد و پسر خود را در این راه فدای اسلام کرد.[4]

5 ـ جدش شیخ عبدالله حرزالدین از شاگردان شیخ جعفر کاشف الغطاء نجفی و پدرش شیخ علی بن عبدالله حرزالدین متولد 1188 هجری قمری و متوفای 1277 هجری قمری. او از شاگردان شیخ موسی آل کاشف الغطاء، شیخ علی آل کاشف الغطاء و محمدحسن نجفی صاحب جواهر متوفای 1266 هجری قمری بود. او را عالمی جامع در علوم مختلف معرفی کرده اند از آثار به جا مانده از او، کتاب الشمسین در موضوع علوم طبیعی و جامع الطب و جامع الملاحم للحکماء و الاوائل و انیس الزائرین در موضوع زیارت و ادعیه و رساله فی احکام النجوم است.[5]

ولادت و کودکی

محمد حرزالدین در آغاز شب نهم ذو الحجه (شب عرفه) سال 1273 هجری قمری در نجف اشرف در خانواده ای از اهل فضل و ادب دیده به جهان گشود و تحت تربیت پدربزگوارش مراحل رشد و تربیت را طی کرد. هنوز چهار بهار از عمر او نگذشته بود که پدر عالمش را از دست داد و تحت سرپرستی برادران خود قرار گرفت. هر یک از آنان به نوبه ی خود در تربیت و تخلُّق او به اخلاق دینی کوشش بسیار کردند و جای پدر از دست رفته ی او را پر کردند. آنان با ارشادهای مهربانانه و مستمر، زمینه ی مناسبی را در گرایش وی به فضائل اخلاقی و کسب معارف و علوم دینی فراهم ساختند. تا اوان نوجوانی، خواندن و نوشتن و فرایضی را که بایسته ی یادگیری بود، به او آموختند.[6]

تحصیلات

محمد حرزالدین در آغاز جوانی وارد حوزه ی علمیه ی نجف شد. وی دانش های صرف و نحو و معانی و بیان و منطق و فقه و اصول و دیگر دانش های رایج در آغاز تحصیل در حوزه های علمیه را به خوبی فراگرفت. هوش سرشار، جدیت و پشتکار و بهره گیری از راهنمایی های برادران عالِم خود، از جمله عوامل موفقیت و پیشرفت تحصیلی او است.

محمد حرزالدین پس از گذراندن علوم مقدماتی در درس بزرگان علم و اخلاق نجف اشرف حاضر شد و جان تشنه ی خود را با آب حیات بخش علوم و کمالات الهی آنان سیراب ساخت و پس از سال ها کوشش و تلاش در راه تحصیل و پژوهش، به مراتب عالی علوم اسلامی و برخی علوم انسانی مانند هیئت و ریاضیات و مانند آن ها دست یافت و خود در زمره ی بزرگان و استوانه های علم و ادب و اخلاق در حوزه ی نجف اشرف قرار گرفت. او به مطالعه و مباحثه و تحقیق و هر آن چه در یادگیری و تثبیت مطالب علمی در ذهن نقش اساسی داشت، مانند مکان تحقیق و مباحثه و انتخاب هم بحثان کوشا، اهمیت می داد. در راه تحصیل، جدیت داشت. خود ایشان در این باره می گوید:

ما مدت طولانى با سید محمد سعید حبوبی (متوفای 1333 هجری قمری) با هم مى زیستیم و در درس هاى بزرگان حوزه ی نجف مانند فاضل شرابیانى و طه نجف هم درس بودیم. نیز جلسات ادبى و مباحثاتى تحقیقى و مناظرات سودمند علمى برقرار مى کردیم. در یکى از جلسات معروف ما که درسمت راست ضریح مطهر حضرت امیر، علیه السلام، تشکیل مى شد و تا پاسى از شب ادامه مى یافت، فضلاى اهل ذوق و شوق و ادب شرکت مى کردند. از نخبگان حوزه، افرادى مانند دانشمند ادیب شیخ موسى فرزند محمد امین شراره عاملى (متوفای 1304 هجری قمری) و برادر پاک سرشت سید مهدى حکیم فرزند سید صالح حکیم نجفی (متوفای 1312 هجری قمری) و برخى از طلاب پارسا و نجفی ها حضور مى یافتند. در آن جا مسائل علمی و ادبى و مطالب مفید بسیارى مطرح مى شد، بویژه آن که این مکان، منظره ی زیبایى در شب هاى مهتابى داشت و بهره هاى جلسات را براى حاضران مضاعف مى گردانید.[7]

استادان

عالم بزرگوار شیخ محمد حرزالدین نزد استادان و عالمان بزرگ بسیاری از عالمان و فقیهان نجف اشرف به کسب علوم عقلی و نقلی پرداخت. مهم ترین آنان، به شرح زیرند:

1 ـ ابراهیم غراوی متوفای 1304 هجری قمری

شیخ ابراهیم غراوی (منسوب به قبیله ی «غراو» در نزدیکی شهر العماره عراق) فرزند محمد از عالمان نجف اشرف و از شاگردان شیخ راضی نجفی وشیخ محمدحسین الکاظمی است. کتاب های کاشف الربیه، و المراجع فی شرح المختصر النافع، الفقه الاستدلالی، مجموعة الغراوی در موضوع تجوید و حساب و هیئت و نجوم و شعر و مانند آن ها از آثار به جا مانده از آن عالم بزگوار است.[8]

شیخ محمد حرزالدین درس فقه سطح را نزد آن عالم بزرگ فرا گرفت.[9]

2 ـ ملا محمد فاضل ایروانی نویسنده ی جوامع الفقه

محمد فرزند محمد باقر ایروانی در سال 1232 هجری قمری در ایروان به دنیا آمد. پس از گذراندن علوم مقدماتی حوزه ی علمیه در اوان جوانی برای کسب معارف الهی و احکام دینی به عتبات عالیات هجرت کرد. وی در آغاز به کربلا رفت و در آن جا در درس بزرگانی مانند سید ابراهیم قزوینی متوفای 1262 هجری قمری نویسنده ی ضوابط الاصول شرکت کرد و پس از چهار سال اقامت در آن شهر به نجف اشرف رفت و در درس فقیهان و دانشمندان بزرگ، مانند شیخ انصاری و شیخ محمدحسن کاشف الغطاء نویسنده انوار الفقاهه و شیخ حسن نجفی صاحب جواهر شرکت کرد.

جدیت و تلاش خستگی ناپذیر وی در راه تحصیل و تهذیب، او را عالمی با فضیلت ساخت. از این رو به «فاضل ایروانی» شهرت پیدا کرد. عده ی زیادی از دیار آذربایجان آن زمان، در مسائل شرعی از ایشان تقلید می کردند.[10]

محمد حرزالدین مدتی اصول فقه را نزد ایشان فرا گرفت.[11] آن عالم فاضل در روز پنج شنبه سوم ربیع الاول سال 1306 هجری قمری در نجف وفات یافت.[12]

3 ـ محمد حسین کاظمی متوفای 1306 هجری قمری

محمد حرزالدین مدت زیادی در درس فقه آن عالم بزرگوار حاضر گشت و برخی از درس های وی مانند بحث فقهی مواریث را تقریر کرد.[13]

4 ـ شیخ حبیب الله رشتی متوفای 1312 هجری قمری نویسنده ی بدائع الافکار[14]

عالم ربانی شیخ حرز الدین چند صباحی در درس فقه و اصول آن بزرگوار حاضر گشت و از ایشان کسب فیض کرد.[15]

5 ـ سید محمد بن هاشم شرموطی متوفای 1307 هجری قمری نویسنده ی تبصرة المنجمین و شرح الشرایع

دانشمند بزرگوار شیخ محمد حرزالدین رشته های گوناگون علمی را نزد آن عالم ربانی از جمله فقه و اصول و کلام و ریاضیات فرا گرفت.[16]

6 ـ محمدحسن مامقانی نویسنده ی بشری الوصول الی اسرار علم الاصول، متوفای 1323 هجری قمری

7 ـ شیخ محمد طه نجف متوفای 1323 هجری قمری. نویسنده ی اتقان المقال فی أحوال الرجال[17]

8 ـ میرزا حسین خلیلی تهرانی متوفای 1326 هجری قمری

9 ـ ملاّ محمد فاضل شرابیانی متوفای 1322 هجری قمری

10 ـ سید محمد هندی نجفی متوفای 1323 هجری قمری نویسنده ی شوارع الاعلام و شرح المختصر النافع

11 ـ شیخ لطف الله لاریجانی مازندرانی

لطف الله اسکویی مازندرانی از عالمان و فقیهان بنام نجف اشرف و از شاگردان شیخ انصاری و صاحب جواهر و دیگر فقیهان آن دیار بوده است.[18] از آثار به جا مانده از آن فقیه بزرگوار می توان الرسائل الکثیرة را نام برد .

وی شاگردان بسیاری در نجف اشرف پرورش داد، از جمله سید مصطفی حسینی مازندرانی متوفای 1285 هجری قمری نویسنده ی کاشف الاسرار و السرائر عن صلاة المسافر و سید یوسف موسوی عاملی الشحوری [19] و شیخ محمد حرزالدین .[20]

آن عالم بزرگوار در سال 1311 هجری قمری در نجف اشرف دار دنیا را ترک و پیکر پاکش در حرم مطهر حضرت امیر، علیه السلام، به خاک سپرده شد .[21]

12 ـ سید محمدکاظم طباطبایی یزدی متوفای 1337 هجری قمری.[22]

13 ـ محمدکاظم آخوند خراسانی متوفای 1329 هجری قمری

14 ـ شیخ هادی تهرانی متوفای 1321 هجری قمری نویسنده ی محّجة العلماء فی الادلة العقلیة

15 ـ سید إبراهیم بحرالعلوم .

سید ابراهیم بحرالعلوم فرزند سید حسین بحرالعلوم در سال 1248 هجری قمری در نجف اشرف پا به عرصه ی وجود نهاد. در اوان جوانی وارد حوزه ی علمیه ی نجف شد و از محضر بزرگان آن مکان مقدس بهره های فراوان برد. پس از سال ها تلاش در راه تحصیل و پژوهش در دانش های گوناگون فقه و اصول و تفسیر و عقائد و ادبیات و مانند آن ها به درجه ی عالی اجتهاد نایل آمد. وی ادیبی توانا و شاعری خوش ذوق بود. از این رو در کنار دیگر فعالیت های علمی، مجمع ادبی ترتیب می داد که در آن ادیبان و شاعران توانایی شرکت می کردند و ادب آموزان بسیاری از محفل شعر وشاعری او بهره مند می شدند.

آن بزرگوار در روز سوم محرم سال 1319 هجری قمری دار فانی را وداع گفت .

از آثار به جا مانده از او، دیوان شعرش است که به چاپ رسیده است. [23]

16 ـ آقا رضا همدانی متوفای 1322 هجری قمری نویسنده ی مصباح الفقیه.[24]

مشایخ اجازه

1 ـ سید محمدعلی شاه عبدالعظیمی متوفای 1334 هجری قمری

سید محمدعلی حسینی شاه عبدالعظیمی فرزند سید محمدشاه عبدالعظیمی در سال 1258 هجری قمری در شهر ری به دنیا آمد وی درس های مقدماتی علوم اسلامی را در زادگاه خود به پایان رساند و پس از آن برای ادامه ی تحصیل به نجف اشرف رهسپار شد و نزد علمای آن شهر مقدس، مانند فقیه بزرگوار محمدحسن شیرازی به کسب مراتب عالی علم و کمال پرداخت و در علوم گوناگون فقه و اصول و رجال و حدیث و تفسیر تخصص پیدا کرد. آثار فراوانی مانند الإیقاد فی بیان تاریخ وفیات الأئمة، علیهم السلام، و حلیة الزائرین و الجامع فی الاخبار و تنبیه المنتبهین فی المواعظ والأخلاق و التکملة منتخب من مواعظ نهج البلاغه از خود به جای گذاشت.[25]

2 ـ محمد طه نجف متوفای 1323 هجری قمری نویسنده ی اتقان المقال فی أحوال الرجال

3 ـ شیخ حسن فرطوسی نجفی متوفای 1321 هجری قمری نویسنده ی شرح الشرایع. وی در رجب سال 1312 هجری قمری به شیخ محمد حرزالدین اجازه ی روایت داد.[26]

4 ـ میرزا حسین خلیلی تهرانی متوفای 1326 هجری قمری که در 27 ذوالحجه سال 1324 هجری قمری به ایشان اجازه روایت داده است .[27]

5 ـ سید حسین بن مهدی قزوینی متوفای 1325 هجری قمری.

6 ـ میرزا حسین نوری متوفای 1320 هجری قمری نویسنده ی مستدرک وسائل الشیعة

7 ـ شیخ محمد جواد مشکور حولاوی نجفی متوفای 1325 هجری قمری

8 ـ شیخ عباس بن حسن کاشف الغطاء نجفی متوفای 1322 هجری قمری

9 ـ شیخ محمد بن عبدالحسین التستری

10 ـ شیخ فرج الله تبریزی خیابانی متوفای 1339 هجری قمری که به شیخ حرزالدین در 15 شعبان 1334 هجری قمری اجازه روایت داده است .

11 ـ سید محمدکاظم یزدی متوفای 1337 هجری قمری که در دوم محرم سال 1336 هجری قمری به فقیه بزرگوار حرزالدین اجازه روایت داده است .

12 ـ شیخ عبدالله مامقانی متوفای 1351 هجری قمری نویسنده ی تنقیح المقال که به علامه حرزالدین در ربیع الاول سال 1349 هجری قمری اجازه روایت داده است .

13 ـ سید جعفر بحرالعلوم نجفی متوفای 1377 هجری قمری نویسنده ی اسرار العارفین. وی در چهارم محرم سال 1353 هجری قمری به شیخ حرزالدین اجازه روایت داده است.

14 ـ سیدمهدی غریفی بحرانی متوفای 1343 هجری قمری نویسنده ی الرغائب فی إیمان أبی طالب، علیه السلام

راویان از او

عالمان بسیاری از علامه حرزالدین نقل روایت کرده اند و وی به برخی از آنها اجازه روایت داده است:

1 ـ شیخ علی حرزالدین فرزند علامه حرز الدین .

2 ـ شیخ سلمان بن محمد فلاحی متوفای 1340 هجری قمری

3 ـ سید مهدی بن علی غریفی بحرانی متوفای 1343 هجری قمری نویسنده ی مفتاح الغیب و مصباح الوحی

4 ـ شیخ فرج الله بن محمد تبریزی خیابانی متوفای 1339 هجری قمری

5 ـ شیخ محمد علی اردوبادی

6 ـ سید شهاب الدین مرعشی نجفی[28]

شاگردان

علامه حرزالدین به سبب جامعیتی که در علوم گوناگون داشت، عالمان و فرهیختگان بسیاری برای رسیدن به درجات عالی علم و کمال نزد او زانوی شاگردی زدند و از او بهره های کافی و وافی بردند. از این رو هر کدام از آنان در رشته و یا چندین رشته ی علمی صاحب نظر بودند. شمردن نام آنان نوشتار را به تطویل می کشد. در این جا به ذکر نام و معرفی برخی از آنان بسنده می شود.

1 ـ میرزا صادق بن میرزا باقرخلیلی

میرزا صادق طبیب فرزند میرزا باقر طبیب فرزند میرزا خلیل طبیب در سوم جمادی الاولی سال 1279 هجری قمری در نجف اشرف دیده به جهان مادی گذاشت. در اوان جوانی وارد حوزه ی علمیه ی نجف اشرف شد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. برخی از علوم مقدماتی مانند صرف، نحو، منطق، معانی و بیان را نزد علامه ی شیخ محمد حرزالدین فراگرفت و سپس برای کسب مراتب عالی علوم اسلامی نزد استادان بزرگ مانند سید احمد کربلایی متوفای 1332 هجری قمری و شیخ حسن میرزا متوفای 1313 هجری قمری حاضر گشت و پس از سال ها کوشش در راه تحصیل، خود از عالمان و فرهیختگان شهر مقدس نجف گشت.

آثاری چند در علوم پزشکی، ریاضی، فلسفی، کلامی از خود به جا گذاشت.

آن بزرگوار در سوم جمادی الاول سال 1343 هجری قمری در حالی که درست شصت و چهار سال از عمر او گذشته بود، به دیار باقی شتافت.[29]

2 ـ سید شهاب الدین مرعشی نجفی که علوم درایه و حدیث را از ایشان آموخت.[30]

3 ـ شیخ جعفربن حسین استرآبادی

4 ـ میرزا اسدالله بن ملا علی خلیلی

5 ـ میرزا محمود بن ملا علی خلیلی

6 ـ میرزا صالح بن میرزا باقرخلیلی

7 ـ میرزا محمد بن میرزا حسین خلیلی

8 ـ میرزا محمدتقی بن میرزا حسین خلیلی

9 ـ شیخ محمد فرزند شیخ جعفر زاهد

شیخ محمد فرزند شیخ جعفر زاهد نجفی از تحصیل کردگان موفق در نجف اشرف بود که در دانش های نحو و صرف و معانی و بیان و شعر و عروض تبحر ویژه ای داشت و به همین سبب مورد عنایت استادانش بویژه ادیب و شاعر بزرگ عراق سید ابراهیم طباطبایی (متوفای 1319 هجری قمری) قرار داشت. او در کنار تحصیل به تدریس نیز اشتغال داشت و طلاب بسیاری در درس های او شرکت می کردند.

علامه حرزالدین می گوید: شیخ محمد زاهد با گروهی از دوستانش در درس فقه و اصول و هیئت و طب یونانی من حاضر می شدند. وی در روز جمعه بیست و هفتم رجب سال 1329 هجری قمری دار فانی را وداع گفت و در وادی السلام به خاک سپرده شد .[31]

10 ـ سید محمدحسین شاه عبدالعظیمی فرزند سید محمدعلی شاه عبدالعظیمی

سید محمدحسین حسینی شاه عبدالعظیمی در سال 1280 هجری قمری در نجف اشرف به دنیا آمد. وی پس از گذراندن درس های مقدماتی حوزه ی علمیه، برای کسب مراتب عالی علوم اسلامی به نزد بزرگان زادگاهش شتافت. از جمله استادان او پدرش سید محمدعلی (شاه عبدالعظیمی)، ملا حسین قلی همدانی، میرزا حسین خلیلی و علامه حرزالدین اند.

آن بزگوار به خواست استادش میرزا حسین خلیلی برای ارشاد و تعلیم احکام و معارف دینی به منطقه ی طویرج هجرت کرد و تا آخر عمر در آن جا ماند تا این که در رجب 1343 هجری قمری دار فانی را وداع گفت . پیکر مطهر وی به نجف منتقل و در صحن غروی نزدیک باب المراد به خاک سپرده شد. [32]

11 ـ سید محمدباقر شاه عبدالعظیمی فرزند سید محمدعلی شاه عبدالعظیمی، برادر سید محمدحسین شاه عبدالعظیمی

12 ـ سید محمدتقی شاه عبدالعظیمی فرزند سید محمدعلی شاه عبدالعظیمی، برادر سید محمدحسین شاه عبدالعظیمی

13 ـ شیخ ابوتراب نهاوندی

14 ـ شیخ محمد باقر بن اسدالله اصفهانی

15 ـ سید حسن بن میرزا صالح قزوینی

16 ـ سید هادی بن میرزا صالح قزوینی

17 ـ سید حسین فرزند سید راضی قزوینی

18 ـ شیخ علی حرزالدین

19 ـ شیخ طیب علی سالهی صورتی. وی از طلاب هندی بود که به نجف هجرت کرد. او در درس نهج البلاغه و نجوم و کلام و هیئت علامه حرزالدین شرکت می کرد و از شاگردان بارز ایشان بود. وی پس از طی مراحل عالی علوم اسلامی به هند بازگشت .[33]

20 ـ شیخ هادی طرفی طایی نجفی متوفای 1358 هجری قمری[34]

جایگاه علمی

شیخ محمد حرزالدین از عالمانی است که در علوم عقلی و نقلی و علوم غریبه جامع می بود. آثار گوناگون به جا مانده از وی گویای این واقعیت است . شرح حال نگاران و دانشمندان علم رجال درباره ی شخصیت علمی او بسیار سخن گفته اند. آیت الله مرعشی نجفی در این باره می گوید:

عالم ژرف نگرآیت الله شیخ محمد حرزالدین نجفی از عالمان سرشناس در نجف اشرف، در دانش های رجال و انساب و سیره و تاریخ و مانند آن ها متخصص بود .[35]

در جای دیگر در باره ی ایشان می گوید:

وی افزون بر علوم دینی از فقه و اصول و تفسیر و لغت و کلام و مانند آن ها، در علوم غریبه و علم نجوم آگاهی های فراوان داشت و از معدود کسانی بود که در این زمینه ها، تبحر و تخصص کافی داشت .[36]

سید حسن صدر در تکمله امل الآمل می گوید:

فقیه بزرگوار حرزالدین دانشمندی کامل، ادیب، ژرف نگر در دانش های عقلی و نقلی، متضلع در سِیر و تاریخ بویژه تاریخ عرب و دانای بر شرح حال دانشمندان و دارای آگاهی های فراوان از علوم غریبه بود.[37]

شیخ آقا بزرگ تهرانی او را عالمی متبحر، جامع علوم گوناگون، از عالمان بارز در بسیاری علوم و فنون معرفی می کند .[38] نویسنده ی معجم المؤلفین، وی را دانشمند آگاه به احوال رجال معرفی می کند.[39]

شمه ای از سیره ی اخلاقی

عالم ربانی حرز الدین در کنار تحصیل و تحقیق و دیگر فعالیت های علمی به تهذیب اخلاق و دور نمودن نفس خود از رذائل و مزیَّن کردن باطن به صفات کمالی و فضائل اخلاقی پرداخت و از جمله انسان های والا در علم و اخلاق گشت. سیره ی اخلاقی وی در معاشرت با طلاب و عالمان و دیگر اقشار گوناگون مردم از نشانه های این مطلب است. آن بزرگوار در هیچ مجلسی، بویژه هنگام ملاقات با مردم وارد نمی شد، مگر آن که به گونه ای حاضران را به یاد خدا تشویق می کرد. در گفتار خود می کوشید که مطلبی ادبی و علمی و تاریخی و دینی برگرفته از قرآن کریم و یا سخنان معصومان، علیهم السلام، در آن باشد و از هدر رفتن اوقات خود پرهیز داشت. مقام علمی او سبب نمی شد که برای خود جایگاهی ویژه قائل باشد.

با مردم عامی، مهربان بود و به فقیران، احسان می کرد . میان فقیر وغنی و نیز سیاه و سفید، تفاوت و تمایزی در اکرام کردن قائل نبود. نسبت به دنیا بی رغبت بود و در عین دارایی دل بسته به آن نبود. از این رو لباس خشن می پوشید و غذای ساده استفاده می کرد.

به امام حسین، علیه السلام، بسیار علاقه مند بود. بارها با پای پیاده ـ که بالغ بر پنجاه بار می شد ـ به زیارت آن امام شهید مشرف شد. در برخی از این سفرها پای ایشان ورم کرد.[40]

آثار ماندگار

حوزه هاى علوم دینى در طول عمر بار خود همواره با پرورش عالمان و افراد آگاه به زمان و افکار نیک و بد، در راه تثبیت مبانی اعتقادی و فکری مردم کوشا بوده و قدم های شایانی برداشت. آن عالمان نسبت به اوضاع جهانى و تحولات فکری و سیاسى آشناى بودند و فعالیت هاى دشمن را در نهانی ترین شکل خود نسبت به حوزه و جهان اسلام از نظر دور نمى داشتند وبراى جلوگیرى از نفوذ بیگانگان برنامه هایى را به اجرا در می آوردند.

علامه حرزالدین ـ که از علماى بیدار و دل سوز جامعه ی آن روز عراق بود ـ از فعالیت هاى فرهنگى غربیان، به «هجوم فرهنگى» تعبیر کرد، هجومى که کیان اسلامى و ریشه ها را هدف قرار می داد.

وی در یکی از آثار خود چنین می گوید:

کتب گمراه کننده و الحادى بر عراق و سایر ممالک اسلامى هجوم آورده است. استعمارگران انگلیسى، بعد از اشغال عراق، به منظور گمراه کردن جوانان، به ایجاد مدارس مبادرت ورزیده اند. کتاب هاى گمراه کننده با هدف ترویج مادیت گسترش داده اند تا آن جا که جوانان از اسلام بى خبر مانده اند و دین شان را از ناحیه ی اسلام پدر و مادر مى شناسند. تمدن دروغین غرب، آنان را فریفت.[41]

علامه حرزالدین با نگاه ویژه ی خود به مسائل زمان و نیازهای گوناگون فکری و اعتقادی قشرهای مردم، دست به خلق آثار گوناگون علمی زد و کوشید تا با این وسیله در برابر توطئه های دشمنان اسلام و مکتب نورانی تشیّع، سدی محکم بنا کند و پاسخ گوی نیازهای فکری و دینی مردم باشد. وی در بیش تر علوم اسلامی و نیز علوم غریبه و علوم طبیعی آثاری متنوع دارد. آن ها بالغ بر هفتاد اثر است. با این حال بیش تر آن ها خطی بوده است و در کتابخانه ها نگه داری می شود. تنها معدودی از آن ها به زیور چاپ مزین شده اند. هر کدام از آن ها از منابع پژوهشی در میان دانشمندان و مجامع علمی به شمار می آیند.

تألیف های فقهی

1 ـ احکام الموتی ( فقه استدلالی)

2 ـ الطهارة و انواعها. این اثر در موضوع فقه دردو جلد بوده و به گونه ی استدلالی است.

3 ـ قاعدة لاضرر.

4 ـ قواعد الاحکام . این اثر در دو جلد است. تدوین آن در سال 1355 هجری قمری به پایان رسیده است .

5 ـ القواعد الفقهیه. دو جلد است.

6 ـ القواعد الاصولیة و الفقهیة. در سال 1335 هجری قمری تدوین شده است.

7 ـ کتاب الصلاة و الصوم و الزکاة و الخمس. استدلالی است.

8 ـ المسائل. این اثر چندین جلد است. بیش تر مجلدات آن در موضوع فقه استدلالی است. نویسنده ی الذریعه می گوید: من این اثررا رؤیت کرده ام. برخی از مجلدات آن درباره ی وصیت و قصاص است. نگارش آن در سال 1321 هجری قمری به پایان رسیده است. برخی از آن ها درباره ی بخش آغازین ابواب فقه از باب طهارتت تا باب صلاة است که در سال 1329 هجری قمری نگارش آن به پایان رسیده است

مجلد دیگر که بسیار مفصل است و در سال 1339 هجری قمری به پایان رسیده است، درباره ی احکام اموات و برخی ابواب فقهی است. در پایان آن به انقلاب مردم عراق و تایید آن می پردازد.

برخی دیگر از مجلدات آن درباره ی علم کلام است. هیچ کدام از آن ها به چاپ نرسیده است.[42]

9 ـ المسائل و الوصیة فی الاحکام الدینیة در دو جلد است.

10 ـ مفتاح النجاح. رساله ی عملیه است.

11 ـ مفتاح النجاح. این اثر مختصر رساله ی عملیه ایشان است. و در سال 1343 هجری قمری در نجف به چاپ رسیده است.

12. مختصر المسائل. این اثر، فقه استدلالی و در دو جلد است.

تألیف های اصولی

1 ـ تعلیقة علی الرسائل الشیخ الانصاری.

2 ـ تعلیقة علی قوانین الاصول.

3 ـ تعلیقة علی معالم الاصول.

4 ـ تقریرالاصول.

5 ـ جامع الاصول. تدوین این اثر در سال 1310 هجری قمری شروع شده است .

6 ـ القواعد الاصولیة. دو جلد است.

7 ـ مصادرالأصول. این اثر در دو جلد بزرگ است. تدوین آن در سال 1315 هجری قمری به پایان رسیده است.

تألیف های کلامی و عقائد

1 ـ الاحتجاج على الیهود والنصارى. این اثر شش جلد و به دو زبان عربی و فارسی است. در جلد چهارم به مسائل اجتماعی عراق و وقایع جهان اسلام، بویژه جنگ عثمانی با سعودی می پردازد.

2 ـ الامامة. این اثر در سال 1319 هجری قمری تالیف شده است .

3 ـ الاسلام و الایمان.

4 ـ المسائل الغرویۀ فی العلوم العقلیة و النقلیة .

5 ـ وفیات الائمة، علیهم السلام .

6 ـ منظومة فی اصول الدین .

7 ـ الغیبة. درباره ی حضرت مهدی، عجل الله تعالی فرجه الشریف، است.

تألیف ها در علوم غریبه

1 ـ الاوزان و المقادیر

2 ـ الآلات الصناعیة و تصویرها الهندسی

3 ـ استنطاق الدائرة الابجدیة

4 ـ البحر و تاثیر الکواکب فی المد و الجزر.

5 ـ بعث الاوان فی معرفة حوادث الزمان.

6 ـ تعیین الطالع بالساعة.

7 ـ حاشیة الدر المنثور فی شرح ابیات الشذور للجلدکی فی کیمیاء.

8 ـ شرح جداول الجفر الجامع و النور اللامع. تدوین این اثر در سال 1319 هجری قمری به پایان رسیده است .

9 ـ شرح الدائرة الهندیۀ.

10 ـ علم الرمل و النقطة.

11 ـ علم النجوم و سیرها و ثبوتها .

12 ـ علم الهیئة .

13 ـ الفوائد در موضوع کیمیاء.

14 ـ القسمة العددیۀ و الجذر .

15 ـ القواعد الجفریۀ .

16 ـ منظومة فی علم الرمل و النجوم و الجفر .

17 ـ مفاتیح الفوائد و تکمله الناقص و حذف الزوائد . این اثر در علم کیمیا و به دو زبان عربی و فارسی، در سال 1344 هجری قمری نگارش شده است .

تألیف هایی در شعر و لغت و ادبیات

1 ـ التاریخ و الادب.

2 ـ جامع اللغات. این اثر در سال 1326 هجری قمری تدوین شده است.

3 ـ دیوان شعر. در بیست و هشت فصل به تعداد حروف الفبا تنظیم گشته است. نام آن، وشی البرود است. مراد از، «وشی»، رنگ آمیزی نیکو است. از باب مثال می گویند: «وشی الثوب» که مراد از آن رنگ آمیزی و نقش نگاری پارچه و لباس است که سبب جلوه ی بهتر و اثرگذاری برروی بیننده می شود. «البرود» جمع «برده» به معنای پارچه ها است.

موضوع اشعار در این دیوان، متنوع و گوناگون است و بسیاری از آن ها به گونه ی قصیده و غزل در مدح اهل بیت، علیهم السلام، و نیز عالمان و صالحان است. وی در قصیده ای بلند، دلاوری سالار شهیدان را به گونه ای زیبا به نظم درآورده است. در ابیاتی چنین می سراید:

و اقبل کاللیث الغبوس بمرهف همام علی ظهر المطهم ماجد یـنازل لجباً فر الهیـاج یـقوده من الحقد عن غدر السقیفه قائد

مضمون این دو بیت به این گونه است که: او (حسین، علیه السلام)، همانند شیر قوی پنجه ی چهره درهم کشیده با شمشیر برنده حمله می کرد، همانند دلیر مردی که با قدرت بر اسب راهوار سوار شده است. او همواره در میدان رزم گاه هماورد می طلبید، در پاسخ پیمان شکنی که در سقیفه به پا شده بود.

4 ـ قواعد اللغات الثلاث: العربیة و الفارسیة و الترکیة .

5 ـ مختارات من الشعر الجاهلی

6 ـ المصادر الصرفیة. در علم صرف است.

7 ـ ورد الهند. این اثر در قواعد زبان هندی و عربی و فارسی است.

8 ـ کشف الحجاب و فوائد فی علم الحروف

تألیف حدیثی

1 ـ الاربعون حدیثا

تألیف های معارفی

1 ـ الارصاد الالهیة فی الاسماء الحسنی

تألیف های پزشکی

1 ـ الطب و اساس العلاج .

2 ـ الفوائد فی الطب. این اثر به زبان فارسی است.

3 ـ شرح قواعد الطب. اصل اثر تالیف شیخ علی حرزالدین پدر ایشان است و شیخ محمد حرزالدین آن را شرح کرده است.

تألیف های قرآنی

1 ـ الاعجاز و المعجز. درباره ی اعجاز قرآن است.

2 ـ فضل القرآن علی الدعاء.

تألیف های رجالی

1 ـ الفوائد الرجالیه. این اثر در موضوع رجال و در دو جلد، در سال 1351 هجری قمری به نگارش درآمده است.

2 ـ قواعد الرجال و فوائد المقال .

3 ـ معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء

این اثر ارزشمند در سه جلد و در موضوع تراجم و شرح حال زندگی علمی و اجتماعی عالمان و فقیهان عالم تشیع است. گستره ی موضوع کتاب گرچه همه ی عالمان مکتب تشیع از صدر اسلام و حتی صحابه پیامبر و تابعان را دربرمی گیرد، ولی بیش تر شخصیت هایی که در این اثر آمده اند، از عالمان و فقیهان نامدار چند قرن اخیر و از معاصران اند.

شیوه تدوین حرزالدین در این اثر برای معرفی هر شخصیت، شیوه ای تقریبا ثابت و به گونه ی اختصار است. در آغاز نام شخصیت و نام پدر و نیاکان و سال تولد و وفات آنان را بیان و پس از آن به محل تولد و چگونگی شکل گیری شخصیت علمی و اخلاقی و اجتماعی هر شخصیت می پردازد. از این رو نیم نگاهی به محل سکونت و اقامت و نیز استادان آنان دارد. در آخر ضمن بیان آثار علمی و اجتماعی آنان، زمان و مکان وفات و محل دفن آنان را نیز ذکر می کند.

نکته ی قابل توجه آن که حرزالدین افزون بر بیان شرح حال شخصیت های مهم و نامدار، به بیان زندگانی عالمانی می پردازد که یا اصلا نامی از آنان در منابع پژوهشی دیده نمی شود و یا به مقدار کافی وجود ندارد. از این رو این کتاب، یکی از منابع پژوهشی قابل اعتنا برای پژوهندگان در موضوع شرح حال و ترجمه نگاری است.

معارف الرجال بارها در نجف و قم به چاپ رسیده است. در قم از سوی چاپ خانه ی ولایت در سال 1405 هجری قمری به زیور طبع مزین شد. و نیز در این سال از سوی کتابخانه ی آیت الله مرعشی نجفی در قم به چاپ رسید.

4 ـ مراقد المعارف. این اثر در دو جلد و در سال های 1389 و 1391 هجری قمری به چاپ رسیده است. این اثر در باره قبر و مرقد بسیاری از علویان و صحابه و تابعان و راویان و ادیبان و شاعران است. شیوه ی تدوین در این اثر به این گونه است که نویسنده، افزون بر تعیین محل دفن هر شخص و درج تصویر قبر و بقعه، به معرفی اجمالی شخصیت علمی و اجتماعی و معنوی صاحب قبر می پردازد و خواننده را با وقایع تاریخی مرتبط با او آشنا می کند. یکی از ویژگی های این اثر، آن است که بسیاری از آن قبرها را خود نگارنده و با حضور خود دیده و با مطالعه ی قرائن و وقفنامه ها و اسناد موجود در هر منطقه، از صحت آنا ن ها اطمینان حاصل کرده است و نیز تعداد قابل اعتنایی از مقابر را که آگاهی درستی از آن ها در دست نبوده، کشف و ضبط کرده است.

این کتاب ارزشمند که به گونه ی الفبایی نگارش یافته است، می تواند منبعی مطمئن و دقیق درباره ی مقابر و شرح حال آنان برای پژوهشندگان و شرح حال نویسان باشد. این اثر بارها به چاپ رسیده است. در قم در سال 1992 م از سوی نشر سعید بن جبیر، و در نجف اشرف در سال 1391 هجری قمری از سوی مطبعة الآداب، در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.

تألیف های متفرقه

1 ـ ادراک الحواس الخمس

2 ـ الاسرار النجفیة. این اثر به زبان فارسی و عربی در خواص سنگ ها و نباتات و امثال آن ها است.

3 ـ ایضاح التحریر. این اثر شرح تحریر خواجه نصیرالدین طوسی است.

4 ـ تعلیقة علی الدر المنظم فی السر الاعظم.

5 ـ رسالة فی الرؤیا.

6 ـ شرح حکمة دانیال.

7 ـ علم الآفاق.

8 ـ فهرست الارصاد .

9 ـ القضاء.

10 ـ نجاة الداعین و وسیلة الخاطئین. این اثر در سه جلد و به دو زبان عربی و فارسی است.

11 ـ النوادر. این اثر به گونه ی کشکول و در یازده جلد است.[43]

وفات و مدفن

دانشمند بزرگوار علامه حرزالدین پس از سال ها کوشش و تلاش در راه پژوهش و پرورش انسان های والا و نشر معارف و احکام دینی، در زوال روز پنج شنبه، اول ماه ربیع الاول، سال 1365 هجری قمری در حالی که نود و سه سال از عمر با برکتش گذشته بود، در نجف اشرف، جان به جان آفرین تسلیم کرد و به ملکوت اعلی پیوست.

پیکر پاک آن عالم فرزانه پس از تشییعی با شکوه در شب جمعه در مقبره خانوادگی واقع در محله العماره[44] نزدیک منزل آن عالم ربانی به خاک سپرده شد.[45]

بازماندگان

1 ـ علی حرزالدین

2 ـ عبدالکریم حرزالدین فرزند علامه حرزالدین. او از ادیبان شهر نجف اشرف است.

3 ـ محمدحسین حرزالدین فرزند علی بن محمد حرزالدین و نوه ی علامه حرزالدین.

او متولد 1349 هجری قمری و متوفای 1419 هجری قمری در نجف اشرف است. وی از عالمان و ادیبان آن دیار مقدس به شمار می آید. از جمله آثار او، تقریرات دروس استادان خود، مانند آیت الله خویی تاریخ نجف اشرف و تحقیق و تعلیقه بر آثار جد خود، از جمله معارف الرجال است.[46]



[1]. وجه نامگذاری این خاندان به مسلمی به سبب منتهی شدن آن به شرف الدوله مسلم بن قریش متوفای 478 هجری قمری از امیران موصل عراق است. (ر: ک، الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، بیروت، دارالاضواء، 1403 هجری قمری، ج 18، ص 23)

[2]. ماضی النجف و حاضرها، جعفر محبوبه، نجف، چاپخانه الآداب، 1378 هجری قمری، ج 2،
ص 162

[3]. الأعلام، خیر الدین زرکلی، بیروت، دارالعلم للملائین، 1980 م، ج 2، ص 206؛ مستدرکات أعیان الشیعة، حسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1418 هجری قمری، ج 1، ص 186؛ معارف الرجال، محمد حرز الدین، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1405 هجری قمری،
ج 1، ص 231.

[4]. ماضی النجف و حاضرها، ج 2، ص 164؛ معارف الرجال، ج 1، ص 83

[5]. الذریعة، ج 17، ص 277؛ الأعلام، ج 2، ص 308؛ معجم رجال الفکر و الادب فی النجف، محمد هادی امینی، ص 124؛ المسلسلات فی الاجازات، مرعشی نجفی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ج 2، ص 42

[6]. مستدرکات أعیان الشیعة، ج 1، ص 186؛ مکارم الاثار، معلم حبیب آبادی، چاپ نشاط اصفهان،
ج 6، ص 2052

[7]. معارف الرجال، ج2، ص291.

[8]. الذریعة، ج 14، ص 57 و ج 16، ص 281 و
ج 20، ص 91؛ معجم المؤلفین، عمر کحالة، بیروت، مکتبه المثنی، ج 1، ص 104؛ موسوعة مؤلفی الإمامیة، مجمع الفکر الإسلامی، 1420 هجری قمری، ج 1، ص 401؛ أعیان الشیعة، سید محسن امین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1403 هجری قمری، ج 2، ص 218؛ مستدرکات أعیان الشیعة، ج 1، ص 186

[9]. المسلسلات فی الاجازات، ج 2، ص 42؛ مستدرکات أعیان الشیعة، ج 1، ص 186

[10]. معارف الرجال، ج 2، ص 361

[11]. المسلسلات فی الاجازات، ج 2، ص 42؛ مستدرکات أعیان الشیعة، ج 1، ص 186

[12]. معارف الرجال، ج 2، ص 361

[13]. همان.

[14]. همان

[15]. مستدرکات اعیان الشیعة، حسن الأمین، ج 1،
ص 186

[16]. المسلسلات فی الاجازات، ج 2، ص 42

[17]. معارف الرجال، ج 2، ص 302

[18]. تکمله امل الآمل، سید حسن صدر، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1426 هجری قمری،
ص 434؛ الذریعة، ج 10، ص 256

[19]. تکمله امل الآمل، ص 433

[20]. المسلسلات فی الاجازات، ج 2، ص 42

[21]. الذریعة، ج 10، ص 256

[22]. العروه الوثقی، سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، موسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، 1417 هجری قمری، ج 1، ص 7

[23]. الفوائد الرجالیة، سید محمدصادق بحرالعلوم، تهران، مکتبه الصادق، 1363 هجری شمسی، ج 1، ص 142

[24]. برای آگاهی از زندگانی آیت الله آقا رضا همدانی به جلد سوم همین مجموعه صفحه 206 مراجعه کنید.

[25]. مصفى المقال، آقا بزرگ تهرانی، چاپخانه دولتی ایران، 1337 شمسی، ص 322؛ الذریعة، ج 4،
ص 444 وص 409 و ج 5، ص 27 و ج 7،
ص 81؛ معجم المؤلفین، ج 11، ص 60

[26]. المسلسلات فی الاجازات، ج 2، ص 42

[27]. همان.

[28]. همان و الاجازة الکبیرة، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1414 هجری قمری، ص 133،

[29]. أعیان الشیعة، ج 7،ص 359

[30]. کرامات مرعشیه، علی رستمی چافی، ج 2،
ص 12

[31]. معارف الرجال، ج 2، ص 383

[32]. معارف الرجال، ج 2، ص 257

[33]. المسلسلات فی الاجازات، ج 2، ص 43؛ معارف الرجال، ج 1، ص 388

[34]. معارف الرجال، ج 3، ص 235

[35]. الاجازة الکبیرة، ص 133

[36]. المسلسلات فی الاجازات، ج 2، ص 43

[37]. تکمله امل الآمل، قسمت خطی، به نقل از المسلسلات، ج 2، ص 43

[38]. نقباء البشر، قسمت خطی، به نقل از المسلسلات، ج 2، ص 43

[39]. معجم المؤلفین، ج 11، ص 67

[40]. معارف الرجال، مقدمه محقق محمد حسن حرزالدین، ص 12

[41]. معارف الرجال، ج 1، ص 81

[42]. الذریعة، ج 20، ص 330

[43]. الذریعة، الذریعة، ج 9، ص 986 و ج 10،
ص 146 و ج 21، ص 192 و ج 26، ص30 و 46 و ج 11، ص 66 و ج 17، ص 277 و ج 20، ص 330 و ج 21، ص 96 و ج 24، ص 340؛ المسلسلات، ج 2، ص 45؛ ماضی النجف وحاضرها، ج 2، ص 168؛ حیاة الإمام المهدی (ع)، باقر شریف القرشی، چابخانه امیر، 1417 هجری قمری، ص 222؛ معارف الرجال، ج 1، ص 4؛ مکارم الاثار، معلم حبیب آبادی، چاپ نشاط اصفهان، ج 6، ص 2052؛ مصفی المقال، ص 450.

[44]. بافت نجف قدیم، توسط چهار محور در راستای جهات اصلی جغرافیایی و منتهی به حرم شریف امام علی (ع) در مرکز شهر، به چهارمحله اصلی تقسیم می شود: محله العماره در شمال غربی، الحویش جنوب غربی، براق در جنوب شرقی، مشراق در شمال شرقی.

[45]. الذریعة،، ج 18، ص 26؛ مکارم الاثار، ج 6،
ص 2052

[46]. معجم رجال الفکر والأدب فی النجف، ج 1،
ص 407؛ الذریعة، ج 21، ص 192

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

مشخصات فردی

نام محمد
نام خانوادگی حرزالدین نجفی
نام پدر شیخ علی بن عبدالله حرزالدین
نام معروف محمدحرزالدین نجفی
تاریخ تولد (شمسی) 1236/5/9
تاریخ تولد (قمری) 1273/12/9
مکان تولد عراق،نجف اشرف
تاریخ فوت (شمسی) 1324/11/15
تاریخ فوت (قمری) 1365/3/1
مکان فوت عراق،نجف اشرف
مکان دفن عراق،نجف اشرف>محله عماره

تالیفات

No image

احکام الموتی

No image

الطهارة و انواعها

No image

قاعدة لاضرر

No image

قواعد الاحکام

No image

القواعد الفقهیه

No image

المسائل

No image

مفتاح النجاح

No image

مختصر المسائل

No image

تقریرالاصول

No image

جامع الاصول

No image

القواعد الاصولیة

No image

مصادرالأصول

No image

الامامة

No image

الاسلام و الایمان

No image

الغیبة

No image

الاوزان و المقادیر

No image

شرح الدائرة الهندیۀ

No image

علم الرمل و النقطة

No image

علم الهیئة

No image

القواعد الجفریۀ

No image

التاریخ و الادب

No image

جامع اللغات

No image

دیوان شعر

No image

قواعد اللغات الثلاث

No image

المصادر الصرفیة

No image

ورد الهند

No image

الاربعون حدیثا

No image

الطب و اساس العلاج

No image

الفوائد فی الطب

No image

شرح قواعد الطب

No image

الاعجاز و المعجز

No image

الفوائد الرجالیه

No image

مراقد المعارف

No image

ادراک الحواس الخمس

No image

الاسرار النجفیة

No image

ایضاح التحریر

No image

رسالة فی الرؤیا

No image

شرح حکمة دانیال

No image

علم الآفاق

No image

فهرست الارصاد

No image

القضاء

No image

النوادر

حکایات

نظر ایشان درباره دیگران

مطلب مکمل

کتاب گلشن ابرار - جلد نهم

کتاب گلشن ابرار - جلد نهم

این جلد زندگی اسوه های علم و عمل از کوشیار دیلمی تا سید محمد بحرالعلوم را مورد کنکاش قرار داده است.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS