كلمات كليدي : مديريت ريسك، ريسك، مدير، سازمان، احتمال
نویسنده : راحله يوسفي
مدیریت ریسک، فرایند شناسایی، ارزیابی و کنترل ریسکهای اتفاقی بالقوهای است که شخصا پیشامدهای ممکن آن خسارت یا عدم تغییر در وضع موجود میباشد.[1]
آماده شدن برای پاسخ موفقیتآمیز به رویدادهای مثبت و منفی ماهیت مدیریت ریسک است.[2]
مدیریت ریسک شرح دانشی است که نزدیک به یک قرن پیش توسط هنری فایول بهعنوان یکی از وظایف اصلی مدیریت تحت عنوان وظیفه ایمنی در کتاب مدیریت عمومی و صنعتی وی مطرح گردید.[3]
ضرورت حفاظت از اموال و داراییهای ارزشمند سازمانها در دنیای پیچیده و بهسرعت در حال تغییر امروز روزبهروز بر اهمیت این شاخه نوین مدیریتی میافزاید.[4]
«موضوع (این وظیفه ایمنی) از اموال و نیروی انسانی در مقابل تمام معضلات اجتماعی یا بلایای طبیعی است؛ که پیشرفت و یا حتی عمر شرکت را به مخاطره میاندازند. آن شمّ مدیریت بوده و مانند یک نگهبان عمل میکند دقیقا مانند پلیس یا ارتش در یک جامعه».
فراگیری ریسک
اکثر فعالیّتهای انسانی در بردارنده مقداری ریسک و عدم اطمینان میباشد. خسارت بالقوه در یک موقعیت دربردارنده ریسک میتواند بر حسب اینکه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، روانی، فیزیکی یا قانونی یا ترکیبی از اینها، طبقهبندی گردند.[5]
رفتارهای ریسکی
افراد با توجه به رفتارهایی که در مواجهه با ریسک نشان میدهند. به سه دسته تقسیم میشوند:
الف) افراد ریسکپذیر؛ افرادی که گزینههایی را انتخاب می نمایند که کسب در آمد بیشتر آنها همراه با ریسک بالاتراست.
ب) افراد ریسک خنثی: این افراد محدودهایی بین ریسکپذیری و ریسکگریزی را انتخاب میکنند.
ج) افراد ریسک گریز: این افراد گزینههایی را انتخاب میکنند که درآمد ناشی از آنها ریسک کمتری دارد.[6]
موقعیتهای ریسک
موقعیتهای دربردارنده ریسک ممکن است تحت عنوان واقعی (خالص) وسوداگرانه (برد و باخت) طبقهبندی شوند. ریسک واقعی هنگامی موجود است که احتمال زیان (خسارت) وجود داشته باشد. ریسک سوداگرانه هنگامی موجود است که علاوه بر شانس خسارت،شانس سود هم وجود داشته باشد.[7]
ریسکهایی که مدیران ریسک اداره یا کنترل میکنند
مدیرریسک به اکثر ریسکهای واقعی-اگر چه نه به همه آنها- میپردازد. مدیر ریسک به استثنای مواردی که ریسکهای سوداگرانه وی را مواجه با ریسکهای واقعی میکند،وقت صرف آن نمیکند.[8]
مدیریت ریسک آژانسهای غیر انتفاعی یا آژانسهای دولتی کارایی عملیاتی را افزایش می دهد همچنین عدم اطمینان و هزینههای آن را کاهش میدهد.[9]
شش گام در فرایند مدیریت ریسک
1- اولین گام تعریفی از اهدافی است که شرکت یا خانواده از فرایند مدیریت ریسک به دنبال آنهاست.
2- شناسایی ریسکها
3- ارزیابی خسارات بالقوه در طول دوره برنامه ریزی شده.
4- انتخاب بهترین ترکیب از ابزارهایی که در مقابله با مشکلات ناشی از آن کاربرد دارند.
5- اجرای تصمیمات اتخاذ شده.
6- نتایج متخذ شده در پنج گام اول باید به منظور ارزیابی معقولیت آنها نظارت گردد.[10]
در فرایند تصمیم گیری ممکن است گزینه های مختلفی پیش روی مدیر واحد قرار داشته باشد که مدیر باید با توجه به اهاف پیش روی بنگاه و نیز اطلاعات موجود در خصوص گزینهها، گزینه یا گزینههای بهینه را انتخاب و مطلوبیتش را بیشینه نماید که این انتخاب زمانی دشوارتر می شود که مدیر بنگاه بخواهد در شرایط ریسک و عدم قطعیت تصمیم گیری نماید. با پیشرفت روشهای برنامهریزی در شرایط ریسک وعدم قطعیت ملهای متعددی همانند برنامهریزی تصادفی، برمامهریزی ویای احتمالی، برنامهریزی فازی، برنامهریزی امکانی وغیره ارائه شدهاند.[11]
اهداف مدیریت ریسک
رابرت مهرو باب هیجز معتقدند که فعالیتهای مدیریت ریسک به سمت اهداف خاصی هدایت میشوند:
1- بقا: حفظ هزینههای زیر حدمعین
2- صرفهجویی
3- سطح قابلقبولی از نگرانی واضطراب
4- ثباتعایدات (درآمدها)
5- عدم توقف عملیات
6- رشد مداوم
7- مسئولیت اجتماعی یا سودمندبودن،محدودنمودن خسارات ره کارکنان
8- رعایت مقررات موضوعه خارجی[12]
اهداف مدیریت ریسک اهمیت مساوی ندارد و تعیین اولویت بین این اهداف یکی از مشکل ترین وظایف مدیریت ریسک می باشد.[13]
اهداف فوق باید با اهداف کلی سازمان همسو باشند اهداف کلی سازمان عبارتنداز:
1- سودآوری
2- سودمندبودن
3- ارضای علایق و ترجیحات شخصی مالکان و مدیران مسئول شرکت.[14]
فایول معتقد بود که فعالیتهای مدیریت ریسک در شش وظیفه زیر طبقهبندی می
شوند.
1- فعالیتهای فنی
2- فعالیتبازرگانی
3- فعالیتهای مالی
4- فعالیتهای ایمنی
5- فعالیتهای حسابداری
6- فعالیتهای مدیریتی[15]
بخش مدیریت ریسک پرسنل اندکی دارد و ساختار کوچک یک تا سه نفری آن معمولا دربردارنده مدیرریسک، معاون ویک منشی وساختار بزرگ آن علاوه بر موارد زکر شده یک مدیر کنترل خسارت و مدیر مزایای کارکنان را نیز شامل میشود.[16]
ابزارهای کنترل ریسک را نیز می توان به اختصار اینگونه بیان نمود:
اجتناب: یک راه کنترل اجتناب از دارایی، شخص یا فعالیتی است که دارای ریسک است.
کنترل خسارت: روشهای کنترل خسارت از طریق کاستن از احتمال وقوع خسارت یا در صورت وقوع آن از طریق کاستن از شدت خسارت به مقابله با ریسک برمیخیزند.
پراکندهسازی: پراکنده سازی ریسکهای منجر به خسارت شرکت به جای متمرکز کردن آنها در یک نقطه جایی که همه آنها ممکن است در وعرض یک خسارت مشابه قرار گیرند.
ترکیب: ترکیب نیز قابلیت پیشبینی تجربه خسارتی را از طریق افزایش تعداد واحدهای در معرض ریسک افزایش می دهد.
انتقال:آخرین ابزار که ممکن است به سه طریق صورت پذیرد، اول دارایی یا فعالیت در بردارنده ریسک ممکن است به شخص یا گروهی از اشخاص دیگر انتقال یابد.دوم :ریسک به جای دارایی یا فعالیت ممکن است انتقال یابد.
یک انتقال از طریق تامین مالی ، یک ریسک برای انتقال گیرنده خلق میکند. فسخ چنین قراردادی از طرف انتقال گیرنده میتواند مثال سوی از یک انتقال کنترل ریسک باشد.[17]
در انتها نظرکوتاهی به نقش ریسک در مالی اسلامی می اندازیم:
مسئله ریسک:
ریسک در مالی اسلامی و نیز مالی متعارف نوعی چالش تلقی میشود. برای رشداقتصاد ناگزیر از پذیرفتن ریسک هستیم.از طرف دیگر ریسک بیش از جز موانع سرمایه گذاری است.[18]
مالی متعارف ابزارهای فروانی برای مدیریتریسک ارائه کردهاست که برخی از ای ابزارها منطبق بر نگرش اسلامی هستند.در ذیل به صورت تیتروار ابزارهای پوشش ریسک اسلامی را بیان میکنیم .
1- تنظیم دارایی -بدهی
2- پوشش ریسک دلتا
3- پوشش ریسک مشترک
4- پوشش ریسک طبیعی
5- تعدیل مشترک متقابل
6- مضاربه اعتبار –محور
7- مشارکت یا فروش موجل
8- پوشش ریسک شخص ثالث
9- قیمت موجل متنوع شده
10- مضاربه مولدی
11- سلم دورگه ارزش محور.[19]