كلمات كليدي : مديريت، منابع انساني، اهداف، سازمان
نویسنده : فاطمه محمدی دولتآبادی
امروزه شاهد تغییرات اساسی و سریع در جوامع و سازمانها هستیم. این تغییرات در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، توانایی و تمایل انسانها و تکنولوژی میباشد. محققان و مدیران جوامع و سازمانهای پیشرفته به این نتیجه رسیدهاند که مهمترین عامل مؤثر در تغییرات و رشد و توسعه سازمانها، برنامهریزی، آموزش و بهبود تواناییهای نیروی انسانی است. بر این اساس مدیریت منابع انسانی امروزه به عنوان مهمترین دانش در سازمانها و مجموعه مهارتهای مدیران در نظر گرفته میشود.[1]
سیاستهای مدیریت منابع انسانی
مقصود از مدیریت منابع انسانی سیاستها و اقدامات مورد نیاز، برای اجرای بخشی از وظیفه مدیریت است؛ که به جنبههایی از فعالیت کارکنان بستگی دارد، به ویژه برای کارمندیابی، آموزش دادن به کارمندان، ارزیابی عملکرد، دادن پاداش و ایجاد محیطی سالم و منصفانه برای کارکنان شرکت. این سیاستها و اقدامات دربرگیرنده موارد زیر میشود:
- تجزیه و تحلیل شغل(تعیین شغل هر یک از کارکنان)؛
-برنامه ریزی منابع انسانی و کارمندیابی؛
-گزینش داوطلبان واجد شرایط؛
-توجیه و آموزش دادن به کارکنان تازه استخدام؛
- مدیریت حقوق و دستمزد(چگونگی جبران خدمات کارکنان، ایجاد انگیزه و مزایا، ارزیابی عملکرد، برقراری ارتباط با کارکنان از طریق مصاحبه، مشاوره و اجرای مقررات انضباطی)؛
-توسعه نیروی انسانی و آموزش؛
-متعهد نمودن کارکنان به سازمان.
تاریخچه مدیریت منابع انسانی:
فلسفه مدیریت منابع انسانی، ساختار و سازماندهی آن به شکل امروزی، همگی نتیجه تعامل میان مجموعه حوادث و تحولاتی است که با وقوع انقلاب صنعتی در انگلستان آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد.
البته پیدایش و رشد تدریجی آن به پیشتر از آن و به دوران باستان باز میگردد و شواهدی از تشکیل اصناف و بروز اعتصابات کارگری منظم و سازمان یافته در روم و مصر باستان مشاهده شده است.[2]
اهداف مدیریت منابع انسانی:
هدف مدیریت منابع انسانی، عبارت از افزایش کارآیی نیروی انسانی در سازمان است. این هدف میتواند راهنمای مطالعه مدیریت منابع انسانی بوده و به این پرسش پاسخ دهد که مدیران منابع انسانی چه میکنند و چه باید بکنند.
معمولاً چهار هدف را به شرح زیر برای مدیریت منابع انسانی قائل میشوند:
1.هدف اجتماعی؛ عبارت است از احساس مسئولیت در قبال نیازهای جامعه و ایجاد اعتبار برای سازمان و کارکنان در جامعه؛
2. هدف سازمانی؛ عبارت است از احساس مسئولیت در مقابل هدفهای سازمانی و حداکثر استفاده از تخصص و تعهد نیروی انسانی در رسیدن به آن هدفها؛
3.هدف وظیفهای؛ عبارت است از احساس مسئولیت در قبال وظایفی که بر عهده واحد امور اداری سازمان گذاشته میشود؛
4.هدف اختصاصی؛ منظور از آن احساس مسئولیت در قبال هدفهای شخصی کارکنان شاغل در سازمان است.[3]
اهمیت دانش مدیریت منابع انسانی در آینده:
تغییرات سریع و مؤثر مانعی بزرگ برای پیشبینی آینده میباشد، اما این کار سخت را سازمانهای مؤثر باید متقبل شوند. بدون پیشبینی صحیح، توانایی سازمانها به منظور طرحریزی برای برآوردن نیازهای آینده محدود میشود. لذا برای بقا و رقابت مؤثر و تأمین خدمات اساسی باید موضوعات اساسی چالشها و فرصتهایی که سازمانها در آینده با آنها روبرو میشوند، پیشبینی کنند و این حقیقتی برای مدیریت به ویژه مدیریت منابع انسانی در آینده میباشد.
برای مطالعه بیشتر رک:
1-دسلر، گری؛ مدیریت منابع انسانی، علی پارسائیان و سید محمد اعرابی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1378.