نویسنده: مهدی امینیان
آسیب شناسی مراسم دینی با گرایش به عزاداری حسینی در ایران (2)
حماسه و نهضت خونین و تاریخ ساز حضرت اباعبدالله الحسین (ع) دارای اهداف عالیه اسلام در تمامی ابعاد حرکت تکاملی انسان، جامعه و تاریخ بوده که حق و باطل، معروف و منکر از شاخصههای اصلی آن محسوب میشود. عاشقان، شیفتگان و پیروان اهل بیت(ع) و اسلام ناب محمّدی(ص) و ره یافتگان حسینی در چهارچوب و قالب عزاداریها، هیئتها و جمعیتها، در طول تاریخ خونین شیعه از مرزها و باورها و آرمانها و ارزشها و عقاید اسلامی، محافظت و پاسداری نمودهاند. در این حرکت اصیل و تاریخ ساز، پس از گذشت قرنها از زمان این قیام عظیم حماسی، ملاحظه میگردد که به دلیل عوامل مختلف، این نهضت و قیام حسینی بعضاً دستخوش اوهام، خرافات و انحرافات و بدعتهایی شده که قدرت و صلابت و توان تعالی بخش و پویای آن را میگیرد، بر این اساس، ضرورت ایجاب میکند این روند از چهره اسلام پاک و ناب محمّدی (ص)زدوده شود، از این رو شناسایی خرافات و بدعتها و انحرافات در عزاداری میبایست به عنوان آسیبی جدی مورد کنکاش قرار گیرد.
سابقه عزاداری و سوگواری بر مظلومیت خاندان پیامبر (علیهم السّلام) بسیار دیرینه است و خود پیامبر و علی و فاطمه و... (علیهم السّلام) و فرشتگان و کرّوبیان و جنّ و انس بر مظلومیت «آل اللّه» گریسته و مجالس عزا و گریه بر پا کردهاند. حتی انبیای گذشته هم اشکی ریزان و دلی سوزان و توسّل و توجّهی به خاندان عصمت و اسوههای شهادت داشتهاند.
الف- نفس عزاداری در روایات شیعه
1. امام موسی بن جعفر (علیه السّلام) میفرمایند:
«اذا مات المومن، بکت علیه الملائکه و بقاع الارض التی کان یعبد علیها و ابواب السماء التی کان یصعد اعمالها فیها و ثلم ثلمه فی الاسلام لایسدها شییء، لان المومنین حصون الاسلام کحصون سور المدینه لها»،
(هرگاه مومنی از دنیا برود، فرشتگان و جایگاهی که در آنجا خدا را عبادت کرده و درهای آسمان که اعمال وی از آن بالا رفته است بر او میگریند و شکافی در اسلام پدیدار میگردد که چیزی نمیتواند آن را پر کند؛ چرا که مومنان همانند دیوار اطراف شهر و نگهبان اسلام هستند).
2. امام صادق (علیه السّلام) میفرمایند:
«هنگام ماتم و عزا بانوان برای اشک ریختن ـ به جهت کاستن بار مصیبت ـ نیاز به شیون و زاری دارند امّا شایسته نیست سخنان بیهوده و باطل بگویند و باید با فرا رسیدن شب نوحه، گریه و فریاد را رها سازند تا فرشتگان آزار نبینند».
3. امام باقر (علیه السّلام) میفرمایند:
«ولید بن مغیره پسر عموی ام سلمه از دنیا رفت. ام سلمه از پیامبر اجازه خواست تا در مراسم نوحه و ماتم او شرکت نماید. آن حضرت اجازه دادند؛ آن گاه در برابر رسول خدا با ذکر اشعاری برای مغیره گریه کرد. آن حضرت هم جلوگیری نکرده و چیزی نفرمودند».
4. امام صادق (علیه السّلام) میفرمایند:
« گریه کنندگان معروف پنج نفرند؛ آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه دختر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و علی بن حسین (علیه السّلام)».
گریه آدم به خاطر اخراج از بهشت، گریه یعقوب به جهت دوری از یوسف، گریه یوسف به خاطر فراق و جدایی از یعقوب، گریه حضرت زهرا (س) بر پدرش رسول خدا(ص) و گریه امام سجاد(ع) به خاطر شهادت مظلومانه پدر بزرگوارش حسینبنعلی(ع) بود. مدت آن در بعضی از روایات ده سال و در برخی دیگر چهل سال یاد شده است.
5. امام صادق (ع) به فرزند بزرگوارش میفرمایند:
« مدت ده سال در ایام حج در سرزمین منا با وقف اموال و داراییم، مجالس و سوگواری برگزار کن تا گریه کنندگان گریه نمایند».
در روایت دیگر فرمودند: «کسی که یک بیت شعر درباره امام حسین (علیه السّلام) بسراید و گریه کند و ده تن یا نه یک تن را بگریاند جایگاه آنان بهشت است».
6. امام صادق (ع) فرمودند:
«هر حزن و عزا و گریهای در مصایب مکروه است، مگر حزن و گریه بر امام حسین(ع)».
در توضیح این روایت اشاره به این نکته لازم است که ترک صبر و جزع نمودن در مصایب، اجر و پاداش انسان را از بین میبرد؛ از این رو در روایات دیگر به این مطلب اشار شده امّا در اینجا امام صادق(ع) عزاداری و گریه بر امام حسین(ع) را استثناء نمودهاند، زیرا گریه و جزع بر مصیبت امام حسین(ع) و انسانهای مظلوم از مصادیق جزع مکروه نبوده بلکه مصداق فریاد و اعتراض در برابر ظالم و ستمگر است که ممدوح و پسندیده میباشد، چنان که در قرآن میفرماید: «لایحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ» از این روایت چنین به دست میآید که عزاداری برای امام حسین(ع) و شهدای بزرگواری که در راه خدا مظلومانه جان باختهاند با دیگر سوگواریهایی است که برای افراد معمولی برگزار میگردد تفاوت دارد.
7. پیامبر(ص) به دخترشان فاطمه(س) فرمودند:
« هر چشمی ـ در قیامت ـ گریان است جز چشمی که بر حسین (علیه السّلام) گریه کند، آن چشم همیشه خندان و به نعمتهای بهشتی بشارت داده میشود».
8. امام صادق (علیه السّلام) به عبدالله حماد فرمودندٍ:
«به من گزارش رسیده که گروه هایی از اطراف کوفه و نقاط دیگر و نیز گروهی از خانمها در نیمه شعبان در کنار تربت پاک حسین بن علی(ع) اجتماع نموده و بر امام حسین نوحه سرایی کرده و قرآن تلاوت میکنند و گروهی به نقل داستان و تاریخ و برخی دیگر به مرثیه خوانی مشغول هستند. حماد عرض کرد: من خود شاهد چنین مراسمی بودهام. امام فرمود: خدا را سپاس که برخی از مردم را
علاقه مند قرار داده تا به مدح و ستایش ما پرداخته و برای ما سوگواری کنند، دشمنان را طعن و مورد اعتراض قرار داده، کارهای زشت و ناپسند آنان را آشکار نمایند».( کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 539، باب 108)
9. ابن قولویه از مسمع کردین روایت کرده است که میگوید، امام صادق (ع) به من فرمود: «ای مسمع! تو که از اهالی عراق هستی، آیا قبر جدم حسین (ع) را زیارت میکنی؟ عرض کردم خیر؛ زیرا من در بصره مشهور هستم و در همسایگی ما یکی از طرفداران خلیفه است که تابع هوی و هوسهای نفسانی اوست. گذشته از این دشمنان ما خواه ناصبی و غیر آن زیاد میباشند؛ ترس دارم که به خلیفه فرزند سلیمان اطلاع دهند و جان من در خطر قرار گیرد. آن گاه امام فرمود: آیا مصایب شهدای کربلا را به یاد نمیآوری؟ عرض کردم: آری. فرمود: آیا جزع و اظهار ناراحتی نمیکنی؟ گفتم: بلی، سوگند به خدا که گریه میکنم، فرمودند: خدا گریهات را بپذیرد، آگاه باش که تو از کسانی هستی که برای مصایب ما اظهار ناراحتی و جزع میکنند. تو از کسانی هستی که در خوشحالی ما خوشحال و در اندوه و حزن ما اندوهناک و محزون هستند. سپس فرمود: سپاس خدایی را که ما ـ اهل بیت ـ را به رحمت خاصهاش ویژه ساخت و بر سایر خلق برتری بخشید. ای مسمع! از زمان کشته شدن امیرمومنان زمین و آسمان میگریند و گریه فرشتگان خشک نشده است».( بحارالانوار، مجلسی، ج 44، ص 289، باب ثواب البکاء علی مصیبه الحسین)
10. امام رضا (ع) به پسر شبیب که از یاران آن حضرت است میفرماید: «ای فرزند شبیب! مُحرّم، ماهی است که در دوران جاهلیت، مردم ظلم و قتل را در آن حرام میدانستند امّا گروهی از مسلمانان حرمت این ماه را و حرمت پیامبر(ص) را نشناختند، فرزند او را به قتل رسانده، زنان همراه او را به اسارت بردند. آن گاه فرمود: ان کنت باک فابک للحسین بن علی(علیه السّلام) فانّه ذبح کما یذبح الکبش، اگر خواستی بر کسی گریه کنی، برای حسین بن علی (علیه السّلام) گریه کن چرا که او را مانند گوسفند ذبح کردند؛. سپس ادامه داد: هجده تن از اهل بیت او را نیز که در روی زمین شبیه آنان نبود همراهش به شهادت رساندند. ـ این مصیبت آن چنان بزرگ است که ـ آسمان و زمین در شهادتش گریستند. روز عاشورا، چشمهای ما را زخمی کرد، دلهای ما را سوخت اشک چشمان ما را روان ساخت و عزیزان ما را خوار کرد و سرزمین کربلا تا روز قیامت برای ما سختی و بلا به جای گذاشت؛ پس بایستی گریه کنندگان بر مثل حسین گریه کنند و بدانید که گریستن بر حسین گناهان بزرگ را از بین میبرد و انسان را پاک میکند».
در روایت دیگری امام رضا(ع) میفرماید: «کسی که مصیبتهایی را که بر ما وارد شده به یاد آورد و بر آن گریه کند، در قیامت همراه ما خواهد بود. کسی که به یاد مصایب ما گریه کند و دیگران را بگریاند چشمان او روزی که همه چشمها گریانند، گریان نخواهد بود و کسی که در جلسه ای بنشیند که در آن جلسه امر ما احیا و بر پا داشته میشود ٍٍٍٍٍدل او در روزی که دلها میمیرد، زنده میشود و نمی میرد».
نکته: تمامی روایات و احادیث فوق به صورت مستفیض و بلکه متواتر از طریق اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ روایت شده به گونهای که در صحت عمل بر طبق این روایات، جای هیچ گونه تردیدی باقی نمیماند.
ب- شیوه برگزاری مراسم عزا از سوی حضرات معصومین:
در ادامه اندکی، به شرایط حاکم در دوران امامان معصوم پس از حضرت سید الشهدا و نحوه برگزاری مراسم ندبه و سوگواری از سوی ایشان برای آن حضرت اشاره مینماییم:
امام زین العابدین (علیه السّلام):بزرگی شخصیت امام سجاد، بلکه سایر امامان ـ علیهم السّلام ـ بر کسی پوشیده نیست؛ از این رو تمامی مسلمانان رفتار و گفتار آنان را الگو و سرمشق زندگی خویش قرار داده اند. ویژگیهای امام سجاد ـ علیه السّلام ـ صبر و شکیبایی ایشان در برابر سختی و مصایب بوده است. حادثه جانسوز عاشورا و جریان اسارت آن حضرت در دست دژخیمان پسر ابی سفیان و دفاع از آرمانهای شهدای کربلادر برابر یزید؛ استواری ایمان و شجاعت آن حضرت را میرساند. ایشان به دیگران نیز توصیه میفرمایند که در برابر ناملایمت زندگی شکیبا و مقاوم باشند؛ «یا بنی اصبر علی النوائب».
( مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 179، فصل فی کرعه و صبره و بکائه ـ علیه السّلام ـ) امّا با وجود این شکیبایی، آن حضرت زیاد گریه میکرد به گونهای که ایشان را یکی از بکائون نامیدند. آن حضرت در سجدههای طولانی آن چنان اشک میریخت که سنگ ریزهها خیس میشد امّا این گریه خوف الهی بود. آن حضرت بر مظلومیت پدر بزرگوارش حسین بن علی ـ علیه السّلام ـ نیز بسیار گریه میکرد.
روزنامه رسالت، شماره 7149 ، 16/9/89، صفحه 6