كلمات كليدي : مطهرات، پاك كننده، آب، طهور
نویسنده : سیروس سعادتی لیلان
مطهرات جمع مطهر به معنای پاک کننده میباشد و از ریشه طهر و طهارت گرفته شده است. طهارت در لغت یعنی نظافت، پاکی، تمیزی؛ و در اصطلاح یکی از احکام وضعی شرعی به شمار میرود که بر تمام اشیاء به جز اشیای ناپاک حمل میشود. طبیعی است یک چیز به شرطی میتواند پاک کننده باشد که خود پاک باشد.
مطهرات، دوازده مورد می باشد:[1]
1- آب: همان که خداوند در آیه 48 سوره فرقان فرموده است:
«وانزلنا من السماء ماءً طهوراً»
«ما از آسمان آب را که پاک کننده است، فرو فرستادیم».
آب پاک کننده هر گونه حدث و خبثی است؛ به شرط آنکه مطلق باشد و پاک باشد و در اثر شستن نجس خود آب متنجس نشود؛ نجس شدن آب به این است که در اثر برخورد با یک نجس یا یک شیء متنجس (نجس شده) متغیر و منفعل شود. لازم به ذکر است که آب اگر قلیل باشد به محض برخورد با نجس یا متنجس، نجس میشود و اگر آب کثیر باشد در صورتی که رنگ، بو، یا مزه آن در اثر برخورد با نجس یا متنجس تغییر کند، نجس خواهد شد.
2- زمین: زمین به شرطی که خودش خشک و پاک باشد، اشیائی مانند کف پا و کف کفش نجس را پاک میکند. البته به شرطی که عین نجاست اشیاء مزبور، بواسطه راه رفتن، مالیدن و مانند آن از بین رفته باشد.
3- آفتاب: هرگاه آفتاب بر زمین و ساختمان و درب و پنجره و آنچه جزء زمین شمرده میشود و قابل انتقال نیست و همچنین بر گیاهان و درختان بتابد و آنها را خشک نماید، پاک میشوند به شرطی که اشیاء نجس خشک نباشند و محل نجاست مستقیماً بواسطه آفتاب خشک شود و عین نجاست در آنها باقی نماند.
4- و 5- استحاله و انقلاب: یعنی از حالی به حالی دیگر درآمدن (استحاله) و نیز تغییر یک شیء از جنسی به جنس دیگر (انقلاب): بنابراین اگر چیز نجس از حالی به حال دیگر درآمد. که به صورت چیز پاک درآمد و یا جنس آن به طوری عوض شد؛ که به صورت چیز پاکی درآمد، پاک میشود؛ مثل آن که چوب نجس بسوزد و خاکستر گردد و یا شراب به خودی خود یا بواسطه ریختن چیزی مثل سرکه و نمک در آن سرکه شود و یا آب انگوری که به سبب جوش آمدن نجس شده، به قدری بجوشید که دوسوم آن کم شود، در همه این موارد پاک خواهند شد.
6- انتقال: اگر خونی که نجس است (یعنی خون انسان یا حیوانی که دارای خون جهنده است) به بدن حیوانی که خون جهنده ندارد، منتقل شود و خون آن حیوان حساب گردد، پاک میشود؛ که به این امر انتقال گویند. از آنچه گفته شد، معلوم میشود که خون نجس که به بدن حیوانی که دارای خون جهنده نیست، منتقل شده، تا زمانی که جزء خون آن حیوان نگشته و هنوز هم گفته میشود خون قبلی است، نجس میباشد مانند خونی که پشه یا زالو از انسان مکیده و هنوز جذب بدن آن نشده است.
7- اسلام:فرد کافر با اقرار به شهادتین و به محض مسلمان شدن و پذیرش اسلام، پاک میشود و بدن و آب دهان و بینی و عرق او پاک میگردد. البته اگر در موقع مسلمان شدن، عین نجاست به همراه وی باشد، حکم خودش را خواهد داشت. نکته دیگر این که عقیده برخی از فقها و غالب فقهای معاصر این است که، تنها کفار غیر کتابی نجساند و کفار کتابی پاک هستند.
8- تبعیت: تبعیت آن است که چیز نجس به تبعیت از پاک شدن نجس دیگری، آن هم پاک شود مانند آنکه شراب سرکه شود. که در این صورت ظرف شراب نیز به تبع تبدیل شراب به سرکه و پاک شدن آن، پاک میشود؛ یا مثل بچه کافر که به تبع مسلمان شدن والدین وی، او نیز در حکم مسلمان محسوب و پاک میشودّ.
9- برطرف شدن عین نجاست: در برخی موارد با برطرف شدن عین نجاست، متنجس پاک میگردد. مانند جایی که بدن حیوانی به نجس یا متنجس آلوده شود، با برطرف شدن نجاست، بدن آن حیوان پاک میشود و همچنین است باطن بدن انسان مانند داخل دهان و بینی.
10-استبراء حیوان جلال (نجاست خوار): بول و غائط حیوانی که به خوردن نجاست انسان عادت کرده، نجس است و برای این که پاک شود، باید آن را استبراء کنند. یعنی تا مدتی نگذارند نجاست بخورد که بعد از آن مدت دیگر نجاست خوار به آن نگویند.
11- غایب شدن مسلمان:اگر بدن یا لباس یا سایر اشیائی که در اختیار مسلمان است، نجس شود و آن مسلمان غائب گردد، آن اشیاء پاک است به شرطی که مسلمان یاد شده، عالم و ممیز بوده و از موضوع مطلع شده باشد؛ دیگر این که علم برخلاف این امر، یعنی بقای نجاست نداشته باشیم.
12- رفتن خون متعارف: پس از ذبح شرعی حیوان حلال گوشت و بعد از این که به اندازه متعارف خون خارج شد، خونی که در درون ذبیحه باقی میماند، پاک است.[2][3]