21 فروردین 1397, 13:4
تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمد.
انسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس «معلم» ثبت کرده است. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک میکند و ندای فطرت را به گوش همه میرساند. همچنین سیاهی جهل را از دلها میزداید و زلال دانایی را در روان بشر جاری میسازد. معلمی شغل نیست؛ معلمی عشق است. اگر به عنوان شغل انتخابش کردهای، رهایش کن و اگر عشق توست مبارکت باد. (کلام شهید رجایی)
ـ امروزه در زبان پارسی و عربی کلمه «علم» به دو معنای متفاوت به کار برده میشود:
1- معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است. قرآن کریم به این معنا اشاره دارد که « هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون» «آیا یکسانند آنان که میدانند و آنان که نمی دانند؟» (زمر/ 9)از این منظر به همه دانستنیها صرف نظر از نوع آنها علم گفته میشود مطابق این معنا، اخلاق، ریاضیات، فقه، دستور زبان، مذهب، زیست شناسی و نجوم همه علم اند... کلمه Knowledge در انگلیسی و Connaissance در فرانسه معادل این معنا علماند.
2- کلمه علم در معنای دوم منحصراً به دانستنی هایی اطلاق میشود که بر تجربه مستقیم حسی مبتنی باشند. علم در اینجا در برابر همه دانستنیهایی قرار میگیرد که آزمون پذیر نیستند. اخلاق (دانش خوبیها و بدیها) متافیزیک (دانش احکام و عوارض مطلق هستی) عرفان (تجارب درونی و شخصی) منطق (ابزار هدایت فکر) فقه، اصول، بلاغت، و ... همه بیرون از علم به معنای دوم آن قرار میگیرند و همه به این معنا غیر علمی اند کلمه SCIENCE در انگلیسی و فرانسه معادل این معنا علماند.
شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یکی از آن معلمان راستین است که اولاً با نگاه ترکیبی به همه معارف بشری نظر میکند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمهای برای عبادت میداند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه مییابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را کامل میسازد. خداوند را میخوانیم که او رابا سالار و سرور شهیدان امام حسین (ع) محشور سازد.
معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است. معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است: اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: 1ـ 5)
بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمیدانست. در این آیات خداوند، خود را «معلم» میخواند و جالب اینکه معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است.
شهید ثانی رحمت الله درباره هنر معلمی خداوند میفرماید: خداوند از آن جهت به وصف (اکرمیت) و نامحدود بودن کرامتش، توصیف شد که علم و دانش را به بشر ارزانی داشته است. اگر هر مزیت دیگری، جز علم و دانش، معیار فضیلت به شمار میرفت، شایسته بود همان مزیت با وصف (اکرمیت) در ضمن این آیات همراه و هم پا گردد و آن مزیت به عنوان معیار کرامت نامحدود خداوند به شمار آید. کرامت الهی در این آیات با تعبیر «الاکرام» بیان شده است. چنین تعبیری میفهماند که عالی ترین نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترین مقام و جایگاه او، یعنی علم و دانش هم طراز است.
به همین جهت امام خمینی(ره) میفرمود: معلم اول خدای تبارک و تعالی است ..... به وسیله وحی؛ مردم را دعوت میکند به نورانیت؛ دعوت میکند به محبت؛ دعوت میکند به مراتب کمالی که از برای انسان است.
معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار او را زنده کند؛ یعنی در واقع، کار معلم آتش گیره دادن است. فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتش گیره از خارج میآورید و آن قدر زیر این چوبها و هیزمها قرار میدهید که اینها کم کم مشتعل شود.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان