16 فروردین 1397, 13:16
عمار یاسر خاطره زیبایی از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند: «وقتی در مکه بودم شبانی میکردم و گوسفندان خاندانم را به چرا میبردم. رسول خدا(ص) نیز (که در آن موقع هنوز به پیامبری مبعوث نشده بود) گاهی شبانی میکرد.
روزی به او گفتم: «ای محمد! میخواهی گله هایمان را برای چرا به وادی فخ ببریم؟ من در آنجا چراگاه خوبی سراغ دارم» او موافقت کرد و من هم فردای آن روز گوسفندانم را به آنجا بردم، اما ایشان زودتر از من رسیده بود و پیش ازمحدوده دشت در انتظار من ایستاده بود. با کمال تعجب دیدم که ایشان به گوسفندانش اجازه وارد شدن به دشت را نمی دهد و از پیشروی آنها جلوگیری میکند. هنگامی که مرا دید به من فرمود: «چون با تو در اینجا وعده کرده بودم، نخواستم زودتر از تو گله ام را بچرانم.» (بحار الانوار، ج16، ص224)
مسلماً اگر هر کدام از ما در این شرایط قرار بگیریم برای این که از قافله عقب نمانیم، چراگاه را خالی میکنیم. میگویید اغراق است؟ فقط کافی است کمی به رفتارهای دوستان، همکاران و اطرافیان خود دقیق تر شوید.
بیشتر ما وقتی پای انتخاب منافع شخصی خودمان و احترام به حقوق و منافع دیگران به میان میآید، سخنوران قهاری هستیم و در چشم به هم زدنی جملات قصاری در رعایت حقوق دیگران بیان میکنیم، اما وقتی به پای عمل میرسیم و در اصل منافع شخصی مان در برابر احترام به حقوق دیگران و رعایت منافع شخصی دیگری قرار میگیرد، چند درصد از ما حاضریم نفع دیگری را به نفع خودمان ترجیح دهیم؟
مصداق عینی این موضوع را هر فردی در هر شغل و حرفه ای میتواند ببیند ساده ترین آن شاید راننده تاکسی باشد که پس از ساعت ها چرخیدن فقط یک مسافر سوار کرده، اما به محض شنیدن کلمه «دربست» به خود اجازه میدهد حقوق مسافر بیچاره را زیر پا گذاشته و او را پیاده کند. معمولاً در چنین شرایط حساسی، ضمیر ناخودآگاه افراد تصمیم گیری میکند و اگر گرایش نهفته در درون فردی از ابتدا بر این قرار گرفته باشد که خود را ترجیح دهد، جز منافع خود به چیزی اهمیت نخواهد داد، به همین علت است که بیشتر انسان ها در تصمیم گیری ها منافع شخصی خود را به دیگران ترجیح داده و همه چیز را بر پایه آن تنظیم میکنند.
شاید تا به حال شما هم در شرایطی قرار گرفته باشید که از اطرافیان خود انتظار داشته اید به منافع گروهی که درآن هستید توجه کرده و پشت شما بایستند، اما برخلاف آنچه همواره از آنها شنیده اید، به راحتی پشت شما را خالی کرده و منافع شخصی خود را در اولویت قرار میدهند و گاه این خودبینی را تا جایی ادامه میدهند که اگر فرصت دست دهد به نفع خود، روی شما خط بطلان هم میکشند.
کاش در این شرایط انسان ها کمی به سیره نبوی توجه بیشتری میکردند و از ایشان نه فقط در حد حرف بلکه در عمل درس میگرفتند که با این رفتار انسانی و صادقانه خود حتی حاضر به نادیده گرفتن عهدی که با عمار بسته بودند، نشدند.
شاید ما در مواجهه با چنین شرایطی از این مهم غافل میشویم که منافع جمعی، جدای از منافع شخصی ما نیست و ممکن است روزی ما هم تحت شعاع منافع گروه قرار بگیریم، روزی که دیگری به خاطر منافع شخصی خود، منافع ما را به راحتی زیر پا گذاشته و از آن رد میشود. باید پذیرفت که این زنجیره ای است که هیچ یک از ما را از آن گریزی نیست.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان