دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نائب فاعل

"نائب فاعل" یک ترکیب اضافی و مشتمل بر دو لفظ "نائب" و "فاعل" است. لفظ "نائب"، اسم فاعل از ماده‌ی "نوب" و در لغت به معنای جانشین و لفظ "فاعل"، اسم فاعل از ماده‌ی "فعل" و در لغت به معنای عامل و انجام دهنده است
No image
نائب فاعل

نویسنده: سهيله خائفي

كلمات كليدي : نائب فاعل، مرفوعات، شبه فعل، فعل مجهول، "النائب عن الفاعل"، سبب عدم ذكر فاعل در كلام

"نائب فاعل" یک ترکیب اضافی و مشتمل بر دو لفظ "نائب" و "فاعل" است. لفظ "نائب"، اسم فاعل از ماده‌ی "نوب" و در لغت به معنای جانشین[1] و لفظ "فاعل"، اسم فاعل از ماده‌ی "فعل" و در لغت به معنای عامل و انجام دهنده است.[2] "نائب فاعل" در اصطلاح نحو، لفظی را گویند که در صورت عدم ذکر فاعل، جانشین آن شده و عامل [3] مقدّم به آن اسناد داده می‌شود؛[4] به عنوان مثال "زیدٌ" در عبارت «ضُرِبَ زیدٌ» نائب فاعل بوده که با عدم ذکر فاعل "ضَرْب"، فعل مجهول "ضُرِبَ" به آن اسناد داده شده است.

وجه نامگذاری

در مواردی با عدم ذکر فاعل در کلام، الفاظی جانشین آن شده و بسیاری از احکام فاعل همچون "اعراب رفع"، "تاخر از عامل" و "جزء اساسی (عمده) بودن در جمله" بر آنها جاری می‌شود؛[5] از این رو با توجه به معنای لغوی "نائب" (جانشین)، به این الفاظ "نائب فاعل" گویند. البته ذکر این نکته قابل توجه است که فقط الفاظ خاصّی می‌توانند نائب و جانشین فاعل شوند که در عنوان مستقل "الفاظ نیابت کننده از فاعل" به آنها اشاره می‌شود.

جایگاه "نائب فاعل"

مبحث نائب فاعل در کتابهای نحوی در باب "اسم"، بخش مرفوعات مورد بررسی قرار می‌گیرد؛ عالمان نحو "نائب فاعل" را به دنبال مباحث "فاعل" ذکر می‌کنند[6] از این رو در بحث از جایگاه "نائب فاعل" باید به جایگاه "فاعل" در علم نحو توجه شود.[7]

بعضی از عالمان نحو در عنوان مباحث "نائب فاعل"، تعبیر "مفعول ما لمیسمّ فاعله"[8] را به کار برده و بعضی عنوان بحث را "النائب عن الفاعل" قرار دادهاند.[9]

 سبب عدم ذکر فاعل در کلام

سبب عدم ذکر فاعل بر دو گونه است:

1. معنوی

از جمله سببهای معنوی حذف فاعل می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

الف. علم به فاعل؛[10] مانند: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ»؛[11] در این آیه شریفه "کُتِبَ" فعل مجهول و "الْقِتَالُ" نائب فاعل آن واقع شده و عدم ذکر فاعل (خداوند) به سبب معلوم بودن آن است.

ب. جهل به فاعل؛[12] مانند: «سُرِقَ الَمتَاعُ»؛ در این مثال "سُرِقَ" فعل مجهول و "الَمتَاعُ "نائب فاعل آن واقع شده و عدم ذکر فاعل (سارق) به سبب مجهول بودن آن است.

ج. عدم تعلق غرض به ذکر فاعل؛[13] مانند: «وَ إذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا»؛[14]در این آیه شریفه خداوند به مسلمانان امر مىکند که سلام مسلمان را اگر مومن باشد، بصورتى بهتر از سلام خودش پاسخ بدهند.[15] این حکم عمومیت داشته و شامل سلام هر مسلمانی میشود؛ از این رو غرضی به ذکر فاعل (سلام کننده) تعلق نگرفته و با عدم ذکر آن، فعل مجهول (حُیِّی) به نائب فاعل (تُم) اسناد داده شده است.

د. تمایل در مخفی کردن فاعل؛[16] مانند: «سُرِقَ البیتُ»؛ در این مثال فاعل سرقت به جهت تمایل متکلم به مخفی ماندن آن، ذکر نشده و فعل مجهول (سُرِقَ) به نائب فاعل (البیتُ) اسناد داده شده است.

 2. لفظی

از جمله سببهای لفظی حذف فاعل میتوان به دو مورد ذیل اشاره کرد: [17]

الف. رعایت سجع[18] در کلام؛ مانند: «مَنْ طابتْ سَرِیرتُه حُمِدَتْ سیرتُه»؛ در این عبارت به جهت رعایت سجع، فاعل حمد (الناس) ذکر نشده است زیرا با ذکر آن (حمد الناسُ سیرتَه)، حرف "تاء" در "سیرته" حرکت فتحه گرفته و با اسم قبل (سریرتُه) مشابهتی ندارد؛ از این رو با حذف فاعل، فعل مجهول (حُمِدَتْ) به نائب فاعل (سیرتُه) اسناد داده شده است.

ب. ایجاز [19] در کلام؛ مانند: «ذَلِکَ وَ مَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ»؛[20] در این آیه شریفه به جهت خلاصه گویی، فاعل عقوبت دوم در کلام ذکر نشده و فعل مجهول (عُوقِبَ) به نائب فاعل (ضمیر مستتر "هو") اسناد داده شده است.

 اقسام عامل در "نائب فاعل"

عاملِ رفع در "نائب فاعل" بر دو گونه است:

1. فعل مجهول[21] تامّ [22] متصرف[23]؛ مانند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ»؛[24] در این آیه شریفه "کُتِبَ" فعل مجهول تامّ و "الصِّیَامُ" نائب فاعل آن است.

2. شبه فعل مجهول تامّ متصرف

این شبه فعل خود بر دو گونه است:

الف. اسم مفعول؛ مانند: «إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاکِینِ وَ الْعَامِلِینَ عَلَیْهَا وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ»؛[25] در این آیه شریفه "الْمُؤَلَّفَةِ" اسم مفعول و عامل شبه فعل واقع شده و "قُلُوبُهُمْ" نائب فاعل آن است.

ب. اسم منسوب؛[26] مانند: «صاحِبْ رجلاً نبَوِیّاً خُلقُه»؛ در این مثال "نبَویّاً" اسم منسوب و عامل شبه فعل واقع شده و "خُلقُه" نائب فاعل آن است.

 "نائب فاعل" در قرآن و حدیث

1. آیه«خُلِقَ الْاِنْسانُ ضَعیفاً»،[27] (انسان ضعیف آفریده شده [و در برابر طوفان غرائز، مقاومت او کم] است)؛ در این آیه‌ شریفه "الْاِنْسانُ" نائب فاعل و فعل مجهول "خُلِقَ" عامل آن است.[28]

2. حدیث «لاَ یُعَابُ اَلْمَرْءُ بِتَأخِیرِ حَقِّهِ إنَّمَا یُعَابُ مَنْ أَخَذَ مَا لَیْسَ لَهُ»؛[29] (امیر مومنان فرمودند: مرد را سرزنش نکنند که چرا حقش را با تاخیر می‌گیرد، بلکه سرزنش در آنجاست که آنچه حقش نیست بگیرد.)؛ در این حدیث شریف "اَلْمَرْءُ" و "مَنْ" نائب فاعل و دو فعل‌ مجهول "لاَ یُعَابُ" و "یُعَابُ" به ترتیب عامل آنها هستند.

 نکته

در پایان ذکر این نکته قابل توجه است که بررسی الفاظ نیابت کننده از فاعل، از جمله مباحث مهم "نائب فاعل" است که در ضمن عنوان مستقل "الفاظ نیابت کننده از فاعل" به آن پرداخته میشود.

 

مقاله

جایگاه در درختواره نحو

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

صیغه تعجب

این نوشتار به صورت جداگانه در هر یک از دو صیغه قیاسی تعجب به بررسی نحوه ساخت صیغه، اعراب جمله تعجبی، احکام و برخی نکات هر یک پرداخته و در پایان به نکاتی پیرامون صیغه تعجب اشاره خواهد داشت.
No image

اسم فعل

عنوان مورد بحث ترکیب اضافی و مشتمل بر دو لفظ "اسم" و "فعل" است. "اسم فعل" در اصطلاح نحو، اسمی را گویند که دلالت بر فعل معین داشته و بدون قبول علامت آن فعل و تأثیر از عوامل، متضمن معنا، زمان و عمل آن است
No image

عوامل مؤثر در کاربرد "مصدر مؤول"

این نوشتار ابتدا به تعریف "مصدر صریح" و "مصدر مؤول" اشاره داشته و در ادامه به بررسی عوامل مؤثر در کاربرد "مصدر مؤول" می‌پردازد و در پایان برخی فرقهای میان مصدر صریح و مؤول بیان می‌شود.
No image

فاعل

کلمه‌‌ی "فاعل"، اسم فاعل از ماده‌ی "فعل" و در لغت به معنای عامل و انجام دهنده است. فاعل در اصطلاح نحو، اسمی را گویند که عامل مقدّم به نحوی به آن اسناد داده شده که یا فعلی توسط آن ایجاد شده و یا فعلی قائم به آن است؛
No image

اصل در فاعل

این نوشتار به بررسی چند اصل در فاعل پرداخته و در ضمن هر اصل از امکان مخالفت با آن و موارد مخالفت در صورت امکان، بحث می‌کند.
Powered by TayaCMS