17 آذر 1397, 4:27
در دوره مصدق کشور در وضعيت نابسامانی به لحاظ اقتصادی قرار داشت. تحريم نفتی انگليس، خودداری آمريکا از پرداخت کمک مالی، خودداری شوروی از پرداخت بدهیهای زمان جنگ، بیثباتی سياسی و... بخشی از اين مشکلات بود. در چنين وضعيتی معمولاً هر دولتی در مدت زمانی کوتاه سقوط خواهد کرد. اما الف) واقعگرايی و کارآيی نسبی دولت در برابر اين وضعيت ب) ميزان آمادگی مردم به خاطر دستيابی به هدف اجتماعی والاتر، هر خوانندهای را متعجب میکند. دولت به خصوص در مورد تجارت خارجی موفق بود و توانست واردات را بدون کاهش شديد آن محدود کند. در عين حال که برای افزايش صادرات غيرنفتی کشور سخت میکوشيد. در نتيجه ايران حتی توانست در حساب مبادلات غير نفتی مازاد تجاری به دست آورد. حتی در دومين و آخرين سال حکومت مصدق اين مازاد بسيار قابل توجه بود.
کوشش برای افزايش صادرات غيرنفتی به خصوص در مورد فرش بسيار موفق بود. در سال ۱۳۳۱ ارزش صادرات فرش ۱۳۳۹ ميليون ريال يا دو برابر ارزش صادرات آن در دو سال قبل بود. از اين گذشته، دولت برای افزايش صادرات اقلامی مانند گوسفند زنده (به عربستان سعودی) و تنباکو (به شوروی) که پيشتر به مقدار قابل ملاحظهای صادر نمیشد، کوشيد. اين به آن معنا بود که ايرانيان بايد کمتر از گذشته محصولات توليد خودشان را مصرف کنند، اما از آن جا که دولت فاسد نبود و مردم با دولت همکاری میکردند، اين امر امکانپذير بود. برای مثال در اوايل سال ۱۳۳۱ دولت با توزيع مقدار زيادی ماهی تازه که توليد آن در همان اواخر از دست شوروی خارج شده بود (امتياز طويلالمدت آنها برای بهرهبرداری از سهم ماهی ايران در دريای خزر پايان يافته و به وسيله دولت ايران تمديد نشده بود.) از خطر افزايش قيمت گوشت گوسفند، به طور مؤثر جلوگيری کرد.
همه اينها نشان میدهد که در فضای اجتماعی - سياسی مناسب حتی با وجود کمبودهای اقتصادی و مالی فراوان کارهای بسياری میتوان انجام داد.... لکن واضح است که هيچ يک از اين کوششها نمیتوانست در بلندمدت با موفقيت توأم باشد و دولت خود میدانست که همه چيز در گرو حل شرافتمندانه مسأله نفت است گرچه با کمال تأسف به اين آگاهی عمل نکرد. بنابراين در سال ۱۳۳۲ مصدق تصميم گرفت عرضه پول را برای توسعه فعاليتهای اقتصادی داخلی افزايش دهد. اما برای جلوگيری از احتکار تصميمش را مخفی نگه داشت. اين شکلی از سياست «کينزی»بود و در شرايط خاص آن زمان، از لحاظ اقتصادی «محض» عاقلانه مینمود: تقاضای کل ساختگی به سطحی بسيار کمتر از ميزان ظرفيت توليدی کشور رسانده شده بود. بنابراين کمبود تقاضا و راکد ماندن منابع اقتصادی را میشد با افزايش عرضه پول تعديل کرد. همين اقدام به چاپ محرمانه اسکناس بود که بهانهای به دست مخالفان داد تا دولت را در مجلس استيضاح کنند و نيز به نوبه خود باعث شد که در مرداد ۱۳۳۲ اندکی قبل از کودتا، مصدق اشتباه تاکتيکی برگزاری رفراندوم برای انحلال مجلس را مرتکب شود.
منبع: همايون کاتوزيان، محمدعلی، اقتصاد سياسی ايران، ترجمه محمدرضا نفيسی و کامبيز عزيزی، نشر مرکز، ۱۳۷۴.
روزنامه دنيای اقتصاد، شماره 4399 به تاريخ 22/5/1397، صفحه 30(تاريخ و اقتصاد)
روزنامه دنیای اقتصاد
تاریخ انتشار: 22 مرداد ماه 1397
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان