نويسنده: محمدرضا آرامي
طهارت به معناي پاکي و پاکيزگي يکي از مباحث در حوزه بهداشت تن و روان است. انسان به سبب فطرت پاک و وجود عقل، گرايش ذاتي به آن چيزي دارد که پاکي دانسته مي شود و از هر گونه پليدي اجتناب مي کند. در فقه اسلامي که مبتني بر فطرت و عقل سليم است، به مسئله طهارت در همه حوزه ها به ويژه تن و روان اهميت خاصي داده شده و نخستين موضوع در کتب فقهي در رابطه طهارت است. البته در مباحث اخلاقي نيز يکي از مهمترين مسائل طهارت روان است که در قالب مباحث تزکيه بدان پرداخته مي شود؛ چرا که از نظر اسلام طهارت و پاکي روان هدف نهايي است.
از طهارت ظاهري تا طهارت باطني
مسأله پاکي و پاکيزگي در اسلام از مهمترين مسائل شمرده مي شود؛ چرا که اين مسئله تنها به سلامت تن بستگي ندارد؛ بلکه از نظر اسلام به سبب تأثير متقابل ظاهر و باطن، آثار آن به سلامت تن محدود نمي شود، بلکه مي تواند همه بخش هاي زندگي بشر را تحت تأثير مستقيم يا غيرمستقيم خود قرار دهد و خوشبختي و بدبختي بشر را رقم زند.
در اسلام وقتي از طهارت سخن به ميان مي آيد تنها محدود به بهداشت تن و محيط زيست نمي شود بلکه دامنه بسي فراتر را در بر مي گيرد؛ چرا که از نظر اسلام حوزه روان آدمي، مهمتر از حوزه تن است و بهداشت روان و سلامت و پاکيزگي آن از اهميت بيشتري برخوردار است. پس طهارت در آموزه هاي اسلامي به دو قسم طهارت ظاهري و باطني يعني طهارت جسماني و نفساني دسته بندي مي شود.(مفردات الفاظ قرآن کريم، راغب اصفهاني، ص ???، «طهر»)
اسلام در هر دو بخش طهارت جسم و نفس، آموزه هاي دستوري بسياري دارد. اين آموزهها بر آن است تا انساني با سلامت جسم و روح داشته باشيم که بتواند به عنوان خليفه الهي در هستي عمل کند و مظهر الوهيت و ربوبيت الهي باشد.
همچنين در اسلام، اسبابي که طهارت ظاهري و باطني را موجب مي شود مورد توجه قرار گرفته است. از همين رو در طهارت فقهي و شرعي به اسبابي اشاره شده که به وسيله آن، طهارت به دست مي آيد. از جمله اين اسباب و عوامل به وضو، غسل، تيمّم و يا از طريق شستن و از بين بردن نجاست و مانند آن اشاره شده است (الميزان، ج ??، ص ???)، چنانکه در طهارت باطني و تزکيه روان و طهارت نفساني و اخلاقي، به عواملي چون رهائي از تکبر و غرور و عجب و مانند آن توجه داده شده است.
از نظر اسلام طهارت ظاهري و باطني هر دو مهم است و خداوند در بيان ارزش گذاري آنها و نيز تشويق مردم براي کسب طهارت و پاکيزگي، پاکيزگان را محبوب خود دانسته و در حقيقت طهارت را عامل محبوبيت در نزد خود برشمرده است.(بقره، آيه ???؛ توبه، آيه ???)
علامه طباطبايي در ذيل آيه ??? سوره بقره مي نويسد که مراد از طهارت در آيه، اعمّ از طهارت ظاهري و معنوي است. (الميزان، ج ? – ?، ص ???) اين بدان معناست که پاکيزگي در هر دو بخش از اهميت بسياري برخوردار است؛ چرا که ظاهر و باطن مکمل يکديگر بوده و تأثيرات متقابل به جا مي گذارند.
به سخن ديگر، طهارت ظاهري تأثيرات مهم و شگفتي در باطن و نفس انسان به جا ميگذارد و اين گونه نيست که مثلاً طهارت از نجاست تنها موجب پاکيزگي تن شود و طهارت لباس و پاکي آن تنها در همان محدوده ظاهر و جسم باقي بماند؛ بلکه همان گونه که نجاست آن موجب آزار و اذيت جسم مي شود و بيماري را سبب مي شود، موجب اشمئزاز و ناراحتي روان آدمي نيز مي شود.
به عنوان نمونه از آيه ?? سوره انفال بر مي آيد که چگونه طهارت ظاهري موجب مي شود تا انسان از وسوسه هاي شيطاني رهايي يابد و بستر و فضاي مناسب تأثيرگذاري ابليس و شياطين کاهش يابد.
در اين آيه به اين مطلب اشاره شده که در جنگ بدر، کفّار بر مسلمانان پيشي گرفتند و به آب دسترسي يافتند، ولي مسلمانان در تلهايي از رمل جاي گرفتند و در هنگام خواب، محتلم و جنب شدند. در اين هنگام بود که شيطان آنان را وسوسه کرد که دشمن شما بر آب پيشي گرفت و شما با جنابت نماز مي خوانيد، لذا خداوند باران فرستاد تا غسل جنابت کنند و از حدث پاک شوند. (مجمع البيان، ج ? – ?، ص ???) از اين آيه به دست مي آيد که طهارت ظاهري چگونه مي تواند فرصت را از ابليس و شياطين بگيرد و اجازه ندهد که وسوسه کنند و يا وسوسههايشان تأثيري بگذارد.
در روايات معراجي به اين نکته اشاره شده که چگونه وسوسه شيطان و فريب حضرت آدم(ع) موجب شده تا اين عمل واجب شود تا انسان ها از وسوسه شيطان با وضو ساختن رهائي يابند. روايت است که يک نفر يهودي به محضر مبارک رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم آمد و سؤالاتي از آن حضرت پرسيد، يکي از آن پرسش ها اين بود که براي چه اين اعضاي چهارگانه بدن که تميزترين اعضاي بدن هستند در وضو شسته مي شود؟ آن حضرت فرمود: وسوسه شيطان در حضرت آدم باعث شد که آن حضرت به آن درختي که نبايد نزديک شود، نزديک شد و نگاهي به آن درخت انداخت و در اثر آن نگاه، حجب و حياء (حضرت آدم) رفت، سپس به طرف آن درخت آمد و اين اولين قدمي بود که به طرف خطا برداشته شد. بعد حضرت آدم از ميوه آن درخت خورد و در اثر اين خوردن زينت و لباس از بدنش برداشته شد و او در اين حالت دستش را روي سرش گذاشت و شروع به گريه کرد، بعد از آن که خداوند بزرگ توبه حضرت آدم را قبول کرد، اما بر او و فرزندانش شستن اين اعضاي چهارگانه را واجب کرد، دستور داد که صورت را بشويد به خاطر اينکه نگاه کرد به آن درخت و امر کرد به شستن دو دست تا آرنج براي اينکه با دو دستش از ميوه آن درخت خورد و دستور داد به مسح سر، براي اينکه دستي را که ميوه با آن خورده بود روي سرش گذاشت و مسح پاها به خاطر آن بود که به وسيله آنها به طرف خطا رفت.( علل الشرايع: ج ?، ص ???، باب 191. من لايحضره الفقيه: ج ?، ص ??. تفسير نورالثقلين: ج ?، ص ??? وسايل الشيعه: ج ?، ص ???. بحارالانوار: ج ??، ص ??? با کمي تفاوت)
طهارت از نجاست اصغر و اکبر يعني بول و غائط و جنابت در کنار طهارت لباس (مدثر، آيات ? و ?) و محيط زيست و مانند آن، هم موجب سلامت و صحت جسم است و هم بر نفس و روان آدمي تأثير دارد که در آيات و روايات بسياري بر آن تأکيد شده است. در حقيقت طهارت ظاهري تأثيرات خود را بر باطن انسان نيز به جا مي گذارد.
به عنوان نمونه پيامبر گرامي(ص) در بيان تأثيرات طهارتي که با وضو به دست مي آيد ميفرمايد: اَکثِر مِن الطَّهورِ يَزِدِ الله ُفي عُمُرِکَ؛ وضو زياد بگير تا خداوند، عمرت را زياد کند.(امالي مفيد، ص ??، ح ?)
اين تأثير در افزايش عمر که به سبب وضو گرفتن ايجاد مي شود مي تواند از طريق بهداشتي باشد که با وضو گرفتن به دست مي آيد و هم مي تواند به سبب آثاري باشد که از طريق وضو در روان آدمي پديدار مي شود؛ زيرا وضو موجب آرامش روح و روان آدمي است و آتش درون آدمي را خاموش مي کند. آن حضرت (ص) هم چنين در اين باره فرموده است: اِنَّ الغَضَبَ مِنَ الشَّيطانِ وَاِنَّ الشَّيطانَ خُلِقَ مِنَ النّارِ وَاِنَّما تُطفَاُ النّارُ بِالماءِ فَاِذا غَضِبَ اَحَدُکُم فَليَتَوَضَّ؛ خشم از شيطان و شيطان از آتش آفريده شده است و آتش با آب خاموش مي شود، پس هرگاه يکي از شما به خشم آمد، وضو بگيرد.(نهج الفصاحه، ح ???)
مي دانيم که اضطرابات و هيجانات شديد از جمله خشم مي تواند بر جسم و روان آدمي تأثيرات زيانباري را به جا گذارد. بسياري از بيماري ها از جمله بيماري زخم معده به سبب هيجانات شديد و ناراحتي هاي روحي و رواني و غم و غصه و اندوه پديد مي آيد، طهارتي که از طريق وضو گرفتن ايجاد مي شود موجب آن است که خشم و اندوه و مانند آن در انسان فرو نشيند و همين مسئله خود موجب مي شود تا انسان دچار بيماري هاي جسماني نشود که در نتيجه آن موجب افزايش عمر است.
البته اين يک تحليل علمي و بهداشتي است که مبتني بر ظواهر بيان شده است؛ اما با توجه به اينکه آموزه هاي اسلامي فراتر از علل و اسباب مادي به اسباب و علل فرامادي نيز توجه دارد معلوم است که مراد از افزايش عمر تنها در دايره آنچه گفته شد نيست، بلکه در اينجا اسباب فرامادي نيز تأثير خود را در افزايش عمر به جا خواهد گذاشت؛ چنان که در پرداخت زکات و يا عدم پرداخت آن، سخن از افزايش يا کاهش بارندگي و افزايش و يا کاهش بيماري و قحطي و مانند آن است و خداوند به صراحت تقواپيشگي مردمان و جامعه را عامل افزايش برکات و کفر، و بي تقوايي را عامل ناامني و کاهش برکات آسماني و زميني دانسته است.(اعراف، آيه ??؛ نحل، آيه ???)
پس، از آنچه گفته شد معلوم گرديد که طهارت ظاهري در باطن انسان مي تواند تأثيرات مستقيم و غيرمستقيم به جا گذارد. البته اين تأثيرگذاري تنها محدود به تأثيرات اسباب ظاهري نيست، بلکه به سبب تأثيراتي است که چشم عادي و علوم ظاهري نمي تواند آنها را درک و تحليل و تبيين کند. از اين رو براي بسياري درک اين معنا که چگونه گناه موجب زلزله يا بلاياي طبيعي مي شود، دشوار است و آن را خرافه اي بيش نمي دانند. در حالي که براساس آموزههاي قرآني، هر عملي در دنيا تأثيرات شگرف و مستقيمي به جا مي گذارد و اين گونه نيست که هيچ ارتباطي ميان کاهش بارندگي و فقدان برکت در زندگي با گناه يا تقواي آدمي و جامعه باشد.
به هر حال، تأثيرات طهارت ظاهري محدود به تأثير اسباب ظاهري نيست، بلکه فراتر از آن است، چنانکه در آيات و روايات به آن توجه داده شده است.
البته براي اينکه طهارت ظاهري، تأثيرات کامل خود را بگذارد مراعات آداب آن نيز مهم است. در روايات آدابي براي کسب طهارت ظاهري بيان شده که مي بايست بدان ها توجه داشت.
روزنامه كيهان، شماره 21599 به تاريخ 27/1/96، صفحه 8 (معارف)