دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

توصيف حضرت فاطمه(س) در بيان اميرمؤمنان(ع)

No image
توصيف حضرت فاطمه(س) در بيان اميرمؤمنان(ع)

نويسنده: محمدرضا خدائی

شناخت کامل و همه جانبه حضرت فاطمه(س) سخت و دشوار و در عين حال ضروري است. تلاش براي شناخت آن حضرت (س) از آن رو با همه دشواري ها لازم است که خداوند ايشان و معصومان ديگر(ع) را به عنوان اسوه مردان و زنان معرفي کرده است. از اين رو، نويسنده بر آن است تا از طريق يکي از راه هاي شدني شناخت، به معرفي آن حضرت(س) بپردازد تا بستري براي الگوبرداري در سبک زندگي اسلامي فراهم آيد.

راه های شناخت حضرت فاطمه(س)

براي شناخت هر چيزي از جمله حضرت فاطمه(س) مي توان راه هايي را بيان کرد که برخي براي انسان هاي معمولي ناشدني و برخي امکان پذير ولي سخت و دشوار است. البته اين شناخت ها هرگز به شکل شناخت کامل شهودي و حضوري در نخواهد آمد و تنها يک شناخت حصولي و محدود است؛ مگر اينکه انسان خود را به مرتبه ايشان برساند تا نسبت به ايشان شناخت حضوري يابد. با اين همه چنين شناخت حضوري و شهودي نيز به دلايلي که بيان مي شود کامل نخواهد بود و در حد شناخت شهودي آثار خواهد بود. حال اگر نتوان درياي حقيقت فاطمي را کشيد ولي تصور تشنگي بايد از آن حقيقت چشيد و خود را به ايشان نزديک کرد و با شناختي هرچند محدود و اجمالي، محبت ايشان را در دل ها زنده کرد و از اين محبت زنده در دل، بهره برد و نوري اخروي براي ابديت فراهم آورد.

بي گمان شناخت کامل هر آفريده اي از جمله انسان، دشوار و بلکه ناشدني است؛ زيرا شناخت مستلزم آن است که انسان داراي احاطه علمي نسبت به موضوع باشد تا بتواند همه ابعاد وجودي آن را تجزيه و تحليل نمايد و نسبت به آن معرفت به دست آورد.

براساس همين مشکل، هرگز نمي توان درباره ذات خداوند شناختي به دست آورد؛ به ويژه که خداوند از نظر وجودي بسيط است و هم هستي را دربر گرفته و هر آنچه نام هست بر آن اطلاق مي شود، در دايره وجودي خداوندي است. پس ذات الهي همواره براي انسان مجهول و ناشناخته خواهد بود و تنها چيزي که براي انسان از نظر شناختي شدني است، آن که انسان از طريق لوازم و آثار، نسبت به برخي از ابعاد وجودي خداوند شناخت و معرفت‌هايی را به دست آورد؛ زيرا آثار و لوازم هر چيزي خود گواه برداشته‌های اوست؛ از اين رو خداوند بارها از انسان ها مي خواهد تا به آيات تکويني و تشريعي مراجعه کنند تا از راه اين نشانه ها حقيقت خداوند تا اندازه اي براي انسان کشف و شناخته شود؛ هرچند که اين آيات تنها گوشه اي از مظاهر نوري خداوند را بيان مي کند و هرگز نمي تواند بيانگر ابعاد ذاتي او باشد.

همين مشکل درباره شناخت ذوات همه موجودات هستي بويژه انسان ها مطرح است؛ زيرا انسان حتي نسبت به حقيقت خود نمي تواند احاطه علمي داشته باشد؛ زيرا شناخت حقيقت ذات انسان مستلزم شناخت روح الله است. (حجر، آيه 29؛ ص، آيه 72) که بخشي از وجود انساني است و اين روح الله به عنوان امانت الهي و نور خداوندي در انسان ها قرار دارد و در شکل نفس انساني، انسان را پديد مي آورد. از آنجا که شناخت روح الله ممکن نيست، انسان حتي نسبت به خود نيز آگاهي و شناختي کامل ندارد. مشکل، زماني افزون مي شود که دانسته شود که نفوس انساني داراي مراتب متعدد و متنوعي است؛ زيرا اگر همه انسان‌ها داراي نفس هستند، ولي نفس هر شخصي با نفس ديگري به اسباب گوناگون متفاوت و متمايز است و مي توان گفت که تنها اشتراک معنوي با هم دارند؛ اين مسئله از اين هم دشوارتر خواهد بود وقتي بدانيم که انسان هاي معمولي با انسان هايي که خداوند برگزيده از نظر نوري چنان تفاوت و تمايز دارند که به نظر مي رسد ميان انسانهاي ديگر و چهارده معصوم(ع) تنها يک اشتراک لفظي وجود دارد که ميان شيرآب با شير خوردني با شير جنگل وجود دارد؛ زيرا در برخي از روايات آمده است: من و علي از يک نور هستيم و ديگران از نورهاي ديگر. (احقاق الحق، ج 5، صص 250- 249؛ احقاق الحق، ج 7، ص 488 و ج 16، ص 214؛ بحارالانوار، ج 15، ص 9، طبع تهران) اين بدان معناست که حتي اگر ما نسبت به حقيقت انسان هاي ديگر از جمله خودمان شناختي شهودي و حضوري داشته باشيم، اولاً نمي توانيم آن را به ديگر افراد انساني که داراي نفوس هستند تعميم دهيم؛ زيرا تفاوت هاي مهمي ميان هر يک از نفوس انساني با ديگري است؛ و ثانياً نمي توانيم با همه اشتراک‌گذاري با ديگر نفوس انساني، با معصوم(ع) مشترک قرار دهيم؛ زيرا از نظر وجود نوري تفاوت ماهوي دارند، هرچند که در مقام خلقي با ما مشترک باشند.

پس براي شناخت حضرت فاطمه(س) و ديگر معصومان(ع) با اين موانع مواجه هستيم؛ زيرا معصوم(ع) از نظر وجود نوري با ما تفاوت دارد. پس اين راه شناخت بر ما بسته است و همان طوري که ما نمي توانيم نسبت به ذات خداوندي شناختي پيدا کنيم، همچنين نمي توانيم نسبت به ذات معصوم(ع) شناختي داشته باشيم؛ زيرا ذات نوري ايشان با ما يکسان نيست؛ هر چند که ذات نفس و خلقي آنان با ما يکسان باشد.

تنها راهي که براي ما مي ماند شناخت آن حضرت(س) از طريق آثار است؛ چنانکه راه شناخت خداوند نيز از طريق آثار وجودي است که به عنوان آيات الهي مي شناسيم که همه هستي است. بنابراين يکي از راه هاي شناخت حضرت فاطمه(س) اين است که انسان به سنت و سيره آن حضرت(س) و آثار وجودي اش مراجعه کند که همان فرزندان و کارهاي اوست تا بخشي از ابعاد وجودي و شخصيت نهان آن حضرت(س) بر ما آشکار شود.

يکي ديگر از راه هاي شناخت آن است که به کساني مراجعه شود که در مرتبه بالاتري از آن چيز هستند و نسبت به آن احاطه علمي دارند، از اين رو، مراجعه به قرآن مي تواند گره گشاي اين مشکل باشد، زيرا خداوند نسبت به همه آفريده ها از جمله حضرت فاطمه(س) احاطه دارد و مي تواند شخصيت وجودي آن حضرت را براي ما تبيين کند. در قرآن آياتي به ايشان و اهل بيت عصمت و طهارت اختصاص يافته و برخي از وجوه شخصيتي آنان را آشکار کرده است، ولي چون قرآن براي هدايت بشريت آمده و کتاب خاص تبيين شخصيت ها از جمله شخصيت آن حضرت(س) نيست، نمي توان از طريق آن به همه ابعاد شخصيتي حضرت(س) دست يافت؛ مگر آنکه گفته شود که اصولاقرآن تبيين گر ابعاد شخصيتي انسان کامل و خليفه الله است و هيچ شکي نيست که چهارده معصوم(س) و اهل بيت عصمت و طهارت(ع) از مصاديق روشن و برجسته اين عناوين هستند. پس هرآنچه خداوند در قرآن از کمالات خليفه و انسان کامل بيان کرده، همان صفات و ويژگي هاي شخصيتي معصومان(ع) از جمله حضرت فاطمه(س) است. بنابراين، وقتي خداوند از خلق عظيم قلم، آيه 4) پيامبر(ص) سخن مي گويد، شامل اين اسوه هاي حسنه و کامل (احزاب، آيات 21 و 33؛ آل عمران، آيه 61) از جمله فاطمه(س) هم مي شود.

از ديگر راه هاي شناخت آن حضرت(س) اين است که به سخنان ديگر معصومان(ع) که همتراز ايشان هستند رجوع شود تا شخصيت ايشان از اين راه شناخته و دانسته شود. در اين ميان شکي نيست که پيامبر(ص) و اميرمؤمنان(ع) بهترين کساني هستند که مي توانند شخصيت و ابعاد وجودي حضرت فاطمه(س) و يا گوشه اي از آن را بيان کنند. البته ائمه معصوم(ع) بيانات بلند و جامعي در وصف و معرفي، آن بانو دارند که در کتب حديثي و تاريخي ذکر شده است.

حضرت فاطمه(س) در سخن امام علی(ع)

حضرت علي(ع) بارها به مناسبت هايي از حضرت فاطمه(س) سخن به ميان آورده و به تجليل آن حضرت پرداخته و برخي از حقايق وجودي و مقامات معنوي ايشان را بيان کرده است. در اين جا تنها به برخي از آنها اشاره مي شود.

  1. سرور زنان جهان: بر اساس سخنان پيامبر(ص) و امير مؤمنان علي(ع) يکي از چهار زن مهم در طول تاريخ بشريت، حضرت فاطمه(س) است. البته مقام حضرت فاطمه(س) در ميان زناني چون آسيه(س)، مريم(س) و خديجه(س) خيلي برجسته تر است. از اين رو در روايات نبوي و علوي از ايشان به عنوان سيده نساءالعالمين ياد شده است. اين بدان معناست که آن حضرت(س) به طور مطلق به چنان جايگاهي در ميان مردان و زنان دست يافته است که کسي بدان نرسيده است. ايشان سرور همه زنان هستي است؛ زيرا واژه عالمين به معناي همان هستي است که شامل همه جهان هاي دنيوي و اخروي خواهد بود. حضرت اميرمؤمنان علي(ع) بارها فاطمه(س) را به عنوان سيده نساء العالمين معرفي مي کند. (بحارالانوار، ج 41، صص 151 و 224؛ طبرسي، احتجاج، موسسه الاعلمي للمطبوعات، ج 1، ص 135) اين بدان معناست که هيچ زني در هستي به جايگاهي از کمال نرسيده که ايشان رسيده است. لذا خداوند در قرآن در سوره انسان و نيز آيه 33 سوره احزاب آيات ديگر ايشان را به عنوان الگو و نمونه معرفي مي کند.
  2. برگزيده پيامبر(ص): همان طوري که خداوند حضرت مريم(س) را به عنوان برگزيده معرفي مي کند. (آل عمران، آيه 42) اميرمومنان علي(ع) نيز فاطمه (س) را صفيه معرفي مي کند و در مصيبت حضرت زهرا(س) خطاب به پيامبر اکرم(ص) مي فرمايد: «قل يا رسول الله عن صفيتک صبري»؛ «يعني اين صفيه توست، بانويي که برگزيده توست رحلت کرده و صبر فقدانش براي من دشوار است.» (نهج البلاغه، فيض السلام، خطبه 193)

3- تسلي بخش دل اميرمؤمنان(ع): حضرت فاطمه(س) در کمال به جايي رسيده بود که اميرمؤمنان علي(ع) آن حضرت را تسلي بخش دل خويش بر مي شمارد و فقدان او را سخت مي داند بگونه اي که ديگر کسي را نخواهد يافت که تسلي دل خسته او باشد. اين حضرت(ع) پس از شهادت فاطمه(س) خطاب به ايشان فرمودند: «بمن العزاء يا بنت محمد؟ کنت بک اتعزي ففيم العزاء من بعدک؟»؛ با چه کسي آرامش يابم اي دختر محمد؟ من به وسيله تو تسکين مي يافتم؛ بعد از تو با چه کسي آرامش يابم؟ (رحماني همداني، فاطمهًْ الزهرا بهجهًْ قلب مصطفي، ص 578، به نقل از مجمع الروايهًْ)

  1. همه زيبايی دنيا: حضرت علي(ع) همسرش فاطمه(س) را همه زيبايي دنيا مي داند بگونه اي که فقدان آن حضرت(س) موجب مي شود که همه آسمان و زمين با همه زيبایی‌هايش، از نظر آن حضرت(ع) زشت جلوه کند. در حقيقت زيبايي روحي و کمالات انساني حضرت فاطمه(س) است که آسمان و زمين را در نظر علي(ع) زيبا کرده است و فقدان آن حضرت(س) به معناي رفتن همه زيبايي هاي آسمان و زمين است. آن حضرت(ع) مي فرمايد: خدا چنين خواست که او زودتر از ديگران به رسول خدا بپيوندد، پس از او شکيبايي من به پايان رسيده و خويشتنداري از دست رفته، اما آنچنان که در جدايي تو اي رسول خدا صبر کردم در مرگ دخترت نيز جز صبر چاره اي ندارم شکيبايي بر من سخت است. پس از او آسمان و زمين در نظرم زشت مي نمايد و هيچ گاه اندوه دلم نمی‌گشايد. چشمم بي خواب و دل از سوز غم، سوزان است. تا خداوند مرا در جوار تو ساکن گرداند. مرگ زهرا ضربه اي بود که دل را خسته و غصه ام را پيوسته گردانيد و چه زود جمع ما را به پريشاني کشانيد... اگر بيم چيرگي ستمکاران نبود، براي هميشه اينجا [کنار قبر زهرا(س)] مي ماندم و در اين مصيبت بزرگ چون مادر فرزند مرده، اشک از ديدگانم مي راندم. (اصول کافي، ج 1، ص 159)

روزنامه كيهان، شماره 21300 به تاريخ 18/12/94، صفحه 8 (معارف)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
Powered by TayaCMS