دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حقوق انسان ها در قرآن

No image
حقوق انسان ها در قرآن

نويسنده: علی پوريا

حقوق امتيازاتي است که از سوي خدا يا عرف يا قانونگذار براي فرد يا گروه و جامعه اي وضع مي شود، به گونه اي که قابل سلب جز از سوي وضع کننده آن نيست. در حقيقت حقوق همان امر ثابتي است که جز از همان راهي که وضع شده سلب نمي شود. براي انسان حقوقي است که در آموزه هاي قرآني به عنوان حق الهي و به تعبيري ديگر حقوق طبيعي انسان مطرح شده است. نويسنده در اين مطلب به تبيين برخي از اين حقوق الهي و طبيعي بر اساس آموزه‌هاي قرآني پرداخته است.

حقوق الهی

حقوق، جمع «حق» به معناي ثابت، درست، درستي، سزاوار است.(نثر طوبي، علامه شعراني، ص ۱۸۱ و منابع ديگر لغوي)

محققان معتقدند اصل حق به معناي ثبوت همراه با مطابقت با واقع است (التّحقيق، حسن مصطفوي، ج ۲، ص ۲۶۲، «حق») اما در اصطلاح، حق، همان قدرتي است که از طرف قانون به شخصي داده شده است.(ترمينولوژي حقوق، دکتر جعفري لنگرودي، ص ۲۱۶، «حق»)

برخي ديگر در تعريف حق گفته اند که آن قدرت يا امتيازي است که کسي يا جمعي سزاوار برخورداري از آن است، به ويژه قدرت يا امتيازي که به موجب قانون يا عرف مقرّر شده باشد؛ چرا که اساساً افراد جامعه بر اثر روابط و مناسبات خود، يک رشته اختيارات و امتيازات به دست مي آورند که مجموعه آن را حقوق مي نامند و مشتمل بر اختيارات مدني، اجتماعي، سياسي و همه مزايا و سلطه هايي است که از قانون ناشي مي شود.(فرهنگ علوم سياسي، مرکز اطّلاعات و مدارک علمي ايران، ص ۳۷۲ – ۳۷۳)

با نگاهي به آموزه هاي قرآني اين معنا ثابت مي شود که حقوق همواره در ارتباط با ديگري معنا مي يابد. اين ديگري مي تواند انساني ديگر، خدا، يا موجودات ديگري چون گياهان، جانوران و محيط زيست باشد. بنابراين، اين گونه نيست که حق و حقوق تنها در دايره محدود انسان تعريف شود.

بر اين اساس، حق، قدرت يا امتيازي است که از سوي خداوند به آفريده اي داده مي شود و چون خداوند حق مطلق است(فصلت، آيه ۵۳)، لذا منشا و خاستگاه هر حقي براي ديگري به شمار مي رود.(بقره، آيه ۱۴۷؛ آل عمران، آيه ۶۰)

خداوند به طور ذاتي از حق و حقوقي چون مالکيت و ولايت برخوردار است(بقره، آيه ۱۰۷؛ انعام، آيه ۱۴؛ شوري، آيه ۹ و ۳۱؛ عنکبوت، آيه ۲۲)؛ ولي مي تواند اين حق را به ديگري يا ديگران نيز بدهد که داده است.(اعراف، آيه ۱۹۶؛ مائده، آيه ۵۵)

آموزه هاي قرآني تأکيد دارد که حق قانونگذاري تنها از آن خداوند است و ديگري حق تشريع ندارد و اوست که به عنوان شارع انحصاري تنها از چنين حقي برخوردار است. بر همين اساس قوانيني که از سوي ديگران صادر مي شود از اعتباري برخوردار نيست، مگر آنکه خداوند چنين اجازه اي را صادر کرده باشد. پيامبر(ص) و امامان معصوم از حق تشريع به حکم الهي برخوردارند.(حشر، آيه ۷؛ نساء، آيه ۵۹ )

همچنين حقوق الهي بسيار عام و فراگير است و همه هستي را در بر مي گيرد. اين حقوق همان طوري که شامل حقوق طبيعي و قانوني در قالب احکام و مانند آن مي شود، اختصاصي به انسان ندارد، بلکه حتي گياهان، جانوران و جنيان داراي حقوقي هستند که انسان بايد آنها را مراعات کند. برخي از اين حقوق در قالب قوانين سفت و سخت در موارد خاص مورد تاکيد قرار گرفته است. از جمله اين حقوق مي توان به حقوق گياهان و جانوران در موسم حج اشاره کرد.(مائده، آيات ۱ و ۲) حفظ و صيانت از محيط زيست و عدم تخريب آن از ديگر حقوقي است که براي غير انسان وضع شده و انسان موظف به مراعات آن است. اين حقوق گاه در شکل قوانين بيان شده و هر گونه تخلف از آن، مجازاتي را به دنبال خواهد داشت.(همان آيات و کتب فقهي مناسک حج)

حقوق طبيعی و فطری انسان

خداوند براي انسان حقوقي را قرار داده که برخي از آنها در قالب حقوق طبيعي شناخته و معرفي مي شود. از نظر عالمان اسلامي از جمله شهيد مطهري هر استعداد طبيعي مبناي يک «حق طبيعي» است و يک «سند طبيعي» براي آن به شمار مي آيد. حقوق طبيعي از انعقاد قرار داد سرچشمه نمي گيرد، بلکه عام و فراگير است و شرط استيفاي اين حق را نيز استاد مطهري استمداد از عقل و اراده و عمل به تکليف و وظيفه مي داند.

ايشان مي نويسد: «اسلام به حقوق فطري و عدالت تکويني قائل است. و اصولاً نيز جز برپايه اصل غائيت نمي توان براي حقوق فطري پايه اي درست کرد… اصلاً آيا جز با تأييد اصل غائيت و شهادت خود جهان تکوين و اينکه يک نوع تناسب و توازني در جهان است راه ديگري براي حقوق فطري که واقعاً آن را يک امر واقعي بدانيم و بگوييم قرار داده شده اين حق براي اين گياه يا حيواني يا انسان، راه ديگري هست؟ صرفاً ملايمت اتفاقي، يعني اينکه تصادفاً احتياجات ما با اين امور رفع مي گردد آيا ممکن است دليل باشد براي اينکه حقي فطري و طبيعي است يا نه؟

به نظر مي رسد جز منطق الهي و منطق اصل غائيت که به موجب آن نظمي ارادي و شعور و حساب و قاعده اي در کار است و رابطه اي [بين برخي اشياء با يکديگر و بين گذشته و آينده] در کار است؛ به نحوي که اگر محتاج نبود، محتاج اليه به وجود نمي آمدند. [بله، جز با پذيرش چنين ارتباط و پيوستگي مستقيمي] نمي توان حقوق فطري و طبيعي را توجيه کرد.[و کليه توجيهاتي که برپايه اي جز اصل غائيت، توسط روشنفکران و انديشمندان غربي در دفاع از حقوق فطري و طبيعي به عمل آمده نارسا و مخدوش است.] (بررسي اجمالي ميان اقتصاد اسلامي، شهيد مرتضي مطهري، صفحات ۱۶۴ و ۱۶۵) و در ادامه استاد نتيجه مي گيرد:«[حقوق فطري عين حقوق الهي است و برخلاف آنچه نويسندگان جديد مي پندارند هيچ دوگانگي و تقابل ميان حقوق فطري و الهي در کار نيست.]».(همان، ص ۱۶۶)

از نظر قرآن تجاوز به حقوق انسان امري ناروا و نکوهيده است(فجر، آيه ۱۹) و کساني که به اين حقوق تجاوز مي کنند قابل پيگيري و سزاوار مجازات هستند(شوري، آيه ۴۲)؛ چرا که اين گونه رفتار از مصاديق فساد و افساد در زمين است.(بقره، آيه ۶۰)

همچنين از نظر قرآن، همه انسان ها از مرد و زن بي هيچ تفاوت در رنگ و نژاد و مانند آن داراي حقوقي هستند که هيچ تبعيض بردار نيست و تساوي در حقوق انساني از امور ثابت است.(حجرات، آيه ۱۳؛ نساء، آيه ۳۲) بنابراين، يکي از اصول بنيادين اسلام، محترم بودن حقوق همه انسانها نسبت به يکديگر است.(شوري، آيه ۴۲)

انسان ها از حقوق برابر و مساوي در امور اجتماعي برخوردارند(قصص، آيه ۸۳) و از حقوقي برابر چون حق حيات و زندگي سالم همراه با آسايش و آرامش بهره مند هستند.(مائده، آيه ۳۲) در حوزه قضايي در آيات قرآن بر مراعات عدالت در قضاوت به عنوان يکي از مهم ترين حقوق تمامي انسان ها تأکيد شده است.(نساء، آيه ۵۸)

براساس ديدگاه قرآن حاکمان و قاضيان نقش بسزايي در حفظ حقوق انسان ها در جامعه به عهده دارند و مي بايست به اين نقش خويش به طور کامل بپردازند و کوتاهي نکنند.(بقره، آيه ۱۸۸) البته به طور طبيعي اهل اعتقاد به خدا، اهل تقوا و نيکوکاران و محسنان گرايش به حفظ و رعايت عدالت دارند و اين نقش را حتي بيشتر از حاکمان مراعات مي کنند. خداوند در آيه ۲۳۶ سوره بقره مي فرمايد که رعايت حقوق انسان هاي ديگر، وظيفه نيکوکاران است و جالب اينکه محسنان اصولاً گرايش به چنين رفتاري دارند.

قرآن تبيين مي کند که يکي از مهمترين راه هاي تعيين حقوق انسان ها احکام شرعي است که از سوي خداوند در کتب آسماني بيان شده است. در حقيقت احکام شرعي، تعيين کننده حدود حقوق انسان هاست.(بقره، آيات ۱۸۷ و ۲۲۹ و ۲۳۰)

بر اين اساس تنها کساني واقعا به حقوق انساني پايبند هستند و بدان قيام مي کنند که به قيامت اعتقاد داشته باشند. از اين رو که خداوند در آيه ۶ سوره نساء مي فرمايد که اعتقاد به حسابرسي دقيق خداوند، پشتوانه رعايت حقوق انسان هاست. در اين راستا اهل تقوا گرايش به مراعات کامل حقوق انساني دارند و خداوند در آيات ۲۳۳ و ۲۴۱ و ۲۸۲ سوره بقره بيان مي کند که تقوا، زمينه ساز رعايت حقوق انسان هاي ديگر است. همچنين بر اساس آيه ۹ سوره نساء توجّه به کيفر الهي، کاملي براي رعايت حقوق انسانهاست.

به سخن ديگر، مهمترين عواملي که موجب مراعات حقوق ديگران از سوي انسان مي شود اموري چون اعتقاد به خدا، معاد و رستاخيز است که زمينه ساز تقوا و احسان و مانند آن از امور اخلاقي مي شود و همين خود عاملي براي مراعات اصول اخلاقي از جمله حقوق ديگران است.

از نظر قرآن قيام مداوم عليه تضييع کنندگان حقوق انسان ها، راهي براي دفاع از حقوق انساني است(آل عمران، آيه ۷۵) به طوري که ديگران به خود اجازه نمي دهند حقوق ديگران را تضييع کنند.

مصاديقی از حقوق انسان

حقوق انساني، قدرت و امتيازاتي است که خداوند براي انسان به عنوان اشرف آفريده هايش قرار داده است و هيچ کس نمي تواند آن را از انسان سلب کند. بر اساس آموزه هاي قرآني، حقوقي چون حق آزادي در برابر بردگي از حقوقي است که خود انسان نيز نمي تواند آن را از خود سلب کند و خود را برده ديگري کند. پس اين گونه نيست که انسان بتواند هر حقي را از خود سلب کند؛ چرا که برخي از حقوق از حقوق ثابتي است که بيرون از اراده و اختيار انسان است؛ حال چه رسد که کس ديگري اين حق ثابت را از او سلب کند.

حقوق انساني شامل حقوق فطري و حقوق طبيعي و حقوق قانوني است. حق قانوني می‌تواند براساس شرايط تغيير کند و حتي انسان مي تواند از آن حق درگذرد. به عنوان نمونه حق قصاص از حقوقي است که صاحبان دم مي توانند آن را ببخشند.(بقره، آيه ۱۷۸) همچنين حق مهريه از جمله اموري است که انسان مي تواند از آن بگذرد و نگيرد.(بقره، آيه ۲۳۷). در ادامه به برخي از مصاديق حقوق انساني براساس آيات قرآن اشاره مي کنيم:

  1. آزادی: از نظر اسلام، هر انساني آزاد به دنيا آمده است و برده ديگري نيست؛ چنان که هر انساني داراي اراده و اختيار و حق انتخاب است و از نظر اجتماعي نيز موجودي آزاد است. آزادي اجتماعي انسان شامل آزادي عقيده (بقره، آيه ۲۵۶؛ آل عمران ، آيه ۲۰؛ انسان، آيات ۳ و ۲۹)، آزادي انديشه (بقره، آيات ۲۱۹ و ۲۶۶ ؛ آل عمران، آيه ۱۱۹) و ديگر آزادي هاي مشروع است. اين آزادي ها تکويني و فطري و طبيعي است که کسي حتي خود شخص نمي تواند آن را از خود سلب نمايد.
  2. اتمام حجت: از حقوق انسان نسبت به خدا اين است که خداوند حق را به او نشان دهد و چاه و راه را بنماياند. چنين حقي از خود خداوند نشئت گرفته است. از اين روست که خداوند با ارسال پيامبران و کتب آسماني اتمام حجت کرده و کسي را بدون اتمام حجت مجازات نمی‌کند.(نساء، آيه ۱۶۵؛ اسراء، آيه ۱۵)
  3. حق ازدواج: انتخاب همسر و ازدواج، از حقوق انسانهاست(نساء، آيات ۳ و ۲۵) از آيات ۲۲۸ تا ۲۳۲ سوره بقره به دست مي آيد که تصميم در ازدواج مجدّد از جمله حقوق زن است؛ چنان که از آيه ۱۲۷ سوره نساء بر مي آيد ناديده گرفتن حق ازدواج دختران يتيم جايز نيست و کساني که چنين کنند سزاوار نکوهش هستند.
  4. استفاده از طبيعت: استفاده از طبيعت، حقّ همه انسانهاست و کسي نمي تواند اين حق را از کسي سلب کند.(بقره، آيات ۲۲ و ۲۹؛ اعراف، آيات ۱۰ و ۳۲).
  5. حق پناهندگي: حق پناهندگي به عنوان راهي براي نجات از شکنجه و فشار براي همگان ثابت است(نساء، آيه ۱۰۰؛ انفال، آيات ۲۶ و ۲۷ و ۷۴) اين حق پناهندگي و تأمين امنيّت بويژه براي افراد جوياي پيام هاي الهي لازم و واجب است.(توبه، آيه ۶)
  6. حق تجارت: از حقوق مسلم انسان حق تجارت است (نساء، آيه ۳۲) پس کسي نمی‌تواند اين حق را از کسي سلب کند، اما اگر کسب و تجارت نامشروع باشد به عنوان يک ضد حقوق بشر از او سلب مي شود؛ زيرا حق انساني است که کسب در مسير حلال و مشروع باشد.(بقره، آيات ۱۸۸ و ۲۷۵ و ۲۷۸؛ ال عمران، آيه ۱۳۰ ؛ نساء، آيه ۲۹ و ۱۶۱؛ روم، آيه ۳۹)
  7. حق تصميم گيري: انسان ها، داراي حق راي و انتخاب، در تعيين سرنوشت خويش هستند.(آل عمران، آيه ۱۵۹؛ انفال، آيه ۵۳؛ رعد، آيات ۱۱ و ۱؛ شوري، آيه ۳۸)
  8. حق حيات: همه انسان ها، داراي حق حيات هستند(مائده، آيات ۳۲ و ۴۵؛ انعام، آيه ۱۵۱) از همين رو کشتن فرد بي گناه، موجب سلب حق حيات از قاتل مي شود(مائده، آيه ۴۵) و از سلب کنندگان حق حيات از سوي خداوند در قيامت نيز مواخذه و حسابرسي به عمل می‌آيد.(تکوير، آيات ۸ و ۹)
  9. حق اخوت: يکي از حقوقي که در اسلام وضع شده حق اخوت و برادري است که بسيار باارزش است(بقره، آيه ۲۲۰؛ حجرات، آيه ۱۰) اين حق، خود لوازم و ملازماتي دارد که از جمله آنها مي توان به اجتناب از غيبت(حجرات، آيات ۱۰ تا ۱۲)، ايجاد صلح و آشتي ميان برادران ديني درگير جنگ (همان، آيات ۹ و ۱۰)، طلب مغفرت براي يکديگر(حشر، آيه ۱۰)، حسن معاشرت با ايتام (بقره، آيه ۲۲۰)، گذشت از حق قصاص(بقره، آيه ۱۷۸) و مانند آنها به عنوان مقتضيات حق اخوّت ديني اشاره کرد.
  10. حق حرم: حرم الهي اختصاصي به ساکنان مکه ندارد و همگان از اين حق برخوردارند.(حج، آيه ۲۵) مقتضاي اين حق الهي انسان ها نسبت به حرم مقدس، برخورداري همگان از امکانات آسايشي و آرامشي آنجاست. بنابراين کسي نمي تواند آسايش مردم و امنيت و آرامش آنان را در حرم سلب کند.(بقره، آيه ۱۲۵؛ آل عمران، آيات ۹۶ و ۹۷؛ قصص، آيه ۵۷؛ عنکبوت، آيه ۶۷)
  11. حق تغذيه: همه انسان ها از حق تغذيه سالم برخوردارند و اين از حقوق طبيعي و فطري بشر است. با اين همه خداوند به طور خاص يک حق ديگري را براي گروهي از انسان ها ثابت کرده است. از آيات قرآن به دست مي آيد که گرسنگان و بينوايان، داراي حق تغذيه از اموال توانمندان هستند. اين بدان معناست که وظيفه و تکليف ثروتمندان و توانمندان است که گرسنگان و بينوايان را سير کنند.(حاقه، آيه ۳۴؛ مدثر، آيه ۴۴؛ فجر، آيه ۱۸؛ بلد، آيات ۱۴ تا ۱۶)
  12. حق حضانت: پدر و مادر، داراي حق حضانت کودک خويش هستند(بقره، آيات ۲۳۲ و ۲۳۳؛ طلاق، آيه ۶) و در صورت وفات والدين، وارثان پدر و مادر داراي حق حضانت کودک می‌شوند.(بقره، آيه ۲۳۳)
  13. حق مديريت مردان: مردان، داراي حق مديريّت در خانواده، به دليل توانايي جسمي و تأمين هزينه زندگي هستند.(نساء، ايه ۳۴)
  14. حقوق آوارگان: آواره شدگان به ناحق، به وسيله دشمنان، مجاز به اقدام نظامي به نفع خود هستند.(بقره، آيه ۱۹۱ و ۲۴۶؛ توبه، آيه ۱۳؛ حج، آيات ۳۹ و ۴۰) همچنين آنان به سبب اخراج و تبعيد، مستحقّ استفاده از اموال فيء و انفال عمومي هستند.(حشر، آيات ۷ و ۸)
  15. ديگر حقوق انسانی: در آيات قرآن از حق دادرسي و دسترسي عادلانه به قضا(نساء، آيات ۵۸ و ۱۰۵)، حق دفاع از خود در برابر ظالم(حج، آيات ۳۹ و ۴۰)، حق عبادت(علق، آيات ۹ و ۱۰)، حق قصاص(بقره، آيات ۱۷۸ و ۱۷۹)، حق مالکيت(بقره، آيات ۱۸۸ و ۲۷۴ و ۲۷۹)، حق وطن و مسکن مورد اطمينان(بقره، آيات ۸۴ و ۲۴۶؛ حج، آيه ۴۰) و ده ها حق ديگر سخن به ميان آمده است. حقوق ديگري نيز براي دشمنان، جنبدگان و گياهان و مانند آنها بيان شده که نمي توان در يک نوشتار کوتاه همه را احصا و بيان کرد. از اين رو در اينجا به همين مقدار بسنده مي شود.

روزنامه كيهان، شماره 21706 به تاريخ 4/6/96، صفحه 8 (معارف)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
Powered by TayaCMS