21 مرداد 1396, 23:59
اگر جهان را غير از خدايي که آفريدگار آن است، کسي ديگر پروردگاري کند و يا شرکايي براي خداوند در ربوبيت عالم باشد و خداوند رب العالمين، همراه رب هاي ديگري جهان را اداره کند، چه اتفاقي مي افتد؟
خداوند در آياتي از قرآن با نقد نظريه تعدد خدايان در ربوبيت به آثار آن چون جنگ قدرت و تباهي و فساد جهان اشاره مي کند و مي فرمايد: لَوْ کَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ؛ اگر در آنها زمين و آسمان جز خدا، خداياني ديگر وجود داشت، قطعاً زمين و آسمان تباه مي شد. پس منزّه است خدا، پروردگار عرش، از آنچه وصف مي کنند. (انبياء، آيه 22)
امام حسين(ع) در دعاي عرفه به شرح اين جمله مي پردازد و مي فرمايد: لَوْ کانَ فيهِما الِهَةٌ اِلا الله لَفَسَدَتا وَتَفَطَّرَتا سُبْحانَ الله الْواحِدِ الاَحَدِ الصَّمَدِ الَّذي لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ؛ اگر در آسمان و زمين معبودهايي جز خدا بود، هر آينه هر دو تباه مي شدند و متلاشي مي گشتند و شکاف در آنها مي افتاد. منزّه است خداي يگانه يکتا و بي نياز، که نزاده و زاده نشده و احدي همتايش نبوده است.
بنابراين هر گونه مشارکت در حوزه الوهيت و ربوبيت به معناي فساد و تباهي در نظام هستي خواهد بود. حالا اين مشارکت به شکل همسر و فرزند باشد که خدا آن را نفي میکند (انعام، آيه 101؛ جن، آيه 3) يا از طريق فرزندخواندگي باشد که در آيه 22 سوره انبياء نفي شده است، چنانکه خداوند مي فرمايد: خدا فرزندي اختيار نکرده و با او معبودي ديگر نيست و اگر جز اين بود، قطعاً هر خدايي آنچه را آفريده بود با خود مي برد و حتماً بعضي از آنان بر بعضي ديگر تفوّق مي جستند. منزه است خدا از آنچه وصف مي کنند.
خداوند در اين آيه اين مطلب را نيز توضيح داده که وجود هر گونه الوهيت و ربوبيت ديگري به معناي تضاد منافع ميان خدايان است و اگر تعددي وجود داشت آثاري بر آن مترتب مي شد که جنگ قدرت از نتايج اوليه آن بود و اين جنگ به طوري طبيعي موجب فساد و تباهي جهان میشد. عدم وقوع فساد و تباهي در جهان خود دليل بر اين است که نظام هستي را يک خدا و رب همان طوري که ايجاد کرده مديريت مي کند.
نکته اي جالب و پندآموز در بت شکني حضرت ابراهيم(ع) وجود دارد. آن حضرت(ع) همه بتان را مي شکند و تنها بزرگ بتان را نگه مي دارد و تبر را بر دوش او مي گذارد و مي گويد: قَالَ بَلْ فَعَلَهُ کَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْاَلُوهُمْ إِن کَانُوا يَنطِقُونَ؛ گفت: «بلکه آن را اين بزرگترشان کرده است، اگر سخن مي گويند از آنها بپرسيد.» (انبياء، آيه 63)
در اين آيه بيان مي شود که اگر خداياني متعدد باشد، جنگ قدرتي نيز خواهد بود و به طور طبيعي خداي بزرگ نمي گذارد تا خدايي ديگر باشد و همه آنها را نابود مي کند. آن حضرت(ع) اين بت بزرگ را نمادي از خداي بزرگ قرار داده و گفته است: به طور طبيعي خداي بزرگ خداي ديگري را نمي پذيرد و آنها را نابود مي کند.
پس دو حالت بيشتر نخواهد بود: 1. خداياني ديگر نيست و تنها يک خداي بزرگ آفريدگار و پروردگار هستي است. از همين رو، نظام احسن هستي بدون فساد برقرار و باقي است؛ 2. اگر خداي ديگري باشد، جنگ قدرتي پيش خواهد آمد و هر کسي مي کوشد تا قلمرو خودش را افزايش دهد و اين گونه است که خدايان ديگر نابود شده و سرزمين و قلمرو آنان از ميان میرود.
البته خداوند در آيات ديگر توضيح مي دهد که ميان خدايان، صلح و صفا معنا ندارد؛ زيرا اگر خداوند همه هستي را پر کرده و صمد است، جايي براي خداي ديگر نمي ماند؛ زيرا بايد آن خدا مخلوق و قلمرو ديگر داشته باشد که دليلي بر آن نيست.
روزنامه كيهان، شماره 21674 به تاريخ 27/4/96، صفحه 8 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان