دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

روش های مبارزه با فساد و مفسدان

No image
روش های مبارزه با فساد و مفسدان

نويسنده: سهيل ميرزابيگی

فساد به معناي بيرون شدن چيزي از اعتدال و فطرت خود است. بنابراين هر چيزي که از تعادل خود خارج شود از صلاح بيرون رفته و فساد يافته است. گاه اين خروج از حالت اعتدال، به اسباب دروني است و گاه به علل و عوامل بيروني تحقق مي يابد.

مفسد به کسي گفته مي شود که موجبات خروج شخص يا چيزي از حالت اعتدال را فراهم آورد و آن کس يا چيز را فاسد کند؛ چنانکه مصلح کسي است که موجبات اصلاح چيز فاسد را فراهم مي آورد و آن چيز را به حالت اعتدال و تعادل باز مي گرداند.

از نظر آموزه هاي اسلامي، افساد به حکم عقل و عقلا و شريعت، زشت و ناپسند و گناه است و اصلاح و اصلاحگري امري پسنديده و مأموريت پيامبرانه است؛ زيرا پيامبران مسئوليت داشتند تا مردمان را به عدالت و اعتدال دعوت کرده و زمينه اصلاح امور فاسد را فراهم کنند.

نويسنده در اين مطلب روش هاي قرآني را براي اصلاح و مبارزه با فساد و افساد تبيين کرده است.

***

فسادگری، خسران بزرگ آدمی

فسادگري انسان در اشکال گوناگون صورت مي گيرد. گاه انسان به خود ظلم مي کند و در روح و جان و تن خويش فساد ايجاد مي نمايد و گاه ديگر، در جامعه اين فساد از سوي انسان انجام مي گيرد و گاه ديگر، در طبيعت و محيط زيست خويش فسادگري مي کند.

خداوند در آياتي از جمله 41 سوره روم مي فرمايد که رفتارهاي عمومي مردم و برخي از عملکردهاي آنان موجب فساد و تباهي در زمين مي شود و محيط زيست را از ميان مي برد و از حالت تعادل و اعتدال خارج مي سازد. ريشه و خاستگاه چنين رفتاري را مي توان در فراموشي فلسفه وجودي هستي دانست. انسان با بهره گيري از همه امکانات مادي و معنوي، به جاي آنکه نعمت هاي الهي را در مسير خدايي شدن خود و ديگران صرف کند و در مقام ربوبيت قرار گيرد، در مقام کفران نعمت و ناسپاسي عملي مي نشيند و آن را در فساد به کار مي گيرد و خود و جامعه و جهان را به فساد و تباهي مي کشاند و از حالت تعادل و اعتدال بيرون مي برد. (اعراف، آيه 74)

رفتارهاي اسرافي و تبذيري آدمي در خورد و خوراک و ديگر مسائل زندگي (بقره، آيه 60)، کشتن بي گناهان (مائده، آيه 32)، جلوگيري از فعاليت هاي اصلاح طلبانه ديگران و پيروي از راه و رسم و انديشه هاي مفسدان (اعراف، آيه 142)، خسران واقعي را براي آدمي پديد می‌آورد (بقره، آيه 27) و آدمي به جاي آنکه خدايي و رباني شود، از حقيقت خود دور شده و در فرآيندي از کوردلي و فقدان درک حقايق (محمد، آيات 22 و 23) به مرحله پست تر از هر حيوان و چارپا و خاک و سنگ تنزل مي يابد و از اوج انسانيت به حضيض فراق در دوزخ دوري از خدا فرو مي افتد.

بي گمان محروميت از خلافت انساني که با خدايي شدن به شکل ربانيت تحقق مي يابد (بقره، آيه 30)، محروميت از محبت خدا و عنايات او (بقره، آيه 205) و در نهايت محروميت از سعادت اخروي (قصص، آيه 83) از جمله آثاري است که خداوند براي فسادگري بشر بيان کرده است.

از آنجا که خصلت فسادگري در وجود آدمي نهفته است (بقره، آيه30)، بر انسان است تا همواره مراقب و مواظب خود باشد و با گرايش به برخي از اصول عقلاني و عقلايي و تقويت فطرت پاک و بهره گيري از عقل سليم، اجازه دهد تا گرايش به کمالات همچنان در وي باقي بماند تا جبران خصلت فسادگري وي شود (همان) از اين رو در قرآن بر تقويت گرايش هاي فطري انسان به خدا و کمالات تأکيد شده و تقواي عقلاني به عنوان مقدمه اي براي پرهيز از فسادگري مورد توجه و اهتمام قرار گرفته است.

اين بدان معناست که انسان نيازمند اصلاحات دائمي در درون و بيرون است؛ زيرا خصلت فسادگري انسان و زمينه هاي تحقق فساد و فسادگري در دنيا موجب مي شود تا انسان از هر سو مورد هجوم علل و عوامل فسادگري باشد. اگر انسان اين گونه عمل کند اميد است که از خسران بزرگ رهايي يابد. خداوند در سوره عصر تبيين مي کند که همه انسان ها به دلايل پيش گفته در زيان به سر مي برند؛ به اين معنا که خسران به انسان بسيار نزديک است؛ زيرا خصلت فسادگري در وي وجود دارد و همين خصلت و نيز بستر و فرصت هاي فسادگري است که انسان را در ورطه خسران و سقوط قرار داده است مگر آنکه با ايمان و کارهاي نيک و دعوت ديگران به آنها، خود و جامعه را از خسران و فساد نگه دارد.

مبارزه با فساد

فسادگري از نظر قرآن به عنوان يک امر ناشايست و زشت و بد عقلاني و نيز گناه شرعي معرفي شده است. (عنکبوت، آيات 36 و 40) و چون طبيعت و خصلت بشر به فساد نيز گرايش دارد و زمينه هاي آن در دنيا فراهم است، اصلاحات دايمي به عنوان يک وظيفه الهي و مسئوليت ديني مطرح شده است. بنابراين بر همگان است تا به عنوان يک وظيفه و مسئوليت ديني و الهي، به مبارزه با فساد برخاسته و اصلاحات را مدنظر قرار دهند.

اصلاحگري و مبارزه با فساد مي بايست همه جانبه و فراگير باشد. بنابراين اصلاح نفساني به شک خودسازي و تزکيه نفس، اصلاح جامعه (اعراف، آيات 73 و 74) و اصلاح زمين (هود، آيه116) از وظايف و مسئوليت هاي عقلاني و الهي بشر است که مي بايست همواره مورد توجه و اهتمام باشد.

خداوند در آياتي از جمله 12 و 14 سوره نمل، مبارزه با هر گونه فسادي را از اهداف رسالت پيامبران از جمله پيامبران اولوالعزم دانسته است که به پيروي از ايشان مي بايست به رسالت همه مؤمنان و ربانيون تبديل شود. همين معنا با صراحت بيشتري در آيه 32 سوره مائده بيان شده است. همچنين بخش بزرگي از آيات قرآن به گزارش از مبارزه پيامبران و مؤمنان عليه فساد و مفسدان اختصاص يافته است؛ چرا که براي دستيابي به فضا و بستر مناسب خلافت الهي انسان، لازم است تا مبارزه با فساد و اصلاحات دايمي در دستور کار قرار گيرد.

با توجه به اينکه انسان، محور بسياري از فسادگري ها و تباهي هاست، مبارزه با انسان‌هاي مفسد در دستور کار، مأموريت و هدف اصلي پيامبران و مؤمنان قرار گرفته است. از مصاديق اصلاحات و مبارزه با فساد و مفسدان مي توان به مسئله جهاد اشاره کرد که مبارزه اي ميان حق و باطل است؛ زيرا باطل در تلاش است تا فساد و تجاوزگري را گسترش دهد و حق اجازه نمي دهد تا اين مسئله موجب شود تا تعادل و عدالت از ميان رود. بر اين اساس، پيکار عليه باطل عاملي براي دفع فساد از زمين دانسته شده و اين مبارزه در اولويت قرار گرفته است.(بقره، آيات 246 و 251)

مبارزان خط مقدم جبهه ضد فساد

هرچند که مبارزه با فساد و انجام اصلاحات دائمي، وظيفه همگاني انسان ها است، ولي در اين ميان برخي از آنها داراي مسئوليت و وظيفه سنگين تري هستند. در صف مقدم اين جبهه مي توان از پيامبران نام برد که از سوي خداوند مأموريت يافته اند تا به عنوان بخشي از رسالت خويش، با فساد و مفسدان مبارزه کرده و اصلاحات را در جامعه از طريق روشنگري، تقويت همدلي و همکاري هاي ميان مردم، بيان حقوق و قوانين، برانگيختن مردم به قيام جهت عدالت و نيز مبارزه با هرگونه ريختن خون بي گناهان، پيگيري کنند. (مائده، آيه 32 و نيز اعراف، آيه 85)

از آيه 56 سوره اعراف اين معنا به دست مي آيد که پيامبران زماني مأموريت يافتند که فساد، زمين را فرا گرفته بود و خداوند به وسيله پيامبرانش اقدام به اصلاح آن کرد. (تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 41، حديث 165 از امام باقر(ع))

مؤمنان رباني، به پيروي از پيامبران در کنار آنان قرار گرفته و به مبارزه با فساد در جامعه می‌پردازند. از اين رو مي بايست دومين گروه انساني در صف جهاد عليه فساد و عامل اصلاحات و اصلاحگري را مؤمنان و پيروان پيامبران دانست.(بقره، آيات 246 تا 251)

عالمان قدرتمند و دانشمندان توانمند، در صف مقدم در کنار پيامبران موظف هستند که به مبارزه با فساد در جامعه خود بپردازند. البته تأکيد بر عالمان از آن روست که مي توانند به عنوان رهبران اجتماعي وارد شده و دسته هاي مؤمنان را رهبري و راهنمايي کنند. بنابراين مسئوليت ايشان نسبت به عموم مؤمنان بيشتر است. بنابراين، هر عالم و دانشمندي موظف است مديريت و رهبري را به دست گيرد و پرچمدار مبارزه با فساد و اصلاحگري باشد.(هود، آيه 116)

در همين رديف مي توان به قدرتمندان و دولتمردان اشاره کرد؛ زيرا قدرت و توانمندي آنان در سرکوب فساد مي تواند شرايط را براي اصلاحات فراهم تر سازد. بنابراين، دو دسته عالمان و دولتمردان مي بايست با بهره گيري از علم و قدرت خويش، رهبري اصلاحات را در جامعه به عهده گيرند و در مسيري که عقل و شرع بيان مي کند به مبارزه عليه فساد اقدام کنند.(کهف، آيات 94 تا 96 و نيز اسراء، آيات 4 و 5)

روش های مبارزه با مفسدان

نخستين گام در مبارزه با فساد، شناسايي مصاديق صلاح و فساد است. از اين رو به خردمندان و دانشمندان و پيامبران نياز است تا از طريق عقل و وحي، مصاديق صلاح و فساد را شناسايي و معرفي کنند.

گام دوم در اين راه، شناسايي مصلحان و مفسدان است؛ زيرا بسياري از مفسدان خود را به عنوان مصلحان مطرح مي کنند، چنانکه برخي از مردمان در شناخت صلاح و فساد خويش به اشتباه و خطا مي روند. بر اين اساس مي بايست به عقل خردمندان و دانشمندان و وحي پيامبران به عنوان راه هاي شناخت فساد و صلاح و نيز مفسد و مصلح توجه ويژه داشت. از اينجاست که معلوم مي شود چرا در قرآن بر رهبري پيامبران و خردمندان و دانشمندان تأکيد و توجه شده است (بقره، آيه 220).

پس از اين گام ها لازم است تمام تلاش ها معطوف به بيان زشتي فساد شده و نهي از فساد با تحليل همراه گردد؛ زيرا اطلاع رساني نسبت به زشتي فساد و آثار و تبعات آن می‌تواند خود به عنوان عامل بازدارنده عمل کند. خداوند در آياتي از جمله 205 سوره بقره و 64 سوره مائده و 116 سوره هود بر بيان زشتي فساد تأکيد مي کند و حضرت شعيب و صالح(ع) همانند ديگر پيامبران هنگام بيان زشتي فساد به تأثيرات و آثار آن توجه مي دادند. (عنکبوت، آيه 36 و نيز هود، آيات 84 و 85)

گام ديگر در مبارزه، تشويق و برانگيختن عواطف انسان ها، جهت پايبندي به کارهاي نيک و اهداف عالي و اصلاحات در برابر فساد و مفسدان است که خداوند در آياتي از جمله آيه 32 سوره مائده و 77 و 83 سوره قصص و 28 سوره ص به آن اشاره مي کند. تشويق به کارهاي نيک مي تواند انگيزه اي براي دوري فساد و حتي مبارزه با آن باشد. براي اين منظور نيز توجه دادن به فلسفه و زيبايي هاي کارهاي نيک و آثار و برکات آن مي تواند بسيار مؤثر و مفيد باشد.

خداوند در آياتي از جمله 205 سوره بقره و 32 سوره مائده، برانگيختن عواطف و احساسات انسان را شيوه اي براي دفع فساد معرفي مي کند و از پيامبران و مؤمنان مي خواهد تا اين شيوه را در مبارزه مورد استفاده قرار دهند.

از جمله روش هاي تهييج و برانگيختن عواطف و انگيزه هاي افراد آن است که از روش احسان و نيکي عملي استفاده شود. به اين معنا که با احسان و نيکي مي توان افراد جامعه به ويژه نيازمندان را به سوي کارهاي خير و صلاح و نيک برد و از فساد و تباهي و افساد بازداشت. (قصص، آيه 77)

اگر اين امور مفيد واقع نشد در آن صورت مي بايست تهديد مفسدان در دنيا و آخرت را به عنوان راهکار مبارزاتي به کار گرفت. اين شيوه اي است که خداوند خود در قرآن بارها به کار گرفته است (مائده، آيه 33 و نيز رعد، آيه 25 و نحل، آيه 88)

کيفر و مجازات دنيايي مفسدان و فاسدان، امکان دفع فساد از جامعه را فراهم مي آورد. بنابراين نمي توان تنها به تهديد بسنده کرد بلکه بايد با وضع مجازاتهايي گاه سخت و شديد، گرايش به فساد و همراهي با مفسدان را در اشخاص کاهش داد و يا از ميان برد (مائده، آيه 33 و بقره، آيه 27)

از ديگر شيوه هاي مبارزه با فساد آن است که از فرمان و اطاعت فاسدان و مفسدان پرهيز کرد؛ زيرا اطاعت و همراهي با آنها موجب گستاخي و افزايش فساد مي شود. خداوند از هرگونه همراهي و اطاعت از مفسدان و طاغوت باز داشته است (شعراء، آيات 151 و 152).

البته در اين آيات به نقش اسراف توجه خاص مبذول شده است، زيرا اسراف، زياده روي در امر اعتقادي و رفتاري و عامل خروج از اعتدال و تعادل است. اگر انسان، شخصي را با خصوصيت اسراف يافت مي بايست از وي پرهيز کرده و نه تنها از او اطاعت نکند بلکه او را الگوي رفتاري خويش قرار ندهد؛ زيرا مسرفان، با زياده روي خويش موجب تباهي فکري و رفتاري افراد جامعه مي شوند و مبارزه با مسرفان با ترک اطاعت و همراهي و همدلي با آنان مي تواند يکي از مهمترين ابزارهاي مبارزه با مفسدان و فساد تلقي شود.

خداوند در آياتي از جمله 32 سوره مائده فساد را يکي از مصاديق اسراف بر مي شمارد تا اين گونه نشان دهد که تا چه اندازه رفتار اسرافي در عقيده و فکر و عمل مي تواند فرد و جامعه را از صلاح و اصلاح بيرون برد و به سوي فساد و تباهي سوق دهد.

دسته ديگري که در قرآن به عنوان مهمترين قشر در فساد انگيزي معرفي شده اند، طاغيان هستند که با طغيان خويش خشم الهي را بر مي انگيزند و فساد را در همه جا مي گسترانند. (فجر، آيات 11 تا 13) شاهان و دولتمردان فساد که قدرت و زور را به ابزار فساد تبديل کرده اند از ديگر گروه هاي اجتماعي هستند که بايد از آنها پرهيز کرد و از اطاعت آنان سرباز زد. (نمل، آيه 34)

از ديگر روش هاي مبارزه با مفسدان آن است که فرجام شوم و عبرت آموز آنها را بررسي و تحليل کرده و به ديگران گوشزد نمود تا در همان مسير باطل آنان نروند و از آن پرهيز کنند. خداوند در آياتي چند از جمله 86 و 103 سوره اعراف و 14 سوره نمل، به مسئله عبرت آموزي از عاقبت و فرجام بد مفسدان توجه داده است. (فجر، آيات 6 تا 13)

          روزنامه كيهان، شماره 21662 به تاريخ 13/4/96، صفحه 8 (معارف)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
No image

نحوه های مختلف شـروع کلاس توسط مربی

در این بخش "شـروع ها" در جهت آموزش کلاسداری مطرح می شود.
Powered by TayaCMS