تحلیلی بر فعالیتهای قرآنی کشور و میزان اثربخشی آنها در جامعه
حجتالاسلام و المسلمین محمدرضا حشمتی ـ معاونت قرآن و عترت وزارت ارشاد
شنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۶
به منظور دستیابی به یک نمای کلی از واقعیتهای موجود در زمینه حضور قرآن در سطوح مختلف جامعه، نکات زیر قابل طرح است:
۱ـ فعالیتهای قرآنی کشور
فعالیتهای قرآنی کشور در بازه زمانی پس از انقلاب را به موارد زیر میتوان تقسیم کرد: فعالیتهای پژوهشی و انتشاراتی؛ فعالیتهای آموزشی؛ فعالیتهای تبلیغی و ترویجی.
الف) فعالیتهای پژوهشی و انتشاراتی
ارتباط تنگاتنگی بین پژوهش و نشر در کشور وجود دارد. عمده محققان، پژوهشگران و مؤلفان برآنند تا نتایج تحقیق و تألیف خود را منتشر نمایند؛ لذا آثار منتشره بیانگر میزان تحقیق و پژوهش میباشد. در حوزه پژوهش و تألیف میتوان مجموعه فعالیتها را به شرح زیر تقسیم نمود:
۱ـ پژوهش در حوزه علوم قرآنی شامل پایاننامهها، مقالات، کتاب و سایتهای پژوهشی.
۲ـ رشته تفسیر، ترجمه و ملحقاتش؛ پژوهش و تحقیق و تألیفی که موضع آن یک بحث قرآنی مرتبط با خود قرآن باشد.
ب) فعالیتهای آموزشی
مجموعه فعالیتهایی که به یادگیری قرآن بینجامد، فعالیت آموزشی محسوب میشود که عمدهترین آن، آموزش مجموعه روخوانی و روانخوانی برای غیر عربزبانها میباشد و مراحل بعد اختصاص به آموزش فنون و مهارتها دارد که میتوان به روانخوانی یا روش ترجمه و تفسیر و تسلط به یک یا چند هنر قرآنی اشاره کرد.
ج) فعالیتهای تبلیغی و ترویجی
عمدهترین فعالیت قرآنی در ایران در این حوزه صورت میگیرد. نمایشگاههای قرآن، مجالس انس با قرآن، تلاوتهای مجلسی و تلاوت در مراسم، تولید آثار هنری، چاپ و نشر مصحف، فعالیتهای صدا و سیما و فضای مجازی و اجرای مسابقات ذیل تبلیغ و ترویج تعریف میشوند.
۲ـ رابطه مردم با قرآن کریم
توجه مردم به قرآن کریم، توجهی همراه با تقدس است. آنها به قرآن احترام میگذارند، به آن تبرک میجویند، از زیرش رد میشوند، برای خانه نو آینه و قرآن میبرند، عروس و داماد در کنار قرآن عقد میکنند، شرکتهای سازنده اتومبیل سورههایی از قرآن را همراه مدارک ماشین هدیه میکنند، جلسات رسمی را با قرآن شروع میکنند، شبهای قدر قرآن بر سر میگیرند، و در ماه رمضان و در مجالس ختم به نیت کسب ثواب قرآن میخوانند… اقلیت کمی هم قرآن را برای فهمیدن میخوانند. به ترجمه و تفسیرش توجه میکنند. تعداد محدودی از دانشجویان به صورت تخصصی آیات قرآن را فرامیگیرند و مباحث علوم قرآنی را پیگیری میکنند.
۳ـ میزان توجه به فهم قرآن در جامعه
غالب ایرانیها در نمازهای یومیه خود حمد و سوره میخوانند و عده کمی از آنها روزانه یک بار آیهالکرسی را تلاوت میکنند. آیه شریفه «و ان یکاد» و چهار «قل» در اکثر خانهها یافت میشود و ارتباط مردم ما با قرآن خلاصه میشود در احترام به مصحف شریف و تلاوت حمد و سوره و آیهالکرسی و دیگر هیچ! دانشآموزان و دانشجویان در طول دوره تحصیل خود چند ساعتی را به آموزش قرآن میپردازند که معمولاً محفوظات آنها بعدها بهکلی از بین میرود. از بین متدینان عده کمی به تلاوت قرآن، مطالعه در آیات، گوشکردن به صوت دلنشین آن و نگاهکردن و گوشکردن به شبکه قرآن صدا و سیما اهتمام دارند.
سؤال اساسی این است که: آیات قرآن در کجای زندگی ما قرار دارد؟ در برنامهریزی و بودجه، در مصوبات مجلس، در سازمان مدیریت، در وزارتخانهها، در شرکتهای دولتی، در شهرداریها، در رسانهها، در مدارس، در دانشگاهها، در بازار، در بانکها و…، اگر حضور ظاهری قرآن را در مکانهای فوق ببینیم خلاصه میشود در یک تابلو، یک تلاوت کوتاه، یک مقاله و یادداشت، یک سخنرانی کوتاه!
ما کمتر شاهد این هستیم که برای فهمیدن آیات قرآن محفل و مجلس برپا شود. جلسات فهم قرآن به قدری کم است که برای تهران بزرگ و مراکز استانها گاهی اوقات از انگشتان دست فراتر نمیرود!
معضلات و مشکلات جامعه و گرفتاری روحی افراد فراوانند. همه از کمبودها و نابسامانیها سخن میگویند. از نبودن اخلاق و ادب حرف میزنند. از بیعدالتی سخن میگویند. جالب اینکه هیچ کس حاضر نیست مشکلات خود را به قرآن عرضه کند و راه حل را از این کتاب بخواهد. جمله امیرالمؤمنین(ع) را فراموش کردهایم که فرمود: ذلک القرآن فاستنطقوه، یعنی سؤالات خود را از قرآن بپرسید.
این کتابی که «تبیان کلی شئ» است. این قرآنی را که شفا و رحمت است، در طاقچه خانه و در داشبورد ماشین حبس کردهایم و حاضر نیستیم مشکلاتمان را به آن عرضه کنیم.
پیشاپیش برنامهریزان، بودجهنویسها، کارشناسان اقتصادی و کارشناسان اجتماعی، قرآن را به ناکارآمدی متهم کردهاند. عقل بشری را حاکم کردهایم و مجموعه عقلانی و علمی را محکوم نمودهایم. برای اثبات ادعاهای خود به هزاران خرافه و خواب متوسل میشویم. قرآن کریم برای شفای بیماری بخل و حرص و طمع، «انفاق» را مطرح نموده است. ما این نسخه شفابخش را به یکسو نهادهایم و نظام بانکی و معاملات ربوی را جایگزین نمودهایم.
۴ـ قرآن در کجای زندگی ما قرار دارد؟
متأسفانه در حوزه فرهنگ به ویژه فرهنگ دینی ارزیابی دقیقی از میزان اهتمام مردم به قرآن کریم وجود ندارد. بعضی شاخصها نشان میدهد با همه تقدسی که مردم برای قرآن قائلند، اما این کتاب زندگی جایی در زندگی مردم ندارد! نگاهی گذرا به حافظان قرآن، به مخاطبان شبکه قرآن، به جایگاه خبرگزاری قرآنی، به نشریات قرآنی، به تحقیقات و تألیفات، به علاقهمندی دانشآموزان و دانشجویان، به درس و رشته قرآن، به میزان اعتبار و بودجه و… نشان میدهد درصد کمی به قرآن کریم توجه دارند و دقایقی از وقتشان را برای انس با کلام وحی سپری میکنند. این افراد غالباَ به فراگیری فن قرائت و تجوید و حفظ مشغول هستند و درصد ناچیزی از آنان به فهم قرآن میپردازند؛ کتابی که به تعبیر خود قرآن، برای تدبر نازل شده «کتابٌ أنزلناه إلیک مبارکٌ لیدبروا آیاته و لیتذکر أولوا الألباب» (صاد، ۲۹)، اینگونه در زندگی ما مهجور واقع شده است.
کتابی که تعقل و تدبر و تفکر شعار اوست، در بین اولواالالباب و خردمندان و تحصیلکردهها چه جایگاهی دارد؟ وزرا، نمایندگان مجلس، کارشناسان و متخصصان در آغاز جلسات رسمی برای تیمن، آیاتی از قرآن را میخوانند و بعد مصحف را میبندند و با رأی و نظر خود کشور را اداره میکنند.
۵ـ فهم قرآن برای همگان میسر است
روخوانی و روانخوانی، قرائت، حفظ و تجوید نیازمند آموزش است. هر قرآنآموز پس از ثبتنام در کلاسهای آموزشی و قبولی در امتحانات، در یک رشته یا چند رشته تسلط پیدا خواهد کرد. عمدتاً افراد پس از گذران دورههای آموزشی قرآن موفق میشوند قرآن را صحیح و زیبا و همراه با قواعد تجوید بخوانند و یا در حفظ آیات مهارت پیدا میکنند؛ اما برای فهم قرآن نیازی به آموزشهای متعارف نیست. هر مسلمانی با آموختن معنای یک کلمه، به همان اندازه با فرهنگ قرآنی آشنا میشود. اگر یک جمله را فهمید، درکش به اندازه یک جمله است. اگر شخصی بفهمد حمد و سوره نماز چه معنایی دارد، به همان میزان با قرآن کریم آشنا گردیده است.
بسیاری از مسلمانان به ویژه مسلمانان غیر عربزبان تمایل چندانی به یادگیری درس عربی و تجوید و قرائت ندارند. ضرورتاً از تمام قرآن، سوره حمد و سوره توحید را برای نماز حفظ میکنند و اعتنایی به دیگر آیات ندارند. در اکثر جوامع اسلامی معارف قرآن کم و بیش رایج است. عباراتی از احادیث معتبر و مفهوم آیات در بین مسلمانان رواج دارد. اما اکثر مسلمانها التزامی به یادگیری قرآن ندارند. در ایران با اینکه بعد از انقلاب اسلامی فعالیتهای قرآنی گسترده و جلسات قرآن، فراگیر گردیده است، ولی معارف قرآن کریم که روح قرآن است، کمتر مورد توجه محافل قرآنی واقع میشود.
اصطلاحات و پیامهای قرآنی باید در قالب زیبا و جذاب برای مردم عرضه شود. برای یادگیری این پیامها و به کاربردن آن در گفتگوها، نیاز به سواد خاصی نیست. مردم ما غالباً از شعر و ضربالمثل و جملات قصار، در محاورات خود استفاده میکنند. متأسفانه استفاده از کلمات و آیات قرآنی در مکالمات مردم کمرنگ شده است. مردم میتوانند پیامهای قرآنی را فرا بگیرند و از آنها نیز استفاده کنند. چه پیام و سخنی دلنشینتر از سخن خداوند و پیامبران و اولیا؟ فهمیدن یک پیام و به کارگیری آن در مکالمات روزمره نیاز به سواد و سن خاصی ندارد.
۶ـ تأکید بر فهم قرآن به منظور رفع مهجوریت
بارها نویسندگان و سخنرانان بر مهجوریت قرآن تأکید داشتهاند که بیان دیگری از آیه شریفه: ربّ إن قومی اتّخذوا هذا القرآن مهجورا است. قطعاً مراد از مهجوریت قرآن، فعالیتهای قرآنی و احترام ظاهری مسلمانان نیست؛ «مهجوریت» یعنی اینکه مردم زندگیشان را میکنند و کاری به قرآن ندارند. قرآن را با جلدهای خوب، در صندوقچههای زیبا و ویترینهای گرانبها مینهند و از نسخههای خطی قدیمی به عنوان گنجینه نگهداری میکنند، ولی آن را باز نمیکنند تا آیاتی را بخوانند و در آن تدبر نمایند.
در فرهنگ دینی باید هر بیانی حتی بیان پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) با قرآن تطبیق داده شود و اگر موافقش بود، آن کلام مبنای عمل قرار گیرد. در حالی که هزاران سخن، آییننامه، قانون تصویب میشود و مبنای معاملات و محاورات مردم قرار میگیرد که هیچ سنخیتی با قرآن ندارد. برنامهریزیهای کشور، دروس دانشگاهی، آییننامهها و دستورالعملها، قضاوتها، انتصابها با روح قرآن فاصله دارند. بازار، مساجد، تکایا و حسینیهها، مجالس سوگواری و مجالس جشن و عروسی با تعالیم قرآن فاصله دارد.
سراسر قرآن سخن از توحید و قیامت و عدل است و غالب عملکرد ما شرک و ظلم و تباهی است که بر مبنای هوای نفس انجام میشود! مهجوریت قرآن یعنی اینکه نه کسی پیام او را میشنود نه به آن فکر میکند و نه به آن عمل مینماید. رفع هجران از قرآن این است که پیامش را بفهمیم. اگر نمیتوانیم آن را هر روز بخوانیم، آن را به صورت زیبا تلاوت کنیم و جامعه را به تزکیه دعوت نماییم، حداقل پیام قرآن را بفهمیم و زمینه عمل به آن را فراهم نماییم.
۷ـ پیامهای اصلی قرآن کدامند؟
قرآن کریم در پیامهای اصلی خود در نظر دارد انسان به عنوان خلیفه و جانشین خداوند روی زمین، خدا را بشناسد؛ برای همین در قالب صفات به معرفی خود میپردازد. از رب بودن شروع میکند، بر رحمانیت تأکید میورزد، از قیامت به عنوان ایستگاه عدالت یاد میکند که همه در آنجا به نتیجه اعمال خود میرسند، از پیامبران به عنوان راهنمایانی که برای مردم آیات خدا را بخوانند و آنها را به پاکی دعوت کنند، نام میبرد و کتاب و حکمت را دستورالعمل زندگی قرار میدهد. خداوند در قرآن «ظلم» را مهمترین گناه معرفی میکند و «شرک» از آنجا که ظلمی عظیم است، نابخشودنی شده است. در نگاه قرآن گنهکاران بخشودنی هستند، ولی عاقبت ظالمان هلاکت نشان داده شده است.
در نگاه قرآن همه موجودات تسبیح خدا را میکنند و آیات الهی و پیامبران و اولیای خدا همه و همه آمدهاند تا انسان دچار غفلت و سرگردانی نشود. در نگاه قرآن پاکی ارزش دارد. تکریم انسانها ارزش دارد. حریمها ارزش دارند، عبادت کمال معرفی شده است و دنیا محل گذار است. و همین دنیای محل گذار قواعدی دارد که قوانین آن را پیامبران و اولیا گفتهاند. در رأس تعالیم انبیا، ایمان به غیب، ایمان به خدا و روز قیامت است. سبک زندگی قرآنی یعنی اینکه حریمها را حفظ کنیم، به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم، به هم راست بگوییم، امانتدار باشیم، به عهد خود وفا کنیم، اهل نماز و زکات باشیم.
۷ـ رابطه فهم با فعالیتهای قرآنی
با همه تنوعی که در حوزه فعالیتهای قرآنی مشاهده میشود و ظاهراً هر رشتهای در عرض دیگر فعالیتها مشاهده میگردد، فهم قرآن میتواند یک رابطه منطقی بین آنها باشد. اگر ما فن قرائت و تجوید فرا میگیریم تا قرآن را زیباتر بخوانیم و یا اینکه هنر خوشنویسی را میآموزیم تا قرآن را با خط زیبا بنویسیم، به این جهت است که مفهوم آیات تلاوتشده را بهتر بفهمیم و آن را از عمق جان بپذیریم تا بدان عمل کنیم. درحالی که زیباخواندن و زیبانوشتن سورههای قرآن بدون درک معانی کاری ناتمام است. شهد و شیرینی قرآن زمانی است که معانی آیات در عمق جان جای بگیرد و به آن ایمان بیاورد و به مفادش عمل کند.
در روایت آمده است که از اطراف مدینه مسلمانی بدوی به محضر پیامبر(ص) رسید که: «من میخواهم قرآن بیاموزم.» پیامبر به یکی از اصحاب دستور دادند: «قرآن را به او بیاموز» صحابی سوره زلزال را اقراء کرد. وقتی مرد آیه «فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره؛ و من یعمل مثقال ذره شراً یره» را شنید، گفت: «بس است، قرآن را آموختم.» خدمت پیامبر رسید و گزارش داد و خداحافظی کرد. پیامبر فرمود: «رَجعَ فقیها: او با فهم قرآن و آگاهی برگشت.» تمام سورهها و آیهها همین حالت را دارند.
۱ـ۷ـ رابطه فهم با قرائت قرآن
روخوانی، روانخوانی، ترتیل، قرائت و تجوید مقدمه صحیحخوانی است که قرآنآموز پس از مسلط شدن به قواعد قرائت، فن تجوید را فرامیگیرد و میتواند با صوت زیبا و صحیح آیات را بخواند. قرآنآموز در هر پایهای از آموزش باشد، میتواند ضمن یادگیری قواعد روخوانی، تجوید و قرائت مفهومی از آیات الهی را بیاموزد. چه اشکالی دارد وقتی استاد کلمه و آیهای را تعلیم میدهد، معنای آن را نیز بگوید تا مفهوم آیات از ابتدای آموزش در عمق جان افراد قرار گیرد؟
غیر عربزبانها دشوار قرآن را فرا میگیرند. برای یادگیری حمد و سوره مدتها آموزش میبینند تا بتوانند نماز را صحیح بخوانند. دانشآموزان و دانشجویان پس از گذراندن ساعتها آموزش روخوانی و روانخوانی و تجوید، پس از فارغالتحصیلی هنوز نمیتوانند قرآن را به درستی بخوانند، پیوست آموزش روخوانی و روانخوانی میتواند جلسه مفاهیم باشد تا برای قرآنآموز جلسه قرآن متنوع و جذاب باشد.
قاری قرآن که بر مخارج حروف و قواعد تجوید تسلط دارد، در کنار قرائت باید معانی را بیاموزد تا زمان قرائت و زمان گوشدادن از خواندن و استماع آیات لذت ببرد. قاریان ممتاز کشور که مقام ملی و بینالمللی دارند، غالباً با مفاهیم آیات بیگانه هستند، درحالی که با آشناشدن با مفاهیم قرآن و مطالعه اجمالی تفاسیر و شأن نزول آیات، میتوانند در زمان قرائت، معانی آیات را نیز به مخاطبان انتقال دهند. حتی کسانی که قرآن را به صورت ترتیل میخوانند، با درک معانی و فراز و فرودها زیبایی تلاوت خود را چند برابر خواهند کرد.
۲ـ۷ـ رابطه فهم با حفظ
تأکید پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) به حفظ قرآن، از این روست که مسلمانان اهتمام داشته باشند آیات الهی را بیاموزند و به نسلهای بعدی انتقال دهند. تعلیم قرآن و حفظ آن در صدر اسلام ارزش محسوب میشد. تسلط ائمه اطهار بر آیات موجب میشد تا بسیاری از سؤالات مسلمانان، با قرآن پاسخ داده شود. آیات قرآن در خطبه غدیر، در خطبه حضرت زهرا(س) در خطبههای امیرالمؤمنین(ع)، در نامهها، در سخنان امامحسین(ع) در برابر اهل کوفه، بهویژه احتجاجات امامرضا(ع)، نشان میدهد که ائمه(ع) چنان به قرآن مسلط بودند که بلافاصله به آن ارجاع میدادند. در سنت و روش علما نیز ارجاع به آیات قرآن و استدلال بدان جایگاه ویژهای دارد.
پس از پیامبر(ص) جعل حدیث رونق گرفت و حدود صدهزار حدیث جعلی در فضیلت بنیامیه منتشر شد! با راهنمایی ائمه(ع) بهویژه امام باقر(ع) و صادق(ع)، ملاک صحت و سقم روایات، انطباق با قرآن کریم شد. دستور این بود که روایات را به قرآن ارجاع دهید و عرضه کنید. روایاتی که مخالف آیات الهی بودند، «فاضربوهُ علی الجدار» یعنی آنها را رها کنید و آن روایاتی را که موافق قرآن هستند بگیرید؛ مثلا اگر در روایتی فضیلتی نسبت داده شده است به کسانی که اهل جهاد نبودهاند به دلیل فضّلَ الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما: این روایات را باید رها کرد.
حافظ قرآن در عصر ما با حفظ قرآن کریم موهبتی کسب میکند و سراسر وجودش نورانی میشود. او اگر بخواهد از این نعمت الهی به خوبی استفاده کند، میتواند با آموزش مفاهیم آیات به ویژه آیات کلیدی قرآن قدرت حفظش را چندبرابر افزایش دهد. حافظ قرآن با شنیدن آیات یا بخشی از یک آیه میتواند تا پایان صفحه یا تا پایان سوره آیات را برای مخاطب بخواند و جلسه را با نور قرآن روشن و منور سازد؛ اما همین حافظ در صورتی که به مفاهیم تسلط داشته باشد، علاوه بر تلاوت آیات میتواند چند آیه مرتبط دیگر را به عنوان استشهاد تلاوت نماید. حافظی که تسلط به مفاهیم ندارد، با هنر حفظ خود آیات الهی را برای خود و دیگران زمزمه میکند و از تلاوت آنها لذت میبرد؛ اما حافظی که به روابط آیات مسلط باشد، علاوه بر هنر حفظ، مبلغ خوبی نیز هست.
حفظ ترتیبی و حفظ موضوعی با تسلط به مفهوم و معنای آیات در محافل و مجالس پرکاربرد است. با این فلسفه میتوان گفت هر کسی که موفق شود در موضوع معینی چند آیه حفظ کند و دامنه محفوظاتش را گسترش دهد، مورد توجه جامعه قرار میگیرد.
حافظ با تسلط به معنا و مفهوم آیه میتواند سالها در خدمت قرآنآموزان باشد. اگر معلم است به مناسب، آیات را برای دانشآموزان تلاوت میکند. اگر بازاری است با مخاطبان و مشتریان خود با زبان قرآن سخن میگوید. پزشکان، رانندگان تاکسی، مهندسان، پلیس و ائمه جماعات در بعضی کشورهای عربی درباره موضوعات مختلف آیاتی را تلاوت میکنند. وقتی دست به دعا برمیدارند، «ربّنا»های قرآن را میخوانند و وقتی کسی را بخواهند موعظه کنند، آیات الهی را تلاوت میکنند. برخلاف ائمه جماعات و خطبای ما که در آغاز سخن بخشی از آیهای را میخوانند و سخنرانی خود را بدون ارتباط با آیه تلاوت شده به پایان میبرند!
۳ـ۷ـ مفاهیم و هنر
انتقال مفاهیم و معانی به مخاطب از پیچیدهترین مباحثی است که امروزه دچارش هستیم. سن مخاطبان، ضریب هوشی و فراگیری آنان، موقعیت، زبان و دهها مطلب ظریف دیگر باید دست به دست هم بدهد تا بتوانیم معنایی را به مخاطب منتقل کنیم؛ مثلاً توحید، روز حساب، ایمان، عشق، برادری و صدها مقوله دیگر هستند که برای انتقالش ناچاریم ساعتها وقت بگذاریم. تا امروز مهمترین ابزار انتقال، زبان و خط بوده است. با توضیحات مفصلی که به مخاطب داده میشود، مفهوم و معنای حقیقی را بیان میکنیم.
نارسایی زبان و خط در انتقال مفاهیم و معانی برکسی پوشیده نیست. انسان سالهاست علاوه بر زبان و خط، از هنر برای انتقال مفاهیم استفاده میکند. نگارگری، نقاشی، هنر نمایش، مجسمهسازی، قصه، شعر و ادبیات به یاری ما میآمدند تا در قالب هر یک از این رشتهها منظور خود را به مخاطب انتقال دهیم. تابلوهایی که در معرض بازدیدکنندگان قرار میگیرد، هر یک بیانگر زیبایی و زشتی است که خالق اثر از مخاطب خود میخواهد با درک آن به زیبایی عشق بورزد و از زشتی فاصله بگیرد.
با آمدن هنر سینما انسان توانست برای انتقال مفاهیم به مخاطب صدها سال جلو بیفتد. فیلم میتواند حقیقتی را در کمترین زمان به مخاطب انتقال دهد. گرچه در انتقال ارزشهای اخلاقی آثار کمی تولید شده است، اما هنر سینما میتواند مفاهیم بلند قرآن را در قالب این هنر به نمایش بگذارد.
مشکل اساسی
در حوزه هنر و مفاهیم قرآنی، مشکل این است که هنرمندان غالباً با قرآن آشنا نیستند و قرآنپژوهان بهرهای از هنر ندارند. ضرورت تربیت نسلی که با تعالیم قرآن آشنا باشند و بتوانند این مفاهیم را در قالب یک سوژه تبدیل به یک فیلم نماید، هر لحظه بیشتر و بیشتر میشود. هنرمندان دیگر به جز شعرا، با همین گرفتاری روبرو هستند. هنرهای تجسمی، هنر نمایش و ادبیات ما در خلق آثار فاخر ناتوان هستند؛ اما در حوزه شعر به برکت بزرگانی چون مولانا، حافظ، سعدی، فردوسی و نظامی آثار قرآنی خوبی تولید شده است. عمدهترین مشکل این است که هنرمندان گرایش چندانی به معارف قرآن ندارند. افراد عادی هم که بهره کمی از هنر داشته باشند، نمیتوانند اثری ماندگار تولید کنند.
۴ـ۷ـ فهم و قشرهای مختلف
کتابهای تفسیر قرآن به ویژه تفاسیر جامع برای قرآنپژوهان، روحانیان و دانشگاهیان بسیار مفید هستند. اکثر محققان با مراجعه به تفاسیر جامع، پژوهش خود را کامل مینمایند. اکثر مردم از تفاسیر جامع نمیتوانند استفاده کنند و البته نیازی هم نیست تا همه به تفسیر رجوع کنند. قشرهای مختلف جامعه با توجه به نیازی که به فهم قرآن دارند و با توجه به سن، تحصیلات و شغل خود میتوانند مباحثی از قرآن را بیاموزند. فهم قرآن میتواند به شرح زیر در اختیار قشرهای مختلف قرار گیرد.
الف) ذکرهای نماز:
فهم سورهها و عباراتی که در نمازهای یومیه خوانده میشود. هر مسلمانی باید معانی سوره حمد و حداقل یک سوره دیگر نظیر سوره توحید و ذکرهای رکوع و سجود و تشهد را بداند تا از خواندن نماز بهره ببرد. مجموعه عبارات نمازهای واجب کمتر از صد کلمه است که نمازگزار باید آن را بیاموزد.
ب) معارف عمومی قرآن:
هر مسلمانی به میزان چند آیه کلیدی درباره توحید، نبوت، معاد و اصول معارف خود را از قرآن باید بیاموزد و به آن ایمان بورزد. معارف عمومی قرآن میتواند برای لایههای مختلف و در چند سطح تنظیم گردد. در صورتی که مطالب با توجه به سطوح دانش مخاطبان تنظیم و ارائه گردد، مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
ج) آیات متناسب با تخصص و رشته و شغل:
طبیعتاً هر شغل و رستهای با مفاهیم اختصاصی سر و کار دارند که از کلام وحی میتوان آیات متناسب با شغل و رسته را انتخاب و با ترجمه روان، آن را در اختیار مخاطب قرار داد. بازاریان، دانشجویان، ورزشکاران، نیروهای امنیتی و… میتوانند نسبت به شغل و تخصص خود از آیات اختصاصی استفاده نمایند. تهیه و تنظیم متنهای اختصاصی برای گروههای مختلف به همراه ترجمههای زیبا و شرح مختصر آن پرکاربردترین مقولهای است که به فراگیر شدن فهم قرآن کمک خواهد کرد.
انجام مسابقات از این متنها و تهیه تابلو، انیمیشن، قصه و نمایش پیرامون آن مفاهیم اختصاصی را نشر و ترویج خواهد نمود. امروزه قشرها و جمعیتهای مختلفی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متنهای اختصاصی را مطالبه میکنند. بعضی وزارتخانهها، بنیادها و جمعیتها از این معاونت میخواهند یک برنامه کامل برای مخاطبان خود آماده و عرضه کنند. در صورتی که اتاق فکری در وزارت ارشاد تشکیل گردد، برنامههای اختصاصی حاوی متن و فیلم را میتوان بر محور فهم قرآن طراحی نمود تا مورد استفاده قرار گیرد.