23 فروردین 1396, 7:49
چگونه غافل مى شوید از چیزى که هرگز از شما غافل نمى شود و چگونه طمع دارید در چیزى که هیچ گاه به شما مهلت نمى دهد. امام علی(ع) این سخن حکیمانه و تکان دهنده و بیدارگر را زمانى فرمود که در تشییع جنازه یکى از مؤمنان شرکت داشت، صداى خنده بلند کسى را شنید و فرمود: «گویى مرگ در دنیا بر غیر ما نوشته شده و گویى حق در آن بر غیر ما واجب گشته و گویى این مردگانى را که مى بینیم مسافرانى هستند که به زودى به سوى ما بازمى گردند»(نهج البلاغه/حکمت۱۲۲)؛ به یقین خندیدن کسى در تشییع جنازه آن هم با صداى بلند که به گوش مولا على(ع) برسد نشانه نهایت غفلت و بى خبرى از سرنوشت خویش و مسئولیت هایى است که در این جهان دارد. به همین دلیل این بزرگ معلم اخلاق و بیدارکننده غافلان و بى خبران با سه تشبیه به آن شخص و امثال او هشدار دارد: تشبیه اول: کار تو مثل این است که گمان مى کنى مرگ مال دیگران است و تو حیات جاویدان دارى. روزى جنازه تو را نیز بر مى دارند و تشییع کنندگان تو را به سوى آرامگاه ابدىات مى برند. آیا دوست دارى آن روز دوستانت در تشییع جنازه تو بخندند؟ دوم: آیا «حق» ـ به معناى وظایف واجب و مسئولیت هاى الهى و وجدانى ـ مخصوص دیگران است و تو مستثنا هستى و یا اینکه تمام حقوق واجبه را ادا کرده اى و الان خوشحالى و مىخندى؟ سوم: آیا گمان مى برى تشییع جنازه مانند بدرقه مسافرانى است که به زودى به سوى تو باز مى گردند؟ گرچه چند روزى رنج فراق را تحمل مى کنى ولى به هنگام بازگشت شادى زائد الوصفى جاى آن را پر مى کند؟ در حالى که سفر مرگ، سفرى است که هرگز بازگشتى در آن نبوده و نخواهد بود و رنج فراق و جدایى از عزیزان از دست رفته جاویدان است. با این حال چه جاى خندیدن است. سپس امام(ع) در ادامه این بحث به تعبیرات تکان دهنده دیگرى پرداخته و مى فرماید: «ما آنها را در قبرشان جاى مى دهیم و میراث آنها را مىخوریم (و چنان غافل و بى خبریم که) گویى بعد از آنها جاودانه مى مانیم». غافل از اینکه فردا نیز دیگران ما را در قبرهایمان جاى مى دهند و میراثمان را در میان خود تقسیم مى کنند و این روند همچنان ادامه مى یابد. هنگامى که در مجلس یادبود و به اصطلاح فاتحه براى یکى از دوستان یا عزیزانمان شرکت مى کنیم باید در همان حال به این فکر باشیم که روزى هم چنین مجلسى براى ما مى گیرند و دوستان و بستگان ما در آن به فاتحه خوانى براى ما مشغول مى شوند، بنابراین از هم اکنون باید به فکر آن روز باشیم نه اینکه خنده مستانه سر دهیم و همه این واقعیت ها را به دست فراموشى بسپاریم. افراد غافل و بى خبرى هستند که چون نام مرگ برده مى شود فوراً مى گویند: بس کنید. خدا چنان روزى را نیاورد و یا چون از کنار قبرستان رد مى شوند روى خود را برمىگردانند! فارغ از این که اگر ما از مرگ غافل شویم او از ما غافل نمى شود و به گفته امام(ع): چگونه غافل مى شوید از چیزى که هرگز از شما غافل نمىشود و چگونه طمع دارید در چیزى که هیچ گاه به شما مهلت نمىدهد».(نهج البلاغه/خطبه ۱۸۸). در پایان این کلام حکمت آمیز، امام(ع) براى بیدار ساختن آن شخص غافل که در تشییع جنازه بلند مى خندید و کسانى که همچون او فکر مى کنند فرمود: «بعد از اینها ما هر واعظ و اندرز دهنده اى را فراموش کردیم در حالى که هدف مسائل سنگین و آفات نابود کننده قرار گرفتیم (با این حال چه جاى غفلت و فراموشى است؟)» مرگ تجربهای که هر شب تکرار میشود تا رسد روزی که حقیت تامه خویش را آشکار سازد از محمد بن على علیهما السلام پرسیدند كه: مرگ چیست؟ فرمود: همان خوابى است كه شب هنگام شما را فرا مىگیرد، با این تفاوت كه مرگ مدتش طولانىتر است و شخص از آن بیدار نگردد، مگر در روز قیامت، وقتى انسان در خواب انواع شادمانى را ببیند كه نتواند وصف كند، و همچنین از اقسام ترس چیزهایى ببیند كه قادر به توصیف حد آن نباشد، پس آن حال شادى یا ترس در خواب چگونه است؟ این است مرگ، پس خود را براى آن مهیا سازید (معانی الأخبار/ترجمه محمدى/ج۲/۱۹۶). آشکارترین واعظ همان حادثه مرگ است که هر روز براى دوست و آشنایى رخ مى دهد. مخصوصاً در زمان ما، صفحه حوادث جراید و تسلیت ها همه روز پر است از خبر فوت گروهى که دیروز در میان ما مى زیستند و امروز دیگر نیستند. امام امیرمؤمنان على(ع) در نهج البلاغه مى فرماید: «فَکَفى واعِظا بِمَوْتى عایَنْتُمُوهُمْ، حُمِلُوا اِلى قُبُورِهِمْ غَیْرَ راکِبِینَ؛ این واعظ براى شما کافى است که همه روز مردگانى را مى نگرید که آنها را به سوى گورهایشان مى برند بى آنکه خودشان بخواهند». (خطبه ۱۸۸) حضرت علی درود خدا بر او، فرمود: خدا را فرشتهاى است كه هر روز بانگ مىزند: بزایید براى مردن، و فراهم آورید براى نابود شدن، و بسازید براى ویران گشتن (حكمت ۱۳۲) و در حکمت ۷۴ فرمودند: انسان با نفسى كه مىكشد، قدمى به سوى مرگ مىرود. پس چگونه میتوان چنین واقعه عظیمی را فراموش کرد! در روایات متعددى این تعبیر از پیشوایان معصوم(علیهم السلام) نقل شده است:«کَفى بِالْمَوْتِ واعِظا، براى وعظ و اندرز انسان ها مرگ کافى است» ( بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۲۶۴ و ۳۲۵) و این در حالی است که آدمی در خواب سنگین غفلت به سر میبرد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان