27 اسفند 1396, 8:13
يقين از مراتب علم شهودي - حضوري است که هيچگونه شک علمي در آن راه نمييابد؛ زيرا آنچه شخص ميداند در برابرش مشهود است. البته اين بدان معنا نيست که کسي که به يقين رسيده و از علم شهودي نسبت به حقايق هستي بهرهمند است، حتماً به آن ايمان و اعتقاد داشته باشد؛ زيرا بسياري از مردم نسبت به امري يقين دارند، ولي ايمان و اعتقادي نداشته و آن را انکار ميکنند. خدا ميفرمايد: وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ کَيْفَ کَانَ عَاقِبَةً الْمُفْسِدِينَ؛ و با آنکه دلهايشان بدان يقين داشت، از روى ظلم و تکبر و علو، آن را انکار کردند. پس ببين فرجام فسادگران چگونه بود. (نمل، آيه 14)
علت اين امر را بايد در تفاوت جايگاه جزم و عزم ديد؛ زيرا اگر چه عزم در عمل و اراده، نيازمند جزم انديشهاي است، ولي اين بدان معنا نيست که هر جزمي، عزمي را به دنبال داشته باشد؛ زيرا جزم در حوزه نظر و انديشه است، در حالي که عزم در حوزه عمل و انگيزه قرار دارد. پس گاه ميشود شخص به چيزي جزم انديشهاي دارد، ولي هيچ انگيزه و عزم و ارادهاي از آن برنميخيزد.
از نظر قرآن، همه انسانها در هنگام مرگ با توفي که خدا به اسباب خويش انجام ميدهد و نفوس آدمي را به تمام و کمال استيفا ميکند (مي گيرد)، به چنين يقين شهودي نسبت به حقايق هستي ميرسند. از اين روست که خدا از مرگ به يقين تعبير کرده و فرموده است: وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى يَأْتِيَکَ الْيَقِينُ؛ و بندگي پروردگارت را بکن تا زماني که مرگ يقيني تو فرا رسد.(حجر، آيه 99)
با آنکه در هنگام مرگ، پردههاي چشمان فرو ميافتد و با کشف الغطاء ،همه حقايق هستي در برابر ديدگان مرده از دنيا و حاضر در آن سرا مشهود است؛ اما اين شهود يقيني هيچ سودي براي انسانها ندارد؛ زيرا ديگر دست عملشان بسته است و کاري از آنان برنميآيد؛ زيرا ايمانآوري از مصاديق عزم و عمل است. پس همان طوري که در دنيا يقين دارند و انکار ميکنند، آنجا ميبينند ولي نميتوانند ايمان آورند. اميرمؤمنان امام علي(ع)هشدار ميدهد و ميفرمايد: إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ؛ امروز عمل بدون حساب و فردا حساب بدون عمل است.(نهجالبلاغه، خطبه 42).
تاريخ انتشار: شنبه 4 آذر ماه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان