23 فروردین 1396, 7:49
«تدبر»، نگرش دقيق به فرجام کارها؛ و «تدابر» به مفهوم دشمني و گسستن پيوندهاست. تدبر از واژه دبر به معناي دنباله و پشت است. دبر در آيه 16 سوره انفال و 25 و 27 و 28 سوره يوسف به معناي پشت کردن است. مدبرين پشت کنندگان در عرصه جنگ است که در آيه 25 سوره توبه بيان شده است. شب هم پس از روز مي آيد و روز را پشت سر مي گذارد. (والليل اذ ادبر؛ مدثر، آيه 33) و به خداوند مدبرالليل و النهار گويند يعني کسي که روز را پشت شب و شب را پشت سر روز مي آورد.
تدبر از باب تفعل به معناي نوعي فرجام نگري است بگونه اي که آن امر به منش و رويه شخص تبديل شده باشد. خداوند از تدبير الامور سخن مي گويد، يعني پيامدها و دنباله هاي هر کاري را در نظر مي گيرد. (سجده، آيه 5؛ يونس، آيه 3)
فرشتگاني هم هستند که مدبرات امور هستند که چهار فرشته مقرب معروف هستند. اينان نيز تدبير امور مي کنند. اما تدبير امور و يا تدبر چيست؟
اگر دبر پشت و پيامد و لوازم هر چيزي است که پس از عمل و کاري به دنبال آن مي آيد، تدبر القرآن نمي تواند تدبر در قرآن باشد، وگرنه مي فرمود: افلايتدبرون في القرآن، در حالي که فرموده افلايتدبرون القرآن؛ پس بايد ديد که دبر قرآن چيست؟
شکي نيست که قرآن يک دنباله اي دارد که همان اهل بيت(ع) هستند؛ قرآن اگر ثقل اکبر است، اهل بيت(ع)ثقل اصغر است و اين دو در کنار هم تار و پود يک حقيقت به عنوان حبل الله را تشکيل مي دهند. پس تدبر قرآن به معناي جست وجوي دبر قرآن و دنباله آن است که همان قرآن هاي ناطق است که بايد با هم باشد. اگر دنباله هاي قرآن را مورد توجه قرار دهند آنان به عنوان مفسران و تبيين کنندگان قرآن شبهات را برطرف مي کنند و به محکمات ارجاع مي دهند و اين گونه آن اختلاف ظاهري بر طرف مي شود. اختلاف يعني آمد و شد يعني چيزي پشت سر چيز ديگري بيايد مانند آمد و شد شب و روز، شبهاتي که مي آيند و مي روند و موجب بگو و مگو ميان دو طرف مي شوند، با ارجاع به دنباله قرآن يعني اهل بيت(ع) حل مي شود؛ اين همان معناي مراجعه به راسخون و اهل ذکر درآيه 7 سوره آل عمران است که مي گويد با چنين مراجعه و تاويل آنان، مشکل حل مي شود. خداوند مي فرمايد: اَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلاَفًا کَثِيرًا؛ پس چرا دبر قرآن را به دست نمي آورند و اگر قرآن از غيرخدا بود در آن اختلاف زياد بود که يک حرف نمي زد و حرف هاي متضادي داشت. (نساء، آيه 82) همچنين مي فرمايد: اَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ اَمْ عَلَي قُلُوبٍ اَقْفَالُهَا؛ آيا تدبر قرآن ندارند يا آنکه قلب هاي آنان قفل شده است (محمد، آيه 24) قلب هاي مهر و بسته شده، نمي تواند تدبر کند و پيامدها و دنباله هاي آن را بيان به دست آورد؛ از اين روست که نمي تواند با اهل بيت(ع) ارتباط برقرار کند و به ثقل اصغري که هماره با ثقل اکبر است چنگ بزند تا گمراه نشود. اينکه بدون اهل بيت(ع) نمي توان اختلاف قرآن را حل کرد شکي در آن نيست؛ زيرا راسخون در علم مي توانند اين ارجاع به محکم را حل کنند و ما را از ظاهر به باطن و تاويل قرآن رهنمون باشند.
روزنامه كيهان، شماره 21292 به تاريخ 9/12/94، صفحه 6 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان