27 دی 1395, 8:22
زينب فياضی
آرزوي خوشبختي و تلاش براي به دست آوردن آن خواسته تمامي انسانهاست. اما آنچه در اين بين شايان توجه است تفاوتها و تمايزاتي است كه در تعريف خوشبختي ديده ميشود. تفاوت در جهانبيني افراد و نوع نگرش آنها به زندگي مادي سرچشمه چنين اختلافاتي شده است. هر فرد بنا به تعريفي كه از زندگي دارد خوشبختي را به گونهاي تفسير ميکند. عدهاي خوشبختي را در ثروت فراوان، بعضي در عافيت و شماري در سلامتي و... ميبينند. تمامي افراد در تلاشاند تا بدان چه موجبات خوشبختي آنها را فراهم ميآورد دست يابند. طبعا تعاريف مختلف در تفسير خوشبختي سبب ايجاد راههايي متفاوت در دستيابي به آن ميشود. بيشك آنان كه در زندگي خدا را محور قرار دادهاند خوشبختي را در غير از مفاهيم دنيايي تفسير مينمايند. از ديد خداباوران؛ خوشبختي تنها هنگامي محقق ميشود كه رضايت و خشنودي خداوند را به همراه آورد. از اينرو توجه به امور معنوي و تلاش براي بهرهمندي هرچه بيشتر از معنويات زندگي موجبات خوشبختي فرد را فراهم ميآورد. تمسك به روايات منقول از ائمه (ع) هدايتگر اعمالي است كه به موجب آن خوشبختي رخ مينمايد. آنچه در روايات به عنوان اسباب خوشبختي افراد معرفي گشته است، عبارتند از:
علم بدون عمل اشخاص سبب دوري آنها از انسانيت و اخلاق میشود و آنان را به سوي زندگي ناپاك سوق میدهد. از اينرو در روايات به اين مهم توجه شده است و عمل به دانستهها سبب خوشبختي فرد خوانده شده است. چنانچه از حضرت علي (ع) روايت شده است كه فرمودهاند: « به علم عمل كنيد، تا خوشبخت شويد.» (1)
آسودهخواهي و كسالت فاصلهاي است ميان انسان و خواستههايش. ويژگيهاي اين دنيا بهگونهاي است كه كار و كوشش شرط دستيابي به خواستهها و اهداف تعريف شده افراد است. بدون تلاش اشخاص به آنچه ميخواهند دست نمييابند و اين نافرجامي و ناكامي سبب اندوه بيمنتهايشان ميشود. آنكه براي خود قلهاي ترسيم کرده تا بدان دست يابد اما پس از گذشت زمان و فرصتها، بدانچه خواسته دست نيافته است احساس شكست مينمايد. اين حس تا بدان اندازه در او پررنگ ميشود كه از زندگياش لذت نميبرد و احساس خوشبختياش از بين ميرود. واقعيتي كه سخن امام علي (ع) نيز بدان اشاره دارد: چه دور است ميان آسايش و تن پرورى و رسيدن به خوشبختى» (2).
بهرهمندي از علم و دانش نيازمند دانشاندوزي در محضر دانشمندان است. منش و مرام آنان كه در پي كسب هر چه بيشتر دانش و بهرهگيري هرچه تمامتر از فرصت حياتند؛ متفاوت از آناني است كه غافل از توشهاندوزي و سرگرم زرق و برق دنيايند. توجه به قابليتهاي شگرف آدمي از يك سو و فرصت كوتاه زندگي دنيايي از سوي ديگر آنان را از پرداختن به امور گذرا و سرگرميهاي موقت دنيا بازداشته است. همنشيني و مجالست با دانشمندان پويا و تحركآفرين است و به موجب همين پويايي شخص در تلاش است تا از تمامي فرصتش بهره كافي ببرد. دوري از به بطالت گذراندن زمانِ در حال گذر نشاطآفرين است. به همين سبب امير المومنين (ع) فرمودهاند: با علما همنشين شو، تا مبارك و نيكو بخت شوي (3).
فردي كه به بررسي اعمال خويش ميپردازد و هر روز در پي آن است تا بيشتر و بيشتر به فرامين الهي عمل نمايد از خدايش فاصله نميگيرد و جايگاه ابديش را فراموش نميکند. چنين فردي از تمامي لحظاتش بهره ميگيرد تا با خشنودي پروردگارش، موجبات سعادتش را فراهم آورد. او دچار غفلت نميشود و لذتهاي دنيا او را در خود غرق نميکند. از اينرو است كه بنا به فرموده امام علي (ع) اين فرد خوشبخت گرديده است « من حاسب نفسه سعد»؛ هركه به محاسبه نفس خود پردازد، خوشبخت شود» (4). آنچه ذكر شد پارهاي از مواردي است كه به موجب آن سعادت دنيوي و اخروي فرد رقم ميخورد و رضايت الهي همراه وي ميشود. بيشك تنها در اين صورت است كه فرد به خوشبختي حقيقي دست يافته است. اميد كه با بهكارگيري اسباب خوشبختيزا، خوشبختي دائم و ابدي عجين و همراهمان شود.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان