نظام حزبي و جامعه اسلامي
امیرعلی هاشمی
مقصود از تحزب چیست ؟
این مسئله در چارچوب اندیشه سیاسی اسلام چه وضعی پیدا میکند؟
این سئوال مهمی در روند بررسی مبانی تحزب در اندیشه سیاسی اسلام تلقی میشود. ازاین واژه دو مفهوم برداشت میشود که به ترتیب زیر است : 1. نظام مربوط به تحزب در درون احزاب و تشکلها ( نظام تشکیلاتی احزاب) : هر حزبی به عنوان یک ساختار و مجموعه فعال سیاسی دارای یک چارچوب و نظام میباشد که توجه به آن و اهمیت در طراحی و تمکین به آن نکته ی بسیار مهم و حائز اهمیتی است. در واقع بدون نظم و نظام حرکت تشکیلاتی و فعالیت صحیح حزب در جامعه سیاسی امکان پذیر نخواهد بود.
2. نظام حزبی حاکم بر جامعه: این مفهوم اصلی است که از واژه مرکب «نظام حزبی» برداشت میشود. دریک جامعه سیاسی و اجتماعی فقط احزاب میتوانند حکومت را در اختیار بگیرند و جامعه دارای حکومت انحصاری توسط حزبهای جامعه است.
اما در اینجا نکته مهم بحث جامعه اسلامی است به طور کلی همان طور که در شمارههای گذشته اشاره شد، جامعه اسلامی جامعهای نیست که حکومت درآن منحصراً در اختیار احزاب باشد؛ زیرا احزاب در همه جوامع و کشورها نمیتوانند تمام مردم یک جامعه و کشور را به خود جذب کنند و معمولاً بخشی از مردم در احزاب عضو میشوند. از طرف دیگر در اسلام حکومت منتخب مردم است. یعنی حق همگی مردم است که حاکمان خود را با آزادی انتخاب کنند و امور اداره جامعه را به نمایندگی از خود به آنها واگذار کنند . لذا نمیشود در اداره حکومت حق مردمی را که میخواهند منفرد باشند و عضو حزب نشوند از آنها سلب کرد و به اجبار تاکید کرد که این فقط احزاب هستند که میتوانند در هر انتخابات افراد رابه مردم معرفی کنند و نظام حکومتی در اختیار حزب قرار گیرد و نظام حکومتی حزبی به افراد منفرد حق نامزد شدن ندهد و شخصیت و چهرههای معتبر منفرد نتوانند از طرف مردم برای اداره حکومت مردم انتخاب شوند .این سلب حق افراد منفرد در هر جامعه و سلب حق مردم در رای به افراد منفرد است. البته اگر مردم به حزبی رای دادند که کشور را اداره کند، این انتخاب مردم بر اساس انحصار حکومت در احزاب نیست و در جامعه اسلامی نظام حزبی به معنای اینکه حکومت منحصراً در اختیار احزاب باشد و نه منفردین ، وجود ندارد. براین اساس جامعه اسلامی، جامعه ای است که در آن افراد، جمع ها، تشکلها و احزاب همه دارای «حق اجتماعی » هستند و نظام اسلامی نمی تواند منحصراً حکومت را در اختیار حزب بگذارد و نظام حزبی را برکشور حاکم سازد . این مقوله مهمی است که در دنیای امروز به راحتی در کشورهای اروپایی و آمریکایی قابل مشاهده است؛ به طور مثال در کشور آمریکا دو حزب عمده و اصلی ( جمهوریخواه و دموکرات) با رای مردم انتخاب میشوند و هر کدام که پیروز میشوند به طور انحصاری قدرت را در دست گرفته و عمل میکنند و اجازه فعالیت به سایر گروه ها، احزاب و تشکلها نمی دهند . احیاناً برای دستیابی به اهداف شان و ایجاد نوعی دیکتاتوری دست به کارهای غیر انسانی، غیر قانونی و غیر اخلاقی در راستای از میدان خارج کردن حریفان میزنند .
از این روست که اگر حزبی با رای مردم ، بر کشورهای اسلامی حاکم شد،
باید حقوق همه افراد اعم از تشکلهای سیاسی و افراد عادی رادر امر حکومت رعایت نماید تا حکومت او حکومتی مردمی و به معنای واقعی مصداق مشارکت همه مردم باشد. نظام حزبی به مفهوم اول که در ابتدای این بحث به آن اشاره شد مورد نظر نیست و مربوط به خود احزاب است.
اصول سیاستگذاری احزاب در جمهوری اسلانی ایران
فعالیت احزاب در نظام جمهوری اسلامی ایران در چارچوب یک سیاستگذاری کلان و بر پایه سه اصل اساسی صورت میگیرد که توجه به آن بسیار حائز اهمیت است :
1. اسلام و دیدگاههای اسلام در تحزب
2. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان میثاق ملی مورد تائید ملت وتنفیذ شده توسط ولی فقیه عادل ( در اصل 13و 14و 23و27 و32 و39 و40 بیش از سایر اصول قانون اساسی به تحزب ، آزادی و فعالیتهای آنها ، حقوق مردم و ... اشاره شده است .)
3. اصول ومبانی اصلی تحزب و احزاب براساس شرایط جهانی و منطقه ای و ایران و مفاهیم و کاربردهای حزب در جهان معاصر به شرط عدم مغایرت با مبانی اسلام.
این سه اصل مهمی است که به عنوان چارچوب کلان برای فعالیت و حرکت احزاب مورد توجه قرار میگیرد. باید این نکته را مد نظر داشته باشیم که ما یک نظام اسلامی هستیم و چارچوب قانونگذاری، سیاستگذاری و فعالیت کلان احزاب نیز متفاوت با کشورهای غربی و ضد اسلامی است.
«...من نمیدانم شما چقدر با وضع دموکراسیهای غربی و انتخابات آنجا آشنا هستید. هرچه در این زمینه اطلاع پیدا کنید و معلومات تان بیشتر شود، به ناکامی دموکراسی غربی و تحزب - که پایهی آن دموکراسی آن چنانی است - بیشتر پی خواهید برد.
کتابی هست که بعید است شما آن را مطالعه کرده باشید - لابد کمتر وقت میکنید بخوانید - این کتاب از یک رمان نویس معروف آمریکایی به نام »هوارد فاست«است - ظاهرا هنوز هم زنده است و شاید ده، دوازده جلد کتاب دارد؛ بنده هم بعضی از کتابهایش را دارم و خیلی از آنها را خوانده ام - او یک رمان نویس بسیار خوبی است؛ قدری هم چپ میزند؛ البته چپ به اصطلاح آمریکاییها. میدانید در اصطلاح آمریکاییها، چپ کسی است که یک ذره اسم عدالت و تامین اجتماعی و امثال این واژهها را بر زبان بیاورد و یا در کتابی بنویسد. او کتابی دارد به نام »آمریکایی« که شرح حال شخصی است که پدر و مادرش از یکی از کشورهای ظاهرا اروپای شرقی، با آن زحمات از اقیانوس اطلس عبور کردند و همراه با مهاجران اروپایی، خودشان را به آمریکا رساندند و دنبال شغل و کار و نان بخور و نمیر بودند. ظاهرا در آمریکا این طور است که کسی که در آنجا متولد شود، آمریکایی است؛ یعنی شهروند آنجاست. برای آن شخص هم که اشاره کردم، شناسنامه آمریکایی گرفتند؛ با اینکه پدر و مادرش آمریکایی نبودند. در این کتاب، مراحل رشد و تربیت و پیشرفت و دوره کلاس قضایی دیدن و قاضی شدن و بالاخره وارد مبارزات انتخاباتی شدن این فرد شرح داده شده است. در مقدمه کتاب هم مترجم مینویسد که این رمان است، اما واقعیت دارد؛ شرح حال فلان کس معروف در فلان ایالت آمریکاست. آدم وقتی این کتاب را میخواند، واقعا میفهمد که انتخابات یعنی چه! برای انسانی که میخواهد در یک جامعه دارای منطق زندگی کند، این معیارها مطلقا معنی ندارد. از انتخابات شورای شهر و شهرداریها شروع میشود، تا به انتخابات ایالتی و انتخابات کنگره و انتخابات ریاست جمهوری میرسد. کسانی که در آن انتخابات هیچ کاره ی محضند، مردمند؛ مردمی که میآیند رای میدهند! همان مردمی که پای صندوق حاضر میشوند و رای میدهند، اینها هیچکاره محضند. آن کلوبهایی که در آنها اشخاص و کاندیداها انتخاب میشوند، کلوبهایی هستند اصلابه کلی جدای از مردم و هیچ ربطی به آنها ندارد؛ مثلاکلوب حزب دموکرات شاخه ایالت فلان. این آقا چگونه انتخاب میشود که از مرحله پایین تا مرحله ایالتی بالامی آید و بعد در یک مرحله دیگر به کنگره راه مییابد، تا مثلایک وقتی رئیس جمهور شود؟ این جزء چیزهای عجیب و غریبی است که انسان میبیند و با معیارهای انسانی و صحیح هیچ تطبیق نمی کند. احزاب در آنجا هم همه کاره اند؛ البته پررویی، پشت هم اندازی، پولداری، داشتن پشتوانههای صهیونیستی، خوش قیافه و خوش تیپ و خوش صحبت بودن و احیانا یک همسر فعال و جذاب داشتن، اینها همه در این انتخابها و گزینشها موثر است. حزب در آن جا به این معناست. این آقایانی که من میبینم الان برای تحزب در کشور تلاش میکنند، بیشتر ذهن شان دنبال این طور حزبی است؛ من این گونه حزب را قبول ندارم.»( بیانات رهبر معظم انقلاب در جلسه پرسش و پاسخ با مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی 4./12/1377)