نویسنده: مهرچهره دهقانی
چکیده
نوشتار پیش رو ناظر به مقالهای است تحت عنوان «تاثیر نصرانیان بر اسلام». نویسندهی مقالهی مورد نظر، معتقد است که مردم عربستان آداب و احکام خود را از ادیان موجود در مکه قرض گرفته و از مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان و نصرانیان تاثیر پذیرفتهاند. او در این مقاله به تاثیر نصرانیان بر مسلمانات پرداخته است. این نوشتار سعی دارد با ارائهی شواهد تاریخی و به روش نقلی به بررسی این مدعا پرداخته و بیان دارد که اسلام در عین شباهتی که در کلیات با ادیان دیگر دارد، نه تنها دینی مستقل بلکه کامل کنندهی ادیان الهی پیش از خود است.
مقدمه
نویسنده مقالهی ذکر شده نوشتار خود را بر اساس فصل سوم کتاب «مبادی و منابع قرآن» تحت عنوان «تاثیر سنت و عقاید یهودیان و صابئیان» نگاشته است. جالب آن است که وی، کلمهی ""SABIAN را به معنای "نصرانی" گرفته و تا آخر مقاله، بر این اساس عقاید و احکام صابئیان را به نصرانیان نسبت داده و مدعی شده که دین اسلام احکام خود را از ادیانی که در زمان ظهور اسلام در مکه وجود داشتهاند، قرض گرفته است و از جمله این ادیان دین نصرانیان است.[1] گرچه ادعای تاثیر ادیان تحریف شده بر اسلام به گواهی تاریخ دروغی بیش نیست[2] اما برای روشن شدن اذهان مخاطبین به نقد ادعای نویسنده میپردازیم و پیش از آن به چند نکته اشاره میکنیم:
1- ادیان الهی یک ریشهی واحد دارند که آن یکتاپرستی است و این ریشهی واحد باعث تشابه در برخی از اعتقادات و احکام برخاسته از آن میگردد.[3]
2- ادیان موجود از دین آدم تا خاتم یکی پس از دیگری کامل کنندهی ادیان پیش از خود بودهاند که این مساله وابسته به رشد تدریجی عقول مردم در هر زمان است.
3- دین اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین شباهتهایی با دیگر ادیان دارد و شریعت تحریف نشده پیامبران پیشین مورد تصدیق اسلام است:
«بگو: به خدا ایمان آوردیم; و (همچنین) به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل گردیده; و آنچه به موسى و عیسى و (دیگر) پیامبران، از طرف پروردگارشان داده شده است; ما در میان هیچ یک از آنان فرقى نمىگذاریم; و در برابر (فرمان) او تسلیم هستیم.»[4]
اما به علت جهل و دنیا پرستی ، ادیان گذشته تحریف شد و دین اسلام با کتابی جدید، آیینی بر خاسته از یکتاپرستی برای بشر به ارمغان آورد و با خرافاتی که به ادیان گذشته سرایت کرده بود مبارزه کرد. چنین دینی با معجزهی جاویدی چون قرآن، چگونه میتواند برگرفته از آیینهایی باشد که به شرک آلوده شدهاند.
در نوشتار پیشرو محورهای زیر مورد بررسی قرار میگیرد:
1-ادیان موجود در مکه زمان ظهور اسلام
2- نصرانیان و عقاید آنان
3- صابئیان و عقاید آنان
4-اشتباه مترجم در یکی دانستن نصرانیان و صابئیان.
5- نقد ادعای نویسنده دربارهی اینکه مسلمانان آدابی مانند نماز، روزه، جشن عید فطر،احترام به خانهی کعبه و اعتقاد به عروج عیسی مسیح را از نصرانیان قرض گرفتهاند.
ادیان موجود در مکه زمان ظهور اسلام
اولین ادعایی که نویسنده مطرح کرده این است که مردم عربستان هنگام ظهور اسلام کتاب نوشته شدهای نداشتند تا پیامبر با استناد به آن مردم را به دین اسلام دعوت کند. اما گروههایی در مکه زندگی میکردند که صاحب کتاب بودند و آن کتابها را وحی میدانستند. چهار گروهی که در مکه ساکن بوده و صاحب کتاب بودهاند از این قبیل میباشند: مسیحیان، یهودیان، زرتشتیان و نصرانیان که به نقل نویسنده نام همهی این چهار گروه در سورهی حج آیهی 17 آمده است.
در پاسخ به ادعای نویسنده باید گفت: ادعای پیامبر اسلام، آوردن شریعت و کتاب جدید است. همان طور که میدانید پیامبران به دو دسته تقسیم میشدند: پیامبران تشریعی و پیامبران تبلیغی.[5] پیامبران تشریعی کسانی هستند که کتاب و شریعت تازه میآوردند؛ شریعتی که علاوه بر کامل کردن شریعت پیشین، دارای احکام جدیدی است که در شریعت قبل وجود ندارد. در میان پیامبران، پنج نفر به پیامبر اولوالعزم معروفند که صاحب کتاب آسمانیاند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و حضرت محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) .[6]
پیامبران تبلیغی کسانی هستند که شریعت جدید نمیآورند و به تبلیغ شرایع پیشین میپرداختند.[7] پیامبر اسلام، پیامبر تبلیغی نبود تا بر طبق سخن نویسنده با استناد به کتاب موجود، مردم را به دین آبا و اجدادیشان دعوت کند؛ بلکه ایشان بعد از تصدیق حضرت عیسی، ادعای آوردن دین خاتم را داشت که کامل کنندهی همهی شرایع است.
بعلاوه تقسیمبندی نویسنده دربارهی اهل کتابی که در زمان ظهور اسلام در مکه حضور داشتند علاوه بر اینکه با قرآن سازگار نیست؛ اشکال منطقی دارد. چون تقسیم وقتی درست است که اقسام با هم تباین داشته باشند[8] در حالیکه نصرانیان - که نویسنده آنان را یک گروه مستقل از ادیان معرفی کرده - همان مسیحیان هستند که چون لقب عیسی مسیح ناصری[9] بود به این نام مشهور شدهاند.[10] در زبان عربی به مسیحیان به خصوص آن دسته که تابع کلیسای شرقی و تحت فرمان اسلام هستند، نصرانی میگویند.[11] در آیهی 17 سوره حج چنین آمده است:
«ان الذین آمنوا و الذین هادوا و صابئین و النصاری و المجوس»
همانطور که مشاهده میشود قرآن به چهار گروه اشاره کرده است: یهودیان، صابئیان، نصرانیان و زرتشتیان. کاملا روشن است که در اینجا خلط بزرگی توسط نویسنده یا مترجم صورت گرفته است.[12] چون نصرانیان در حقیقت همان مسیحیان هستند در حالیکه نویسنده آنان را گروه جدایی مطرح کرده و صابئیان را از قلم انداخته است و در سرتاسر مقاله بر اینکه نصرانیان گروهی بودند که اسلام را تحت تاثیر قرار دادند؛ تاکید میکند و در همه جا آداب صابئیان را به جای آداب نصرانیان مطرح میکند و این نشان از ضعف اطلاعات نویسنده دارد. به طور مثال در قسمتی از مقاله آمده است: تاثیر نصرانیان بر محمدیان آنجا مشخص میشود که مردم طائف و مکه وقتی از مکالمات خود با محمدیان، با خالد سخن گفتند؛ با فریاد گفتند:«ما نصرانی شدیم». در حالیکه چنین نقلی دربارهی کسانی که میخواستند اظهار اسلام کنند به این مضمون آمده که میگفتند:«ما صائبی شدیم.»[13] البته نقلی وجود دارد مبنی بر اینکه به گروهی از صابئیان به نام "ماندائیان" «نصورایی» هم میگویند که ربطی به پیروان حضرت مسیح ندارد و در حقیقت به پیروان حضرت یحیی اطلاق میشود.
عقاید و احکام نصرانیان
اگرچه ادعای نویسنده ربطی به عقاید نصرانیان ندارد اما برای اینکه خوانندگان بدانند که مترجم اشتباه کرده به طور مختصر به عقاید آنان اشاره میکنیم:
درباره خدا: آنها ابتدا یکتاپرست بودند اما پس از عروج عیسی به انحراف رفته و قائل به تثلیث شدند یعنی «خدای پدر» که آفریدگار آسمان و زمین است، «خدای پسر» یعنی عیسی و «روح القدس» که در بین این پدر و پسر قرار دارد. خدای پسر از آسمان به زمین آمد تا انسان را نجات دهد و در این راه خود را قربانی کرد.[14]
درباره پیامبران: آنان خود را پیرو حضرت عیسی(ع) دانسته و حواریون را رسولان او میدانند و به نبوت بعضی از حواریون اعتقاد دارند.[15]
درباره معاد: نصرانیان به آخرت ،بهشت، جهنم و فرشتگان اعتقاد دارند و در اناجیل متی، لوقا و یوحنا آیاتی آمده که وعدهی حیات جاودانی در بهشت را به مؤمنان و عذاب و عقاب را به بدکاران داده است.[16]
احکام نصرانیان: مسیحیان به سه فرقه تقسیم میشوند که احکامی مشترک دارند. مهمترین احکام آنها از این قرار است:
1- تعمید
2- قربانی
3- توبه
4- اعتراف
5- تناول
6- ازدواج
7- تدهین
صابئیان چه دینی دارند؟
از صابئین که نام آنها در قرآن در ردیف ادیان الهی آمده اطلاع چندانی در دست نیست و مورخین اقوال مختلفی دربارهی آنها نوشتهاند؛ اما آنچه مسلم است این است که صابئین ابتدا از ادیان الهی و یکتاپرست بودهاند و در طول تاریخ مانند دیگر ادیان انحرافاتی در آنها ایجاد شد. صابئیان اصیل، خود را پیرو حضرت یحیی میدانند و خواستگاه آنان در خاورمیانه بوده که بعد به ایران و عراق هجرت کردهاند و گروهی از آنان امروزه در خوزستان زندگی میکنند. علت این مهاجرت را میتوان فشار و آزار و اذیت یهودیان دانست که پس از کشته شدن حضرت یحیی به پیروان او وارد میآوردند. آنها ابتدا از فلسطین به شام رفته و در حران مقیم شدند و پس از آن مجبور شدند به بینالنهرین مهاجرت کنند و گروهی هم به ایران و عراق رفتند. صابئیان به چند فرقه تقسیم شدند که عبارتند از:
1- اصحاب روحانیات
2- اصحاب هیاکل
3- اصحاب اشخاص
4- حرانیان
امروزه صابئیان بر دو فرقه اطلاق میشود:
1- مانداییها که همان صابئیان اصیل هستند.
2- حرانیها که به ستارهپرستی روی آوردهاند.[17]
صابئین که در قرآن آمده، واسطهی بین یهودیان و مسیحیان هستند و اهل کتاب به شمار میآیند. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مینویسد: «اینکه به بعضی مفسرین نسبت داده شده که صابئیه را به مذهبی مرکب از مجوسیت و یهودیت و مقداری از حرانیت تفسیر کردهاند به نظر با آیهی مورد بحث سازگارتر است برای اینکه در آیه شریفه سیاق، سیاق شمردن ملتها و اقوام دیندار است.»[18]
اینک به بیان عقاید و آداب صابئین میپردازیم:
اعتقادات صابئیان
الف) درباره خدا: صابئین حرانی به صانعی قادر و حکیم برای این عالم اعتقاد دارند که انسان از رسیدن به آن عاجز است مگر به واسطهی مقربان او که روحانیانی (فرشتگان) هستند فاقد مواد جسمانی و تغییرات زمانی که خلق شدهاند تا به تقدیس و تسبیح پردازند. طبق باور این گروه، عاذیمون (شیث) و هرمس (ادریس) صابئیان را به اینان [روحانیان] راهنمایی کردهاند و بر صابئیان است تا به ایشان [روحانیان] تقرب جویند و اینان را الهه خود سازند. از آنجا که این گروه معتقد بودهاند که این واسطهها باید دیده شوند تا انسان بتواند به جانب آنها متوجه شود بنابراین برای روحانیان قایل به بدن مادی شدند و آن بدنها را هفت ستاره دانستند و چون قایل بودند نمیتوان ستارگان هفتگانه را در همه وقت دید پس صورتی از آنها را در قالب بتها ساختند تا در پیش چشم داشته باشند و بواسطهی آنها به هفت ستاره مزبور تقرب جویند.
صابئیان مندایی موحد بوده به خدای ازلی، ابدی، بینهایت و منزه از ماده معتقدند. خدایی که علت وجود اشیا و پیدایش موجودات است.[19] این فرقه دارای کتب مقدس هستند که مهمترین آنها کتاب مقدس کنزاریه است که به آن صحف آدم میگویند و حاوی مطالب مهمی دربارهی صفات الهی است. این گروه به دلیل سکونت در بین النهرین و بابل از عقاید تقدیس و تعظیم ستارگان و ثنویت بابلیها تاثیر پذیرفتند.
ب) درباره انبیاء: صابئیان حرانی عقیده دارند که انبیاء نیز مثل ما انسان هستند پس نباید از ایشان پیروی کنیم چون بر ما زیادتی ندارند.
در منابع صابئیان مندایی از پیامبرانی چون آدم، شیث، ادریس، نوح، ابراهیم و یحیی نام میبرند و خود را پیرو آدم و یحیی میدانند. آنها حضرت ابراهیم را نخستین تعمید دهنده میدانستند اما بعدها به دلیل انجام برخی از آداب توسط ابراهیم که این دسته آن را حرام میدانستند از او تبری جستند.
ج) درباره معاد: صابئیان حرانی قائل به تناسخ هستند و اعتقاد دارند که هر کس بمیرد روحش به کالبد شخص دیگری منتقل میشود.[20]
منداییها همچون سایر ادیان، معاد را قبول دارند. آنها این دنیا را فانی و بی ارزش میدانند و به جهان ازلی و ابدی اعتقاد دارند. ایشان معتقدند در جهان آخرت دو دنیا وجود دارد: دنیای نور و دنیای تاریکی که به آنها بهشت و دوزخ میگویند. بخشی از کتب مقدس این گروه به ادعیههایی اختصاص دارد که برای مردگان خوانده میشود و کیفیت خروج روح از بدن را بیان میکند.[21]
آداب و احکام صابئیان
برخی از احکام عملی و آداب صابئیان از قرار ذیل است:
1- تعمید؛ نوعی شستشو است که یکی از آداب مهم صابئیان را تشکیل میدهد و با شرایط خاصی همراه است. شرایطی چون پوشیدن لباس مخصوص، قرار گرفتن در آب به مدت چند ساعت در گرما و سرما و خواندن دعاهای مخصوص. تعمید کامل در مرحلهی ولادت، ازدواج، تماس با میت و بعد از گناهان کبیره مثل سرقت و قتل انجام میگیرد.
2- طهارت پس از جنابت؛
3- وضو؛
4- خواندن سه نماز در روز؛
5- گرفتن 36 روز روزه در طی سال؛
6- حرام دانستن خوک، سگ و شراب؛
7- روا ندانستن ختان (ختنه کردن)؛
8- مباح دانستن طلاق با حکم حاکم؛
9- نهی از تعدد زوجات.[22]
نقد شبهات نویسنده
هر چند نویسنده میان «نصرانی» و «صابئی» خلط کرده است اما با قطع نظر از این خطا به نقد شبهات نویسنده میپردازیم:
نماز در نزد صابئیان
نویسنده میگوید از جمله مراسم آنان اجرای هفت وعده نماز در شبانهروز میباشد که پنج نوبت از این هفت وعده مطابق نماز مسلمانان است. ششمین وعدهی نماز در هنگام سحر است و هفتمین آن در پایان ششمین ساعت شب است.
همهی ادیان علاوه بر یکسانی در اصول و عقاید و مبانی اخلاقی در کلیات احکام فردی و اجتماعی نیز هماهنگی داشتهاند؛[23] مثلا نماز در همهی ادیان آسمانی وجود داشته است هر چند کیفیت اداء یا قبلهی نماز متفاوت بوده است.[24] با این حال میبینیم که قرابت چندانی بین نماز صابئیان و مسلمانان وجود ندارد؛ چون نماز مسلمانان پنج وعدهی واجب دارد که هر کدام در وقت مخصوص و با آداب خاصی انجام میشود که در هیچ دین و آیینی سابقه نداشته است و شش وعدهی مستحب. از نظر زمانی هم صابئیان به دلیل عظمتی که برای ستارگان قائل بودند عبادتشان را در طلوع و غروب خورشید انجام میدادند. از طرفی نماز آنان که "براخه" نام دارد منحصر است به قیام و رکوع و نشستن بر زمین و سجده ندارد.[25] شاید دلیل نویسنده که نماز میت مسلمانان را تاثیر پذیرفته از صابئیان میداند همین مطلب باشد که البته مطلب درستی نیست چرا که وجود اندک شباهت بین نماز صابئیان و مسلمانان نمیتواند اثبات کنندهی این مطلب باشد که پیامبر اسلام آداب نماز خواندن را از ایشان گرفته است.
روزه در ادیان پیش از اسلام
همانطور که در قرآن آمده، روزه در ادیان پیش از اسلام هم سابقه داشته است اما نه اینکه کاملا منطبق باشد، بلکه در شرایط و وقت و کیفیت تفاوتهایی بین آنها وجود داشته است.[26]
«روزه بر شما نوشته شده همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزگار شوید.»[27]
اما ادعای اینکه صابئیان سی روز را روزه میگیرند و در پایان این سی روز عید فطر دارند ادعای غیر واقعی است مگر آنکه صابئیان متاخر از اسلام تحت تاثیر آداب اسلامی چنین کنند چون در کتب تاریخ ادیان به چنین آدابی از آنان بر نخوردیم جز آنکه بعضی از فرقههای آنان سی و شش روز یا سی روز در سال، آن هم به صورت پراکنده روزه میگیرند و در زمان روزهی خود فقط از خوردن گوشت، ماهی و تخم مرغ پرهیز میکنند.[28] بعلاوه شباهتهای جزئی نمیتواند دلیل بر تاثیر پذیری یکی از دیگری باشد بلکه نیاز به ادله و قراین محکم دیگری است. حال خود قضاوت کنید که روزه در اسلام را میتوان متأثر از چنین روزهای دانست؟
احترام به خانهی کعبه
پیش از این بیان شد که صابئیان حرانی به بتپرستی روی آوردند و علت روی آوردن ایشان به بتپرستی را بیان کردیم. صابئیانی که به بتپرستی روی آورده بودند، همچون دیگر قبائل عرب که هر کدام بتی در کعبه داشتند؛ بتی در کعبه قرار داده بودند و او را پرستش میکردند و مانند مشرکین بتهای خود را در کعبه قرار میدادند.[29] آنان خانهی کعبه را معبد سیارهی زحل میدانستند.[30] با این وجود آیا میتوان احترامی که مسلمانان به کعبه میگذارند را متاثر از این گروه از صابئیان دانست؟ آیا شباهتهای جزئی را میتوان دلیلی بر تاثیر پذیری و تقلید دانست؟ قضاوت با خواننده محترم.
اما صابئیان مندایی که از پیروان حضرت یحی بودهاند یکتاپرست بوده و کعبه را چون دیگر ادیان ابراهیمی بزرگ میشمردند. این خود مؤید این مطلب است که ادیان توحیدی همه دارای ریشه واحد بودهاند. از منظر قرآن دین خدا از آدم تا خاتم یکی است. همهی پیامبران اعم از صاحب شریعت و غیر صاحب شریعت به یک مکتب دعوت کردهاند. تفاوت شرایع آسمانی در یک سلسله مسائل فرعی و شاخهای بوده که برحسب مقتضیات زمان و خصوصیات محیط و ویژگیهای مردمی که دعوت میشدهاند متفاوت میشده است. قرآن هرگز دین را به صورت جمع نیاورده است. از نظر قرآن آنچه وجود داشته دین بوده است نه ادیان.
اعتقاد به عروج عیسی(ع)
ادعای دیگر نویسنده این است که صابئیان معتقدند عیسی مسیح به ظاهر به صلیب کشیده شد و در حقیقت او به دنیای نور و جاودانگی پیوست.
دربارهی عروج حضرت عیسی(ع) اختلافاتی بین یهودیان و نصرانیان وجود دارد که ذکر آن در این مقال لزومی ندارد اما در جستجویی که انجام دادیم، انتساب این مطلب به صابئیان را نیافتیم جز آنکه آنان عیسی(ع) را از نصوریان دانسته ولی او را انکار میکنند و میگویند او ابتدا پیرو یحیی بود ولی پس از او عاصی شد و عقاید و تعالیم سهل و تازه آورد و سبب گمراهی خلق شد. آنان معتقدند که مسیح را بر صلیب کشیدند اما او توانست خود را از صلیب برهاند و در کوه موران پنهان شود.[31]
به خوبی روشن است که این اعتقاد با آنچه قرآن دربارهی حضرت عیسی قائل است بسیار تفاوت دارد.[32]
نتیجهگیری
صابئیان به عنوان یک گروه از اهل کتاب دارای آیین و احکامی هستند که بعضی از آن احکام شباهتهایی با احکام اسلامی دارد اما به هیچ وجه تطابق کامل ندارد. شباهتهایی که در ادیان توحیدی مشاهده میشود از یک منشاء واحد سرچشمه گرفته و برای یک هدف که هدایت و سعادت انسان است از جانب خدا برای انسان فرستاده شده است و علل اختلاف در ادیان یا مربوط به رشد تدریجی عقول مردم است یا به دلیل خودخواهی و جاهطلبی که موجب تحریف در ادیان شده است. بنابراین از نظرگاه منطقی وجود شباهتهای جزئی بین احکام و باورهای صابئین و مسلمانان نمیتواند دلیل قابل قبولی بر تاثیرپذیری مسلمانان از صابئیان باشد.
فهرست منابع
- قرآن کریم
- 1) الهامی، داود؛ تحقیقی درباره صائبان، قم، مکتب اسلام، 1379ش.
- 2) توفیقی،حسین؛ تهران، سمت، 1381ش.
- 3) جمعی از نویسندگان؛ دائرةالمعارف فارسی، تهران، امیر کبیر، 1374ش.
- 4) جمعی از نویسندگان؛ موسوعةالادیان، بیروت، دار النفائس، 1422ق.
- 5) شهرستانی، عبد الکریم؛ ملل و نحل، بیروت، دار المعرفه، 1421ق.
- 6) شیروانی، علی؛ درسنامهی عقاید، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی،1376ش.
- 7) طباطبایی، محمدحسین؛ ترجمه تفسیر المیزان، موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، 1374ش.
- 8) کلینی، الکافی؛ تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365ش.
- 9) مبلغی، عبدالله؛ تاریخ ادیان و مذاهب جهان، تهران، حر،بیتا.
- 10)مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1385ش.
- 11)مشکور، محمدجواد؛ خلاصه ادیان در تاریخ دینهای بزرگ، بی جا، شرق، 1377ش.
- 12) مصباح، محمدتقی؛ آموزش عقاید، قم، سازمان تبلیغات اسلامی، 1377ش.
- 13)مطهری، مرتضی؛ مجموعه آثار، قم، صدرا، 1387ش.
- 14)مظفر، محمد رضا؛ المنطق، بیروت، دار التعارف،1400ق.
- 15) موسوی سبزواری، عبدالاعلی؛ مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه اهل بیت، 1409ق.
- 16)ناس، جان؛ تاریخ جامع ادیان، ترجمه: علی اصغر حکمت، بیجا، فرانکلین، 1354ش.
پی نوشت:
-
[1] . در ادامه مقاله به طور مشروح دلیل خلط مترجم را بیان خواهیم نمود.
-
[2]. تاریخ جامع ادیان، ص475.
-
-
-
[5] . درسنامه عقاید، ص162.
-
[6] . بحار الانوار، ج 11، ص33 و 34.
-
-
-
[9]. همهی نویسندگان اناجیل چهارگانه متفقند که محل زندگی خاندان عیسی مسیح، شهر ناصره بوده است. ر.ک: تاریخ جامع ادیان، ص583.
-
[10] . تاریخ جامع ادیان، ص583.
-
[11] . دائرة المعارف فارسی، ج 2، ص 3029.
-
[12] . همانطور که قبل از این گذشت مقالهی مورد نظر ترجمه بخشی از یک کتاب با عنوان «مبادی و منابع قرآن» است.
-
[13] . آشنایی با ادیان بزرگ، ص175.
-
[14] . تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ص738.
-
-
-
[17] . ر.ک: تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ص828.
-
[18] . ترجمه تفسیر المیزان، ج1، ص297.
-
[19] . تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ص831.
-
[20] . ر.ک ملل و نحل، ج 1، صص 305 – 368.
-
[21] . تحقیقی درباره ی صائبان،ص 93 تا 110.
-
[22] . ر.ک موسوعة الادیان، ص326 و 327. و تفسیر مواهب الرحمن، ص275.
-
[23] . بقره: آیات 131، 137و 285 و آل عمران: آیه 19و 20.
-
[24] . آموزش عقاید، ص236.
-
[25] . تحقیقی دربارهی صابئان، ص 110.
-
[26] . ر.ک مواهب الرحمن، ص7.
-
-
[28] . موسوعة الادیان ص 326.
-
[29] . ر.ک ترجمه تفسیر المیزان، ج1، ص296.
-
[30] . آشنایی با ادیان بزرگ، ص176.
-
[31] . تاریخ ادیان و مذاهب جهان،ص829.
-