نویسنده: یدالله حاجیزاده
چکیده
نویسنده مقاله «قرآن و علم» مدعی شده که مسائل علمی مطرح شده در قرآن چیزی جز الهام از زمانه خویش نمیباشند و اعراب از همه این مسائل آگاهی داشتهاند؛ بنابراین قرآن چیز جدیدی را مطرح نکرده است. در این بخش با ارائه شواهد گوناگون آشکار خواهیم کرد که اشارات علمی قرآن نه تنها اشاراتی بوده است که عمدتا در قرون بعدی، به تایید علم رسیده است، بلکه بعضا در قرآن مسائلی مطرح شده که بطلان عقیده علمی رایج در آن زمان محسوب میشود.
مقدمه
قرآن کریم، کتاب هدایت است. کتابی است که میخواهد بشر را از ظلمات به سوی نور راهنمایی کند. هر چند این کتاب، کتاب علمی نیست، اما مسائل علمی گوناگونی را مطرح کرده است. مسائلی چون حرکت زمین، حرکت خورشید، کروی بودن زمین، جاذبه عمومی،زوجیت در مخلوقات، اخبار غیبی و مسائل علمی دیگری که بسیاری از آنها در قرون بعد توسط دانشمندان به اثبات رسیدهاند. در این کتاب آسمانی پارهای از مسائل علمی مطرح شده است که در عصر نزول قرآن یا سخنی از این مسائل در عربستان و غیر عربستان وجود نداشته است و یا بعضا این مسائل به صورتی نادرست در بین مردم رایج بوده است و بعدها با پیشرفت علوم، حقانیت چیزی که قرآن مطرح کرده است، به اثبات رسیده است. ما در بخش اول مقاله و تحت عنوان «وضعیت زندگی و علوم اعراب مقارن ظهور اسلام» به برخی از ادعاهای نویسندهی مقاله«قرآن و علم» پاسخ دادیم.
نویسنده مقاله مذکور در بخش دیگری از مقاله خود آورده است که مسائل علمی مطرح شده در قرآن چیزی جز آگاهیهای اعراب از علوم زمانه خویش نمیباشند. سخنانی که قرآن در خصوص خلقت آسمانها و زمین و خورشید و حرکت سیارت و اجرام آسمانی بیان کرده چیز تازهای نبوده که برای اعراب ناشناخته باشد. ما در مباحث پیش رو با ارائه شواهد و اسناد گوناگون بطلان این عقیده را اثبات خواهیم کرد.
اشارات علمی قرآن
مسائل علمی و قطعی قرآن که با کشفیات و تکنولوژی و پیشرفتهای علمی بشر ثابت شدهاند، نشان از این دارند که این کتاب الهام گرفته از اندیشههای اعراب عصر نزول نمیباشد؛ بلکه کتابی الهی است که با وحی آسمانی بر آخرین فرستاده الهی نازل شده است. در این کتاب آسمانی مسائل علمی و تواریخ و قصصی آورده شده که مردم آن عصر چیزی از آنها نمیدانستند و حتی پیامبر نیز قبل از وحی الهی از آنها بیخبر بود:
«ما کنت تعلمها انت و لا قومک»[1]
در بین اعراب حتی یک نفر هم مدعی نشد که این علوم و این داستانها را ما میدانستیم. قرآن حتی در داستانهای خویش از تورات و انجیل هم پیروی نکرد بلکه آنها را اصلاح نمود. تحقیقات مورخین عصر جدید درباره قوم سباء و قوم ثمود و ... نظر قرآن را تائید کردند.[2]
در اینجا ما به پارهای از این مسائل علمی مطرح شده در قرآن اشاره میکنیم. مسائل علمیای که اثبات آنها در قرون بعد از عصر نزول، حقانیت این کتاب آسمانی را برای همگان اثبات میکند؛ مگر کسانی که خداوند به دلیل عنادورزیشان بر دلهای آنها مهر زده باشد.[3]
حرکت زمین
قرآن کریم، در آیات متعددی به حرکت زمین اشاره کرده است. در سوره نمل آیه 88 آمده است:
«کوهها را مىبینى، و آنها را ساکن و جامد مىپندارى، در حالى که مانند ابر در حرکتند.»[4]
این آیه که به حرکت کوهها اشاره دارد، در واقع حرکت زمین را به اثبات میرساند؛ چرا که امکان ندارد کوهها در حال حرکت باشند اما سایر بخشهای زمین ثابت بمانند.[5] علاوه بر این، آیهی «خدایی که زمین را برای شما گهواره قرار داد»[6] و آیهی «آیا زمین را برای شما گهواره قرار ندادیم؟»[7] نیز اشاره به حرکت زمین دارند؛[8] زمینی که همانند گهوارهای در حال حرکت است.
هم چنین آیهی «هو الذی جعل لکم الارض ذلولا»[9] نیز میتواند به حرکت زمین اشاره داشته باشد؛ چرا که کلمه «ذلول» به معنی [شتر] رام و نرم رو میباشد[10] و امروزه نیز در بلوچستان این نوع شتر را «ذلول» مینامند.[11] حرکت زمین با آن همه سرعتی که دارد همانند حرکتِ شتری رام است به گونهای که ساکنان آن حتی متوجه این حرکت هم نمیشوند.
این اشارات علمی قرآن به حرکت زمین، در حالی انجام گرفته است که عقیده رایج در آن زمان حتی در یونان، ثابت بودن زمین بوده است. در آن زمان و تا قرنها بعد، هیئت بطلیموس[12] که معتقد به چرخش خورشید به دور زمین بود بر جهان حکومت میکرد.[13]
بحث از حرکت زمین و گردش آن به دور خورشید از دستآوردهای علمیای است که دانشمندان اسلامی به آن دست یافتند. اولین دانشمند اسلامی که اشاره به گردش زمین به دور خورشید کرده است، «ابوریحان بیرونی» است.[14] این نظریه چندین قرن بعد به صورت رسمی توسط دانشمندان اروپایی همچون «کپلر» و «کپرنیک» مطرح شد و مورد پذیرش قرارگرفت.[15] بنابراین گردش زمین که قرآن کریم آن را مطرح کرده، برگرفته از آگاهیهای اعراب و غیر اعراب نبود، بلکه مخالف با عقیده رایج آن زمان بود.
حرکت خورشید
قرآن کریم در آیات متعددی به حرکت خورشید اشاره کرده است. عقیده رایج در عصر نزول قرآن و حتی تا چند قرن بعد، این بود که خورشید به دور زمین میگردد. اما بعدها دانشمندان حرکت زمین را به دور خورشید اثبات کردند و معتقد به ثابت بودن خورشید شدند. قرآن کریم علاوه بر اینکه به حرکت زمین اشاره دارد، به حرکت خورشید و تمامی افلاک نیز اشاره کرده است. در این کتاب آسمانی آمده است:
«و خورشید (نیز براى آنها آیتى است) که پیوسته بسوى قرارگاهش در حرکت است؛ این تقدیر خداوند قادر و داناست.»[16]
در قرون اخیر به اثبات رسیده است که خورشید دارای چند نوع حرکت میباشد: 1- حرکت وضعی که در 5/25 روز یک بار به دور خود میچرخد. 2- حرکت انتقالی از جنوب آسمان به سوی شمال آن که در هر ثانیه 5/19 کیلومتر همراه با منظومه شمسی حرکت میکند. 3- حرکت انتقالی با سرعت 225 کیلومتر در ثانیه که به دور مرکز کهکشان میگردد و منظومه شمسی را نیز به همراه خود میبرد.[17]
کروی بودن زمین
بحث از کروی بودن زمین نیز از مباحثی است که بشر سالها پس از نزول قرآن به آن پی برد.
«کریمرز» دانشمند غربی معتقد است اولین بار جغرافیدانان اسلامی در اثر مطالعات خود به این حقیقت (کروی بودن زمین) پی بردند و بدون درک این حقیقت کشف قاره آمریکا غیر ممکن بود.[18]
قرآن کریم به این حقیقت در برخی از آیات اشاره کرده است. در قرآن و در برخی از آیات کلمه «مشارق» و «مغارب» ذکر شده است. در سوره اعراف آمده است:
«و مشرقها و مغربهاى پر برکت زمین را به آن قومِ به ضعف کشانده شده (زیر زنجیر ظلم و ستم)، واگذار کردیم.»[19]
و در آیه 40 سوره معارج میخوانیم:
«سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها که ما قادریم.»[20]
این سلسله از آیات با تاکید بر تعدد محل طلوع و تابش آفتاب و محل غروب آن به کروی بودن زمین نیز اشاره دارند زیرا در صورت کروی بودن زمین، تابیدن آفتاب بر هر جزئی از اجزای کره زمین مستلزم این است که از جزء دیگر آن غروب کند و در این صورت تعدد مشرقها و مغربها بدون هیچ تکلف و زحمتی[21] روشن و واضح میگردد. ولی در فرض غیر کروی بودن زمین تعدد مشرقها و مغربها که از آیه استفاده میشود قابل درک و فهم نیست.[22] وجود چنین آیاتی در قرآن کریم دال بر این امر است که قرآن الهام گرفته از علوم و فرهنگ زمانه خویش نبوده وگرنه میبایست همان عقیده رایج در میان مردم (مسطح بودن زمین) را مطرح میکرد.
نیروی جاذبه عمومی
یکی دیگر از مباحث علمی که در قرآن مطرح است، بحث از «نیروی جاذبه عمومی» میباشد.
خداوند متعال در سوره رعد میفرماید:
«خدا همان کسى است که آسمانها را، بدون ستونهایى که براى شما دیدنى باشد، برافراشت.»[23]
امام رضا(ع) در تفسیر این آیه فرمودند:
«این که قرآن میفرماید: «بغیر عمد ترونها»، به این معناست که این جا عمودی [ستونی] هست ولی شما نمیبینید.»[24]
شهید مطهری (ره) مینویسد:«عمودهایی که آسمان و زمین را به یک دیگر وابسته کرده است، آجر و سیمان و آهن نیست که کسی بخواهد ببیند، این وابستگی با نیرویی است نامرئی یعنی همان جاذبه که امروزه بشر به آن دست یافته است.»[25]
علاوه بر آیه مذکور، در سوره فاطر نیز آمده است:
«خداوند آسمانها و زمین را نگاه مىدارد تا از نظام خود منحرف نشوند.»[26]
این آیه هم به جاذبه زمین اشاره دارد.[27]
برخی معتقدند ابوریحان بیرونی اولین کسی بود که به قانون جاذبه عمومی پی برد.[28] اما مشهور این است که اولین بار نیوتن منجم و ریاضیدان انگلیسی ( 1722- 16439 ) در قرن 17 میلادی این قانون را کشف کرد. داستان افتادن سیب از درخت و انتقال ذهنی نیوتن به نیروی جاذبه، معروف است.
اینکه قران کریم در 1400 سال پیش، از نیرویی نامرئی که امروزه «جاذبه» نامیده میشود سخن گفته است و بشر قرنها پس از نزول قرآن به این واقعیت پی برده است، نشان از الهی بودن این کتاب آسمانی دارد نه الهامگیری از آگاهیهای زمان نزول.
حقایقی دیگر در خصوص آسمان و زمین
از دیگر مسائل علمی که قرآن در خصوص آسمان و زمین مطرح میکند سخن از آغاز خلقت کرات میباشد. قرآن کریم به این امر اشاره دارد که کرات آسمانی در ابتدا به صورت توده انبوهی به شکل دود (گاز)،[29] و مجموعهای به هم پیوسته[30]بوده که به قدرت الهی از هم جدا شدند. علاوه بر این، قرآن کریم به گردش هر کدام از کرات آسمانی (ستارگان، خورشید، ماه و زمین) در مداری معین[31] و با فواصلی که یکدیگر را جذب نکنند[32] اشاره دارد. حقایقی که در عصر نزول هیچ یک بر اعراب و غیر اعراب آشکار نبود و امروزه به برکت پیشرفتهای علمی، بشر به این حقایق دست یافته است.
مراحل خلقت انسان
در قرآن کریم مباحث خلقت آدمی به طور واضح بیان شده است. در سوره مومنون،[33] و در برخی دیگر از آیات قرآن، همانند آیه 5 سوره حج، آیه 67 سوره غافر، آیات 37 تا 39 سوره قیامت، آیه 2 سوره علق، آیه 6 سوره طارق، و آیات 6 تا 9 سوره سجده، مراحل خلقت ترسیم شده است.
این مراحل در 1400 سال پیش توسط قرآن در حالی به صورت دقیق بیان شده است که بشر در قرن نوزدهم میلادی تقریبا توانست تصویر روشنی از این حقایق بدست آورد. دکتر «موریس بوکای» در خصوص تاریخچه جنینشناسی مینویسد: «اگر همه بیانات قرآنی را با معلومات اثبات شده عصر جدید مقایسه کنیم موافق بودنشان با اینها واضح است. همچنین بینهایت مهم است که آنها را با عقاید عمومی که در این خصوص در جریان دوره وحی قرآنی شایع میبود، مقایسه کنیم تا معلوم گردد انسانهای آن زمان تا چه اندازه از نظراتی شبیه به آن چه در قرآن درباره این مسائل عرضه شده دور بودند. در واقع در جریان قرن 19 است که دید تقریبا روشنی از این مسائل پیدا میکنیم.»[34]
زوجیت در مخلوقات
در قرآن کریم و در آیات متعددی به مسئله زوجیت در همه چیز اشاره شده است. قرآن نه تنها زوجیت در گیاهان را بیان میکند[35] بلکه به زوجیت همه مخلوقات اذعان دارد.[36]
امروزه با پیشرفت علوم است که بشر نه تنها به زوجیت در گیاهان پی برده است، بلکه زوجیت در همه چیز را به اثبات رسانده است.[37] دانشمندان امروزه حتی به زوجیت در اتمها و ترکیب آنها از اجزاء مثبت (الکترون) و منفی (نوترون) اشاره دارند.[38]
باد و عمل لقاح در گیاهان
خداوند در قرآن بادها را عامل بارورسازی معرفی کرده است.[39] امروزه بارورسازی ابرها و گیاهان به وسیله باد امری است که کاملا اثبات شده است. در اواخر قرن هیجدهم معلوم شد که تولیدمثل گیاهان، عموما بر اساس تلقیح ذرات خیلی ریز و ذره بینی به نام «گرده» است و عامل انتقال این گرده عوامل مختلفی مثل حشرات و جریانهای شدید هوا (بادها) میباشد.[40] در بارورسازی ابرها نیز باد سبب اتحاد الکتریسته مثبت و منفی در دو قطعه از ابر میشود و در اثر همین آمیزش و لقاح است که نزول باران و برف اتفاق میافتد.[41]
تفاوت سر انگشتان
قرآن کریم به تفاوت سر انگشتان انسانها اشاره کرده است.[42] به نظر میرسد اینکه قرآن به سر انگشتان انسانها اشاره کرده است، در واقع اشارهای است به تفاوتی که در این زمینه بین انسانها وجود دارد و آن این که سر انگشتان هیچ یک از انسانها حتی دو قلوها هم با یک دیگر شبیه نیست.[43] «طنطاوی» در تفسیر این آیات مینویسد: «حکمت ذکر سر انگشتان فقط در عصر ما معلوم شد و کسی تا این اواخر نمیدانست که خطوط سر انگشتان هر فردی منحصر به خود اوست و در این جهت میان دو نفر هیچگاه شباهتی نیست و انگشتنگاری به همین علت مرسوم و متداول شد.»[44] سپس مینویسد: «پس عجیب نیست اگر دوست من «محمود بک سالم» از اروپا خبر میدهد که این آیه یک نفر آلمانی را مسلمان و معتقد به قرآن نمود.»[45]
این آیات نیز نشان میدهد که قرآن کریم نمیتواند الهام گرفته از آگاهیهای اعراب دوره نزول قرآن باشد.
اعجاز ادبی قرآن
از نظر ادبی و بلاغی نیز قرآن کریم متنی را ارائه کرد که تا آن زمان در میان بشر سابقه نداشت.
اعراب جاهلی از جهت ادبی و در زمینه سرودن شعر و ایراد خطابه در حد بسیار پیشرفتهای بودند. آنها هر ساله در بازار عکاظ و سایر مناطق اشعار زیبای خویش را برای یکدیگر میخواندند و از میان همین اشعار زیبا بهترینهای آنها (معلقات سبع) بر دیوارهای کعبه آویزان میشد؛[46] اما با نزول آیات زیبای قرآن شاعران و ادیبان عرب با متنی روبرو شدند که هرگز سخنی همانند آن را نشنیده بودند. "خالد بن عقبه" پس از شنیدن آیاتی از قرآن گفت: «قسم به خدا که این سخن شیرین و زیباست، درختى تنومند است که تنه آن نیرومند و شاخ و برگ آن پر ثمر است. این سخن بشر نیست.»[47].
این معجزه که با تحدی (مبارزه طلبی) همراه بود هنوز هم جن و انس را به مقابله با خویش فرا میخواند.[48]
جالب این که این متن ادبی فصیح و بلیغ توسط شخصی درس ناخوانده آورده شد.[49] عجائب و شگفتیهایی که در این متن ادبی مطرح شده است به گونهای است که اندیشه الهامگیری آن را از زمانه خویش به طور کلی رد میکند. یکی از این شگفتیها، اعجاز عددی قرآن است. در قرآن کریم دو واژه «دنیا» و «آخرت» هر کدام 115 بار، واژه «شهر» به معنای ماه، 12 بار، به تعداد ماههای سال و واژه «یوم» و مشتقاتش 365 بار به تعداد ایام سال آمدهاند.
اخبار غیبی
در برخی از آیات قرآن خبرهایی غیبی بیان شده است. وجود اخبار غیبی در این کتاب چگونه میتواند با الهامگیری از زمانه خویش باشد؟ خبر غیبی که باید بعدها صحت و سقم آن به اثبات برسد نمیتواند ملهم از جامعه و مسائل علمی مطرح در آن جامعه باشد.
«اینها از خبرهاى غیب است که به تو (اى پیامبر) وحى مىکنیم؛ نه تو، و نه قومت، اینها را پیش از این نمىدانستید.»[50]
پس از اینکه در سال 615 میلادی، حکومت ایران، امپراتوری روم را شکست داد[51] و موجب خوشحالی قریش شد،[52] قرآن کریم با قاطعیت کامل بیان کرد که کمتر از ده سال دیگر[53] روم، ایران را شکست خواهد داد.[54]
این خبر غیبی حتی سبب شد که بر روی این قضیه میان بعضی از مسلمین و بعضی از کفار شرطبندی شود.[55] و بعد همان گونه شد که قرآن خبر داده بود.
از دیگر اخبار غیبی میتوان به شکست مشرکان[56] خبر دادن از ابتر شدن "عاص بن وائل" و اعطای «ذریه کثیر» به پیامبر اکرم(ص) و خبر فتح مکه[57] اشاره کرد. مطابقت این اخبار غیبی با واقعیت خارجی نشان از اعجازی دارد که نمیتواند الهام گرفته از علم و فرهنگ زمانه خویش باشد.
نتیجهگیری
قرآن کریم پارهای از مسائل علمی را مطرح کرده که نه تنها در میان اعراب این علوم رواج نداشت، بلکه در میان ملل متمدن آن روز نیز سخنی از این حقایق علمی وجود نداشت و حتی بعضا آگاهیهایی در برخی از زمینهها وجود داشت که قرآن بر ضد آن آگاهیها سخن گفت.
از جمله مسائل علمی که قرآن کریم مطرح کرد و بشر قرنها بعد این حقایق را کشف کرده میتوان به حرکت زمین، حرکت خورشید، جاذبه عمومی، کروی بودن زمین، مراحل خلقت انسان، زوجیت در مخلوقات، تفاوت سر انگشتان انسانها، عامل لقاح (گیاهان و ابرها) بودن بادها و اعجازهای ادبی اشاره کرد. علاوه بر این در این کتاب آسمانی پارهای از اخبار غیبی مطرح شده است که این اخبار را به هیچ وجه نمیتوان الهام گرفته از مردم آن عصر تلقی کرد.
بنابراین باید گفت قرآن کریم نه تنها از علوم و فرهنگ زمانه خویش بهره نگرفته است، بلکه فراتر از زمانه خویش حرکت کرده است و چه بسا حقایقی علمی که در آینده کشف شود و مطابقت این حقایق با قرآن کریم اثبات شود.
مطلب مرتبط :
نقدی بر مقاله «قرآن و علم» (1) (وضعیت زندگی و علوم اعراب مقارن با ظهور اسلام)
کتابنامه
- قرآن کریم
- 1) بلعمی، ابو علی؛ تاریخنامه طبری، تهران، البرز، 1373ش، سوم.
- 2)بیهقی، ابوبکر؛ دلائل النبوه، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1405ق، اول.
- 3) داورپناه، ابوالفضل؛ انوار العرفان فی تفسیر القرآن، تهران، صدر، 1375ش، اول.
- 4) راضی، ابو الفتوح؛ روض الجنان و روح الجنان، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، 1408ق.
- 5) رضائی اصفهانی، محمدعلی؛ اشارات علمی اعجاز آمیز قرآن، قم، دفتر نشر معارف،1383ش.
- 6)سبحانی، جعفر؛ فروغ ابدیت، قم، بوستان کتاب، 1385ش، بیست و یکم.
- 7)شریعتی، محمدتقی؛ تفسیر نوین، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1346ش.
- 8) شیخ مفید؛ الارشاد، ترجمه: سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، اسلامیه، بیتا، دوم.
- 9) طباطبایی، سید محمدحسین؛ تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1374ش، پنجم.
- 10)طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان، ترجمه: رسولی محلاتی، تهران فراهانی،1360ش، اول.
- 11) عسقلانی، ابن حجر؛ الاصابه، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ش، اول.
- 12) قرائتی، محسن؛ تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1383ش، یازدهم.
- 13)قربانی، زین العابدین؛ تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، تهران، سایه، 1385ش، دوم.
- 14)قرشی، سید علیاکبر، احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، 1377ش، سوم.
- 15) مدرسی، محمدتقی؛ تفسیر هدایت، مشهد، بنیاد پژوهشهای آستان قدس، 1377ش، اول.
- 16)مطهری، مرتضی؛ آشنایی با قرآن، تهران، صدرا، 1388ش، دهم.
- 17) مطهری، مرتضی؛ فلسفه تاریخ، تهران، صدرا،1386ش، سوم.
- 18) مطهری، مرتضی؛ وحی و نبوت، تهران، صدرا،1371ش، ششم.
- 19) معرفت، محمدهادی، شبهات و ردود، ترجمه: حسن حکیم باشی و دیگران، قم موسسه فرهنگی تمهید، 1385ش، اول.
- 20)مقدسی، مطهر بن طاهر؛ البدء و التاریخ، ترجمه: محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، آگه، 1374ش، اول.
- 21)مکارم شیرازی، ناصر [و دیگران]؛ تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1374ش، اول.
- 22) نجفی خمینی، محمدجواد؛ تفسیر آسان، تهران، اسلامیه، 1398ق، اول.
- 23) نجمی، محمدصادق [و دیگران]؛ بیان در علوم و مسائل کلی قرآن، قم، 1395ق.
- 24) نصر، سید حسین؛ علم و تمدن در اسلام، ترجمه: احمد آرام، تهران، علمی و فرهنگی، 1386ش، سوم.
- 25)وقرقوز دیاب، عبدالحمید؛ طب در قرآن، ترجمه: چراغی، تهران، حفظی، بیتا.
- 26) یوسفی غروی، محمدهادی؛ تاریخ تحقیقی اسلام، ترجمه: حسینعلی عربی، قم، موسسه امام خمینی، 1383ش، چهارم.
پی نوشت:
-
-
[2] . وحی و نبوت، ص 94- 95.
-
[3] . «خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیم» سوره بقره: آیه7.
-
-
[5]. تفسیر نمونه، ج 15، ص 569
-
[6] . سوره زخرف: آیه 10 و سوره طه: آیه 53.
-
-
[8]. انوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج5، ص 111.
-
-
[10] . تفسیر المیزان، ج19، ص 598 و مجمع البیان، ج7، ص 77.
-
[11] . تفسیر آسان، ج 18، ص 28.
-
[12] . هیئت بطلمیوسی دو هزار سال بر جهان حکومت کرده است. فلسفه تاریخ شهید مطهری، ص356.
-
[13] . علم و تمدن در اسلام، ص 174.
-
[14] . تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی (قربانی)، ص 235.
-
-
-
[17] . اشارات علمی اعجاز آمیز قرآن، ص 84 به نقل از اسلام و هیئت، ص180 ، دانش عصر فضا، ص26 و ... .
-
[18] . تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام (قربانی) ، ص 256 به نقل از جهان اسلام، ص 112.
-
[19]. سوره اعراف: آیه 137.
-
[20]. سوره معارج: آیه 40.
-
[21]. مفسران پیش از آنکه کرویت زمین اثبات شود در تفسیر این آیات با مشکل مواجه بودند. اما پس از اینکه بحث کرویت زمین به صورت علمی اثبات شد، مفسران بدون هثج تکلف و توجیهی به تفسیر این آیات پرداختند.
-
[22] . بیان در مسائل کلی قرآن، ص 117.
-
-
[24]. آشنایی با قرآن ،ج8 ، ص72.
-
-
-
[27]. تفسیر هدایت، ج8، ص 114.
-
[28]. اشارات علمی اعجاز آمیز قرآن،ص 70.
-
-
-
[31] . «کل فی فلک یسبحون»، سوره انبیاء، آیه33.
-
[32] . «لا الشمس ینبغی لها ان تدرک القمر و لا الیل سابق النهار»، سوره انبیاء، آیه33.
-
-
[34]. اشارات علمی اعجاز آمیز قرآن، ص 112.
-
[35]. «وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فیها زَوْجَینِ اثْنَین»، سوره رعد: آیه3.
-
.[36] سوره ذاریات: آیه 42.
-
.[37] تفسیر نمونه، ج18، ص 378 و تفسیر نور، ج9، ص 540.
-
[38] تفسیر احسن الحدیث، ج10، ص 354 و تفسیر نمونه، ج18، ص 378 و شبهات و ردود، ص 386.
-
[39]. «و ارسلنا الریاح لواقح»، سوره حجر: آیه 22.
-
[40]. اشارات علمی اعجاز آمیز قرآن، ص112.
-
[41]. مهندس بازرگان در کتاب «باد و باران در قرآن» به خوبی این مسائل را تشریح کرده است.
-
[42]. سوره قیامت: آیات 3 و 4.
-
[43]. در قرن 19 میلادی بود که بشر به راز اثر انگشت پی برد که سرانگشتان از خطوط بارز و پستی به صورت مارپیچ در بشره پوست تشکیل شده است. نحو امتداد این خطوط در افراد متفاوت است به طوری که شکل این خطوط حتی در دوقلوها هم شباهتی با هم ندارد. ر.ک: طب در قرآن، ص 20-21.
-
-
-
-
[47]. الاصابه،ج2، ص 210 و دلائل النبوه،ج2، ص 199.
-
.[48] سوره إسراء: آیه 88.
-
[49]. در سوره اعراف: آیات 157- 158 و در سوره جمعه: آیه 2 به امی بودن پیامبر اشاره شده است.
-
-
[51] .الارشاد، ج1، ص 313.
-
[52] تاریخنامه طبری، ج2، ص 808 و مجمع البیان، ج 19، ص 197 و تاریخ تحقیقی اسلام، ج2، ص 129
-
[53] . کلمه بضع از سه تا ده سال را شامل می شود. ر.ک: روض الجنان، ج15، ص 237.
-
-
[55] البدء و التاریخ، ج2، ص 660.
-
-