نویسنده: حمید حاجی زاده
درمقاله حاضر نویسنده با بررسی، اهمیت و آثار حسابرسی و خود ارزیابی در عرصه فردی و اجتماعی به برخی از مصادیق و موارد حسابرسی انسان در روز رستاخیز اشاره کرده است که اینک با هم آن را از نظر میگذرانیم.
هر انسان عاقلی برای خود اهداف کوتاه، میانی و بلند مدتی را شناسایی و تعریف میکند و برای رسیدن به آن از ابزارها و سازوکارهای مشخص و معینی بهره میگیرد. آن گاه پس از زمانی به ارزیابی میان هزینهها و نتایج مینشیند و دستاوردها را نسبت به هزینههای مادی و زمانی به فرصتها سبک و سنگین میکند تا در صورت ناکامی و یا نادرستی و نبود هماهنگی میان آن دو به بازسازی اهداف درکوتاهی و بلندی و یا سازو کارها و ابزارها اقدام نماید.
هرچند که حسابرسی و ارزیابی وسنجش به معنای کاربرد عدد و شمردن و شماره است ولی مقصود ما در این جا، حسابرسی و محاسبه درگفتار، رفتار و کردار و حتی در نیات، تصمیمات درونی و دستاوردهای نفسانی و ملکات روحی و روانی است. به این معنا که هر کسی به حکم «حاسبوا قبل آن تحاسبوا» به ارزیابی و حسابرسی خود بپردازد پیش از آن که دیگران از جمله خداوند در دنیا و یا آخرت به حسابرسی و ارزیابی او و اعمالش اقدام کند؛ به ویژه آن که هر کسی نسبت به خود و اعمال خویش آگاه تر و داوری عادل تر است؛ چنان که خداوند در قرآن در اینباره میفرماید:«الانسان علی نفسه بصیره ولو القی معاذیره؛ انسان به خویش آگاهی و شناخت دقیق و کامل دارد، هرچند که درمقام بیان و عذر و توجیه تراشی میپردازد و به دیگران چنین چیزی را القا میکند.
رسیدگی هر کس به اعمال و رفتار و نیات و ملکات خویش به عنوان محاسبه و حسابرسی نفس مطرح میباشد که بخشی از مساله و موضوع حسابرسی در آموزههای قرآن است. در آموزههای قرآنی به دسته دیگر از موضوع اشاره و تاکید میشود که از آن به حسابرسی خداوند نسبت به امور پیش گفته یاد میشود.
برای هر دسته از حسابرسی میتوان آثار و کارکردهای روانی و اجتماعی و نیز دنیوی و آخروی برشمرد که در این جا نخست برای روشن شدن ارزش و جایگاه حسابرسی و محاسبه نفس به این آثار و کارکردها اشاره میشود تا با توجه به اهمیت موضوع و ارزش آن به شناسایی موارد و موازین حسابرسی و محاسبه نفس پرداخته شود.
کارکردها و آثار حسابرسی
برای حسابرسی، کارکردها و آثار روانی و اجتماعی چندی در آموزههای قرآنی بیان شده است این کارکردها بیش تر به مساله بینش و نگرش حسابرسی خداوند در قیامت و آثار آن در زندگی روزانه انسان در دنیا توجه دارد؛ چنان که به کارکردهای بینش معاد و نگرش رستاخیز در این دنیا توجه داده شده و آثار و کار کردهای آن تبیین و تحلیل گردیده است، با این همه میتوان برخی از کار کردهایی را که قرآن برای بینش و نگرش معاد و حسابرسی در قیامت و رستاخیز یاد کرده است به حوزه محاسبه نفس و خود ارزیابی گسترش داد.
از کارکردهای روانی و روحی که قرآن برای ایمان به مساله حسابرسی و ارزیابی در رستاخیز بیان میکند، حالت روانی و خوف بندگان از خداست؛ به این معنا که کسی که به اندیشه ارزیابی اعمال و نیات درآخرت باور داشته باشد و این موضوع به شکل بینش و نگرش وی در آید، میکوشد تا اعمال و رفتار و نیات خویش را تصحیح کند و بر پایه موازین و معیارهای پذیرفته شده الهی و وحیانی تصمیم گرفته و عمل کند. خداوند در آیه 39 سوره احزاب میفرماید:
«الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لایخشون احدا الاالله و کفی بالله حسیبا؛
کسانی که پیام خداوند را به دیگران میرسانند و تنها از او میترسند و نسبت به او خشیت دارند؛ زیرا تنها خدا را حسابرس و ارزیاب نیات و کارهایشان میشمارند و او برای حسابرسی بس است.
اندیشه بینش و نگرش حسابرسی چه از خود و چه از سوی دیگری موجب میشود تا انسان همواره از این که در آینده مورد بازخواست قرار میگیرد، دل نگران باشد و اعمال و تصمیمات خویش را به درستی انجام دهد و بر پایه موازین پذیرفته شده عمل کند. خود ارزیابی که به درستی انجام پذیرد و فرد خود را موظف بداند تا پس از ارزیابی به اندازه کژاندیشی و کژروی، خود را تنبیه کند، موجب میشود تا کم کم به بازسازی تصمیم و اعمال خویش پردازد. این همان چیزی است که خودارزیابی و محاسبه نفس را مفید و سازنده میکند.
از دیگر کارکردهای روحی و روانی ارزیابی و حسابرسی میتوان به موضوع تقوا و ایجاد زمینه مناسب برای رشد آن در انسان اشاره کرد. کسی که باور دارد که خداوند همه تصمیمات و اعمال ظاهری و باطنی آدمی را ارزیابی و داوری میکند و با میزان حق میسنجد، موجب میشود تا او حالتی در خود پدید آورد که از آن به تقوا یاد میکنند. تقوا به معنای باز داشتن خود از هر اندیشه و کردار و منشی که بیرون از چارچوبهای پذیرفته شده الهی است و با ایجاد توانایی و قدرت در خود برای آن که هرعمل و اندیشه را در چارچوب آموزههای وحیانی و عقلانی انجام دهد و قوا و نیروها و ظرفیتهای آشکار و نهان خویش را مهار و تعدیل و در راستای اهداف وحیانی و تکاملی به کار گیرد.
بنابراین میتوان باور حسابرسی در روز رستاخیز بلکه در دنیا را عاملی مهم در ایجاد بستر مناسب برای تقوای الهی برشمرد؛ از این رو خداوند در آیه 4 سوره مائده میفرماید: واتقوا الله ان الله سریع الحساب؛ از خدا تقوا پیشه کنید؛ زیرا به درستی که خداوند حسابرس تندی است و با سرعت هرچیزی را ارزیابی و داوری میکند.
در محاسبه نفس نیز چنین حالت روحی و روانی در انسان پدید میآید؛ کسی که میکوشد تا همواره اندیشه و اعمال و رفتارش را مورد ارزیابی و داوری قرار دهد، به نوعی تقوای درونی دست مییابد و میکوشد تا در راستای اهداف و موازین پذیرفته شده خود، تواناییها و ظرفیتهای خویش را تعدیل و مهار کند و به کار گیرد و از ورود در حوزههایی که به اهداف و یا رسیدن به آن زیان میرساند خودداری ورزد.
در حقیقت ایمان به حسابرسی و باور به آن سبب توجه و مواظبت بیشتر آدمی در اصلاح خود میشود و انسان میکوشد تا همواره خود را کنترل نماید و به اصلاح اموری اقدام کند که در هنگام داوری، نادرستی و فساد آن را فهمیده و درک نموده است. خداوند با توجه به این انگیزه و تاثیر عامل حسابرسی، به آدمی دستور میدهد که خود را کنترل کند و مواظب رفتار و اعمال و تصمیمات خویش باشد:
یا ایهاالذین آمنوا علیکم انفسکم لایضرکم من ضل اذا اهتدیتم الی الله مرجعکم جمیعا فینبئکم بما کنتم تعملون؛
ای کسانی که ایمان آورده اید بر شماست که خود را مراقبت و مواظبت کنید؛ هرگاه هدایت شد کسی که گمراه است به شما آسیب و زیانی نمیرساند؛ همه شما به سوی خداوند باز میگردید و خداوند شما را به آنچه میکردید آگاه میسازد. (مائده آیه 105)
از کارکردهای روانی ایمان به حسابرسی که بازتابهای آن نیز در عمل اجتماعی بروز و ظهور میکند، میتوان به تعهد و مسئولیت پذیری در انسان اشاره کرد. کسی که به حسابرسی معتقد است در اعمال خویش به اصل تعهد، پای بند میشود و با آن که میداند که به ظاهر کسی نیست که از او بازخواست کند با این همه خویش را موظف به انجام آن میداند و بر پایه تعهدات و موازین پذیرفته شده عمل میکند. (لقمان آیه 14 و 15)
در اعمال اجتماعی، انسانهای متعهد و مسئولیتپذیر به قانون بهتر عمل میکنند و پیش از آن که پاسبان ایشان افراد و دوربینها و دستگاههای متنوع و مختلف جاسوسی و قانونی باشد، وجدان بیدار آنان است که به خود ارزیابی اعمال و رفتارشان میپردازد. از این رو انسانهای مومن، به قوانین پذیرفته شده و پای بندی بیشتری نشان میدهند و اعمال و رفتار خویش را با عرف پذیرفته شده عقلایی نیز هماهنگ و سازگار میسازند. از این جاست که محاسبه گران نفس و خود ارزیابان، به تعهدات و مسئولیتهای اجتماعی خویش پای بند هستند و از حقوق مردم حفاظت میکنند و از کتمان حق خودداری میورزند و راضی نمیشوند تا حقی به کتمان ایشان از کسی گرفته شود. (بقره آیه 283و 284)
اطاعت ازخداوند و عمل به آموزههای وحیانی (نساء آیه 85 و 86)، پای بندی به توحید و پیروی از انسانهای خداجو و خداشناس(لقمان آیه 15)، هدایت به سوی راه راست و مستقیم (اسراء آیه 13 و 15) و نیز مراقبت برایمان وپرهیز از گمراهی (مائده آیه 105) از دیگر آثار باور به بینش و نگرش حسابرسی است که قرآن بدان اشاره میکند.
ازکارکردهای اجتماعی حسابرسی و ارزیابی میتوان به انجام اعمال نیکو و کردار و منش نیک اجتماعی و هنجاری اشاره کرد. قرآن در آیه 86 سوره نساء با اشاره به این کارکرد اجتماعی حسابرسی بیان میدارد که چگونه باور به حسابرسی موجب میشود تا شخص در کوچک ترین تا بزرگ ترین رفتار فردی و اجتماعی خویش، تغییر ایجاد کند و رفتارش را با موازین عقلایی و وحیانی هماهنگ سازد.
ایمان و آگاهی به حسابرسی و ارزیابی و داوری اعمال و تصمیمات از سوی خداوند در روز رستاخیز و حتی دنیا موجب میشود تا آدمی از رفتارهای نابهنجار اجتماعی پرهیز کند و به منش و کنش اجتماعی خویش با توجه به معیارهای پذیرفته شده سامان دهد.
خداوند در آیه 11 و 113 سوره شعراء بیان میدارد که ایمان به حسابرسی موجب میشود تا دیگران را تحقیر نکند.
بازدارندگی انسان از فخر فروشی و مباهات به دیگری و دوری از تکاثر و ثروت اندوزی از دیگر کارکردهای هنجاری و اجتماعی است که قرآن برای حسابرسی برمی شمارد. (تکاثر آیه 1تا 8)
از دیگر کارکردهای اجتماعیای که قرآن برای حسابرسی بیان میکند، موضوع اجتناب از اختلافات و دوری از درگیریهای مذهبی است که در بسیاری از جوامع رواج دارد. قرآن بیان میدارد که باور به حسابرسی موجب میشود تا جامعه به این باور برسد که درمسائل مذهبی به درگیری اقدام کند و اختلافات را دامن زند. (مائده آیه 48)
موارد حسابرسی
در آموزههای قرآنی موارد مشخصی بیان شده که درباره آنها حسابرسی انجام میشود. البته حسابرسی نسبت به مواردی که قرآن بیان میکند از نظر سطح و درجات از شدت و ضعف برخوردار است. در برخی از موارد حسابرسی سخت و شدید خواهد بود و در برخی دیگر از شدت کم تری برخوردار است.
از جمله این موارد میتوان به حسابرسی نسبت به طغیانگری و سرکشی (طلاق آیه 8)، بیدادگری و ظلم و ستم (یونس آیه 23)، کافران (لقمان آیه 23)، گمراهی (انعام آیه 128) کم فروشی در معاملات (مطففین آیه 1 تا 6)، جرم و جریمه (الرحمن آیه 39 تا 41)، استکبارورزی (نساء آیه 172)، شرک (نحل آیه 27 و انبیاء آیه 22 و 23) کتمان حقیقت (بقره آیه 283 و 284)، تکذیب اهل حق و پیامبران (نمل آیه 84)، نفاق (احزاب آیه 13 و 14)، عدم اجابت دعوت حق (رعد آیه 18)، قطع رابطه با خویشان (رعد آیه 21) و عدم پای بندی به پیمانها (همان) اشاره کرد.
اگر به این موارد به خوبی توجه شود، این نظریه را میتوان اثبات کرد که مسایل عمومی و اجتماعی، بیشترین مسایلی است که در قیامت، انسان از آنها بازخواست میشود و میبایست نسبت به آنها پاسخ گو باشد. انسانی که باورهای نادرست و شرک آلود داشته باشد و توحید را نپذیرد، در نگرش و کنش و منش خویش به درستی عمل نمیکند، از این رو میتوان میان امور اعتقادی با امور اجتماعی نیز پیوند ناگسستنی برقرار کرد.
به هر حال بازخواست از نیات و ملکات نفسانی انسان (بقره آیه 284) و نیز فراگیری بازخواست و محاسبه (انعام آیه 52) از اموری است که نمیتوان بدان بی توجه بود. همه میبایست در اعمال و نیات خویش به مسئله حسابرسی توجه داشته باشند و تصمیمات و نیات خود را براساس آن سامان دهی کنند.
از دیگر مواردی که از آن بازخواست میشود، زنده به گور کردن دختران است که امروزه به شکل سقط جنین ظاهر شده است. در آمارهای رسمی به ویژه در چین آمده که سالیانه میلیونها دختر به هنگام شناسایی در زهدان و رحم سقط میشوند و زنده زنده در گور دستگاههای مدرن ریخته شده و به صورتهای مختلف مورد بهره برداری انسانهای به ظاهر متمدن قرار میگیرند. ساختن انواع و اقسام کرمهای نرم کننده از جنین انسان در مهد به ظاهر تمدن و حقوق بشر یعنی فرانسه به گونه ای است که در چند سال اخیر محمولههای جنین کودکانی که به این کشور از همه نقاط اروپا ارسال میشد، فریاد برخی را بلند کرد. به هر حال سقط کودکان و به ویژه دختران از اموری است که از آن بازخواست شده و مورد حسابرسی سخت و شدید قرار خواهد گرفت. (تکویر آیه 7 و 8)
از دیگر مسایلی که از آن بازخواست میشود میتوان به ولایت اهل بیت (تکاثر آیه 8)، ولایت علی(ع) (صافات آیه 24) و نعمتهای خداوند (تکاثر آیه 8) اشاره کرد.
ضرورت خود ارزیابی یا محاسبه نفس
آموزههای قرآنی بیان میکند که شخص مومن میبایست به محاسبه نفس و خود ارزیابی اقدام کند. در آیه 18 سوره حشر درباره لزوم حسابرسی به اعمال خویش میفرماید:
یا ایهاالذین آمنوا اتقوالله و لتنظر نفس ما قدمت لغد و اتقوالله ان الله خبیر بما تعلمون؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوای خدا پیشه کنید؛ هر کسی باید بنگرد که چه چیزی را برای فردای خویش پیش میفرستد و از خدا بپرهیزید و تقوای خود پیشه کنید؛ زیرا خداوند به آن چه میکنید آگاه است.
در این آیه دو بار بر تقوای الهی تاکید شده تا انسان را بیدار و هشیار گرداند. شگفت این که این مسئله را به محاسبه نفس و خودارزیابی ارتباط میدهد تا آدمی هوشیار گردد و خود به ارزیابی اعمال خویش برای فردای قیامت اقدام کند.در همین آیه این مطلب بیان میشود که تقوا میتواند زمینه ساز مراقبت فرد شود و میان تقوا و علم به حسابرسی و مراقبت، ارتباط محکم و استواری ایجاد میشود.
محاسبه نفس امری است که در قیامت نیز ادامه خواهد یافت و خداوند خود انسان را به محاسبه خویش مامور میسازد تا به حکم الانسان علی نفسه بصیره ولو القی معاذیره؛ خود به محاسبه آگاهانه از خویش بپردازد. آن گاه که نامه اعمال هر کسی را به دست وی میسپارند از او میخواهند که خود به ارزیابی و محاسبه اعمال خویش بپردازد و داوری کند؛ زیرا هر کسی به اعمال خویش آگاه تر است: اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا (اسراء/ 14)
حسابرسی انسان از خود در قیامت به گونهای است که کفایت از هرگونه حسابرسی دیگری میکند و نیازی نیست تا کسی از بیرون به حسابرسی او بپردازد
به هر حال انسان باید هم در اندیشه حسابرسی روز قیامت خداوند باشد و هم خود به ارزیابی و حسابرسی اعمال خویش بپردازد که خود بهترین داور و حاکم است.
روزنامه کیهان، شماره 19765، 22/7/89، صفحه 6