20 تیر 1397, 0:0
در راستای دلیل ضرورت آموختن فلسفه باید گفت «فلسفه» نوعی فرایند خردورزی آزادانه با اصول و ضوابط عقلی است که بدون هیچ گونه پیشداوری و جانبداری در مورد حقایق و موجودات و مسائلی که پرسشهای پیرامون آنها خاستگاه عقلی دارد، بحث میکند.
با خردورزی میتوان به یک معرفت فراگیر و بنیادی، به حقایق و مسائل جهان هستی نائل آمد و گزارههای حاصل از این حقایق، به وسیله تجربه و حس و استقراء قابل نفی و اثبات نیست و فقط برهان عقلی میتواند آنها را نفی و اثبات کند و بنابراین قواعدی که بر یک فیلسوف تحمیل میشود، خارج از عقل نیستند و قطعاً به کمک مباحث فلسفی میتوان به یک تفسیر درست و صحیحی از قرآن رسید.
در علم کلام میتوان جانبدارانه وارد فضای خداشناسی و توحید شد و از همان ابتدا در صدد اقناع مخاطب بود. در حقیقت رسالت علم کلام دفاع از دژ محکم دین است، اما علم فلسفه این گونه نیست.
زمانی که فلسفه رنگ و بوی اسلامی به خود گرفت، در حدود پانصد قاعده به آن اضافه شد، در حالی که فلسفه یونانی، دویست قاعده بیش نداشت.
اگر فردی فلسفه را خوب نداند و با فضای فلسفه آشنا نباشد، علم کلام را نیز خوب نمیفهمد و نمیتواند آن علم را به دیگران انتقال دهد، بنابراین فلسفه ارتباط مستقیمی با علم کلام دارد و یک متکلم بدون علم فلسفه نمیتواند از عهده دفاع از دین بر آید.
به کمک مباحث فلسفی میتوان به یک تفسیر درست و صحیح از قرآن رسید و از طرفی نیز علم فلسفه در مقدمات علم اصول که یک علم عقلی است کارآیی و کاربرد بسیاری دارد. یکی از عوامل مهم که ضرورت خواندن فلسفه را در دوران معاصر ایجاب میکند، شناخت خویشتن است و حتی بعضی از علما و بزرگان، فلسفه را استکمال نفس پنداشتهاند و در نتیجه، هیچ امری را بهتر از شناخت خویشتن نمیدانند. فلسفههای مشاء و اشراق، امروزه تقریباً در جامعه از آنها به طور کاربردی استفاده نمی شود و در حقیقت حالتی انتزاعی دارند، بنابراین باید در جامعه به شکلی نوین از آنها استفاده شود و همان گونه که مثلاً فلسفه اگزیستانس در جوامع غربی به صورت کاربردی درآمد و تاثیرگذار واقع شد و باعث تحول جوامع غربی شد، باید ما نیز فلسفه را کاربردی کنیم.
فلاسفه، علم فلسفه را مادر علوم میدانند اما متاسفانه فلسفه هنوز در عالم انتزاعات ذهنی است که باید آن را به شکل کاربردی درآورد تا به استفاده عموم جامعه برسد.
مخالفت کردن بعضی از فقهای عظام با فراگرفتن فلسفه، صرفاً یک نهی ارشادی است و به این خاطر که از فلسفه یونان ماخوذ و گرفته شده است، به همین دلیل آن را نهی کردند، زیرا به غیر از ضلالت چیز دیگری را در پی نداشت. اما فلسفه اسلامی میتواند فرد را متحول کند و در نتیجه به متحول شدن جامعه بینجامد. به همین دلیل، مقام معظم رهبری بر ضرورت آموزش فلسفه تاکید داشتند.
خواجه نصیر از افرادی بود که علم کلام و فلسفه را با یکدیگر تلفیق کرد و به این نیت فلسفه را تالیف کرد تا از آموزههای دینی بتواند جانبداری کند.
در حال حاضر ما نتوانستهایم فلسفههای حکمت متعالیه، اشراق، مشاء و فوق متعالیه را از عالم انتزاعات ذهنی خارج کنیم و آنها را برای جامعه کاربردی سازیم.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان