كلمات كليدي : برون تنبيهي، درون تنبيهي، دفاع از من، پايداري احتياج، من برتر، روان سنجي
نویسنده : منيره دانايي
آزمون ناکامی(P.F.T)، سعی میکند تا واکنشهای آزمودنی را با استفاده از اصول کلی نظریه بسیار عمیق ناکامی روشن سازد. مطابق این نظریه، رفتار ارگانیسم به هنگام برخورد با مانعی که عدم ارضای یک احتیاج حیاتی را موجب گردیده و در او ایجاد محرومیت میکند، مورد بررسی قرار میگیرد. بنا به ادعای روزنزویگ، این آزمون در حد وسط آزمونهای تداعی کلمات یونگ[1] و آزمون اندریافت موضوع(T.A.T)[2] قرار دارد.
این آزمون، از این نظر به آزمون اندریافت موضوع شباهت دارد که از نقاشی به عنوان محرک استفاده میکند تا همانندسازی آزمودنی مساعد شود. از چند لحاظ نیز با آن متفاوت است. از یک طرف، تصاویر خیلی به هم شبیهاند. از طرف دیگر، این تصاویر پاسخهای کلامی تقریبا ساده و کوتاهتری(در حد یک یا دو جمله) را ایجاد میکنند. موقعیتی که در این آزمون عرضه میشود، اختصاصیتر است.
همچنین، این آزمون به علت محدودیتی که در محرکها قایل شده، به آزمون تداعی کلمات شباهت دارد. این محدودیت اجازه میدهد تا ارزشیابی پاسخها عینیتر شود. در هر تصویر، فرد سمت چپ در حال گفتن کلماتی است. این کلمات میتوانند ناکامی خود فرد یا ناکامی فرد سمت راست را نشان دهند. در بالای سر فرد سمت راست، همیشه یک خانهی خالی برای نوشتن پاسخها وجود دارد. خطوط و حرکات چهره افراد در این آزمون کاملا حذف شده است تا از القای اعمال و گفتار اجتناب شود و در نتیجه همانندسازی بهتر انجام گیرد.[3]
پاسخها معمولا از دو نظر یا دو بعد ارزشیابی میگردند. یکی جهت و سوی تهاجم و دیگری نحوهی عکسالعمل. از جهت تهاجم، پاسخ آزمودنی ممکن است "برونتنبیهی"[4] باشد که در این صورت، آزمودنی نسبت به ناکامی موجود به صورت تهاجم به دنیای خارج پاسخ میگوید. در برخی موارد ممکن است پاسخ "درونتنبیهی"[5] باشد که در این صورت، آزمودنی با متهم ساختن خود جوابی میدهد. در برخی موارد هم پاسخ آزمودنی جنبه تهاجمی ندارد و فرد به توضیح موقعیت پرداخته و آن را ساده و غیرمهم تلقی مینماید. از لحاظ نحوهی عکسالعمل، پاسخها به چند دسته تقسیم میشوند:
١. پاسخهای نوع "مهم ساختن": در این نوع پاسخها، آزمودنی موقعیت موجود را مهمتر از آنچه هست جلوه میدهد. بهطور مثال ممکن است در پاسخ، کلماتی چون "وحشتناک است" را بیان کند.
٢. پاسخهای نوع "دفاع از من"[6]: در این نوع پاسخها، من آزمودنی در پاسخ شخص بهترین نقش را به عهده دارد. بهطور مثال، در مورد شکستن گلدان ممکن است بیان کند: من متاسفم.
٣. پاسخهای نوع "پایداری احتیاج"[7]: در اینگونه پاسخها تاکید بیشتر روی حل مشکل میباشد و با بیان خود تلاش میکند به جبران عمل ناکامکننده خویش بپردازد. مثلا در مورد بالا ممکن است بگوید: یکی مشابه آن را خواهم خرید.
این دو بعد با یکدیگر ترکیب شده، ٩ دسته پاسخ به وجود میآورند که هر گروه با علایم خاصی نشان داده میشود. مثلا پاسخ "من متاسفم" پاسخی است که از نوع درونتنبیهی و دفاع از من میباشد و یا پاسخ "یکی مشابه آن را خواهم خرید" پاسخی از نوع درونتنبیهی و پایداری احتیاج است. جدولبندی نشانهها و علایمی که از تصاویر مختلف به دست میآید، به ما فرصت میدهد که این نتایج را با نتایج حاصله از جمعیت عمومی مقایسه نموده، انحرافات را براساس نظریه مربوط به ناکامی مورد تعبیر قرار دهیم. برتری این آزمون در عینی بودن آن و در امکان ارزشیابی کمی آن است. نقص آن هم این است که فقط شامل قسمت محدودی از شخصیت میگردد. این آزمون "روش فرافکنی" خاصی است که میدان عمل محدودی دارد.[8]
آزمون ناکامی روزنزویگ برای بزرگسالان
این آزمون که به بزرگسالان و جوانان اختصاص دارد، میتواند هم به صورت فردی و هم به صورت گروهی اجرا شود، اما در صورت امکان اجرای آزمون به صورت انفرادی برتری خواهد داشت. هدف از اجرای این آزمون، اخذ اولین تداعی آزمودنی و تسهیل یک موقعیت فرافکن است که در آن آزمودنی خود را با فرد تصویر همانند میکند. در واقع تکیه به فرضیه همانندسازی است که ارزشیابی پاسخها به عنوان بیان شخصیت آزمودنی به حساب میآید.
برای اجرای این آزمون، دفترچه تصاویر را که در مجموع 24 تصویر دارد، به آزمونشونده نشان میدهند و دستورالعمل آن را به همراه خود او میخوانند. آنگاه از آزمونشونده میخواهند تا صفحه را باز کرده، اولین تصویر را نگاه کند. آزمایشگر کلمات سمت چپ را میخواند، بعد از آزمودنی میخواهد تا در ذهن خود اولویت پاسخی را که باید نفر سمت راست بدهد تهیه کند. به محض اینکه آزمودنی اظهار کرد پاسخ را پیدا کرده است، از او میخواهند تا آن را در خانهی خالی بنویسد. پس از آن که پاسخ اولین سوال نوشته شد، از آزمودنی میخواهند که درباره سایر تصاویر یکی بعد از دیگری و با همان روش کار خود را ادامه دهد. مدت زمان صرفشده برای پاسخگویی به 24 تصویر یادداشت میشود. تا اینجا روش اجرای آزمون به صورت گروهی و انفرادی یکسان است. در اجرای انفرادی، یک زمان اضافه نیز به آزمودنی میدهند. بدین ترتیب که از او میخواهند تا پاسخهایی را که نوشته است با صدای بلند بخواند. آزماینده همه تغییرات و انحرافات محسوسی را که در صدا و لحن گفتار آزمودنی احساس میکند، روی برگه استخراج نتایج یادداشت مینماید. این یادداشتها به او اجازه میدهند تا بتواند پاسخها را بهتر تفسیر کند. همچنین آزماینده میتواند سوالاتی در مورد پاسخهای کوتاه و مبهم بپرسد. این سوالات مسلما نباید چیزی را القا کنند. گاهی اتفاق میافتد که آزمودنی بعضی از موقعیتها را خوب درک نمیکند، لذا در مرحلهی بعدی با تشریح موقعیت، پاسخ تازهای دریافت میشود. اگر آزمودنی نتواند بخواند یا قادر نباشد حواس خود را برای نوشتن پاسخها متمرکز کند، آزماینده میتواند موقعیتها را خود به تنهایی یا به همراه آزمودنی بخواند. در این حالت بهتر است که آزماینده و آزمایششونده هر کدام جداگانه یک دفترچهی تصاویر در اختیار داشته باشند. همچنین در این حالت میتوان مراحل دوگانهی اجرای تست را یکی کرد، چون آزماینده میتواند تغییر صدا و هر عامل دیگری را که ممکن است در تغییر نتایج به او کمک کنند، یادداشت کند.[9]
آزمون ناکامی روزنزویگ برای کودکان
این آزمون که برای مطالعهی موقعیتهای ناکامکننده اختصاص دارد، بر روی کودکان ٤ تا ١٣ ساله قابل اجرا است. مدت اجرای آن تقریبا ٢٠ دقیقه طول میکشد. این آزمون را میتوان هم به صورت گروهی و هم به صورت فردی اجرا کرد. اجرای فردی آن هر وقت امکانپذیر باشد، از برتری قابلتوجهی برخوردار خواهد بود. زیرا امکان یک بررسی اضافی را فراهم خواهد آورد و ارزش یادداشتهای آزماینده و پاسخهای آزمودنی را بهتر خواهد کرد. توصیه میشود که آزمودنی را وادار کنند تا خود پاسخها را بنویسد، مگر این که کمتر از ٨ سال داشته باشد یا قادر به نوشتن نباشد. در اینگونه موارد خود آزماینده باید پاسخها را روی دفترچهی آزمودنی بنویسد و باز توصیه میشود که آزماینده و آزمودنی هر کدام جداگانه یک دفترچهی تصاویر داشته باشند. آزمون ناکامی روزنزویگ برای کودکان، دارای ٢٤ موقعیت است. این موقعیتها در واقع نمونههایی از موقعیتهای ناکامکنندهی زندگی کودک را نشان میدهند. ناکامکننده تقریبا در نصف موارد بزرگسال و در نصف دیگر موارد کودک است، در حالی که ناکامشونده همیشه کودک است. ناکامکننده گاهی به صورت پدر و گاهی به صورت مادر ظاهر میشود. ناکامشونده گاهی یک پسر بچه و گاهی یک دختر بچه است.[10]
در این آزمون نیز مثل آزمون بزرگسالان، موقعیتها میتوانند برای "من" یا برای "من برتر" به صورت مانع دربیایند. موقعیتهایی که برای "من" به صورت مانع درمیآیند، موقعیتهایی هستند که در آنها یک مانع(یک شخص و یا یک شی) آزمودنی را مایوس، بیبهره و ناامید میکند و به نحوی موجب ناکامی او میشود. این حالت در چهارده تصویر ١،٢،٣،٤،٥،٩،١٠،١٦، ١٧،١٨،٢٠،٢١،٢٣،٢٤ وجود دارد. موقعیتهایی که برای "من برتر" به صورت مانع درمیآیند، موقعیتهایی هستند که در آنها خود آزمودنی موضوع اتهام قرار میگیرد و مسئول ناکامی فرد دیگری میشود. این موقعیت در هشت تصویر ٦،٧،٨،١٢،١٣،١٤،١٩،٢٢ دیده میشود، بالاخره دو تصویر باقیمانده(١١ و ١٥) نیز آشکارا در هیچ یک از گروههای فوق جای نمیگیرند. تمییز تصاویر از یکدیگر قطعی نیست، زیرا یک آزمودنی در بعضی موارد موقعیتی را به عنوان مانع برای "من" و موقعیت دیگری را به عنوان مانع برای "من برتر" تفسیر میکند و برعکس در اینگونه موارد که در واقع استثنایی خواهد بود، نمرهگذاری نتایج باید براساس هدفهای آزمودنی صورت بگیرد. روزنزویگ فرم کودکان را طوری تهیه کرده که موازی فرم بزرگسالان باشد. در ١٦ موقعیت، انواع ناکامیها در فرمهای کودکان و بزرگسالان تقریبا موازی یکدیگرند. موازی بودن در آزمون با یکدیگر، روزنزویگ را وادار کرده تا موارد زیر را توجیه کند:
1. در روانشناسی کودک، بهتر است فرم کودکان برای کودکان آزمایششونده و فرم بزرگسالان برای والدین بهکار میرود.
2. در مورد افراد ١٢ الی ١٥ ساله، بهتر است هر دو فرم بهطور متوالی اجرا شود تا رفتار آزمودنی در مقابل موقعیتهایی که ناکامی کودک را ایجاب میکند و موقعیتهایی که ناکامی بزرگسالان را به وجود میآورند، مشخص شود. اما اگر بخواهند فقط یکی از دو فرم را روی گروههای سنی ١٢ الی ١٥ ساله اجرا کند، ترجیح یکی بر دیگری بسیار دشوار خواهد بود. روزنزویگ، توصیه میکند که در اینطور موارد بر پختگی روانی و هیجانی آزمودنی تکیه شود. دستورالعمل آزمون برای کودکان به شرح زیر است:
"بچهها میخواهیم با هم یک بازی انجام دهیم. در این دفترچه شما تصاویر افرادی را میبینید که در حال انجام دادن یا گفتن چیزی هستند. هر یک از این تصاویر را به دقت نگاه کنید. در هر تصویر یکی از اشخاص در حال حرف زدن است. آنچه را که میگوید، بخوانید. در خانهی خالی پاسخی را که فکر میکنید دختر بچه یا پسر بچه باید بدهد، بنویسید. پاسخی را که شما خواهید داد، باید اولین پاسخی باشد که از ذهنتان میگذرد. تا میتوانید تند و سریع کار کنید."
بعد از آن که دستورالعمل تمام شد، آزماینده از آزمودنی میخواهد که دفترچه تصاویر را باز کند، موقعیت اول(تصویر ١) را به دقت بررسی نماید، به اولین پاسخی که فرد سمت راست میتواند بدهد، فکر کند و آنگاه پاسخ را در خانهی خالی بنویسد. لازم است که آزمودنی پاسخهای تصاویر را به ترتیب شمارهی آنها تهیه کند، زیرا تحلیل تمایلات دقیقا به این نظم بستگی دارد. زمان صرفشده برای پاسخگویی به تمام تست اندازهگیری شود.[11]