بوی بد گناه و راه درمان آن
روزنامه کیهان
تاریخ انتشار: یکشنبه 30 اردیبهشت ماه 1397
طبق کلام معصومین گناه حقیقتاً بد بوست و بوی بد گناه آبروی انسان را میبرد، ما با آبرو زندهایم، اگر ـ خدای ناکرده ـ آبروی ما برود، ما نمیتوانیم زندگی کنیم.
بوی متعفن و بد گناهان، مؤمنانی را فراری میدهد که دارای حس بویایی قوی شهودی هستند.
البته حتی مؤمنان عادی یک نوع اشمئزاز و بیزاری را در خود نسبت به گناهکار مییابند. هر چند که علت آن را نمیفهمند.
کسی که زیاد استغفار کند خداوند از هر اندوهی برایش گشایشی فراهم کند و از هر تنگنایی راه خروجی و از جایی که گمان ندارد روزیاش دهد.
امیرمؤمنان علی(ع) از پیامبر گرامی (صلیالله علیه و آله و سلم) نقل می فرماید که آن حضرت فرمود: «تعطروا بالاستغفار لا تفضحنکم روائح الذنوب»؛(1) با استغفار، خود را معطر و خوشبو کنید تا بوی متعفن گناهان شما را رسوا نسازد.
اگر بخواهیم خودمان را از بوی گناه در امان نگه داریم، باید پس از هر کاری که گمان میکنیم در آن خطا و گناهی مرتکب شدهایم، استغفار کنیم؛ زیرا استغفار موجب میشود که انسان در دنیا گرفتار عذاب الهی نشود.
خداوند به صراحت در قرآن کریم میفرماید: دو عامل بازدارنده استغفار و وجود پیامبر(ص)، در اختیار امت است که بدان میتوانند از عذاب الهی در امان بمانند.(2)
امام صادق(ع) میفرماید: پیامبر اکرم(ص) از مجلسی برنمیخاست مگر اینکه بیست و پنج بار استغفار میکرد.(3) این استغفار برای آن است که آثار سوء سخنان و رفتارهای دیگران در شخص باقی نماند و یا اگر کاری بیهوده و لغو باشد تأثیری نداشته باشد.
راه درمان
استغفار موجب میشود تا وضعیت انسان بهبود یابد و آثار وضعی گناه و خطا به شکل عذاب دنیوی و بوی ناخوش جلوهگر نشود.
بر اساس آیات و روایات استغفار کارکردهای سهگانهای چون دفع عذاب، رفع عذاب و جلب منفعت دارد.
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: کسی که گرفتار سختی، بیچارگی و فشار در زندگی می باشد، سی هزار مرتبه بگوید: استغفرالله ربی و اتوب الیه، پس قبل از اینکه از جایش حرکت کند، گشایش و رحمت خداوند شامل حالش میشود.(4)
امام علی(ع) نیز فرمودند: استغفار، روزی را زیاد میکند.(5)
پیامبر اکرم (ص) نیز می فرماید: کسی که زیاد استغفار کند خداوند از هر اندوهی برایش گشایشی فراهم کند و از هر تنگنایی راه خروجی و از جایی که گمان ندارد روزیاش دهد.(6)
از مشرق
پینوشتها:
1- وسائل الشیعه، ج 16، ص 70؛ نیز بحارالانوار، ج 6، ص 22؛ أمالی، شیخ طوسی، ج 1، ص 382.
2- انفال، آیه 33.
3- کافی، کلینی، ج 2، ص 504؛ و نیز عده الداعی، 250.
4- مستدرکالوسائل، نوری، ج 12، ص 143.
5- غررالحکم، ج 2، ص 252.
6- تحفالعقول، ص 250.