پرسش:
منظور از مشورت چيست و چه تأثيراتي در حيات فردي و اجتماعي انسان دارد؟
پاسخ:
بحث مشورت و نظرخواهي از ديگران يکي از عوامل بسيار مهم و کليدي در تصميم گيري و فرايند حيات فردي و اجتماعي است و يکي از ارزنده ترين دستورهاي شريعت اسلام جهت سلامت جامعه و نيل به اهداف والاي انساني و الهي است.
تعريف لغوي و اصطلاحي مشورت
مشورت از ماده «شور» است که در لغت به معناي برداشتن و استخراج عسل از کندوي زنبور عسل است (قاموس قرآن، سيد علي اکبر قرشي، ج 4، ص 88)
واژه هاي «مشاوره» و «مشورت» از ماده «شور» به معناي استخراج رأي و نظر صحيح است. (مفردات راغب، ص 469) و در تعريف اصطلاحي کلمه «تشاور»، «مشاورت» و «مشورت» به معناي استخراج رأي صحيح است؛ اينکه آدمي در مواقعي که خودش درباره کاري رأي صحيح ندارد، به ديگران مراجعه و از عقل و تجارب آنان استفاده نمايد. (همان، ص 470)
جايگاه و اهميت مشورت
در متون اسلامي، مشورت از اهميت بالا و جايگاه ويژه اي برخوردار است تا آنجا که در قرآن کريم يک سوره تحت عنوان «شوري» وجود دارد و در آياتي نيز مسئله مشاوره مطرح و به انجام آن دستور داده شده است. (مؤمنان کساني هستند که دعوت پروردگارشان را اجابت کردند و نماز را بپا داشتند و امورشان را به مشورت گذاشتند و از آنچه که روزيشان کرديم انفاق ميکنند.»)(شوري- 38 و 42)
نگرش مکتبي اسلام بر مسئله شورا از چنان ظرافت و عمقي برخوردار است که حتي مسائل بسيار کوچکي همانند «از شير گرفتن کودک» را امري مشورتي بين پدر و مادر تلقي مي کند (بقره- 233) («هر آنگاه که پدر و مادر با رضايت و مشورت بخواهند کودک را زودتر از شير بازگيرند گناهي بر آنها نيست.») و توصيه مي شود که اگر خواستيد فرزند خود را از شير بگيريد، با يکديگر مشورت کنيد. (بديهي است توصيه اسلام به مشاوره در مسئله جزئي فوق، اهميت و ضرورت آن را در مسائل مهم تر و امور عمومي جامعه اسلامي روشن مي سازد.)
اهميت مشاوره در اسلام به اندازه اي است که خداوند به پيامبرش امر مي کند که مشورت کند: «و شاورهم في الامر؛ با مردم خود مشورت کن و از آنان نظر بخواه» (ال عمران- 159)
علي رغم اينکه پيامبر(ص) و ديگر معصومين (عليه السلام) عقل کل و معصوم بودند و از طريق وحي به منبع لايزال علم و قدرت خداوند ارتباط داشتند و از نظر علم و عقل هرگز نيازي به راهنمايي ها و ارشاد ديگران نداشتند، اما مأمور شدند تا مشورت کنند؛ همان طور که مورخين و مفسرين اسلامي يکي از صفات آنان را کثرت مشاوره دانسته اند. از جمله در مورد پيامبر عالي قدر اسلام(ص) آورده اند که:
«سيره پيامبر چنين بود که با اصحاب خود زياد مشورت مي کرد.» (تفسير جلالين، سيوطي، ص 94)
شکي نيست که مشورت ائمه معصومين(ع) به خاطر رفع جهل نبوده است، بلکه به اين جهت بوده که اولاً؛ اين اصل را پايه گذاري کنند (جنبه آموزشي) و مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازند تا آنان شور و مشاوره را جزو برنامه هاي زندگي خود قرار دهند و ثانياً؛ به همراهان و پيروان خود شخصيت داده تا نيروي فکر و انديشه آنان پرورش يابد.
فلسفه مشورت
مشورت، به لحاظ فوائد متنوعي که دارد نمي تواند داراي يک فلسفه و حکمت باشد. در اينجا، به پاره اي از آنها اشاره مي کنيم:
1- بهره مندي از انديشه ديگران؛ بدون شک مهم ترين فلسفه مشورت در اسلام استفاده از نظر ديگران و يافتن راه اصلح است که نسبت به ساير راه ها کمترين نقص را داشته باشد، چنان که امام علي(ع) مي فرمايد: «راه درست و صواب به دست نيايد مگر با مشورت کردن.» (غرر الحکم و درر الکلم، ج 1، ص 590)
2- استفاده از تأييد و حمايت ديگران.
3- جلوگيري از سرزنش ديگران.
4- شناسايي افراد صاحب نظر و مؤمن.
5- رشد فکري مردم.
6- احتراز از استبداد رأي.
7- ايجاد تفاهم و همدلي در پرتو گسترش فرهنگ مشاوره.
بنابراين مشاوره هميشه دليل بر عدم آگاهي شخصي نيست بلکه اين موارد مذکور نيز از هدف هاي مورد نظر در مشاوره بوده و غالباً حصول به همه يا تعدادي از آنها مورد نظر ميباشد.
روزنامه كيهان، شماره 21593 به تاريخ 19/1/96، صفحه 8 (معارف)