دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

غالیان (غُلاة) به چه کسانی گفته می شود و آیا آنها نیز مسلمان محسوب می شوند؟

«اى اهل کتاب (مقصود مسیحیان است) در دین خود از حد تجاوز نکنید و درباره خدا جز سخن حق نگویید».
غالیان (غُلاة) به چه کسانی گفته می شود و آیا آنها نیز مسلمان محسوب می شوند؟
غالیان (غُلاة) به چه کسانی گفته می شود و آیا آنها نیز مسلمان محسوب می شوند؟

«غلو» در لغت به معنى تجاوز از حد است، قرآن در خطاب به اهل کتاب می‌فرماید: «یا اَهْلَ الکِتابِ لا تَغْلُوا فِى دِینِکُمْ وَ لا تَقُولُوا عَلَى اللهِ إلاّ الحَقّ»[1]

«اى اهل کتاب (مقصود مسیحیان است) در دین خود از حد تجاوز نکنید و درباره خدا جز سخن حق نگویید».

آنان را از این جهت از غلو نهى می‌کند که در حق حضرت مسیح از مرز حق تجاوز کرده و او را خدا یا فرزند خدا دانسته اند.

پس از درگذشت پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله) گروههایى درباره آن حضرت و پیشوایان معصوم، از مرز حق تجاوز کرده و مقاماتى را براى آنان قائل شدند که از آن خداست، از این جهت آنان «غالى» یا «غالیان» نامیده شدند که از مرز حق تجاوز کردند.

شیخ مفید می‌گوید: غالیان گروههایى هستند که به اسلام تظاهر نموده ولى براى امیر مؤمنان و پیشوایان از فرزندان او، الوهیت و نبوت ثابت نموده اند، و آنان را با صفاتى معرفى کرده اند که مرز حقیقت فراتر است[2].

علامه مجلسى می‌گوید: «غلو» درباره پیامبر و پیشوایان این است که آنها را خدا بنامیم یا در عبادت و پرستش شریک خدا بینگاریم، و یا آفرینش و روزى را از آن آنها بدانیم، و یا معتقد شویم خدا در آنها حلول کرده است و یا بگوییم آنان بدون الهام از جانب خدا از غیب آگاهند و یا امامان را پیامبر بیندیشیم یا تصور کنیم که شناخت و معرفت آنان، ما را از هر نوع عبادت خدا بى نیاز می‌سازد و تکالیف را از ما برمی‌دارد[3].

امیر مؤمنان و فرزندان پاک او (علیه السلام) پیوسته از غالیان دورى جسته و بر آنها لعنت فرستاده اند ما در اینجا به نقل یک حدیث بسنده می‌کنیم امام صادق(علیه السلام) به پیروانش چنین دستور می‌دهد: «اِحذَروا عَلى شبابِکُمُ الغلاةَ لا یُفْسِدُوهُمْ فإنّ الغُلاة شَرُّ خَلْقِ الله یُصَغَّرون عظمةَ الله وَ یدّعونَ الربوبیّة لعباد الله[4]»، بر جوانان خود از غالیان بترسید مبادا باورهاى دینى آنها را فاسد سازند حقا که غالیان بدترین مردمند، کوشش می‌کنند از عظمت خدا بکاهند و براى بندگان خدا ربوبیت ثابت کنند.

از این جهت تظاهر آنها به اسلام بى ارزش می‌باشد و بزرگان اسلام آنها را کافر می‌دانند و یادآور می‌شویم که در عین این که باید از غلو پرهیز نمود ولى نباید هر نوع عقیده و اندیشه درباره پیامبران و اولیاء الهى را غلو اندیشید و همچنین شیخ صدوق در «اعتقادات» خود می‌نویسد: اعتقاد ما درباره غالیان این است که آنان کافر به خدایند و بدتر از یهود و نصارى و مجوس و قدریه و حروریه اند و بدتر از کل اهل بدعتها هستند.

    پی نوشت:
  • [1] . نساء، 171.
  • [2] . تصحیح الاعتقاد، ص 109.
  • [3] . بحار الانوار، ج 25، ص 346.
  • [4]. بحار الانوار، ج 5، ص 265.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS