دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مبارزه با فرقه های انحرافی توسط ملا احمد نراقی

No image
مبارزه با فرقه های انحرافی توسط ملا احمد نراقی

در جبهه فرهنگى

دوران زعامت و مرجعیّت ملاّ احمد نراقى و حضور او در شهر کاشان را مى توان یکى از بحرانى ترین مقاطع تاریخى ایران و جهان نامید. در این برهه از تاریخ میان قدرتهاى بزرگ جهانى تکاپوى عمیقى در جهت دست یابى به منابع کشورهاى آسیایى و آفریقایى آغاز شده بود که به «سیاست مستعمراتى» معروف شده بود. در این میان، کشور ایران به خاطر موقعیت استراتژى و ارتباط دیرینه اى که با کشور هندداشت از اهمیّت ویژه اى برخوردار بود و در آغاز عصر این سیاست، ایران جزء اوّلین کشورهاى مورد نظر و رقابت استعمارگران بود. این سیاست استعمارى در آن مقطع در ابعاد و عرصه هاى گوناگون اعمال و تعقیب مى شد که تهاجم در عرصه فرهنگى و شکستن سنگرهاى اعتقادى مردم ایران، یکى از برنامه هاى این دسیسه استعمارى به شمار مى آمد.

دشمنان اسلام به ویژه سردمداران دولت انگلیس که همواره به دنبال غارت منافع ملّى و مذهبى ملتهاى مسلمان بودند، پیش از این در عصر صفوى به خوبى تجربه کرده بودند که حضور اسلام و روحانیت شیعه، بزرگ ترین مانع تحقق اهداف شوم آنها در این سرزمین است و هیچ چیزى به اندازه اسلام و روحانیت براى آنان شکننده نیست. لذا براى درهم شکستن این دو نیروى معنوى به طور همه جانبه سرمایه گذارى مى کردند.

یکى از این اقدامات شوم، فعالیتهاى جسورانه فردى به نام «هنرى مارتین» از گروه «پادریان» در ایران بود. او به عنوان یک کشیش و مُبلّغ مسیحى در طول یازده ماه اقامت خود در ایران علاوه بر ترجمه انجیل و عهد جدید، کتابى به نام «میزان الحق» در حقّانیت دین مسیح و ردّ آیین مقدّس اسلام و رسالت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و نفى وحى و قرآن نگاشت و با پشتکار و جسارت عجیبى با عالمان اسلام به مشاجره و مناظره پرداخت. هنرى مارتین با ترفندهایى که آموخته بود در شبهه افکنى و ایجاد تردید میان جوانان بسیار ماهر بود چنان که توانست در این زمینه به موفقیت هایى هم دست یابد. مأموریت او در سال 1227 هـ .ش. در ایران به پایان رسید و عازم کشور ترکیه شد و در همان سال درگذشت امّا سالیان دراز شُبهات او در میان محافل علمى و عموم مردم باقى و مطرح بود.([19])

در آن ایّام پاسخهاى بسیارى در نفى نظرهاو شبهه هاى مارتین پادرى نوشته شد امّا چون اغلب نویسندگان آن از مایه علمى لازم و کافى بهره مند نبودند، نه تنها نتوانستند از عمق تأثیرات آن بکاهند بلکه خود باعث تحکیم این جبهه شوم فرهنگى شدند. در این میان فقط سه نگارش از استحکام و برهان قاطعى برخوردار بود که بارزترین آن کتاب «سیف الامة و برهان الملة» نوشته ملاّ احمد نراقى بود که توضیح آن در بخش آثار خواهد آمد. این فقیه پرتلاش در پویایى، رسایى و گویا کردن محتواى این کتاب سنگ تمام گذاشت و درتکمیل آن با ده نفر از شخصیّتهاى یهود به مذاکره علمى نشست.([20])

در این کتاب غیرت دینى، احساس مسئوولیت اجتماعى، شجاعت و شهامت علمى ملاّ احمد نراقى به وضوح مشاهده مى شود. این کتاب در سال (1233 هـ .ق.) پنج سال بعد از فوت مارتین نگارش یافت و در مهار افکار و اندیشه هاى انحرافى و رفع شبهات ساختگى او تأثیر بسزایى گذاشت و این تنها ردّ بر شخص مارتین نبود بلکه در واقع ملاّ احمد نراقى با این تلاش و تحقیق در برابر یک تهاجم همه جانبه فرهنگى قد علم کرد که در پشت پرده از جانب دولت وقت انگلیس تغذیه و هدایت مى شد.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS