دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

22ربیع الاول سالروز غزوه بنی نضیر

No image
22ربیع الاول سالروز غزوه بنی نضیر

كلمات كليدي :بنی‌نضیر، پیامبر اسلام(ص)، غزوه، عبدالله، بئر معونه

نویسنده:يدالله حاجي زاده

غزوه بنی نضیر

«غزوه بنی نضیر» در روز بیست و دوم ماه ربیع الاول سال چهارم هجری اتفاق افتاد[1]. در این غزوه پیامبر اکرم(ص) پس از آگاهی از قصد خیانت یهودیان، آن‌ها را محاصره و سپس از مدینه تبعید نمود. در مورد زمان این غزوه ابن سعد می‌نویسد:

«در ماه ربیع الاول سال چهارم هجرت غزوه بنی نضیر واقع شد»[2]

طبری می‌نویسد:

«این غزوه پس از غزوه حمراء الاسد بوده است».[3]

بیهقی زمان آن را 6 ماه پس از جنگ احد[4] و یعقوبی 4 ماه پس از احد نوشته‌اند.[5] واقدی نیز زمان آن‌را ماه ربیع الاول، 36 ماه پس از هجرت رسول خدا(ص) ذکر کرده است.[6]

علت نبرد:

وقتی «عمرو بن امیه» از منطقه «بئر معونه» بر می‌گشت، به دو نفر از قبیله «بنی عامر» برخورد کرد و آن‌ها را کشت. سپس به حضور پیامبر رسید و این خبر را داد. پیامبر اکرم(ص) فرمود:

کار بدی کردی آن‌ها از من امان خواسته بودند.

او عرضه داشت: من اطلاعی نداشتم و می‌پنداشتم که آن‌ها هنوز مشرک و کافرند... پیامبر برای مذاکره درباره پرداخت خون بهای آن دو نفر نزد بنی نضیر رفت.[7] میان بنی عامر و بنی نضیر پیمان بود.[8] پیامبر با آن‌ها سخن گفت و آن‌ها گفتند: تو را در این مورد کمک می‌کنیم. سپس عده‌ای از آن‌ها با هم خلوت کردند و گفتند: هرگز این مرد را چنین نمی‌یابید در حالی که پیامبر کنار دیوار یکی از خانه‌های آن‌ها نشسته بود. یهودیان گفتند: چه کسی می‌تواند از بام این خانه سنگینی بیندازد و او را بکشد و ما را آسوده کند. یکی از یهودیان گفت: من این کار را انجام می‌دهم.[9] یکی از یهودیان به نام «سلام بن مشکم» گفت: چنین می‌کنید به خدا سوگند از قصد شما به او وحی می‌رسد و این کار بی‌شک شکستن پیمانی است که میان ما و اوست.[10] برخی از یهودیان گفتند: اگر او را بکشید یاران او پراکنده می‌شوند، قریش به مکه باز می‌گردند و فقط قبیله‌های اوس و خزرج که هم پیمان شمایند باقی می‌مانند».[11]

با نزول فرشته وحی، پیامبر اکرم(ص) از قصد آن‌ها آگاه شد. و بلافاصله به سوی مدینه رفت.[12]سپس پیامبر قصد خیانت یهودیان را به یاران خویش و مسلمانان خبر داد و فردی را نزد آنان فرستاد و به آن‌ها گفت: چون شما قصد خیانت داشتید باید از مدینه بروید. یهودیان ابتدا قبول کردند که بروند اما عبدا... بن اُبی از منافقان مدینه برای آنان پیام فرستاد که ما با دو هزار نفر پشتیبان شما هستیم. از مدینه بیرون نروید. یهودیان برای پیامبر پیام فرستادند ما محل خود را ترک نمی‌کنیم.[13] پیامبر تصمیم گرفت به سوی آن‌ها رهسپار شود و با آن‌ها به نبرد بپردازد. بنابراین آن حضرت «عبدا... بن ام مکتوم» را جانشین خود در مدینه قرار داد و پرچم جنگ را به دست حضرت علی(ع) سپرد.[14] و در حالی که عبدا... بن ابی و یارانش مسلمین را یاری نکردند[15]،پیامبر خانه‌های یهودیان را محاصره کرد. پس از پانزده روز یهودیان خواستار صلح شدند.[16]

پیامبر نیز با آنان سازش کرد و قرار شد آنان از مدینه بیرون بروند و هر کدام به اندازه یک بار شتر آذوقه بردارند و با خود طلا و نقره و اسلحه بیرون نبرند.[17] یهودیان به سوی خیبر رفتند و بعضی از آن‌ها نیز راه شام را در پیش گرفتند.[18] باقی مانده اموال بنی نضیر به پیامبر اختصاص یافت که به هر نحوی که می‌خواست تصرف نماید. پیامبر اکرم نیز آن اموال را به مهاجرین اختصاص داد و به دو نفر از انصار نیز که اظهار عجز و نیازمندی کردند سهمی بخشید.[19]

آیات ابتدایی سوره حشر در مورد غزوه بنی نضیر نازل شده است.[20]در این آیات مخالفت و دشمنی سرسختانه یهودیان بنی نضیر با خدا و رسول اکرم(ص) به عنوان عامل اخراج آن‌ها از مدینه ذکر شده است.[21]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS