دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فاعل حرکت (محرک)

No image
فاعل حرکت (محرک)

كلمات كليدي : محرك، فاعل حركت، حركت قسري، جبر در حركت، كمال اول، تولد حركت، محرك اول

نویسنده : حسن رضايي

محرک در لغت به معنای تحریک کننده و در اصطلاح فلسفی عبارتست از عاملی که باعث ایجاد حرکت در یک شیء می‌شود.[1] در حرکات عرضی، این فاعل، حرکت را به جعل تألیفی به متحرک می‌دهد؛ یعنی در این حرکات، فاعل حرکت را به عنوان عرضی بر شیء متحرک عارض می‌نماید،[2] ولی در حرکات جوهری، فاعل حرکت و محرک، حرکت و متحرک را به جعل بسیط جعل می‌کند؛ یعنی در این حرکات، نفس جعل شیء متحرک و قابل حرکت جوهری، مستلزم جعل و ایجاد تمام ذاتیات آن جوهر (از جمله حرکت در جوهر) می‌باشد نه اینکه جوهر جعل شود و سپس حرکت بر آن عارض شود.[3]

ضرورت وجود فاعل حرکت

در مورد ضرورت وجود فاعل حرکت دو نظریه وجود دارد؛ مشهور فلاسفه اسلامی به تبع ارسطو، معتقدند که هر حرکتی، ضرورتاً نیازمند یک محرک است، چون حرکت عبارتست از «کمال یا فعل اول[4]، برای یک شیء بالقوه، از آن جهت که بالقوه است»؛[5] مثلاً همین که شیء از مکان خود حرکت کرد، همین حرکت کمال اول یا فعل اول برای آن شیء است که قوه حرکت را داشته است و قرار گرفتن آن در نقطه بعدی، کمال دوم را برای آن ثابت می‌کند. پس حرکت دو حیثیت دارد؛ از آن جهت که صفتی است وجودی و امکانی، نیاز به قابل حرکت «متحرک» دارد و از آن جهت که امری است حدوثی و حادث؛ نیاز به فاعلی دارد که آن را محقق نماید.[6] این افراد به دنبال این بحث گفته‌اند که محرک و متحرک نمی‌‌توانند یک شیء باشند و با هم اتحاد داشته باشند. چون اولاً: حیثیت فعل از مقوله «أن یفعل» است و حیثیت قبول از مقوله «أن ینفعل»، و اتحاد فاعل و قابل حرکت در یک شیء‌ مستلزم این است که یک شیء تحت دو مقوله قرار بگیرد. در حالی که مقولات، اجناس عالی هستند و نمی‌شود یک شیء‌ دو جنس عالی داشته باشد. ثانیاً: حرکت، کمال و فیض است و عطا کننده حرکت، نمی‌تواند فاقد این کمال باشد پس آنچه که حرکت را می‌پذیرد فاقد آن است و نمی‌تواند خودش معطی آن باشد.[7]

در مقابل عده‌ای از فیزیک‌دانان جدید معتقدند که اجسام، در حرکت خود، نیازی به محرک و نیرو ندارند و حرکتی که در اجسام و أجرام عالم روی می‌دهد (به هر دلیلی و در هر حالتی) جسم آن را جبراً در خود حفظ می‌کند و تا زمانی که قوه‌ایی دیگر تغییر دیگری را در آن ایجاد نکند، آن حالت را قهراً در خود حفظ می‌کند و محرک، فقط در تغییر جهت حرکت و شتاب حرکت، مورد نیاز است.[8] البته به نظر می‌رسد، این نظریه که به «جبر در حرکت» معروف شده است، ناظر به نفی لزوم قوه محرکه خارجی است و نظریه فلاسفه اسلامی و ارسطو مربوط به اثبات قوه محرکه داخلی است و تعارضی با یکدیگر ندارند.[9] ولی در هر حال این اشکال، متوجه آنان است که حرکت اولیه در اشیاء از کجا حاصل شده است و محرک آن چه بوده است و نظریه آنان از این جهت، ناقص است.

فلاسفه از قدیم، حرکت را به دو قسم طبیعی و قسری، تقسیم می‌کردند. آنان حرکت طبیعی را ناشی از طبیعت اشیاء می‌دانستند[10] ولی در حرکات قسری (مثل پرتاب سنگ به سمت بالا که برخلاف میل طبیعی اشیاء است) نظریات مختلفی داشته‌اند. بعضی قائل به جذب بودند و می‌گفتند وقتی شیء به طرف بالا پرتاپ می‌شود، در اثر این پرتاب، موجی در هوای مجاور ایجاد می‌شود و سنگ و هوا، مجموعاً حالت یک جسم واحد متصل را پیدا می‌کنند و هوا، سنگ را از جلو، به سمت خود می‌کشد و برخی دیگر قائل به «دفع» بوده‌اند و می‌گفتند در چنین شرایطی، هوا باقی می‌ماند و سنگ به جلو می‌رود ولی محرک آن، هوایی است که باقی می‌ماند و سنگ را از عقب به جلو دفع می‌کند. برخی از متکلمان معتقد به «تولد حرکت» بوده‌اند و می‌گفتند: سنگ در مسیر این حرکت، هر لحظه حرکت جدیدی را از حرکت سابق تولید می‌کند و برخی (بوعلی ‌سینا) معتقد بودند محرک این حرکت، میلی است که برخلاف میل طبیعی و موافق با جهت ضربه در شیء ایجاد شده است.[11] ولی در عین حال هیچ کدام، ضرورت وجود فاعل حرکت را منکر نبوده‌اند و نهایتاً طبیعت اشیاء را محرک چنین حرکاتی می‌دانسته‌اند و یا حرکت را ناشی از عوامل خارجی می‌دانسته‌اند.

مقاله

نویسنده حسن رضايي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

بررسی تطبیقی دوران امامت امام حسن مجتبی و امام حسین(عليهم السلام)

در مطالعه تاريخ و شرايط زماني سالهاي بعد از شهادت امير المؤمنين عليه السلام می توان دریافت که گرچه عدۀکثيري از کوفيان و اهل عراق آن زمان، با امام مجتبی (ع)، خلف صالح امام علی عليه السلام بيعت کردند، اما شرايط خاص و ویژه ای در کوفه حاکم بود.
No image

حلم وبردباری امام حسن مجتبی علیه السلام

امام حسن علیه السلام دو تا صفت داشته که خیلی بروز داشتند. یکی حلم و برد باری و یکی هم حسن خلق بود. انشاالله یک ذره از حلم حضرت به ما عنایت کنند. آقا پای منبر خطیب شامی نشستند خطیب به آقا اهانت می کرد اما آقا این جا مامور به تحمل است.
No image

بررسی ابعاد مختلف شخصیت امام حسن مجتبی علیه السلام

تجسم حلم امیرالمؤمنین تجسم حسن زهرای مرضیه تجسم حیا اباعبدالله و تصویر و تجسم و تمثیل عقل و خرد و اندیشه امام مجتبی علیه السلام است.
No image

مظلومیت امام حسن مجتبی علیه السلام

هر وقت کسی خدا را فراموش کرد خدا برایش یک شیطان را مسلط می کند.شیطان تاریکی و بدی است. یاد خداهم نور و جمع کل خوبی ها است. هر چه قدر که نور باشد تاریکی از بین میرود.

پر بازدیدترین ها

No image

حلم و بردباری در سيره اخلاقي ائمه معصومين

هدف تمامي اديان و پيامبران الهي و ائمه معصومین علیهم السلام تربیت آدمی و دعوت به فضائل اخلاقی میباشد. و در دين اسلام به عنوان آخرين و کاملترين دين خدا، مکارم اخلاق، و خويهاي پسنديده از جايگاه ويژه اي برخوردارند چنانکه اخلاق يکي از غايات مهم بعثت است که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) آن را بيان فرموده است.
No image

تربيت فرزند در سيره معصومان (عليهم السلام)

بانگاهي هر چند اجمالي به آيات و رواياتي كه در مورد فرزند وارد شده، مي توان به نگرش عميق اسلام درباره فرزند و جايگاهش در انديشه اسلامي پي برد. فرزندان نعمت هاي الهي نزد والدين اند، هم مي توان آنها را بر انجام اعمال ناشايست و خلاف فطرت الهي شان به خاك ذلّت و پستي نشاند.
No image

مقام و منزلت پیامبر صلی الله

از چیزهایی که ما را به دوستی خدا و مقام محبت خدا می رساند مداومت بر ذکر صلوات شریف است. در میان مستحبات یکی از بهترین اعمال مستحب این ذکر شریف، خصوصاً در مدینه در محضر پیامبر خدا و اهل بیت هست.
No image

اخلاق اجتماعی پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم

رسالت اصلی رهبران و انبیاء الهی حضور در متن جامعه است و یکی از ضرورت های اخلاق مسلمانی، مردم داری می باشد. بي شك در وسع اين مقاله نمي گنجد كه به تمام جوانب اخلاق كريمانه ي اجتماعي آن حضرت اشاره نماييم.
Powered by TayaCMS