پان ترکیسم، پان تورکیسم، پان تورانیسم، ناسیونالیسم، مصطفی کمال پاشا (اتاتورك) ، پان اسلاویسم
نویسنده : طاهره اخوان , داریوش سعادتی لیلان
پان تورکیسم، ایدئولوژی ملی گرایانه ای (ناسیونالیستی) است که بر پایۀ آن کلیۀ مردمان ترک زبان، ملت واحدی هستند که باید تحت رهبری دولتی واحد متحد و گردآورده شوند.
گاهی پان ترکیسم با پان تورانیسم مترادف شناخته میشوند؛ ولی، تفاوت هایی میان آنها وجود دارد. پان ترکیسم بر وحدت ترک زبانان تأکید دارد، در حالی که پان تورانیسم بر وحدت سرزمینهای ترک زبان پافشاری میکند.
آرمینیوس وامبری، مامور وزارت امور خارجۀ بریتانیا از نخستین کسانی بود که به تعلق همۀ گروههای ترک زبان به یک نژاد اشاره کرد. وی در کتاب خود با عنوان "سیاحت درویشی دروغین" طرح امپراتوری ترک را ارائه کرد و متذکر شد که آل عثمان به سبب داشتنِ دودمان ترکی میتواند بر پایۀ عناصر: زبان مشترک، مذهب و تاریخ، امپراتوری وسیعی را از سواحل دریای آدریاتیک تا چین بنیاد نهد.
از دیگر کسانی که در ظهور و اشاعۀ پان ترکیسم نقشی مؤثر داشتند، دیوید آرتورلملی یهودی انگلیسی و سر دنیس راس نویسندۀ جزوۀ «راهنمایی بر تورانیان و پان تورانیسم» و علی حسینزاده سیاستمدار قفقازی و نیز احمدآقا اوغلو بودند.
در اوایل قرن 20 م. تلاشهایی برای تنظیم نظریۀ پانترکیسم در درون کشور ترکیه پدید آمد. نخستین کسی که ایدئولوژی پانترکیسم را از دیدگاه روششناسی مورد بررسی قرار داد، ضیاء گوک آلپ عضو شورای مرکزی «کمیتۀ اتحاد و ترقی» بود.
جنگ جهانی اول، ترکیه متحد آلمان و دشمن روسیه بود. جنگ با روسیه، راه را برای رونق پانترکیسم آماده کرد. روسها در دیدۀ پانترکیستها نه تنها کافر، بلکه متجاوزانی بودند که سرزمینهای اسلامی ترکی از جمله قفقاز و آسیای مرکزی را در اشغال خود داشتند. انقلاب 1335ق./1917م. روسیه و سقوط تزاریسم، بسیاری از پانترکیستها را معتقد ساخت که زمان آزادی «سرزمین پدری» و متحد کردن «ملت ترک» فرا رسیده است.
ریشۀ مشترک همۀ گروههای ترکی زبانِ تابع روسیه، دو چیز بود: یکی مقابله با روسی شدن که رنگ ملی و قومی داشت و دیگری اتحاد اسلامی که در برابر فشار کلیسای مسیحی ارتدکس روس و رنگ دینی داشت. اسماعیل گاسپرالی یکی از پان ترکیستهای روسیه بود که در عین حال برای تاسیس «اتحادیۀ مسلمانان روسیه» کوشش بسیار کرد.
احمد آقا اوغلو، شبه جزیرۀ بالکان، آسیای صغیر، شبهجزیرۀ کریمه، داغستان، آستاراخان، محدودۀ اطراف ولگا، ساراتف، غازان، اوفا، اورنبورگ، سیبری، اورال، محدودۀ دریاچۀ بایکال، بخارا، خیوه، خراسان، ترکستان روس و ترکستان چین (آسیای مرکزی)، مغولستان سواحل جنوبی دریای خزر، قفقاز شمالی و جنوبی و آذربایجان ایران را درون محدودۀ «جهان ترک» جای داد. آنان حتی اراضیای را که اقلیتهای ترکی زبان در آن زندگی میکنند، از جمله نواحی محدودۀ ولگا، دریای سیاه، ایران و سراسر امپراتوری عثمانی را نیز سرزمین ترکان نامیدهاند. آنها مدعی بودند که «دریای کاسپین (خزر) باید دریاچۀ درونی کشور ترکان باشد».
در 1336ق./1918م. قفقاز از روسیه جدا، و به 3 جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان تقسیم شد.
آقا اوغلو برای ادامۀ مبارزه در 1300ش./1921م. به آسیای مرکزی رفت و فرماندهی شورشیان باسماچی را بر عهده گرفت. او با محبوبیت فزایندۀ خود موفق به جذب بسیاری از نیروهای داوطلب شد و به «امیر ترکستان» ملقب شد. وی اتحادِ تمامی عناصر ترک تبار را برای ایجاد امپراتوری ترک عملی میدانست و دو عنصر پانترکیسم و اسلام را به منظور مبارزه با ایدئولوژی بلشویسم مطرح میکرد.
با شکست ترکیۀ عثمانی در جنگ جهانی اول و تجزیه این کشور ، حکومت 3 گانۀ انور، طلعت و جمال پاشا به پایان رسید و مناطق عرب در مدت کوتاهی از عثمانی جدا شدند و با تضعیف ایدئولوژی اتحاد اسلام که تا آن روز بر سرزمین عثمانی حاکم بود، زمینه برای رواج ناسونالیسم ترک پدید آمد.
در مراد 1302/اوت 1923 مجلس کبیر ملی ترکیه مصطفی کمال را به سمت ریاست جمهوری برگزید. با به قدرت رسیدن کمالیستها، پانترکیسم و پانتورانیسم موقتاً از عرصۀ سیاست کنار زده شد، در اوایل سال 1921 در جریان جنگ استقلال، مصطفی کمال اعلام کرد:
«ما نه پاناسلامیست هستیم و نه پانتورانیست؛ وحدت اسلامی و تورانیگری، هیچ یک مکتبی اعتقادی، یا سیاستی منطقی برای ما به وجود نمیآورند. از این پس، حکومت ترکیۀ جدید به زندگی مستقل و حاکمیت در درون مرزهای ملی تکیه خواهد داشت».
ملیگرایی مصطفی کمال در تفکر سیاسی سبب شد که ترکان تا حدودی نظریات پانترکیستی خود را با ملایمت بیشتری محفوظ نگاهدارند. بدین ترتیب، پانترکیسم به صورتی خفته درآمد. فعالیتها ابتدا جنبۀ فرهنگی یافت و با تغییر خط از عربی به لاتین و از میان بردن واژههای فارسی و عربی آغاز گردید و یک گام در جهت پدید آوردنِ «زبان مشترک» برای ترکان ترکیه و خارج از آن، برادشتهشد.
با آغاز جنگ جهانی دوم در 1318ش./1939م.، پانترکیستها فعالیت خود را آشکارتر کردند و با پیشرویهای ارتش آلمان در غرب و شرق اروپا، تلاش آنان گستردهتر شد.
در ترکیه پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد سیاست نگاه به شرق فعال شده است. بر اساس این سیاست دولتمردان ترکیه نقش جدیدی برای این کشور در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز قایل شدهاند...
پان ترکیسم در استانهای ترک زبان ایران و به ویژه در آذربایجان، به عللی چون اختلاف مذهبی، جنگهای طولانی بین ایران و عثمانی و تجارب تلخ اشغال آذربایجان از سوی نیروهای عثمانی، زمینه رشد قابل ملاحظهای نداشته و به طور کلی بیش از آن که درون جوش باشد، پدیدهای ناپایدار بوده است.