17 فروردین 1395, 23:28
پرسش:
پاسخ:
عرب ها در نامگذاري سه چيز دارند: اسم، لقب و کنيه. اسم مانند فاطمه لقب مثل: زهرا، کنيه مانند: «ام ابيها» حضرت فاطمه(س) افزون بر نام از چندين لقب و کنيه بهره مند است که در اينجا مجال پرداختن به همه آنها نيست.
اما انتخاب کنيه ها ممکن است به جهت خاصي باشد اينک در خصوص «ام ابيها» که شيعه و سني آن را نقل کرده اند وجوه مختلف آن را بيان مي کنيم: بر اساس روايات سه احتمال در مورد معناي «ام ابيها» متصور است: 1- علت غايي بودن زهراي اطهر براي خلقت پيامبر 2- زحمات فراوان حضرت زهرا(س) براي پيامبر(ص) 3- وجود احترام متقابل و فوق العاده ميان پيامبر و زهرای مرضيه
به اعتقاد بسياري از صاحب نظران در ميان معاني «ام ابيها» شايد بهترين وجه اين باشد که ام در لغت به معناي مقصود و هدف و اصل هر چيزي آمده است و چون حضرت فاطمه(س) ثمره رسالت و شجره نبوت و حاصل عمر حضرت ختمي مرتبت بود، لذا او را ام ابيها گفتند، که مقصود حقيقي و هدف و ثمره واقعي زندگاني پيامبر اسلام(ص) بود.
در روايتي قدسي خطاب به پيامبراکرم(ص) در شب معراج آمده است: لولاک لما خلقت الافلاک اگر پيامبر(ص) نبود هرگز آسمان و زمين را خلق نمي کرديم.
اين روايت مورد اتفاق شيعه و سني است و به معني اين است علت غايي خلقت، وجود نازنين نبي مکرم اسلام است. اما در ادامه روايت آمده: لو لاعلي لما خلقتک و لولافاطمه لما خلقتکما. (مجمع النورين، ص 14) البته اين قسمت از روايت متواتر از لحاظ اهل تسنن نيست ولي در مصادر روايي شيعيان متواتر مي باشد.
در اين قسمت از روايت، خداوند خطاب به رسول اکرم(ص) در معراج مي فرمايد: يا رسول الله علت غائي خلقت عالم، تو هستي و علت غائي تو، اميرالمومنين علي(ع) است و علت غائي اميرالمومنين(ع) و تو زهراست.
در دوره غربت اسلام، حضرت زهرا(س) با پدرش رفتاري داشت همانند رفتار مادر نسبت به فرزند، و پيامبر گرامي(ص) نيز بسيار به دخترش علاقمند بود همانند رفتار فرزند نسبت به مادر. لذا زهراي اطهر(س) به مثابه مادر گرامي شان حضرت خديجه(س) براي پيامبر گرامي(ص) زحمات فراواني کشيد و در تمامي آن دوران هاي سخت و طاقت فرسا همواره يار و ياور پيامبر(ص) بود. حضرت زهرا(س) در مدت ده سال حضور در مدينه با کمک حضرت علي(ع) بسيار به پيامبر گرامي(ص) کمک کردند و به اعتقاد صاحب نظران اگر فاطمه(س) و علي(ع) نبودند، پيامبر اکرم(ص) هرگز نمي توانستند ده سال مشکلات حضور در مدينه را پشت سر بگذارند. زيرا آن حضرت طي ده سال حضور در مدينه جنگ هاي متعددي را پشت سر گذاشتند و به اقرار شيعه و سني کسي که توانست در اين جنگ ها پيروز ميدان باشد علي(ع) بود و آنکه به اميرالمومنين علي(ع) کمک و ياري رساند، حضرت زهراي اطهر(س) بود.
پيامبر اکرم(ص) احترام فوق العاده اي براي حضرت زهرا(س) قائل بودند. در روايات آمده است پيامبر گرامي(ص) هر روز سري به خانه حضرت زهرا(س) مي زدند و در آنجا دو رکعت نماز مي خواندند.گاهي دست حضرت زهرا(س) و گاهي صورت ايشان را مي بوسيدند و میفرمودند: «بوي بهشت را از زهرا استشمام مي کنم» و با يک ادب خاصي در مقابل حضرت زهرا(س) مي نشستند.
وقتي حضرت زهرا(س) بر پيغمبر اکرم(ص) وارد مي شدند، پيغمبر(ص) تمام قد بلند میشدند و ايشان را به جاي خود مي نشاندند و در مقابل زهرا مي نشستند و با هم گفت وگو مي کردند و اگر پيغمبر اکرم(ص) بر فاطمه زهرا (س) وارد مي شدند، حضرت زهرا(س) نيز اين گونه احترام مي گذاشتند.(بحارالانوار، ج 43، ص 25)
هرگاه به سفر مي رفت آخرين کسي که با او خداحافظي مي کرد، حضرت فاطمه(س) بود و در بازگشت از سفر نخست از او ديدار مي کرد. حضرت زهرا(س) مانند مادري دلسوز رسول خدا(ص) را در آغوش مي گرفت، از او نگهداري مي کرد، زخم هايش را مرهم مي گذاشت، رنج ها و دردهايش را کاهش مي داد. آري اين گونه ابراز عواطف دوسويه همانند ابراز عواطف مادر و فرزند است.
روزنامه كيهان، شماره 21029 به تاريخ 20/1/94، صفحه 6 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان