15 فروردین 1395, 12:7
اگر سوال شود: «بزرگترين معجزه پروردگار عالم چيست؟» بايد گفت: انسان است. اين آسماني كه «فسوّئهُنّ سبْع سماواتٍ» تبيين ميشود يا آنجايي كه بيان ميفرمايد: «في سِتّةِ أيام» [1] و همه آن عظمتها بزرگترين معجزه خدا نيست؛ بزرگترين معجزه خدا انسان است. انسان يك موجود بسيار عجيبي است؛ چون اوّلاً در يك قالب جسماني كوچك قرار داده شد. بسياري از حيوانات بودند كه مردند و نسلشان به ظاهر منقرض شده و بسياري هم الآن موجودند مثل فيل و زرّافه و... كه جسمشان بزرگتر از انسان است و بسياري هم جسمهاي كوچكتر دارند ولي پروردگار عالم با اين جسم اينطور قدرتنمايي كرده است. بزرگترين معجزه پروردگار عالم هم اين است كه علم را در اين انسان قرار داد. «و علّم آدم الْأسْماء كلّها ثُمّ عرضهُمْ على الْملائِكةِ فقال أنْبِئُوني بِأسْماءِ هوُلاءِ إِنْ كنْتُمْ صادِقين» خداوند عزّوجلّ همه علم اسماء را به آدم تعليم داد و بعد به ملائكه عرضه داشت و فرمود: حالا اگر راست ميگوييد مرا از اين اسماء باخبر كنيد. «قالُوا سُبْحانك لا عِلْم لنا» [2] آنها هم دارند خودشان ميگويند كه ماچيزي نداريم جز آنچه تو به ما ياد دادي «إِلاّ ما علّمْتنا»، يعني علم آنها را هم خدا داده «إِنّك أنْت الْعليمُ الْحكيم ». معلوم ميشود همه علمهاي ما هم علمهاي عاريهاي است؛ چون براي خودمان نيست. عليم حقيقي فقط خداست «إِنّك أنْت الْعليمُ الْحكيم» و او دارد به ما ميدهد، لذا عاريه است. به انبياء و معصومينش هم او دارد مرحمت ميكند و ميدهد و عاريه است «و علّم آدم الْأسْماء كلّها ثُمّ عرضهُمْ على الْملائِكةِ ». عالم حقيقي و علم حقيقي خود پروردگار عالم است. مابقي صورت ظاهر به نام علم است. لذا معلوم شد عليم، خود عالم حقيقي است و عالم حقيقي ذوالجلال و الاكرام است؛ مابقي علمها عاريه است. به تعبير ديگر پروردگار عالم، علم را، بر كساني كه اين علم را به ايشان مرحمت ميكند، رويتالعلم ميكند و اينها علم را ميبينند. به عبارتي عالم فقط يكي است؛ آن هم خود خدا. پس علم هم فقط عندالله است و براي همين هم او عليم است.
ملائكهالله براساس آن علم اوّليهاي كه قبلاً به آنها ياد داده شده «لا عِلْم لنا إِلاّ ما علّمْتنا» ميگويند: خدایا اين انسان فساد ميكند و خون ميريزد؛ چون ميدانند با اين جمع ضدّيني كه در انسان به وجود آمده، يكي تقوا و يكي هم فجور -كه معجزه بزرگ خدا هم همين جمع ضدّين است- معمول اين است كه بشر غفلت ميكند و فجور غالب ميشود. همانطور كه قرآن هم ميفرمايد: «و اكثرهم لا يعقلون»، «و اكثرهم لا يعلمون» و... لذا معالأسف اكثراً انسان هوشيار نيست و هر چه هم كه مي كشد از غفلت است. لذا آنجا هم كه بيان شده: «أُولئِك كالْأنْعامِ بلْ هُمْ أضلُّ»[3] در ادامهاش ميفرمايد: «أُولئِك هُمُ الْغافِلُون» به خاطر اين غفلت است كه اينها اينطور شدهاند. غفلت انسان را بيچاره ميكند. تا اينجا معلوم شد ما عالم نيستيم و تنها عالم حقيقي خود خداست «إِنّك أنْت الْعليمُ الْحكيم» و آنچه هم كه ملائكه بيان كردند، به خاطر آن «ما علّمْتنا» بود؛ يعني به خاطر همان فهميدند كه در اين انسان فساد و فسق و فجور موجوديت دارد. اتّفاقاً پروردگار عالم هم فسادي را همين كه ملائكه ميگويند در انسان موجوديت دارد در آيه شريفه 41 سوره مباركه روم به صراحت بيان فرموده كه «ظهر الْفسادُ فِي الْبرِّ و الْبحْرِ بِما كسبتْ أيدِي النّاسِ لِيذيقهُمْ بعْض الّذي عمِلُوا لعلّهُمْ يرْجِعُون». اين را بارها و بارها شنيدهايد و خواندهايد كه هر چه فساد در زمين و نه تنها در خشكي، بلكه در درياها به وجود ميآيد، به واسطه انسان است. دليل و برهانش را هم خداي متعال اينگونه ميفرمايد: «لِيذيقهُمْ بعْض الّذي عمِلُوا لعلّهُمْ يرْجِعُون»، براي اينكه نتيجه بعضي اعمالشان را بچشند شايد كه مراجعه كنند و برگردند؛ يعني بدانند كه نبايد فساد كنند و بفهمند كه فساد به ضرر خودشان است. پس اينجا يك بحث ديگري معلوم شد كه ملائكهالله هم آن را بيان ميكنند. معلوم شد كه فساد براي خود انسان ضرر دارد، چون براي پروردگار عالم كه ضرر ندارد. اگر انسان به فساد كشيده شد، «يسْفِك الدِّماء» شد و دست به خونريزي زد، ضررش براي خود اوست. پس اين ضررها، چه در دريا و چه در خشكي عذاب خدا نيست، از ناحيه خود انسان است. اگر خشكسالي و مطالبي به وجود ميآيد، اگر لايه ازن يا لايههاي ديگري به واسطه مسائلي كه امكان دارد در آينده به وجود بيايد، تخريب ميشود، به خاطر انسان است. كما اينكه قرآن در سوره شوري، آيه 30 ميفرمايد: «و ما أصابكمْ مِنْ مُصيبةٍ فبِما كسبتْ أيديكمْ» هرچه مصيبت به شما برسد، به دست خود شماست و به واسطه كارها و اعمال شماست «و يعْفُوا عنْ كثير» و تازه خدا خيليهايش را هم بخشيده است. مثلاً بحث بمب اتم در هيروشيماي ژاپن گرفتاريهايي ايجاد كرده و هنوز در كشتشان و حتّي در نسلي كه متولّد ميشود، تخريبهايي به وجود آورده و خيلي از مطالب ديگر هم به وجود خواهد آمد. يا اصلا ًعلّت ايجاد زلزلههاي دريايي و سوناميها كاركرد ما در درياهاست كه تخريب به وجود ميآورد وإلّا به اين سبك و سياق ايجاد نميشد كه بعد آن چنان اوضاع را تخريب كند. لذا پروردگار عالم ميفرمايد: همه فساد به دست شماست و تازه اكثرش را هم ما ميآمرزيم و عفو ميكنيم و نديد ميگيريم؛ يعني باز خداي متعال به دست غيبش عواملي را به وجود ميآورد و اجازه نميدهد به دست ما باشد وإلّا اگر بنا بود به دست ما باشد به تعبير عاميانه، ما خيلي زودتر از اينها به واسطه ندانمكاريهايمان گور خودمان را با دست خودمان كنده بوديم. پس ضرر همه فسادها و مطالبي كه اشاره ميشود، براي خود انسان است. لذا اين را بدانيد كه اوّل گرفتاري «يفْسِدُ فيها و يسْفِك الدِّماء» براي خود ما خواهد بود. منتها پروردگار عالم ميفرمايد: «و يعْفُوا عنْ كثير » ما يك مواقعي جلوگيري ميكنيم و يك مواقعي هم «بِما كسبتْ أيدِي النّاسِ لِيذيقهُمْ بعْض الّذي عمِلُوا لعلّهُمْ يرْجِعُون» ميگذاريم بعضي از اعمالتان به خودتان برگردد كه شايد متنبّه شويد و برگرديد وإلّا عذاب، من ناحيهالله نيست. خدا اين كارها را ميكند كه ما برگرديم ولي گاهي معالأسف برگشتي براي ما نخواهد بود.
پی نوشتها: [1]. اعراف/ 54.[2]. بقره/ 32. [3]. اعراف/ 179.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان