25 آذر 1396, 3:26
پرسش:
در محافل مذهبی و روضهخوانی و نگارش برخی متون سخنانی را در قالب نظم و نثر به امامحسین(ع) نسبت میدهند که در کتابهای مرجع هیچ سند و مدرکی برای آنها یافت نمیشود. لطفاً اهم مصادیق این نوع مطالب را بیان کنید؟
در سه بخش قبلی پاسخ به این سؤال ضمن تأکید بر پالایش برخی مشهورات منتسب به امامحسین(ع) که سند معتبری ندارد، به سه نمونه از آنها شامل: 1- انالحیاةً عقیدةً و جهاد 2- ان کان دین محمد لم یستقم الا... 3- اسقونی شربه من الماء اشاره کردیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
برای این سخن بسیار مشهور نیز که به امام حسین(ع) نسبت داده میشود، سند و مدرکی یافت نشد. معنا و مفهوم سخن، چنان مینماید که روضه خوانان برای گریاندن مردم آن را از زبان امام حسین(ع) ساخته و پرداختهاند. اما سخنان مشابه و هممعنایی که در توجیه آن نقل میشود نیز در منابع مستند و قابل قبول یافته نشده است. با اعتماد به کتابهایی که به کوشش معاصران و یا متأخران نوشته شده است، هرگز نمیتوان این شعار را به عنوان حدیث یا روایت پذیرفت. البته طلب یاری رساندن به اهلبیت و امامان(ع) با ادبیات دیگری از آن بزرگواران نقل شده است.
کلمه فوق از کلمات مقطعه حروف قرآن و در ابتدای سوره مریم آمده است. در تفسیر و تأویل این کلمه روایتی را آوردهاند که حتی در کتابهای بسیار قدیمی هم دیده میشود. این منابع مینویسند:
راوی میگوید: به امام زمان(عج) عرض کردم: ای پسر رسول خدا، مرا از تأویل کهیعص آگاه ساز. امام به ادعای راوی فرمود: این حروف از اخبار غیبی است که خداوند بنده خویش زکریا را از آن آگاه ساخته و سپس آن را برای محمد(ص) بیان کرده است. (اطلاع زکریا از این اخبار) به این سبب بود که وی از پروردگار خویش خواست تا نامهای پنج تن را به او بیاموزد. پس جبرئیل بر او نازل شد و آنها را به وی آموخت و [از آن پس] هرگاه زکریا، محمد، علی، فاطمه و حسن را یاد میکرد، اندوه او برطرف و گرفتاریاش حل میشد و هرگاه از حسین یاد میکرد، گریه گلوی او را میگرفت و نفسش میبرید. روزی گفت: خداوندا، مرا چه میشود که هر گاه چهار تن از آنان را یاد میکنم، با نام آنان اندوهم برطرف میشود، اما وقتی از حسین یاد میکنم، از چشمانم اشک فرو میریزد و اندوه و درد مرا فرامیگیرد؟
در این هنگام خداوند او را از مأجرای حسین(ع) آگاه کرد و فرمود: کهیعص؛ کاف آن یعنی کربلا، های آن یعنی هلاکت عترت [رسول]؛ یای آن یعنی یزید بن معاویه که به حسین ستم کرد؛ عین آن عطش و تشنگی حسین؛ و صاد آن صبر اوست. (کمالالدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ص 454).
محقق منتقد، شیخ محمد تقی شوشتری که بیشتر با اثر بزرگ خود در علم رجال، یعنی قاموس الرجال، شناخته میشود. در دیگر اثر پربار و گرانسنگ خود، الاخبار الدخیله، بخشی را با عنوان «الباب الثانی فیالاحادیث الموضوعه» (باب دوم در احادیث جعل شده و موضوع) باز کرده و اولین حدیث موضوعی که آورده، همین حدیث مورد بحث و طولانی است که از کمالالدین شیخ صدوق نقل کرده است. محقق شوشتری بحثهای مفصلی را در نقد و رد این خبر مطرح کرده و نه صفحه از کتاب الاخبار الدخیله را (ص 96 تا 104)، به انتقاد از این خبر اختصاص داده است.
محقق شوشتری در مورد قسمت یاد شده (تفسیر کهیعص) نیز شش حدیث دیگر که از قضا سه حدیث آن در آثار دیگر شیخ صدوق هم آمده روایت کرده که همگی حاکی از این است که کهیعص از اسمای مقطعه خداست. از جمله آن احادیث، این روایت از کتاب وقعةً صفین است که: «امام علی(ع) در هنگامه جنگ و جهاد خدا را با عبارت «یا کهیعص» میخواند.» (الاخبار الدخیله، ج 1، ص 100)
تاریخ: سه شنبه 23 آبان ماه 1396
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان