آداب داد و ستد از منظر اسلام
لیلا نعمتی
اشاره: تجارت و داد و ستد در جامعه اسلامی یک سری آداب و اصول خاصی دارد که به آداب قبل از تجارت، هنگام تجارت و بعد از انجام آن تقسیم میشود. قوانین تجارت و داد و ستد در جامعه اسلامی در واقع برای بهبود انجام معاملات و در نظرگیری منافع عموم مردم، جلوگیری از وابستگی کشور به جوامع دیگر و حفظ استقلال اقتصادی و اجتماعی مسلمانان تدوین شده است. بر مسلمانان واجب است که در زمان انجام تجارت این اصول را در نظر داشته باشند. مراد از آداب پیش از تجارت آن دسته آدابی است که پیش از داد و ستد با فاصله کوتاه یا بلند باید مورد توجه قرار گیرد که به شرح زیر آورده میشود: انگیزه سالم: انسان هر عملی را که انجام میدهد اعم از عبادات و اعمال صالح یا فعالیتهای اجتماعی باید نیت و انگیزه سالم و شرعی داشته باشد. در ارزش گذاری رفتارهای آدمی از دیدگاه اسلام، افزون بر حسن عمل سنجشها و معیارهایی همچون نیت نقش دارند. از سوی دیگر پسندیدگی حسن نیت، همه رفتارها و کردارهای آدمی را در بر میگیرد و به وظایف عبادی ویژه ای منحصر نمی شود؛ رسول گرامی خدا (ص) فرمودند: بر تو باد که در همه چیز، حتی در خوابیدن و خوردن، نیتی داشته باشی.
در رفتارهای اقتصادی و داد و ستد نیز انگیزه، نقش مهمی دارد. چرا که در آموزههای دینی اقتصادی، با اینکه ساختن انسان و رشد معنوی او را در جایگاه بالاتری قرار داده اند افزون بر این، دارا بودن انگیزه سالم و آرمان متعالی نقش موثری در حسن عمل دارد و با جهت بخشی مناسب به رفتارها، عاملی بازدارنده از ناشایستهای اقتصادی شمرده میشود. این گونه است که تجارت نوعی عبادت به شمار میرود، چه رکن عبادت همان انگیزه و نیت درست است.
دانش و تخصص: انجام هر عملی که از سوی فرد صورت میگیرد نیازمند دانش، مهارت، تجربه و تخصص در آن رشته است. در دیدگاه اسلام تجارت به دو دلیل نیازمند آگاهی است: دانش دینی و رای ورزی و تخصص در کار. درباره امر نخست فراگیری احکام بازرگانی و شناخت حرام و حلال از آدابی است که در روایات به آن تاکید شده است. فراگیری آن دسته از احکام واجب و حرام داد و ستد که در تلاشهای اقتصادی فرد مسلمان به آن نیاز است، وظیفهای الزامی و فراتر از استجاب است و برای این مسئله دلایل خاصی وجود دارد؛ تجارت در اسلام پایبندیها و ممنوعیت هایی دارد که آگاهی از آنها نیازمند آموزش و فراگیری است. بنابراین حکم به استجاب در فراگیری احکام تجارت و روا دانستن ترک آن در واقع بستر سازی برای گرفتار آمدن به محرمات شرعی است. هرگز نادانی و ناآگاهی را دلیلی برای انجام فعالیتهای اقتصادی حرام و ترک واجبات نمی توان به شمار آورد. یک تاجر مسلمان باید به تمامی احکام و قوانین دینی مربوط به نحوه و آداب تجارت علم داشته باشد. تجارت موفق تجارت کسانی است که از تخصص و آگاهیهای لازم برخوردار باشند، قوانین و قراردادهای تجاری، چند و چون تولیدات کشورها و مناطق گوناگون و ویژگیهای بازارها را بشناسند و اطلاعات لازم را در این زمینه داشته باشند.
این مهم بویژه در عصر کنونی که با انقلاب در فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و گذر از فناوری سخت افزاری به نرم افزاری نقطه عطفی در شکل گیری بازارهای مبتنی بر نظامها و شبکههای اطلاعاتی به وجود آمده، بیش از پیش ضرورت مییابد. چنان که آنان که فاقد عقل اقتصادی درست و آگاهیهای لازم اند، پیوسته خود و جامعه را با خطر عملکردهای تجاری نادرست و ویرانگر روبه رو میسازند. از این رو قرآن کریم، از قرار گرفتن اموال در دست افراد «سفیه» باز میدارد: «و لاتوتوا السّفهاء اموالکم الّتی جعل الله لکم قیاماً». انسان در سرمایه گذاری و انجام فعالیتهای تجاری باید افراد عاقل و دانشمند را در اولویت داشته باشد. چنان که امام صادق (ع) نیز میفرمایند: «کان امیر المومنین (ع) یقول: لایقعدنّ فی السّوق الّا من یعقل الشّراء و البیع». حتی در لسان روایات اعتماد به شخص تباه کننده در ردیف اعتماد به خیانت پیشه قرار داده شده است، چرا که نتیجه هر دو زیان و خسارت است.
اولویت تجارت داخلی: در تجارت و دادوستد تا حد ممکن باید سعی شود که نتایج و سود حاصل از آن در معاملات داخلی و حریم کشور انجام شود مگر تجارتهای خارجی که به نفع مردم جامعه اسلامی است. بی گمان فعالیتهای تجاری و دادوستدهای بازرگانی به سود جامعه و در زمینه منافع ملی باشد، باعث رشد و شکوفایی اقتصاد و توانمندی ملی و در نتیجه کاستن از میزان وابستگی به بیگانگان خواهد شد. این مهم افزون بر آنکه گامی در راه استقلال اقتصادی و از اهداف اقتصاد اسلامی به شمار میرود، اثرات فرخندهای نیز در زمینههای گوناگون سیاسی و فرهنگی به جای خواهد گذاشت.
شایسته است که تاجر مسلمان فعالیتهای خود را برای خدمت به جامعه و رفاه و آسایش هم میهنانش انجام دهد و با سود خواهی و نافع سطحی و شخصی، او را به هدر دادن سرمایههای ملی نکاشند. رسول گرامی خدا (ص) در سخنی برانگیزاننده و رسا میفرمایند: «..فانّ الجالب الی سوقنا کالمجاهد فی السبیل الله..» واژه جالب در مفهومی گسترده انتقال هر گونه سرمایه، فناوری، مدیریت و کارآفرینی و کالاهای مورد نیاز را به کشور در بر میگیرد که خود، زمینه رونق تجاری و رفاه عمومی را فراهم میسازد. اکنون دولتها نه تنها تلاش میکنند که از گریز سرمایههای گوناگون اعم از انسانی و غیر انسانی جلوگیری کنند، بلکه از فعالیت سرمایه گذاران خارجی نیز استقبال میکنند. جالب است که رسول خدا (ص) در آن عصر، برای تحقق این امر تدابیری اندیشیدند، برای واردکنندگان کالاهای استراتژیک و اساسی از خارج کشور امتیازاتی قرار دادند که از جمله میتوان به تامین مخارج آنان طی اقامت در شهر و بیمه کالاهای آنان در برابر خسارات اشاره کرد.
انتخاب کالای مرغوب: تجارت یک مسلمان واقعی زمانی مورد عنایت و لطف خداوند قرار میگیرد که فرد کالاها و اجناس مرغوب و شایسته را در اختیار مردم قرار دهد. از وظایف اخلاقی و اجتماعی تاجر مسلمان و متعهد ارائه خدمات مناسب و عرضه کالاهای مرغوب است؛ گسترش و نهادینه شدن این شیوه در جامعه دستکم این اثر اقتصادی مثبت را همراه خواهد داشت که تولیدکنندگان به کیفیت محصولات خود توجه ویژه داشته باشند. هر گاه از کالاهای نامرغوب در بازار استقبال نگردد، تولیدگنندگان ناگزیر نیروی فکر و فیزیکی بیشتری در بهبود کیفیت آنها صرف میکنند، بویژه در اجناسی که بازار رقابتی شدیدتری دارد. طبیعی است که تولید بیشتر کالاهای مرغوب در اثر بالارفتن میزان تقاضا میتواند به کاهش قیمتها نیز بینجامد.
استفاده بهینه از امکانات: بیشتر موسسههای بزرگ بازرگانی و مراکز تجارت جهانی با سرمایه گذاریهای اندک و امکانات و فعالیتهای محدود، آغاز به کار کرده اند و از کمترین فرصتها و زمینهها به طور شایسته سود جسته اند. از این رو در روایات تاکید شده است که بر کار و پیشه خود هر چند با درآمد اندک مداومت کنید تا به پیشرفت دست یابید. امام صادق (ع) میفرمایند: «من طلب قلیل الرّزق کان ذلک داعیه الی اجتلاب کثیرٍ من الرّزقٍ». بی گمان عمل به این دستور در ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد بیکار، افزایش درآمد و نیز جلوگیری از بیکار شدن نیروی کار، نقش موثری میتواند بازی کند. با وجود این ایجاد روحیه در افراد بر تقویت اراده و ایجاد پاره ای زیرساختهای اخلاقی چون شکیبایی، خرسندی و قناعت، امید و توکل به خدا استوار است.
اصلاح سرمایه: از دیدگاه اسلام سرمایه امانتی الهی در دست انسان است که باید برای منافع خود و جامعه و اصلاح و رشد به نگهداری آن بپردازد. در روایات با واژههای اصلاح، استصلاح، استثمار و حفظ به این امر تاکید شده است. برای نمونه رسول خدا(ص) میفرمایند: «من المروّه استصلاح المال» لازم به ذکر است که واژه استثمار در زبان عرب، به معنای بهره برداری، سودجویی و سرمایه گذاری آمده است و با مفهوم رایج آن در زبان فارسی یعنی بهره کشی ستمکارانه تفاوت دارد. سرمایه گذاری و به گردش درآوردن سرمایه در فعالیتهای اقتصادی از برجسته ترین مصادیق اصلاح و استثمار آن به شمار میرود.
نفی واسطهگریهای غیر ضروری: اسلام برای سلامت و حفظ روند طبیعی بازار با وضع قوانین حقوقی و اخلاقی نظارت خود را انجام داده است. یکی از مقررات نهی از واسطه گریهای کاذب است که با عناوینی همچون «منع از تلقّی رکّبان» یاد شده است. بر پایه روایات و احادیث نهی واسطهها دستوری الزامی برای ساماندهی و سالم سازی امور تجاری و فراتر از نهی کراهتی است چرا که نوعی استثمار، نیرنگ و فریب و ستمگری است. کسی که با خرید کالاها به قیمت پایین تجارت آن را به انحصار خود در میآورد و سپس با قیمت گزاف آن را به فروش میرساند، بدون انجام کاری مفید، سود سرشاری را به دست میآورد و فشار گرانی و گاه کمبود کالارا بر جامعه تحمیل میکند. پس هر گاه واسطه گری تنها مایه گرانی کالاها و زیان رساندن به فروشندگان و موجب اختلال و ناهماهنگی در روند طبیعی عرضه و تقاضا شود مشمول نهی و حرمت شرعی میشود. عمل به موارد و عناوین یاد شده قبل از انجام معاملات، تجارتی اسلامی و اقتصادی سالم را در جامعه ایجاد مینماید.