دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

غذای که تمام نمی شد

No image
غذای که تمام نمی شد

«چون آقا نورالدین طعامى را تبرّک فرمودند و به میهمان ها دادند، باقى مانده آن را به منزل بردم و از آن، خود و خانواده ام مى خوردیم، امّا هر چه برداشته مى شد باز به جایش مى آمد و پایان نمى پذیرفت. بعد از یک هفته استفاده مداوم، در حالى که انتظار مى رفت آن غذا جبران یکى دو نفر را بیش تر نکند، به خدمت آقا رفتم و عرض کردم: این چه غذایى است که تمام نمى شود؟ پاسخ دادند: برو که تمام شد. وقتى به منزل رفتم، دیدم خبرى از غذا نیست. فهمیدم که نباید این وضع را افشا مى کردم.»

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

گرامى‏ ترين انسان نزد خدا

كسى كه بيش از همه به ياد خدا باشد و به فرمان او عمل كند.
No image

توانگرى حقیقی

توانگرى به فراوانى مال و ثروت نيست، بلكه توانگرى [حقيقى‏] به بی نیازی نفْس است.
No image

دست و پاى بسته مؤمن

No image

کمِ زیاد و زیادِ کم

No image

صفات عملی مومن

پر بازدیدترین ها

No image

گرامى‏ ترين انسان نزد خدا

كسى كه بيش از همه به ياد خدا باشد و به فرمان او عمل كند.
No image

کم خدا را زیاد بشمار

Powered by TayaCMS