كلمات كليدي : قرآن، رضا، رضايت، موافقت، خشنودي
نویسنده : روحالله رضائی
رضا از (ر ض ی) به صورت ناقص یائی[1] یا از (ر ض و) به صورت ناقص واوی است[2] و در هر صورت در مقابل خشم است[3] و برخی آن را به معنای موافقت با میل و خواسته انسان دانستهاند[4].
و در اصطلاح معنایی جدا از معنای لغوی ندارد و در میان عامه مردم به معنای موافقت دل با عملى از اعمال است، بدون اینکه ناراحت شود و احساس تضادى کند، مثلا مىگویند: فلانى به فلان امر راضى شد یعنى موافقت کرد و از آن امتناع نورزید و این رضایت به صرف کراهت نداشتن حاصل مىشود، و لازم نیست که دوست هم داشته باشد[5].
چند نکته در معنای رضایت:
1- در معنای رضا تعقب بعد از فعل در نظر گرفته شده است یعنی باید فعل یا چیزی واقع شود و سپس نسبت به آن فعل یا چیز رضایت قرار بگیرد.[6]
2- "رضا" یکى از اوصاف صاحبان شعور و اراده است و برای غیر صاحبان شعور بهکار نمی رود؛ مثلا هیچ وقت نمىگوییم این سنگ از من راضى است.
3- رضا و خشنودى همواره به اوصاف و افعال مربوط مىشود، نه به ذوات، مثلا مىگوییم من از اوصاف و افعال فلانى راضیم و نمىگوییم من از این گل راضى هستم و اگر گاهى مىبینیم که به ذوات هم مربوط مىشود، حتما عنایتى در کارهست و بالأخره برگشتش باز به همان معنى مىشود، مانند آیه:
«وَ لَنْ تَرْضى عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لَا النَّصارى »[7]
«هرگز یهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد.»
که هر چند عدم رضایت یهود و نصارى را مربوط به شخص رسول خدا (ص) کرده، ولى مىدانیم که منظور رفتار رسول خداست، و معنایش این است که یهود و نصارى هرگز از رفتار تو راضى نمىشوند مگر آن که چنین و چنان کنى. [8]
معنای رضایت درباره بندگان
علامه طباطبائی رضایت در بندگان را به معنای «مطابقت چیزی با میل انسان» میداند که به محض مخالفت نداشتن صادق میشود، یعنی برای اینکه بگویند شخصی به کاری رضایت دارد نباید با آن کار صد در صد موافق باشد و از آن کار خوشش بیاید، بلکه به محض نداشتن مخالفت میتوان گفت که به این کار رضایت داشته است. [9]
معنای رضایت درباره خداوند
در قرآن کریم در آیات بسیاری صیغه های مختلف ماده (رضی) به خداوند نسبت داده شده و از اصطلاحاتی مانند: «رِضْوان اللَّه»[10] و «رَضِیَ اللَّهُ»[11] استفاده شده
است و به عنوان صفتی از اوصاف الهی بر شمرده شده است.
« ... رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّه »[12]
«(هم) خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند و این (مقام والا) براى کسى است که از پروردگارش بترسد!»
رضایت درباره خداوند با آنچه درباره بندگان است متفاوت میباشد و درباره رضایت وغضب خداوند نظرات مختلفی وجود دارد و در علم کلام مباحث بسیاری را به خود اختصاص داده است، برخی آن را به معنای عقاب و ثواب می دانند[13] و برخی آن را به معنای اراده بر ثواب و عقاب می دانند[14] برخی ثواب و عقاب را فعل و رضایت و سخط را حالتی نفسانی غیر از فعل می دانند[15].
نتیجه رضایت خداوند
مهمترین نتیجه رضایت که قرآن کریم به آن توجه کرده است احساس خوشبختی ای است که خداوند برای بنده خود به وجود میآورد، در این باره در تفسیر نمونه آمده است که ممکن است انسان غرق عالیترین نعمتها باشد ولى هنگامى که احساس کند مولى و معبود و محبوب او از او ناراضى است تمام آن نعمتها و مواهب در کام جانش تلخ مىگردد.[16] از این جهت میتوان نعمت رضایت را یا یکی از بهترین نعمت های خداوند قلمداد کرد.
علت رضایت خداوند از بندگان
اخلاص
یکی از صفتهائی که رضایت خداوند را به همراه دارد، اخلاص است، قرآن کریم درباره این صفت میفرماید:
« لَّا خَیرْ فىِ کَثِیرٍ مِّن نَّجْوَئهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحِ بَینَْ النَّاسِ وَ مَن یَفْعَلْ ذَالِکَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا »[17]
«در بسیارى از سخنانِ درِگوشى (و جلسات محرمانه) آنها، خیر و سودى نیست مگر کسى که (به این وسیله،) امر به کمک به دیگران، یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم کند و هر کس براى خشنودى پروردگار چنین کند، پاداش بزرگى به او خواهیم داد.»
از این آیه بر میآید که طلب رضایت خداوند فقط با اعمال با اخلاص میشود نه با اعمالی که برای دیدن مردم و نقل کردن آنها انجام داده میشود. [18]
ایمان و عمل صالح
دومین و سومین صفتی که در قرآن کریم به عنوان صفاتی آمده که رضایت خداوندبه آنها تعلق میگیرد ایمان و عمل صالح است:
« وَ السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنصَارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضىَِ اللَّهُ عَنهمْ »[19]
«پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانى که به نیکى از آنها پیروى کردند، خداوند از آنها خشنود گشت »
علامه طباطبائی در ذیل این آیه میفرماید: آیه نشان میدهد که ایمان و عمل صالح از شرائط رضایت پروردگار است چون آیه شریفه، مؤمنین را در سیاقى مدح کرده که در همان سیاق منافقین را به کفر و اعمال زشت مذمت نموده است. [20]
اطاعت
اطاعت را سومین صفتی که باعث رضایت خداوند میشود شمردهاند و علامه طباطبائی درباره آن مینویسد: چیزى که هست بیشتر مواردى که در قرآن کلمه رضاى خدا آمده، (اگر نگوئیم همه مواردش) از قبیل رضایت به اطاعت است. [21]