دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آتاناسیوس Athanasius

No image
آتاناسیوس Athanasius

كلمات كليدي : آتاناسيوس، آريوس، نيقيه، الوهيّت مسيح

نویسنده : محمد صادق احمدي

بررسی زندگی و آثار دانشمندان و متفکران مسیحی از آن‌رو اهمیت دارد که با تحقیق در تاریخ ایشان، می‌توان به برداشت صحیحی از بسیاری از آموزه‌های موجود و فلسفه پیدایش این آموزه‌ها دست یافت.

در بین این دانشمندان، عده‌ای مؤثرتر از دیگران بودند و راه‌های جدیدی را فراروی جهان مسیحیّت گشودند. این اشخاص را جهان مسیحیت با همه شاخه‌هایش پذیرفته و نام آباء را برای ایشان برگزیده است. یکی از این آباء، آتاناسیوس است.

 

شمّاسی که اسقف شد

آتاناسیوس در سال‌های آخر قرن سوم میلادی در اسکندریه متولد شد و پس از گذر از دوره نوجوانی، به خدمت روحانی مشغول شد. سپس با شاگردی الکساندر، اسقف اسکندریه، به مقام شمّاسی رسید. کلیسای کاتولیک، دارای سلسله مراتبی است که شامل اسقف، کشیش و شمّاس می‌شود؛ که شمّاس، بیشتر به کارهای خدماتی کلیسا می‌پردازد.

آتاناسیوس در سال 328 و با مرگ الکساندر در جوانی اسقف اسکندریه شد. علت این امر طرف‌داری پر شوری بود که او در شورای نیقیّه از الکساندر نشان داد و با این کار از آریوس، که نه شمّاس؛ بلکه کشیشی از شاگردان الکساندر بود، پیش افتاد.

پس از نزاع آریوس و شورای نیقیّه در سال325، مهم‌ترین دل‌مشغولی آتاناسیوس، مبارزه علیه آریانیزم بود؛ زیرا او با رویکرد آریوس موافق نبود و پشتیبان الوهیّت مسیح بود. آتاناسیوس با تمام امکانات، از جمله سیاست‌های کلیسایی، علیه آریانیزم مبارزه کرد و در نتیجه کم‌کم در میان اسقف‌ها و دولت‌مردان منفور شد؛ اما نزد الکساندر محبوبیّت پیدا کرد. به‌همین سبب از مدت 44 سالی که در مقام اسقفی مشغول به‌کار بود، 17 سال آن در پنج محل مختلف به‌ تبعید سپری شد.

آتاناسیوس در اسکندریه به‌کار اسقفی مشغول بود؛ تا این‌که در سال 373 با همین سمت درگذشت.

 

آثار آتاناسیوس

از آتاناسیوس آثار زیادی به‌جا مانده که مهم‌ترین آن‌ها از این قرار است:

1.    آثار ضد آریوسی؛ که حجم عمده کارهای وی بود.

2.    آثار دفاعیاتی؛ آتاناسیوس یک اثر دفاعی در دو بخش به نگارش در آورده که عبارتند از "علیه یونانی‌ها" و "تجسّم کلمه".

3.    نامه‌های عید پاک؛ نامه‌هایی که هرساله برای قرائت در کلیسای مصر می‌نوشت. نکته جالب در این نامه‌ها این است که فهرستی از عناوین کتب عهد جدید ارائه می‌کند.

4.    زندگی آنتونی؛ شرح حال آنتونی راهب که مورد مطالعه بسیاری، از جمله آگوستین بود.[1]

5.    اعتقادنامه آتاناسیوس؛ با تحقیقات ثابت شده بعد از سال 500 میلادی تحریر شده و به وی منسوب شده که شامل دو بخش است. قسمت اول در مورد تثلیث و قسمت دوم در مورد شخصیّت مسیح است. این اعتقادنامه را کلیساهای شرق نپذیرفتند.[2]

 

جدال آریوس، راه رشد آتاناسیوس

شاید در بدو امر، پرداختن به جدال آریوس بی‌ارتباط به‌نظر برسد؛ اما با تیزبینی محققانه، مشخص می‌شود که جدال آریوس زمینه شهرت آتاناسیوس را فراهم کرد.

 نزاع از اینجا شروع شد که الکساندر، اسقف اسکندریه، برای کشیشان خود در مورد "سرّ تثلیث در توحید" موعظه می‌کرد. کشیش آریوس اعتراض کرد و گفت: این سخن سر از چندخدایی درمی‌آورد. زیرا اسقف گفته بود: «خدا همیشه هست، پسر همیشه هست و پسر بدون تولد در پدر حضور دارد.»

هدف آریوس اثبات بسیط بودن و یگانگی خدایی بود که چون روح محض بود، نمی‌توانست با جهان مادّی ارتباط مستقیم داشته باشد. بنابراین طبق نظر آریوس، وجود یک واسطه ضروری بود. این واسطه، همان پسر بود که هرچند قبل از شروع زمان به‌وجود آمده بود، ولی یک مخلوق بود و موجودی واسطه و جدای از پدر بود.[3]

آریوس معتقد بود که «خدا از خلقت جداست. پس ممکن نیست مسیحی را که به زمین آمده و چون انسان تولّد یافته است با خدایی که نمی‌شود شناخت، یکی بشماریم. همان ورطه‌ای که انسان را از خالق خود جدا می‌نماید، مابین خدا و پسر وی عیسی مسیح نیز موجود است. پدر، پسر را تولید نمود؛ یعنی پیش از هرچیز پسر از پدر، از نیستی خلق گردید. پس مخلوق است و از ذات خود پدر نیست و به تمام معنا، وی را خدا نتوان خواند.»[4]

 

آزار و اذیت آریوس و طرفدارانش

اما الکساندر آرام ننشست و آریوس را از شهر اخراج کرد. آریوس خود در نامه‌ای طولانی و گلایه‌آمیز از ستم‌های کلیسا می‌گوید : «...اسقف سر و صدای زیادی درباره ما به‌راه می‌اندازد و به‌سختی ما را آزار می‌دهد ... یوسبیوس، برادر شما در قیصریه، تئودتوس، آیتیوس و همه اسقفان شرق، اناتیما(ملعون) اعلام شده‌اند؛ زیرا ایشان می‌گویند: خدا بدون آغاز در پسرش وجود داشته است ... ما مورد آزار قرار می‌گیریم چون می‌گوییم پسر آغازی داشت؛ اما خدا بدون آغاز است. این واقعا علّت آزار ماست؛ همچنین به‌سبب این‌که می‌گوییم او از عدم پدید آمده است.»[5]

مشاجره بین آریوس و الکساندر از اسکندریه خارج شد و در تمام کلیساهای مشرق مورد بحث قرار گرفت. بدین‌سان تمام امپراتوری به آشوب کشیده شد. کنستانتین از این تفرقه بیمناک شد و با بیان این‌که هر دو اندیشه یکسان صحیح هستند، سعی کرد گروه‌ها را متحد کند.

 

تشکیل شورا به رهبری امپراتور!

در این مسأله نکته جالب این است؛ که امپراتوری که خود، اعتقادی به مسیحیت ندارد و به‌گفته دورانت، چندان به الهیّات پای‌بند نبوده و بیشتر در پی اهداف سیاسی و یکپارچه کردن حکومت خویش است، برای حل مسأله تلاش می‌کند و حتی ریاست شورا را به‌عهده می‌گیرد.

این ادعای دورانت، یعنی کافر بودن کنستانتین هنگام رهبری شورا، از نامه‌ای که کنستانتین به آریوس و الکساندر نوشته به‌روشنی قابل استنباط است:

«من فرض را بر آن گذاشته بودم که اندیشه‌هایی را که همه مردم از خدایان دارند، به‌شکل واحد بازگردانم؛ زیرا قویّا حس می‌کردم، اگر بتوانم مردم را متقاعد سازم که در این‌باره متحد شوند، اداره امور عامّه به‌طور قابل ملاحظه‌ای آسان خواهد شد. اما افسوس! اطلاع می‌یابم که در میان شما، بیش از آن‌چه اخیرا در آفریقا مجادله بوده است، نزاع جریان دارد. ظاهرا علت این مجادلات، پوچ به‌نظر می‌رسد و درخور چنین معارضات تند نیست. تو، الکساندر، اگر می‌خواستی بدانی کشیشانت درباره یک مسأله حقوقی یا حتّی درباره مساله‌ای جزئی که هیچ اهمیتی ندارد، چگونه فکر می‌کنند و تو، آریوس، اگر چنین افکاری داشتی، می‌بایست سکوت می‌کردی ... لزومی نداشت که این مسائل را به‌میان مردم بکشانید ... اینها مسائلی هستند، که فقط بی‌کاری، محرّک آن‌هاست و جز برای حدت ذهن فایده‌ای ندارد ... کارهایی است احمقانه و درخور کودکان بی‌تجربه، نه شایسته کشیش‌ها یا افراد معقول.»[6]

 حال این سؤال پیش می‌آید که یک مسئله‌ی بی‌اهمیت که از بیکاری سرچشمه گرفته است، چگونه امپراتور را واداشت که حکم اعدام را برای مخالفت با آن صادر کند؟!

 

تصویب اعتقادنامه

در نهایت با تلاش و سرسختی زیاد، آتاناسیوس جوان که فقط به‌خاطر هواداری از اسقفش در این شورا حضور داشت و خواسته امپراتور مبنی بر وحدت و یکپارچگی رومیان، که پیش از این مذاهب شرک‌آلود سه‌خدایی داشتند، اعتقادنامه تصویب شد.

آتاناسیوس در این شورا برای ردّ آریوس دو دلیل ارائه کرد:

1.    آتاناسیوس خاطرنشان می‌کرد که اگر آن‌گونه که آریوس معتقد است، مسیح خدا نبود؛ بنابراین محال بود که بتواند بشر را رهایی بخشد؛ زیرا هیچ مخلوقی قدرت رهایی بخشیدن را ندارد.

2.    و اگر مسیح خدا نبود؛ پس کلیسای مسیحی به‌سبب بت‌پرستی، مقصّر می‌شد.

در نهایت و با تلاش‌های آتاناسیوس؛ که در شورا سنّ کمی داشت، اعتقادنامه‌ای تصویب شد که متن آن چنین است:

«من به‌خدای واحد، پدر قادر مطلق، خالق آسمان و زمین و همه امور محسوس و نامحسوس ایمان دارم. به‌خداوند عیسی مسیح، تنها پسر مولود خدا ایمان دارم. او قبل از همهی زمان‌ها از پدر متولد شد، خدا از خدا، نور از نور، خدای حقیقی از خدای حقیقی که مولود است؛ نه مخلوق، هم‌ذات پدر است و همه چیز به‌واسطه او آفریده شد. او برای ما انسان‌ها و برای نجات ما از آسمان نازل شد. از طریق مریم باکره توسط روح‌القدس تجسّد یافت و انسان شد. همچنین به‌خاطر ما به صلیب کشیده شد و از جانب پنطس پیلاطس متحمل درد و رنج شد و دفن شد. براساس متون مقدّس در روز سوم برخاست و به آسمان عروج کرد.

او در سمت راست پدر نشست و دوباره با جلال و عظمت برای داوری بر زندگان و مردگان خواهد آمد و سلطنت او پایان نخواهد داشت و من به روح‌القدس خداوند و حیات‌بخش ایمان دارم. او که از پدر و پسر نشأت گرفت. او که همراه پدر و پسر ستایش و تجلیل می‌شود. او که به‌واسطه رسولان سخن گفت. من به یک کلیسای رسولی مقدّس واحد ایمان دارم. اعتراف می‌کنم که یک تعمید برای آمرزش گناهان کافی است و در انتظار رستاخیز مردگان هستم و حیات جهان خواهد آمد. آمین!.[7]

 

لعنت‌نامه!

اعتقادنامه نیقیّه یک کلام فرعی نیز دارد که به آن متصل است و آن متضمن لعنت‌نامه‌ای است از این قرار: «لعنت باد بر کسانی که می‌گویند زمانی بود که عیسی وجود نداشت؛ یا قبل از آن‌که به‌وجود بیاید نبود؛ یا آن‌که از نیستی به هستی آمد. لعنت باد بر کسانی که اقرار می‌کنند، پسر خدا از ذات یا جنس دیگری است و یا آن‌که پسر خدا مخلوق و یا قابل تغییر و تبدیل است.»[8]

 

پس از اعتقادنامه

 اما اکثر روحانیون، خصوصا در شرق، از پذیرفتن اعتقادنامه سرباز زدند[9] و حتی بسیاری از روحانیون مخالف آریوس نیز از به‌کار بردن عبارت "هم‌ذات" که در متون مقدس نبود، مخالف بودند.[10] جدای از روحانیّون مردم عادی نیز این‌گونه بودند. چنان‌که گریگوری نازیانسی نقل می‌کند: «حتی یک حمامی به شما اطمینان می‌داد که پسر مطمئنا از هیچ به‌وجود آمده است.»[11]

پس می‌توان به‌وضوح دید که صدور اعتقادنامه نیز پایان کار آریوس و آریانیزم نبود؛ زیرا کنستانتین سه سال پس از پذیرش احکام شورای نیقیّه نظرش تغییر کرد و آریوس را از تبعید فراخواند و تا پایان دورانش از گروه مخالف شورای نیقیّه حمایت کرد. امپراتوران بعدی، دیدگاه‌های متفاوتی داشتند و نظرات متفاوت آنها بر زندگی کلیسا تاثیر می‌گذاشت؛ ولی بیشتر آنها آریوسی یا نیمه آریوسی بودند.[12]

با این همه، مسیحیّتی که در نیقیّه تصویب شد، دین رسمی امپراتوری روم گردید. پس از این تصویب، طرف‌داران آریوس توسط کلیسا، در معرض جریمه قرار گرفتند. تمام اشکال آریانیزم مطرود گردید و آریوس نیز پس از مرگش به‌دلیل انکار الوهیّت کامل کلمه(مسیح)، محکوم شد. آریانیزم بدعتی بود؛ که در شرق ریشه‌کن شد؛ اما در مغرب به‌عنوان شکلی از مسیحیّت که از کاتولیک متمایز بود چهارصد سال به حیات خود ادامه داد؛ به‌ویژه در میان گات‌ها و دیگر اقوام ژرمنی رشد سریعی نمود.

در نهایت، برخی از کلیساهای پروتستان که پس از اصلاحات تشکیل شدند، با مبادی آریوسی بنا شدند؛ در نتیجه مخالف تثلیث بودند. مثل "میکائیل سروتوس" اسپانیایی(کاشف جریان خون در رگ‌ها) که با مطالعه کتاب‌های عهد جدید ملاحظه کرد که مسئله تثلیث؛ که طبق اعتقادنامه نیقیه برای مسیحیان امری مسجّل شده بود، در این کتاب‌ها وجود ندارد و این عقیده کفر محض است. اما کلیسا او را محکوم کرده و در سال 1553 زنده طعمه آتش ساخت.[13]

 اما امروزه این نهضت نیز طرفدارانی در میان پروتستان‌ها برای خود پیدا کرده است؛ مثل گروه شاهدان یهوه که از جمعیت قابل توجّهی برخوردارند؛ ولی در کلیساهای کاتولیک روم، انگلیکن و ارتدکس به‌عنوان یک نهضت راست‌کیشی به‌شمار نمی‌رود.

مقاله

نویسنده محمد صادق احمدي
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS