كلمات كليدي : آتش، اهورامزدا، نيايش، وَر آتش، جشن آتش، بهرام، آتش آدُران، آتش دادگاه، اَشه، انواع آتش
نویسنده : محمد رضا نظري
آتش یکی از عناصر اربعه قدما میباشد که در آن جسم به صورت شیمیائی با اکسیژن ترکیب شده و باعث ساطع شدن نور، حرارت و احیاناً دود میگردد. آتش در ( کتابهای پهلوی به صورت ātaxš، در زبان اوستائی به صورت ātarš، در زبان فارسی میانه و پارتیان ādur و در زبان پهلوی جدید āḏar) آمده است.
اهمیت آتش
ارج و قرب آتش تنها در میان ایرانیان نبوده است بلکه اقوام بسیار دیگری نیز آتش را مورد تکریم قرار میدادهاند. همچنین آتش در میان “هند و اروپائیان” از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. در تیره “هند و ایرانیان” این اهمیت دو چندان مینموده است. در میان ایزدان هندوئی Agni بوده که مدتهای مدیدی از خدایان مهم هندو به شمار میآمده است. در سنگ نوشتههای به جای مانده از دوران هخامنشی، آتش مقام والائی داشته است. این ارج و قرب تا بدان جا پیش رفت که در زمان ساسانیان، آتشدان، نماد ملی این پادشاهی شد.
ایرانیان باستان، آتش را تجسمی از الوهیت اهورامزدا میپنداشتند و معتقد بودند که او دارای جنس مذکر[1] و پسر اهورامزدا است.[2]
در بندهشن، آتش را هفتمین مخلوق از مخلوقات هفتگانه مادی معرفی میکند و چنین بیان میدارد که هرچند وجود آتش پیدا و محسوس است اما در همه موجودات دیگر پراکنده است. به بیان دیگر معتقد بودند که نه تنها تخم و بذر همه گیاهان و حیوانات از آتش گرفته شده است بلکه آن آتشی هم که در زمین است و باعث خشک نشدن ریشههای درختان و همچنین یخ نبستن چشمهها میشود به دلیل وجود آتش است. در آسمان، آتش حضور ملموستری دارد. آتش در آسمان به صورت رعد و برق و خورشید وجود دارد. خلاصه میتوان گفت که آتش نیروئی است که در همه موجودات سریان دارد.[3]
آتش برای زرتشتیان، حکم مقابله کننده با اهریمنان را نیز دارد. از آن جا که آتش نیروئی اهورائی است، اهریمن به آن هجوم میبرد و دود و تاریکی را به آتش میآمیزد.[4] زرتشتیان معتقدند که تاریکی مظهر اهریمن است و چون آتش و چراغ افروخته میشود، تاریکی و اهریمن فرار میکند. اسطورهای در زامیاد یشت آمده است که اهریمنی به نام اژی دهاکه (به معنی غول مار دهکه) آهنگ دستیابی به فرّ کیانی را مینماید اما با تهدید و مقابله آتش روبرو شده و متواری میشود.[5]
در یسنهها یک یسنه ویژه آتش وجود دارد[6]. از آن جا که زرتشتیان آتش را مظهر اهورامزدا، و شعله آن را نور الهی میدانند و به همین خاطر در مقابل آتشدان به ستایش اهورامزدا میپردازند. بایستی اشاره کرد که آتشدان برای اینان به منزله محراب است.[7] این نیایش، آتش را بزرگترین بخشوده اهورامزدا و فروزندهای در خور ستایش و جلوهگاه بزرگترین ستایش معرفی میکند. زرتشتیان از آتش طلب بهترین اندیشه، گفتار و کردار نیک را و همچنین نبرد با بدی و زشتی و دروغ را خواستارند تا این که بتوانند شایسته پرستش اهورامزدا شوند.[8]
وظایف زرتشتیان نسبت به آتش
همچنین زرتشتیان وظایفی نسبت به آتش داشتهاند و از بیاحترامی نسبت به آتش برحذر داشته شدهاند. گویند گرشاسب به دلیل آنکه با گرز بر آتش کوبید مورد غضب قرار گرفت که با میانجیگری گوشُوروُن بخشیده شد. برخی از محرمات زرتشتیان نسبت به آتش از این قرار بوده است: خوب و پاکیزه نگاه نداشتن آتش، سرد و خاموش نمودن آن، استفاده از چوبی که بوی بد دهد، ریختن آب بر آتش، سوزاندن مرده و لاشه حیوان با آن، دست شوین (دستی که بامدادان پس از بیدار شدن شسته نشده باشد) را بر آتش گذاردن، دمیدن با دهان در آتش، استفاده از هیزمی که کمتر از یک سال نگاه داشته شده است و خشک نیست، اسم و بوی (هیزم و بوی خوش) را سه بار ننگریده بر آتش نهادن، ندادن هدیهای در خور و مناسب برای آتش، ظلم نسبت به خدمتکاران آتش و ...[9]
کارکردهای آتش
آتش دارای کارکردهائی نیز بوده است. زرتشتیان در مراسم خود از آتش استفاده کرده و به نیایش آن میپرداختهاند و در برابر آن به نماز میایستادهاند تا بدان جا که از سوی برخی متهم به آتشپرست بودن گشتهاند. نوع دیگری از آتش وجود داشته است و آن آتش خانگی بوده و زرتشتیان بایستی همیشه آن را روشن نگاه میداشتند. سنت بر این بود که پدر هر خانواده، آتش خانواده خویش را افروخته و پاسداری میکرد. این آتش تنها آن زمان خاموش میشد که که بزرگ خانواده میمرد.[10]
آتش مقدس
آتشهای مقدس سه گونه بودهاند:
1. آتش بهرام: این آتش، مهمترین آتشها محسوب میشود. گفته شده که این آتش از شانزده آتش گوناگون ترکیب یافته است و 1128 بار تطهیر شده است. این آتش بایستی همیشه روشن نگاه داشته شود و فقط موبدی ویژه میتواند وارد محوطهای که آتش در آن قرار دارد بگردد. دیگر موبدان و سایر زرتشتیان، تنها اجازه دارند که از پشت دیوار مشبک آتشکده، این آتش را نظاره کنند و ادعیه را بجا آورند.
2. آتش آدُران: افروختن این آتش نیز توسط موبدان اما با تشریفات کمتری انجام میشود.
3. آتش دادگاه : در مراسم افروختن این آتش موبدان حضور دارند اما مردم عادی هم میتوانند به این آتش خدمت نمایند.[11]
آتش در جشنهای ایرانیان نیز مورد استفاده بوده است. از مهمترین این جشن ها جشن سده بوده است که به جشن آتش هم معروف بوده است. فردوسی در شاهنامه داستان عامیانهای را برای پیدایش آتش بیان میکند: «روزی هوشنگ به همراه عدهای به سمت کوهی میرفت. در آن جا مار سیاه بزرگی را دید و سنگی را به سمت آن پرتاب کرد. سنگ به مار نخورد اما با سنگ دیگری برخورد نمود که باعث جرقه زدن و آتش گرفتن گیاهان خشک اطراف آن گردید. هوشنگ به شکرانه این کار، هرساله جشنی را برپا کرد که به جشن سده معروف شد».
شایان ذکر است که ابوریحان بیرونی منشأ دیگری را برای این جشن میداند.[12] علاوه بر جشن سده از سه جشن آتش دیگر تحت عنوان آذرگان (که در روز نهم آذر برگزار می گردد)، شهریورگان، و اردیبهشتگان نیز نام برده شده است.[13]
راستی آزمایی از طریق آتش
آتش ارتباط وثیقی با اَشه (راستی و حقیقت) دارد و مظهر آن به شمار میآمده است. از این رو کارکرد دیگری نیز داشته است و آن این که ابزاری برای آزمونهای دشوار نیز بوده و کسانی که متهم به دروغ گوئی و یا نقض پیمان میشدند برای اثبات بیگناهی باید از امتحان سخت آتش میگذشتند. در منابع سنتی این اقدام به رزتشت نسبت داده شده است.[14]
این آزمایش ظاهراً به دو گونه برگزار میگشته است: نخست آن که، آتشی را تهیه کرده و متهم را از آن میگذرانیدند، همانند آنچه در داستان ویس و رامین در شاهنامه وجود دارد. دیگر آن که فلز مذابی را بر سینه او میریختند. کاری که "آذر باد ماراسپندان" موبدموبدان عصر شاپور ساسانی، برای اثبات حقانیت دین، آن را انجام داد.
از آن جا که آتش مظهر اَشه بود و زبانه آن را پیام آور راستی و داد سرمدی میدانستند که برای نیکان آرامش و خوشی را به همراه دارد و برای بدان رنج و سختی را به همراه دارد، چنانکه متهم میمرد، گناه کار بودنش ثابت میشد و اگر زنده میماند بیگناهیش اثبات میگشت.
همچنین در داوری نهایی که در روز واپسین انجام خواهد گرفت نیز آتش جایگاه ویژهای دارد. در این روز سیل فلز مذابی جاری خواهد گردید و تمام نیکوکاران و بدان را در بر خواهد گرفت. آنان که نیکوکارند احساسی چون جاری شدن شیر گرم خواهند داشت اما بدان عذاب خواهند کشید. پس از این مرحله است که همگی به بهشت وارد خواهند گردید.[15]
انواع آتش
در عقاید زرتشتیان پنج نوع آتش وجود دارد برخی پیدایش این تقسیم بندی را در دوره اشکانیان میدانند.
1. آتش برزی سوه bərəzi.savah که همان آتش بهرام است.
2. آتش وهوفریانه vohu fryāna که به معنی "دوست دار نیکی" است و اخگر زندگی در تن انسانهاست. درست نمودن تن و روشنی چشم از اوست و این آتش است که بدنها را گرم نگه میدارد و جریان زندگی به دست اوست.
3. اوروازشت urvāzišta به معنی "بیشترین شادمانی" است. این آتش، آتشی است که در بذر گیاهان وجود دارد.
4. وازشت vazišta به معنی "پیش برندهتر" است. این آتش همان رعد و برقی است که در آسمان وجود دارد.
5. اسپنیشت spə̄ništa به معنی مقدسترین است و آن آتشی است که در پیشگاه اهورامزدا مشتعل است. این آتش در عرش اعلا آفریده شده و تجلی مادی آن همین آتش سوزان طبیعی است.[16]
امروزه آتش هنوز در آداب و رسوم ایرانیان حضور دارد که به عنوان مثال میتوان به مراسم چهارشنبه سوری، روشن کردن چراغ و لامپ ها در شب عید، روشن کردن چراغ بر بالای قبر مردگان و همچنین وجود ضرب المثلهائی چون کور بودن اجاق و غیره اشاره نمود.