پرسش:
بلاها و مصیبتها را با چه منظری باید نگاه کرد و چگونه میتوان آثار آن را برای افراد و طیفهای مختلف تشخیص داد و از یکدیگر تفکیک نمود؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سؤال به منشأ حسنات و سیئات و بلاها و مصیبتها اشاره کردیم و یک نوع هدف از حکمت بلاها را بیان کردیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
۲ـ بلاء و مصيبت به هدف امتحان مؤمنین تا به این وسیله استعدادهای الهی آنها شکوفا شود؛ و به صفاتی چون صبر، حلم، رضا، توکّل و... آراسته گردند. چرا که حقیقت وجودی انسان در عالم برزخ و آخرت تابع صفات و ملکات درونی اوست. خداوند متعال میفرماید: «سپس از پى آن غم، آرامشى بر شما نازل كرد، خوابى كه جمعى از شما را فرا گرفت و گروهى كه تنها در فكر جان خويش بودند گمانهاى نادرستى، در باره خدا چون گمان دوره جاهليّت داشتند، مىگفتند: آيا ما را از اين كار چيزى هست؟ بگو: سر رشته همه كارها به دست خداست. در دل خويش چيزهايى نهان مىداشتند كه بر تو آشكار نمىكردند. مىگفتند: اگر كار دست ما بود در اين جا كشته نمىشديم. بگو: اگر در خانههاى خود هم بوديد، كسانى كه كشته شدن بر آنان مقرر شده بود [با پاى خود] به قتلگاه خويش مىرفتند، و براى اين كه بدينسان خدا نيتهاى شما را بيازمايد و آنچه در دل داريد تصفيه كند، و خدا به راز دلها آگاه است.» (آل عمران: 154) همچنین میفرماید: « لَتُبْلَوُنَّ في أَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذينَ أَشْرَكُوا أَذىً كَثيراً وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ: به يقين(همه شما) در اموال و جانهاى خود، آزمايش مىشويد. و از كسانى كه پيش از شما به آنها كتاب(آسمانى) داده شده، و (همچنين) از مشركان، سخنان آزاردهنده فراوان خواهيد شنيد، و اگر استقامت كنيد و تقوا پيشه سازيد، (شايستهتر است؛ زيرا) اين از كارهاى مهم و قابل اطمينان است.»(آلعمران:186)
از این آیات به وضوح استفاده میشود که هدف از امتحان و مبتلا نمودن مؤمنان از جانب خداوند حکیم، تصفیه نمودن باطن آنها و آراستنشان به صفات نیکوست. در برخی روایات نیز بیان شده که برخی از این ابتلائات به عنوان کفّاره گناهان مؤمنان است و کفّاره یعنی پوشاننده، و این شدائد را کفّاره گفتهاند چون موجب میشود نقصهای حاصل از گناه پوشیده و پر شوند.
۳ـ بلاها و مصيبتهايي كه براي ترفيع درجه بوده اختصاص به کسانی دارد که فاقد هر گونه گناهی هستند و البته روشن است که انبیاء (ع) بارزترین مصداق چنین افرادی هستند؛ لکن چنین مقامی تنها مختصّ این بزرگواران نیست و برای برخی افراد غیر نبی نیز چنین مقامی قابل تصوّر است نظیر حضرت مریم(س) یا حضرت معصومه (س) یا حضرت زینب(س) و حضرت ابیالفضل (ع) و برخی علما که صاحب عصمت اکتسابی شدهاند. اینها چون گناهی برای زدوده شدن ندارند لذا بلایا برای آنها صرفاً جنبه ارتقاء درجه دارند یعنی با این بلایا قابلیّت فیضپذیری این بزرگواران افزایش یافته آماده برای پذیرش فیض بیشتر میشوند.
۴ـ امّا آخرین قسم بلایا برای اولیاء به معنی مطلق آن است که عبارت از چهارده معصوم (ع) هستند. هر نبی و مؤمنی نسبت به مادون خود ولی محسوب میشود امّا وقتی این واژه در کنار انبیاء و مؤمنین ذکر شد مقصود از آن ولی الله کامل خواهد بود که بر همگان و حتّی بر انبیاء (ع) نیز ولایت دارند. این بزرگواران نه تنها از معصیت معصومند که به معنی حقیقی کلمه از ترقّی مقام نیز منزّهند چون مقامی بالاتر از آنچه ایشان در آن مستقرّ شدهاند تصوّر ندارد. بین این ذوات مقدّسه و خداوند متعال تنها حجاب مخلوقیّت و خالقیّت حائل است که آن نیز برداشتنی نیست. «قَالَ النَّبِيُّ(ص) يَا عَلِيُّ مَا عَرَفَ اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ غَيْرِي وَ غَيْرُكَ وَ مَا عَرَفَكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ غَيْرُاللَّهِ وَ غَيْرِي. نبی اکرم (ص) فرمودند: یا علی جز من و تو کسی خدا را چنانکه حقّ معرفت اوست نشناخت؛ و تو را نیز آنچنانکه حقّ معرفت توست جز من و خدا نشناختیم.» (بحارالأنوار، ج39،ص84) همچنین فرمود: «مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ وَ مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ: (خدایا) آن گونه که من بندگی تو نمودم حقّ بندگی توست و آنچه من از تو شناختم حقّ معرفت توست» (بحارالانوار،ج68،ص23 ) یعنی دیگر بالاتر از این نه عبادتی توان نمود و نه معرفتی توان حاصل کرد؛ چرا که بیش از این ذاتاً محال است.
امّا اینکه فرمود بلا برای اولیاء کرامت است مقصود این است که در هنگام بلا کمالات وجودی این بزرگواران برای دیگران نیز ظاهر میشود. آنگونه که در کربلا عظمت روح حسینی ظهور نمود به نحوی که کسی چون حرّ آن را اعجاز امامت یافت یا در شدائد زیادی حلم و خلق نبوی ظاهر میشد تا آنجا برخی افراد زیرک از عظمت صفات اخلاقی آن حضرت پی به نبوّتش میبرند. کما اینکه شجاعت علوی و هیبةً الله و یدالله و اسدالله بودن آن حضرت در شدّت جنگ بروز مینمود.
روزنامه کیهان