دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آزادی بیان، آزادی مطبوعات

No image
آزادی بیان، آزادی مطبوعات

كلمات كليدي : آزادي بيان، آزادي مطبوعات

نویسنده :جواد نعیمی

آزادی بیان، آزادی مطبوعات و آزادی قلم، کلمه‌ها و پاره جمله هایی هستند که به همین شکل یا به تعابیر دیگر، از دهان و قلم دوست و دشمن شنیده می‌شوند. و البته طرفداران این آزادی، هر یک نمایندگان طرز تفکری ویژه‌اند، که گاه با همدیگر تعارض داشته و یا دست کم همسو نیستند.

تردیدی نیست که آزادی، مطلوب است. اما کدام آزادی؟ برای چه کسی؟ و در چه شرایطی؟ آیا منظور از این آزادی، فراهم آوردن شرایط و محیطی است که هر قلم به دستی، در هر جا و به هرگونه که خواست و درباره هرچه خواست، چیزی بنویسد؟ حتی اگر آن فرد، مثلاسلمان رشدی باشد؟ و حتی اگر آن نوشته، محیطی متشنج بیافریند و یا مقدسات مذهبی و باورهای اعتقادی را به سخره بگیرد و یا تیشه بر ارکان نظام جمهوری اسلامی ما بزند؟

در همین جا بلا فاصله باید جایگاه نقدهای اصولی و عملی و غیرمغرضانه را جدا دانست. سخن بیشتر بر سر آن دسته از دگر اندیشان، ناباوران معاند و یا شبه روشنفکری است که متاسفانه مجوز اندیشه پراکنی و نشر کتاب یا مجله و روزنامه‌ای را از همین نظام دریافت می‌دارند و به لطایف الحیل و در قالب‌های گوناگون، به شکل صریح یا استعاری، یا در لفافه، به ضربه زدن به انقلاب اسلامی و یا استهزا کردن بنیان‌ها و بنیادهای دینی مبادرت می‌ورزند!

کسانی که آب به آسیاب دشمن می‌ریزند و معرف فرهنگ‌هایبیگانه و مروج افکار نادرستی هستند که در تقابل با آرا و باورهای اکثریت قاطع افراد جامعه است، چگونه انتظار دارند که در یک جامعه اسلامی و انقلابی، هرچه را پسند خویش می‌دانند و گاه مورد پسند دشمنان و بیگانگان نیز هست، نشردهند و کسی هم پیدا نشود که به آنان بگوید بالای چشمتان ابروست؟

اینان، به تعبیر ظریفی، همان‌هایی هستند که همه کینه‌ها و عقده‌های دل و ذهنشان را به انحای گوناگون فریاد می‌زنند و به روشنی به مخالفت و مخالف خوانی می‌پردازند، و با این همه، با کمال بی شرمی، دم از نبود آزادی و وجود اختناق و سانسور می‌زنند. آیا این‌ها به همین راحتی که خود سخن پراکنی می‌کنند، می‌پذیرند که کسی علیه آنان حرفی بگوید یا سخنی بنویسد؟

آیا در یک جامعه آزاد و در عین حال مقید به باورها، سنتها و داشته‌های مذهبی و انقلابی، می‌توان و باید هر چیزی را نوشت، حتی سیاه ترین کلمه‌ها را، و حتی بی شرمانه‌ترین صحنه‌ها را، و حتی تمسخر اعتقادات دینی و ارزش‌های انقلابی را؟

آیا می‌توان به بهانه ابراز و اظهار واقعیتها، و در پس واژه‌ها و عناوین چشم نواز و دلفریب، موید و مبلغ اندیشه‌های ناصواب و نابجا بود؟ و آیا می‌توان آزادی را تنها محدود به خواسته‌های خود دانست؟

آیا می‌شود همین که امکان نشر برای آدم فراهم شد، همه چیز را زیر پا گذاشت و تنها به تبلیغ مسائل و مطالبی پرداخت که آبشخورهای خاص دارند و عده خاصی را خرسند می‌سازند؟

به نظر می‌رسد این دسته از افراد که به بهانه آزادی، آزادانه به جنگ با ارزش‌ها می‌پردازند، نه بهای آزادی را می‌دانند، نه قدر آن را می‌شناسند، و نه تصوری درست از مخاطبان خود یا به هر حال کسانی که افکار آنها را مورد ارزیابی قرار می‌دهند، دارند!

چگونه می‌شود فردی در هوا و فضای جمهوری اسلامی تنفس کند و ایمان و آرمان را نادیده بگیرد؟ چگونه می‌شود چشم بر همه خوبی‌ها و والایی‌ها بست و تنها برخی از مسائل ویژه را آن هم با دیدی خاص و نظری مغرضانه مطرح کرد و در جست وجوی تاثیرگذاری آن برآمد؟

خوشبختانه، مردم، کاملاهشیار و بیدارند، اغلب، دیدی باز دارند و بسیار خوب به ارزیابی می‌پردازند و دوست و دشمن را به خوبی می‌شناسند. هر کلمه یا کلام، حامل یک پیام است. پیامی که از منشا ویژه ای صادر می‌شود و به مقصد خاصی ارسال می‌گردد. و هر پیام رسان و پیام گزاری- که در این بحث، هر نویسنده ای است- می‌باید هماره خود را در قبال خداوند، جامعه، وجدان، و تاریخ، مسئول بداند و متعهدانه به پیام رسانی مبادرت ورزد. نشاط و اثر مطلوب هر نوشته‌ای را، بی گمان محتوا و خاستگاه آن تعیین می‌کند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
دنیاشناسی در نهج البلاغه

دنیاشناسی در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی

پر بازدیدترین ها

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

آغاز سخن درباره آفرینش جهان(نهج‌البلاغه)

کوتاه سخن این که افعال خداوند از افعال بندگان به کلّى جداست زیرا او با علم به مصالح و مفاسد اشیا و آگاهى بر نظام احسن آفرینش و قدرت تامّ و کاملى که بر همه چیز دارد، با قاطعیّت اراده مى کند و بدون هیچ تزلزل و تردید و اندیشه و تجربه، موجودات را لباس وجود مى پوشاند. هم در آغاز آفرینش چنین است و هم در ادامه آفرینش.
آفرینش انسان در نهج البلاغه

آفرینش انسان در نهج البلاغه

سپس از روح خود در آن دمید، پس به شکل انسان هشیارى در آمد که به تحرک برخاسته و ذهن و فکر و اعضاى خود را به خدمت مى‏گیرد، و از ابزار جابجائى استفاده مى‏ کند، حق و باطل را مى ‏شناسد، و از حواس چشیدن و بوئیدن و دیدن برخوردار است معجونى است با سرشتى از رنگهاى مختلف و اشیاى گرد آمده که برخى ضد یکدیگر بوده و برخى با هم متباین هستند، مانند: گرمى و سردى، ترى و خشکى، بدحالى و خوش حالى.
Powered by TayaCMS