دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های سیاسی میرزا جواد آقاتهرانی

No image
فعالیت های سیاسی میرزا جواد آقاتهرانی

پشتیبانى از انقلاب اسلامى

پشتیبانى آیت الله میزا جواد آقا تهرانى از انقلاب اسلامى ایران، در مراحل مختلف این نهضت دیده مى شود. حضور این عارف وارسته در صحنه هاى مختلف انقلاب، به ویژه در دفاع مقدس باعث شگفتى برخى شده بود، اما هیچ بعید نیست از کسى که در خلال درس هاى خود، مخصوصاً درس تفسیر، به مبارزه با ظلم و ظالم تذکر مى داد و لهذا با تمام وجود و قدرت، انقلاب را حمایت مى نمود،([24]) خود به مبارزه با ظلم برخیزد.

«ایشان به خاطر صفت دشمن ستیزى اى که در مرحوم شهید هاشمى نژاد بود، او را بسیار دوست مى داشتند.»([25]) یکى از شاگردانش نقل مى کند:

«همواره پشتیبان انقلابیون مسلمان بود.

آیت الله تهرانى، از افراد زبونِ ترسوى موش صفت، خوشش نمى آمد و لو این که در سلک روحانیت باشند و از مردان شجاع و با همّت، تعریف مى نمودند و آنان را مى ستودند. آن زمان که شهید سید مجتبى نواب صفوى قیام نمود و در مقابل ادعاهاى احمد کسروىنتوانست صبر نماید تا عاقبت او را به جهنم فرستاد، آیت الله تهرانى مَحبّتى شدید از نوّاب در دل داشت و او را دعا مى نمود. وقتى با خبر شدیم که نواب صفوى با جمعى به نام فدائیان اسلام وارد مشهد شده اند و در مهدیه اقامت دارند، ما جمعى از طلبه ها که به نواب عشق مىورزیدیم به دیدنش شتافتیم... از میان علماى مشهد، فقط آیت الله تهرانى را دیدیم که آمد و در کنار نواب قرار گرفت...

نواب هر وقت فرصت مى کرد به منزل آقا میرزا مى آمد و با هم انس مى گرفتند. مدت زمانى که نواب در اختفاء به سر مى برد و گاه گاهى به مشهد مشرف مى شد، در هر کجا بود و در منزل هر کدام از دوستان وارد مى شد به آقا میرزا زنگ مى زد و ملاقات ها را در همان مقرّ خود و یا در منزل آقا میرزا قرار مى دادند. روزى بنده در خدمت آقا میرزا بودم و صحبت از نواب شد، جمله اى فرمودند که هیچ وقت از خاطر من نمى رود. فرمودند: نواب خود را تربیت نموده است.»([26])

«آیت الله میرزا جواد تهرانى، با همان قد خمیده و جسم نحیف در راهپیمایى ها و تظاهرات قبل از پیروزى انقلاب اسلامى شرکت مى نمود.»([27])

«آیت الله تهرانى، قبل از انقلاب عملاً و همچنین در گفته هایش و درس هایش، مخالف سرسخت رژیم طاغوت بود و لذا رژیم شاه هم درباره ایشان حساسیت خاصّى داشت و مخصوصاً در درس تفسیر ایشان مأمورین مخفى مى فرستاد که بتواند ایشان را کنترل نماید.»([28])

وى علاقه و ارادت تمام به امام خمینى(قدس سره)داشت. این امر از دو چیز نشأت مى گرفت:

اوّل، به دلیل ملکات و فضایل معنوى امام خمینى و دوم، روحیه ظلم ستیزى و مبارزاتى امام خمینى.

«بعضى از موثقین از روحانیون نقل کردند که آقا میرزا گفته اند: من حدود شصت سال حرکات امام خمینى را زیر نظر داشتم و حتّى یک ترک اولى از ایشان ندیدم.»([29])

حکایت زیر را یکى از شاگردان میرزا جواد نقل کرده که نشانه ایمان میرزا جواد آقا به شخصیت معنوى امام خمینى است:

«روزى به منزل ایشان رفتم. دیدم آقاى میرزا با یکى از علماى متشخص که به زیارت حضرت رضا(علیه السلام) آمده بودند، درباره شخصیت امام خمینى صحبت مى نمودند و خصایص و امتیازات و ملکات نفسانیه آن حضرت را بازگو مى کردند... آن عالم... مى فرمود: من حدود بیست سال قبل در جلسه درس اخلاق امام مى نشستم و چنان اثرى در من کرده است که امروزه... هر وقت به یاد کلمات ایشان مى افتم، منقلب مى شوم... مى فرمود: گاهى بعضى از بزرگانى که با امام رفیق و مربوط بودند، اصرار مى ورزیدند که یک روز تعطیلى امام را به خارج از شهر ببرند که استراحتى بنمایند، ولى امام قبول نمى کردند و گاهى... با دو شرط قبول مى کردند: یکى، این که هر کجا که وقت نماز رسید ولو در جاى نامناسب باید نماز را اول وقت بخوانیم. دوم، این که از احدى سخنى که بوى غیبت از آن استشمام شود، شنیده نشود. و آقاى میرزا با افروختگى تمام آن عالم را تصدیق مى نمودند.»([30])

علاقه میرزا جواد آقا به امام به حدى بود که یک بار که در ملاقات عمومى با امام شرکت جسته بودند، باز هم میرزا جواد آقا تقاضاى ملاقات با امام را مى کند و امام به خاطر میرزا مى پذیرد. هنگامى که امام وارد اتاق مى شوند، ابتدا دستور مى دهند میرزا جواد آقا را به اتاق بیاورند و آن گاه امام، او را مورد تکریم و احترام قرار مى دهند و امر مى کنند که براى میرزا جواد آقا صندلى بیاورند و خود امام، ایستاده به ایراد سخن پرداختند.»([31])

میرزاجواد آقا در امضاى اطلاعیه هاى ضد دستگاه ستم شاهى و حمایت از نهضت امام خمینى نیز نقش داشته است. وى در شناساندن امام خمینى به مردم نیز موثّر بود چنان که بسیارى از متدینان اظهار داشتند: امام را نمى شناختیم بلکه آیت الله میرزا جواد آقا بود که ما را با امام و اهداف او آشنا کرد.([32])

آیت الله میرزا جواد در تحصن علما در تهران که به حمایت از امام خمینى بود، شرکت داشت. علاوه بر این، امضاى ایشان در نامه اى که از طرف جامعه روحانیت، در حمایت از تحصن علماى اعلام در مسجد دانشگاه تهران صادر شد، مى درخشد.([33])

پس از ارتحال امام خمینى نیزکه آیت الله خامنه اى از سوى مجلس خبرگان، به عنوان «رهبر» تعیین مى شود، آیت الله میرزا جواد آقا تهرانى به همراه جمعى از علماى مشهد این اطلاعیه را در پشتیبانى وحمایت کامل از رهبرى حضرت آیت الله خامنه اى و لزوم پیروى از دستورهاى ایشان را امضا مى کند. اطلاعیه به شرح ذیل:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

حضور محترم رهبر عالیقدر جمهورى اسلامى ایران حضرت آیت الله خامنه اى(دامت برکاته)

ضمن عرض تسلیت مصیبت عظماى ارتحال مرجع فقید و رهبر کبیر، بنیانگذار جمهورى اسلامى حضرت آیت الله العظمى امام خمینى(قدس سره)خداوند متعال را سپاسگزاریم که اعضاى محترم مجلس خبرگان با درایت و هوشمندى، جنابعالى را به عنوان مقام معظم رهبرى انتخاب فرمودند.

اینجانبان حمایت کامل خویش را از رهبرى آن مقام محترم اعلام داشته و پیروى از رهنمودها و دستورات مقام محترم رهبرى را لازم مى دانیم و از عموم مسلمین خصوصاً ملت بزرگ ایران انتظار داریم که با حفظ وحدت کلمه با رهبرى آن جناب نقشه هاى شیطانى دشمنان اسلام را نقش بر آب نمایند.

تأییدات و توفیقات جنابعالى را از درگاه احدیّت، تحت توجّهات حضرت بقیة الله الاعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) مسئلت مى نماییم.

18/3/68

این عالم فرزانه تا پایان عمر هرگز از حمایت و پشتیبانى از نهضت عظیم امام خمینى غافل نبود.

حضور در جبهه جنگ

این عالم ربّانى در همان سال هاى آخر زندگى و با همان قد خمیده و کمانى، چندین بار در جبهه نبرد حاضر شد و لباس بسیجى به تن کرد. «ایشان روزى 14 گلوله خمپاره به نام 14 معصوم شلیک مى کردند، از دیده بان سؤال شد که به هدف مى خورد؟ او که نمى دانست چه کسى شلیک مى کند، با هیجان مى گوید: کاملاً به هدف اصابت کرد. بعداً که مى پرسید: چه کسى مى زندأ پاسخ مى شنود: میرزا جواد آقا تهرانى.»

خود مرحوم میرزا جواد آقا نقل کرده است:

«روزى قرار شد خمپاره بزنم، مجبور شدند (به علت خمیدگى پشت) چهار پایه اى آوردند و من روى آن قرار گرفتم و یک نفر هم از پشت، دو گوش مرا گرفت و من گلوله را در لوله آن انداختم.»([34])

با این که ایشان از امامت جماعت پرهیز داشت و بارها به برخى از شاگردان و طلاب اقتدا مى کرد، اما فقط در جبهه بود که امامت جماعت را پذیرفت. خود، دلیل آن را چنین بیان مى کند:

«من دیدم این جوان ها جانشان را در طبق اخلاص گذاشته و آماده جانبازى هستند. چون از منِ طلبه ناچیز خواستند که برایشان نماز جماعت بخوانم، شرم کردم که تقاضاى این عزیزان را رد کنم.»([35])

حضور عارف وارسته اى چون ایشان، علاوه بر این که عمق روشن بینى ایشان را نشان مى دهد، پرده از واقعیات دیگرى نیز بر مى دارد. خود میرزا جواد آقا نقل مى کند:

«من شبى آقا را (امام زمان ـ عجل الله فرجه ـ ) در خواب دیدم. فرمود: جواد، حرکت کن و به جبهه برو! من هم بلافاصله به سوى جبهه حرکت کردم. حدود یک ماهى آنجا بودم و برگشتم. بعداً تردید کردم که شاید امر آقا را امتثال نکرده باشم، لذا دوباره رفتم. وقتى برگشتم باز هم تردید برایم حاصل شد که بار سوم رفتم.»([36])

آرى به جبهه رفتن بنده صالحى مانند آیت الله تهرانى، صدها معنا داشت، چه بسیار اشکالات واهى را جواب مى داد و چه شک و تردیدها را بر طرف مى نمود و چه آثار خوبى از براى رزمندگان به جا مى گذاشت و چه نظرات مقدس مآبانه و یا ساده اندیشانه از بعضى مقدسین و یا بعضى از علما مانند آقاى منتظرى را عملاً محکوم و مردود مى کرد.([37])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
دنیاشناسی در نهج البلاغه

دنیاشناسی در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام به خانه یکی از یاران خویش به نام علاءبن زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پر زرق و برق او را دید، فرمود: «با این خانه وسیع در دنیا چه می کنی، در حالی که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی

پر بازدیدترین ها

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

شگفتی های آفرینش در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علیه السلام در خطبه ای درباره آفرینش آسمان و شگفتی های آن می فرماید: «خداوند، فضای باز و پستی و بلندی و فاصله های وسیع آسمان ها را بدون این که بر چیزی تکیه کند، نظام بخشید و شکاف های آن را به هم آورد... و آفتاب را نشانه روشنی بخش روز، و ماه را با نوری کمرنگ برای تاریکی شب ها قرار داد. بعد آن دو را در مسیر حرکت خویش به حرکت درآورد و حرکت آن دو را دقیق اندازه گیری کرد تا در درجات تعیین شده حرکت کنند که بین شب و روز تفاوت باشد و قابل تشخیص شود و با رفت و آمد آن ها، شماره سال ها و اندازه گیری زمان ممکن باشد.
چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

چگونگی آغاز خلقت در نهج البلاغه

«در این هنگام انبوه متراکمی از آب سر به بالا کشید و کف بر آورد، خداوند سبحان آن کف را در فضایی باز و تهی بالا برد و آسمان های هفت گانه را ساخت » از جملات امیر المؤمنین در این خطبه روشن می شود که ماده بنیادین خلقت آب بوده ، البته این آب همین آب معمولی در طبیعت که از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن است نمی باشد و برخی نیز بر این اعتقاد هستند که مراد از آب همین آب معمولی می باشد و 98 درصد حیات از آب و 2 درصد از عناصر دیگر است.
خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

خلقت مورچه از نظر نهج البلاغه

منظور از این جمله که در انبار نگهداری می نماید این است که مورچه دانه را به درون خاک می برد به طور طبیعی دانه پس از مدتی رویش می کند و از خاک سر برمی آورد اما مورچه برای جلوگیری از این امر همه دانه ها را به دو نیم تقسیم می کند و مانع از بین رفتن روزیش می شود.
چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

چگونگی و مراحل آفرینش جهان در قرآن و نهج البلاغه

پژوهش حاضر با عنوان چگونگی و مراحل آفرینش جهان، در پی آن است که آیات آفرینش جهان را در تفاسیر معاصر شیعه (المیزان و نمونه ) مورد بررسی قرار داده و در میان آنها حقایق ناب قرآنی را در زمینه های مبدا خلقت جهان، دوره های آفرینش وغیره روشن و آشکار سازد. برای این منظور مقدمه به تبین و پیشینۀ موضوع اختصاص یافته است و در قسمت­های بعد برخی از واژگان مفهوم شناسی شده و دیدگاه علامه طباطبایی و آیت ا... مکارم در پیدایش جهان تبیین شده است.
آفرينش جهان در نـهج البلاغه

آفرينش جهان در نـهج البلاغه

دقت و تأمل در سخنان حضرت على(ع) نشان ميدهد كه جهان دو انفجار گونه ى متفاوت را تجربه كرده است. انفجار نخست فضا و زمان و ماده را بوجود آورده است و انفجار دوم در ظرف فضا صورت گرفته و ماده را تحريك نموده است. سپس حباب ها بر خواسته و هفت آسمان را بوجود آورده اند. در پى چنين توضيحاتى خواننده ى محترم بايد بداند كه نويسنده در اين مجموعه تلاش نموده است كه با بهره گرفتن از منابع مختلف درك جديدى را از سخنان امام على(ع) در باره ى خلقت جهان كه در خطبه ى اول آمده است، ارائه دهد.
Powered by TayaCMS