دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عرفان و زبان

اما اگر عرفان، فلسفه، فقه و کلام همگی سنت های اصیل اسلامی هستند، چرا در برخی برهه های تاریخ بین نمایندگان این سنن فکری اختلافات به حدی می‌رسیده که سنتی سنت دیگر را گمراه می‌خوانده و حتی تکفیر می‌کرده است.
عرفان و زبان
عرفان و زبان
نویسنده: سلمان اوسطی

عرفان اسلامی یکی از سنن اصیل تاریخ اسلام است

اما اگر عرفان، فلسفه، فقه و کلام همگی سنت های اصیل اسلامی هستند، چرا در برخی برهه های تاریخ بین نمایندگان این سنن فکری اختلافات به حدی می‌رسیده که سنتی سنت دیگر را گمراه می‌خوانده و حتی تکفیر می‌کرده است. نزاع های بین اهل فلسفه از یک سو و اهل کلام از سوی دیگر (همچون کافر خواندن ابن سینا و ابن رشد توسط برخی متکلمین) و همچنین نزاع های بین اهل عرفان از یک سو و اهل فقه از سوی دیگر (همچون تکفیر حلاج، بایزید و سهروردی) چگونه رخ داد؟

به نظر می‌رسد ریشه بسیاری از این اختلاف ها در موانع فهم سخن عالمان یکی از این سنن فکری اسلامی توسط عالمان سنن دیگر است. عرفان، فقه، فلسفه و کلام هر یک همچون هر علم دیگری زبان مخصوص به خود و اصطلاحات مخصوص به خود را دارند که فهم این اصطلاحات توسط کسی که وارد آن سنت فکری نشده، مشکل یا حتی ناممکن است. حتی شاید بتوان گفت تخصص در هر علمی را می‌توان در دانستن ـ به معنای خاص کلمه دانستن ـ مجموعه اصطلاحات و عبارات مطرح در آن علم دانست. برای مثال اگر اصطلاحات و عبارات علم فیزیک برای یک فرد معنادار باشد، به نحوی که جایگاه و اهمیت هر اصطلاح را در کل منظومه فکری آن علوم بداند، آن فرد در واقع یک فیزیکدان است. البته این دانستن با حفظ معانی دایره المعارفی متفاوت است، بلکه دانستن در اینجا، به معنای فهم نحوه کاربرد و استفاده آن اصطلاح در چارچوب مباحث مربوط به آن علم است.

موانع زبانی فهم سخن اهل هر علم، در مورد اهل عرفان اهمیتی ویژه می‌یابد، چرا که عرفان به نوعی یک علم تجربی است و عارف کسی است که تجربه ای خاص که معمولاشهود نامیده می‌شود را گذرانده و از آنجا که لغات و اصطلاحات زبان، وضع شده برای بیان تجارب معمول و متداول زندگی روزمره آدمیان است، عارف در بیان تجربه ویژه خود دچار مشکل بزرگی است و آن این که برای آنچه او دیده، اصطلاح و عبارتی درون زبان وضع نشده است.

در واقع عارف با عزل نظر از عالم طبیعت و تربیت نفس، شهودی از عالم ماورای طبیعت را تجربه می‌کند و این دقیقا یکی از مهم ترین آموزه های اسلام است که ورای این جهان فانی، جهانی عالی تر و وسیع تر موجود است که محل و موقع زندگی اخروی است.

این شهود یا مکاشفه، امری است شخصی و بیان و روایت آن بسادگی حاصل شدنی نیست زیرا بیان حالتی که معمولادر بین تجارب عادی و روزمره، خارق العاده بنماید، اصطلاحات و عباراتی ویژه می‌طلبد.

مقاله

نویسنده سلمان اوسطی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب سایبان خود ساخته عرفان مدرن

کتاب سایبان خود ساخته عرفان مدرن

این کتاب با هدف عرضه صحیح و دفاع معقول اندیشه عرفانی و زدودن پیرایه‌های موهم، موهن و فراگیر عرفان و معنویت‌های نوظهور...

جدیدترین ها در این موضوع

No image

آموزه‌های قرآنی خطبۀ فدکیه 5(ویژگی های جاهلیت)

در این متن به آموزه‌های قرآنی خطبۀ فدکیه 5(ویژگی های جاهلیت) با موضوع آموزه های قرآنی خطبه فدكیه پرداخته شده است.
No image

آموزه‌های قرآنی خطبه فدکیه 6(علت انحطاط مسلمین بعد از پیامبر)

در این متن به آموزه‌های قرآنی خطبه فدکیه 6(علت انحطاط مسلمین بعد از پیامبر) با موضوع آموزه های قرآنی خطبه فدكیه پرداخته شده است.
No image

آموزه‌هاي قرآني خطبه فدكيه 4(ويژگي هاي پيامبر و اميرالمؤمنين عليهم السلام)

علی جان سفارش هایی دارم، نخست اینکه مرا شب غسل بده، شب کفنم کن و شب بدنم را به خاک بسپار؟! مگذار آن دو نفر بر بدنم نماز بخوانند و در تشییع جنازه ام حاضر گردند. علی جان! وقتی بدنم را به خاک سپردی، زود از کنار قبرم نرو؛ «اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی» بالای سرم بنشین، برایم قرآن و دعا بخوان!
No image

آموزه‌هاي قرآني خطبه فدكيه 2(ويژگي هاي قرآن و آثار اعمال)

بهترین الگوی ما که امام معصوم علیه السلام است، می فرماید: الگوی من مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها است. شخصیتی که امیرالمؤمنین علیه السلام و اهل بیت به وجودش افتخار می کنند.

پر بازدیدترین ها

No image

آموزه‌های قرآنی خطبۀ فدکیه 5(ویژگی های جاهلیت)

در این متن به آموزه‌های قرآنی خطبۀ فدکیه 5(ویژگی های جاهلیت) با موضوع آموزه های قرآنی خطبه فدكیه پرداخته شده است.
No image

آموزه‌های قرآنی خطبه فدکیه 6(علت انحطاط مسلمین بعد از پیامبر)

در این متن به آموزه‌های قرآنی خطبه فدکیه 6(علت انحطاط مسلمین بعد از پیامبر) با موضوع آموزه های قرآنی خطبه فدكیه پرداخته شده است.
No image

آموزه‌هاي قرآني خطبه فدكيه 4(ويژگي هاي پيامبر و اميرالمؤمنين عليهم السلام)

علی جان سفارش هایی دارم، نخست اینکه مرا شب غسل بده، شب کفنم کن و شب بدنم را به خاک بسپار؟! مگذار آن دو نفر بر بدنم نماز بخوانند و در تشییع جنازه ام حاضر گردند. علی جان! وقتی بدنم را به خاک سپردی، زود از کنار قبرم نرو؛ «اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی» بالای سرم بنشین، برایم قرآن و دعا بخوان!
Powered by TayaCMS