28 دی 1386, 0:0
كلمات كليدي : تعزیه، شبیه خوانی، امام حسین(علیهالسلام
چون در تعزیه چهرهآرایی (گریم) انجام نمیشد، نقشها را با قیافه و گاه صدای تعزیهخوانان هماهنگ میکردند. برای آنکه تعزیهخوان به نقشی که برعهده گرفته بیشتر شبیه شود، انتخاب نوع لباس و ابزار مناسب اهمیت ویژهای داشت. نوع لباس و سایر لوازم تعزیهخوانان در شهرها و روستاها و نیز در دورههای گوناگون متفاوت بوده است. این تفاوتها معمولاً بهسبب امکانات تعزیهگردانان و تعزیهخوانان، میزان نذورات، سنّتها و عادات مردم، و رقابتهای محلی بوده است. از مجموع پوشش تعزیهخوانان میتوان دریافت که لباس اولیا سبز و سیاه و گاه سفید، و لباس اشقیا سرخ بوده است. لباس شیطان بیشتر به رنگ سرخ و تمسخرآمیز، لباس دیو، شلیتۀ رنگارنگ خالخال، و لباس شبیههای فرشتگان جبّۀ ترمه بوده است که تاج نیز بر سر میگذاشتند و برای نشان دادن جنبۀ ماورایی، تور سفید یا آبی به صورت میافکندهاند. شبیههای ارواح و جنها نیز به همین منظور روبندههای نازک بر چهره میزدهاند. آرایه (دکور) صحنه در تعزیه بسیار جزئی بود و وسایل صحنه معمولاً جنبۀ نمادین داشتند؛ مثلاً تشتی پر از آب، نماد رود فرات و چند شاخه از یک درخت، نماد نخلستان بوده است. گاه نیز شبیه پارچهای سفید را به عنوان کفن به کار میبرد. این پارچه ضمن آنکه نماد آمادگی برای شهادت بود و به تماشاگر نشان میداد که بزودی قهرمان تعزیه به قتل خواهد رسید، در برخی تعزیهها مانع آغشته شدن لباش شبیه به مایع قرمز رنگی میشد که به جای خون از آن استفاده میکردند. گاه از اسب و در بعضی مناطق از شتر در تعزیه استفاده میکردند. در برخی تعزیهها، مثل " شهادت امام حسین " و " شیر و فضّّه "، شبیه شیر پوستینی وارونه بر تن میکرد. گاه از شیر واقعی هم استفاده میشده است. معمولاً پیش از آغاز برخی مجالس تعزیه، شماری از بچهخوانهای خوشآواز کمی جلوتر از تعزیهخوانها میایستادند و ابیاتی از محتشم کاشانی را میخواندند که به این کار " پیشخوانی " گفته میشد سپس تعزیه شروع میشد. در هر مجلسِ تعزیه به تکتک تعزیهخوانها، و با توجه به نقش هر کدام، نسخه یا فرد داده میشد. همچنین " سرْنسخه " یا فهرستی نیز در اختیار تعزیهگردان بود تا به کمک آن نوبت و کارهای هر شبیهخوان را تذکر دهد. تعزیهخوان با اشارۀ تعزیهگردان اشعار را میخواند و در جایی که اشعار نسخۀ او با خطی از قطعه شعرهای بعدی جدا میشد، از خواندن باز میایستاد. تعزیهخوانانِ با سابقه معمولاً بدون نگاه کردن به نسخه و بدون نیاز به اشارۀ معینالبکا وظیفۀ خود را انجام میدادند. تعزیهخوانان را با توجه به نقش آنان به دو گروهِ "اولیا خوان" و "اشقیا خوان" تقسیم میکردند. گروه اول را "موافق خوان" یا "مظلوم خوان " و گروه دوم را "مخالفخوان" نیز گفتهاند. گاه به برخی از افراد بیش از یک نقش میدادند که در این موارد، یا همۀ نقشهای او مؤالف بود یا مخالفت. به بازیگرانی که فقط " سیاهی لشکر " تعزیه بودند و نقش کلامی نداشتند، " نعش " گفته میشد و به کسانی که تعزیه میخوانند، "نسخهخوان " میگفتند. محتوا و موضوع تعزیه: محققان، تعزیهها را از حیث محتوا و موضوع به چهار دسته تقسیم کردهاند که این چهار دسته از نظر زمانی به دنبال یکدیگر شکل گرفتهاند و عبارتاند از: 1) واقعه: که شامل تعزیههای اصلی میشد و شخصیتهای آن مذهبی و محور آن شهادت امام حسین (علیهالسلام) و یاران آن حضرت بود. ظاهراً این دسته از تعزیهها زودتر از بقیه ابداع شده و از جملۀ آنهاست: شهادت حضرت عباس، حضرت مسلم، دو طفلان مسلم، علیاکبر، عروسی قاسم و تعزیۀ شهادت امام حسین (علیهالسلام). 2) پیشواقعه: که شامل تعزیههای فرعی بود و از نظر داستانی استقلال کامل نداشت و در واقع، حوداث و ماجراهایی بود که پیرامون واقعه ساخته میشد. شخصیتهای پیشواقعه الزاماً مذهبی نبودند. از جملۀ این تعزیهها " مجلس عباس هندو " است که در آن، بانویی قصد برگزاری تعزیۀ حضرت عباس را دارد، اما کسی را که بتواند نقش او را ایفا کند نمییابد، تا اینکه جوان هندویی به نام عباس از کوچه میگذرد، شیونِ زن در وی اثر میکند و اسلام میآورد و در تعزیه، اجرای شبیه حضرت عباس را بر عهده میگیرد. 3) گوشه: که شامل شبیههایی بوده است با عناصر شادیآور و از نظر داستانی مستقل. شخصیتهای آن، هم مذهبی و هم غیرمذهبی بودند. این نوع تعزیهها عوامل اصلی تحول تعزیه را به سوی نمایش غیرمذهبی فراهم ساختند." تعزیه مضحک "یا " شبیه مضحک " کمابیش از تحول همین تعزیهها بهوجود آمده است. از جملۀ این تعزیههاست: " شبیه لیلی و مجنون "که تنها عنصر مذهبی آن وقتی بود که مجنون از امام صادق (علیهالسلام) راهنمایی میطلبید، و " تعزیۀ به چه انداختن حضرت یوسف ". معمولاً در پایانِ گوشه، به کربلا و واقعۀ شهادت امام حسین (علیهالسلام) نیز میپرداختند که اصطلاحاً به آن " گریز زدن به صحرای کربلا " گفته میشد. 4) تعزیۀ مضحک: که در آن نسبت به همه چیز غلو میشد. این نوع تعزیه کمکم پای لوطیهای مطرب و مقلدها و مسخرهها را به تعزیه باز کرد. طرح اصلی تعزیۀ مضحک؛ تمسخر اشقیا و تکریم اولیا بود و شبیههایی چون دیو، پری، جن و حیوانات از نقشهای مهم آن بهشمار میرفتند. " درّةالصدف "، " امیر تیمور "، " عروسی دختر قریش " (نام دیگر آن: " به عروسی رفتن حضرت زهرا سلامالله علیها ")، " عروسی بلقیس "، و " شصت بستن دیو "، از جمله تعزیههای مضحک بودند. تعزیه و فرهنگ مردم:
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان