ماه محرم، نهضت امام حسين، عاشورا
مسلم سلیمانی
در مطلب حاضر نویسنده ضمن بیان پارهای از ویژگیهای نهضت امام حسین(ع) به برخی بایدها و نبایدها در عزاداری اشاره کرده که اینک با هم آن را از نظر میگذرانیم.
اگر بگوئیم که قوام تشیع به «عاشورا» است سخن گزافی نگفتهایم آنچه که از منابع روایی حادثه کربلا به دست میآید حاوی مطالب بسیار است که طرح هر کدام میتواند یک جامعه را از بن بست خارج کند. مثلا روحیه شجاعت میتواند انسان را از وابستگی و استثمار برهاند و روحیه شهامت انسان را از جهل و شجاعت احمقانه نجات دهد. در مشی امام حسین(ع) نکات فراوانی است که پرداختن به آنها خود کتابی قطور خواهد شد اما ذیلا به گوشههایی از ویژگیهای نهضت امام حسین(ع) اشاره میشود:
الف: پیامهای نهضت اباعبدالله الحسین(ع) (بدون ذکر اهمیت در تقدم و تاخر)
1- آزادگی: آزادی و آزادگی دو خصلت بارز امام حسین(ع) است. ایشان در برابر انواع روشهای استعماری (خواهش، تطمیع، تهدید و...) با عزمی راسخ و با تشخیص شرایط سیاسی- اجتماعی عصر خود، به مبارزه با یزید میپردازد. کافی بود تا یک تصمیم از دهها تصمیم حضرت(ع) در این حادثه بیبدیل، نادرست از آب در آید، آن وقت کل این حادثه بزرگ تحریف میشد و اثر خود را از دست میداد.(در خلال این مقال گوشههایی مورد اشاره قرار میگیرد)
2- علم: بی شک امام حسین(ع) دقیقترین و عالمانهترین روش را اتخاذ کرد و همواره تا لحظههای شهادت از مسیر علم، درایت و تدبیر خارج نشد. خروج او از مدینه، انتخاب مسیر، توقف در منزلگاههای مختلف، انتخاب سرزمین نینوا، سخنرانیها و همه و همه از روی حکمت و درایت بود.
3- صبر: صبر در شرایطی برای انسان حاصل میشود که او چارهای بر تحمل کردن ندارد. اما نوع برخورد با صبر مهم است. گاهی آدمها از شرایط به وجود آمده گلایه و شکایت میکنند اما اولیاء الهی آن را با روئی گشاده میپذیرند. اما حلم بر عکس آن است. یعنی میتواند اقدام کند، ولی به دلائلی و یا به خاطر مصلحت اقوایی آن شرایط سخت را تحمل میکند و راضی و خشنود از مواجهه با سختیها میباشد. حسین(ع) با حلم، صبر و استقامت بی نظیر خود و یاران، توانست پایههای کجی که به نام دین در جامعه رواج پیدا کرده بود را دوباره به مسیر اصلی برگردانده و همان سبب فروپاشی نظام نالایق بنی امیه شد.
4- معنویت: حضرت در اوج جنگ و مبارزه از توجه به معنویت، اخلاق، انسانیت، تلاوت قرآن و نماز باز نمی ایستد. اساسا جنگ حسین(ع) با یزید بر سر همین اخلاق و معنویت و پرده برداری از چهره تزویر و ریای بنی امیه است که غاصبانه به نام دین و حکومت دینی، ریاست میکنند و کسی جز حسین(ع) نمیتواند این رسوایی را عیان کند، همان گونه که کسی جز علی(ع) نتوانست چهره خوارج، آن جاهلان متنسک مقدس مآب را برملاکند.
5- تصمیم قاطع: تصمیم قاطع برای انسانهای بزرگ خیلی حائزاهمیت است. زیرا با کوچکترین حرکت نابجا، برای همیشه بازنده میشوند. اما اگر قبل از تصمیم قاطع عناصری چون معنویت و تقوی، علم، درایت، تدبیر، شناخت دقیق شرایط جامعه وجود داشته باشد، جایی برای نگرانی وجود نخواهد داشت و حسین(ع) کسی است که همه آن شرایط را چون آئینه میدید و برایش از روز روشن تر بود. او با تصمیماتی که میگیرد افراد کوته بین زمان خود را متحیر و آیندگان تیزهوش را از دوراندیشی خود به ستایش وامی دارد.
6- دلسوزی: یکی از صفات بارز امام حسین(ع) دلسوزی است. نه فقط برای دوستان، بلکه برای دشمنان هم، دل میسوزاند. او همچون جدش(ص) رحمه للعالمین است. آب را بر دشمن نمیبندد. اگر چه بین آنان، زن و کودک نبود! و به قاتل خود لبخند میزند و او را موعظه و نصیحت میکند.
7- ایثار: مقام ایثار، مقام فنا شدن برای معبود است. ایثارگر، بیش از جان، چیز دیگری ندارد و آن را در طبق اخلاق گذاشته و میگوید: جان چه باشد که فدای قدم دوست کنم- این متاعی است که هر بی سروپایی دارد. در «ایثار» جای استدلال و دلیل نیست تا ثابت کند کی چه باید بکند. جای عشق و عرض ارادت است.
8- حرکت از مجرای طبیعی: امام حسین (ع) به دلائلی (ان الله شاء ان یراک قتیلا) و برای جاودانه شدن حماسهاش، میبایست از راه اسباب و مسببات طبیعی این نهضت را به آخر برساند. که اهم این حکمتها بدین قرار است:
الف: حرکت از راههای عادی و طبیعی و بدون استفاده از راههای میان بر و غیر متعارف.
ب: عدم پذیرش کمک از امدادهای غیبی و پیشنهاد پیشوای اهل«جن» دال برنابود کردن لشکر یزید به کمک همه جنهای متدین.
ج: عدم خروج از شیوه جوانمردی
9- فرصت به دشمن: درخواست امام حسین(ع) برای به تاخیر افتادن جنگ، سه علت عمده داشت:
یک: خالص کردن یاران خود و برداشتن بیعت از آنان تا هر کس ذرهای غش و ناخالص در او هست جدا شود.
دوم: رفتار عبادی و معنوی امام حسین(ع) و یاران درشب عاشورا بیانگر تدین واقعی آنان به دین اسلام میباشد و شاید اثر مقطعی خود را بر دشمن بگذارد- که این چنین شد-اگرچه اثر دراز مدت آن تحقق پیدا کرده است.
سوم: شاید فرصتی باشد برای کسانی که درخواب هستند که در نتیجه آن افراد بسیاری شبانه از سپاه یزید به جمع یاران حسین آمدند که به دلیل شهرت «حربن یزید ریاحی»، بسیاری از آنان از دید مورخان حادثه، مغفول ماندهاند. اما در بعضی از کتب که آمار شهدای کربلا را تا 140نفر ذکر کردهاند، بعید نیست که افراد اضافه شده همان پناهندگان به لشکر حسین (ع) باشند.
10:دوری از ذلت: شعار جاودانه حسین (ع) «هیهات منا الذله»، پـرچمی شد برای همه آزادی خواهان که تا امروز این شعار؛ خون تازه به کالبد مجاهدان در راه خدا میدهد.«من کان یرید العزه فلله العزه جمیعا»، عزت فقط نزد خداست. حسین (ع) با خدا معامله کرد و ما ثمرهاش را بعد از 14قرن هنوز میبینیم و ادامه خواهد داشت.
11- نوع نگاه به مرگ:بررسی شعارهایی که حضرت اباعبدالله (ع) ایراد میفرمود نیازمند واکاوی شرائط آن زمان است. یکی از آن شعارها، شعار «لااری الموت الاسعاده و الحیاه مع الظالمین الابرما» است که میفهماند جامعه آن روز بی تفاوت و بی انگیزه شده بود. هرکس به فکر زندگی شخصی خود بود. حاضر به مبارزه و ایثار نبود. ارکان بنی امیه با ظلم و شکنجههای فراوان و به شهادت رساندن یاران علی (ع) هرگونه نشاط عمومی را ا زمردم سلب کرده بودند و آنها در برابر همه چیز، دیگر بی انگیزه شده بودند. برایشان فرق نمی-کرد که یزید حاکم آنها باشد یا کس دیگر. امام حسین (ع) این سیاهی و ظلمت را میدرد و در برابر حکومت ظالم و فساد یزید میخروشد و کاخ بی بنیان و پوشالی او را رسوا میکند و نوع نگاه به مرگ را از حالت ننگ، به سعادت و خوشبختی تغییر میدهد.و دهها موضوع دیگر که هر کدام خود کتابی است برای هدایت و الگو پذیری از حادثه کربلا.
ب: آسیب شناسی شرائط موجود
بررسی آسیبهای زمان نه کاری است آسان و نه بدون مخالف زیرا آنهایی که همیشه از آب گل آلود زمان ماهی فرصت را صید میکنند، درصدد هستند تا هوای ابری و غبارآلود باشد و دراین ظلمت جهل، از نرده بام مردم بالارفته و دشنه خود را در پشت سفیران هدایت و نور وارد سازند. آنچه در ذیل میآید گزیده ای است از آسیبها و ضرورتهای امروز که وظیفه پاسبانان حقیقی (حوزههای علمیه) است که از شجره دین با حساسیت و دقت روز افزون مراقبت کنند.
1- محتوی: فهم پیامهای عاشورا، اهداف وابعاد گسترده آن و تطبیق آن با شرایط فعلی جهان(داخلی و خارجی) و تدبیر راه کار برای برون رفت از آن از مهمترین وظایف حوزو یان علما و همه فعالان عرصه نهضت حسینی است.
2- منابر: علما و روحانیون بزرگوار، ضمن مطالعههای دقیق و مجدد درحادثه عاشورا به دو شیوه توامان میتوانند عمل کنند.
الف: ذکر و روایت این حادثه از کتب معتبر در حد چند دقیقه در هر منبر.
ب: تجزیه و تحلیل مبتنی بر استدلال و اجتهاد، بسط و کاربردی کردن مفاهیم و پیامهای عاشورا بدون سانسور و بدون غرضهای خاص حزبی و جناحی، مردم، تشنه معارف اهل بیت(ع) هستند نه مصرف کردن مبانی دینی و ارزشی برای توجیه کردن بعضی کارهای سیاسی و سیاست بازی. اگر چه سیاست به معنی تدبیر امور و داشتن برنامه برای به هدف رسیدن احکام متعالی اسلام، چیزی نیست که بشود آن را از حوزه دین جدا کرد و این است مفهوم «سیاست ما عین دیانت ماست».
3- توجه به سنتهای صحیح گذشته:باید توجه داشته باشیم که با همین روشهای سنتی بود که 14 قرن، مفاهیم ارزشی دین به مناسبتهای بودن محرم و صفر نسل به نسل به ما رسید. به بهانه تجدد نباید آنرا به فراموشی سپرد. استفاده از همه ابزارهای نوین رسانه ای باید صورت بگیرد اما رسانههای جمعی نباید جایگزین روش سنتی شود.
توجه به برگزاری منابر توسط اعاظم علما در جامعه امروز کاری است ضروری. اگر چه در میان طلبههای جوان کم نیستند آنهایی که اهل تقوی و دانشاند اما اگر رفته رفته منابر اهل البیت به طلبههای تازه کار سپرده شود، شاید در آینده به جایی برسیم که فکر کنیم: به منبر رفتن و سخنرانی کردن برای این جمعیت، در این روستا یا شهر کوچک دور ازشان!بزرگان حوزه باشد! از طرفی پختگی و اعتمادی که مردم به بزرگان حوزه علمیه دارند باعث میشود تا پذیرش مفاهیم را آسانتر کند. یکی دیگر از روشهای پسندیده گذشته عبارت از روایت نمایشی (تعزیه) این واقعه است. اگر چه نباید به فراموشی سپرده شود اما در عین حال باید از فعالیت نااهلانی که در این ایام با جهل و خرافه، دسته به راه میاندازند و یا تعزیه میگیرند و گاه از اعتماد مردم هم سوءاستفاده میکنند، جلوگیری به عمل آید.
4- جلوگیری از بدعتها: اگر چه باید به سنتهای صحیح توجه کرد اما باید جلوی هر بدعتی گرفته شود. در واقع «ادخال مالیس فی الدین فی الدین» صورت نگیرد.
5- مداحان و مرثیه خوانان: همه میدانیم که ثواب گریه کردن و گریاندن، بسیار ارزشمند و با عظمت است، اما در برابر کسانی که شغلشان مداحی شده و برای گریاندن به هر اقدام سبکی دست میزنند باید قانونی وضع شود تا از این رویه ضد دینی و دشمن پسند جلوگیری شود. البته گاهی این افراد جهل دارند، یا سواد کافی ندارند اما یک عدهای در صدد هستند به هر قیمتی که شده، مردم را بگریانند و این خطرناک است. مگر نهضت اباعبدالله(ع) فقط گریه است؟ گریه وسیله ای برای فهم مظلومیت و آن نیز وسیله ای برای فهم پیامهای حضرت سیدالشهداء(ع) است والاگریه بدون شناخت حسین بن علی(ع) بی ارزش است.
6- توجه به مساجد: مساجد مهمترین کانون ضد ستمگری در طول تاریخ تشیع بوده است و در تاریخ معاصر به عنوان یک رکن، کانون بسیج و آماده سازی مبارزان بشمار میرود. معارف اسلامی از طریق مساجد به مردم القا شد و در پرتو آن جوانان بسیاری تربیت شدند که هنوز بعد از 03سال از انقلاب، همان تربیت شدگان هستند که اهداف انقلاب را دنبال میکنند.
قبل از انقلاب در زمان اختناق و فشاری که رژیم وارد میکرد و با همه محدودیتهای آن، دست اندرکاران انقلاب به شکل کاملا هوشمند و مدیریت شده، برنامهها را دنبال میکردند که به شکل همزمان در سراسر کشور، وعاظ و سخنرانان از شب اول محرم تا دهم چه مطالبی برای مردم بگویند.
مساجد بدون وابستگی به دولت و تنها با عشق و ایمان راسخ مردم و روحانیت پاکباخته و از جان گذشته، کانونی برای درک حقایق و معرفت الهی مردم شده بود. اما اینک با توجه به در اختیار داشتن صدا و سیما، مطبوعات، ادارت و نهادهای متولی؛ اینچنین هماهنگی و یک دستی وجود ندارد. نظم در اداره مساجد، گزینش طلاب فاضل متقی، پرهیز از جناحگرایی سیاسی، توجه به مسائل مالی و در عین حال عدم وابستگی به امور دولتی از اولویتهای آسیب مساجد امروز ماست که اگر توسط بزرگان حوزههای علمیه بدان توجه لازم مبذول نشود، ممکن است لطمات جدی به نظام و اسلام وارد شود.
7- تکایا: در قبل از انقلاب عمده برنامهها در مساجد شکل میگرفت. اما الان روند رو به تزاید تکایا چه پیامی میتواند داشته باشد؟
آسیب شناسی بحث توسعه تکایا به یک کار پژوهشی نیازمند است تا نقاط ضعف و قوت آن بررسی شود و برای معایب آن چاره اندیشی صورت گیرد.
گاهی عدهای که در طول سال در مسجد دیده نمیشوند، چند متر آن طرف مسجد در ایام محرم تکیه به پا میکنند. (البته این موضوع را با دوستان مختلفی در شهرهای مختلف مطرح کردهام که با اختلافات جزئی، اصل ماجرا شبیه هم است)
از طرفی هر چه مراسم عزا فراگیر باشد باعث تعظیم شعائر خواهد شد اما باید به مسائلی از قبیل عدم مزاحمت برای مردم، نبستن خیابانها، استفاده از مداحان وزین، برپایی منبر امام حسین(ع) در خلال برنامهها توجه کرد.
8- راه افتادن دستجات: به راه انداختن دستجات و هیئات قطعا تاثیر معنوی بر جامعه خواهد داشت. اما باید مواردی که منافی با فرهنگ حسین(ع) است را از آن حذف کرد. یکی از موارد بسیار ناپسند در به راه افتادن دستجات، اختلاط زن و مرد است که یکی از آسیبهای جدی این قبیل برنامههاست. همچنین انجام برخی کارهایی که موجب سلب آسایش مردمی میشود از قبیل بلند بودن صدای بلندگو تا پاسی از شب، برپایی هیئت و تکیه در سر راه مردم و بستن برخی کوچهها به بهانه ایجاد تکیه، عبوردادن دستهها از برخی خیابانها بگونهای که موجب راه بندان و ترافیک سنگین در شهرها میشود و... همه اینها جزو آسیبها و رفتارهای ناپسندی است که متاسفانه در جای جای نقاط کشور شاهد آن هستیم و بیم آن میرود که با این کارها نه تنها جزو عزاداران واقعی اباعبدالله محسوب نشویم بلکه برای خود گناه و وزرووبال نیز فراهم کنیم و خدای نا کرده مصداق این آیه شویم که:« قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالاالذین ضل سعیهم فی الحیاه الدنیا و هم یحسبون انهم یحسنون صنعاً »(کهف/401) و بگو آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین مردم در کارها چه کسانی هستند؟ آنها که تلاشهایشان در زندگی گم و نابود شده، با این حال فکر میکنند کار نیک انجام میدهند.