كلمات كليدي :آداب، زيارت، عارفانه، تمايل، ائمه
نویسنده :فاطمه وارسته
در اولین بخش از مقاله: «اهمیت و آداب زیارت» مباحث روح حساس و ظریف، مهمترین اثر زیارت «آداب زیارت و...» مورد بررسی قرار گرفت. اینک دومین و آخرین بخش این مطلب را با هم از نظر میگذرانیم.
زیارت در روایات
زیارت در لغت عبارتست از تمایل و میل کردن به سمت ذاتی مبارک و روحانی، خواه از نزدیک باشد و خواه از دور، چه با گرایش قلبی و چه با قصد و نیتی دیگر و در اصطلاح دینی تمایلی است که افزون بر میل و حرکت حسی، گرایش قلبی نیز نسبت به زیارت شونده یافته باشد.
بنابراین اکرام و تعلیم قلبی باید با انس روحی و فکری همراه باشد و این معنا در مرتبه بالاتر توجه روحی، قلبی و اخلاقی و عملی نسبت به زیارت شونده است. بدون تردید زندهترین و موثرترین راه برای شناخت و ایجاد ارتباطی فکری و قلبی، زیارت است. با حضور زائر در حرم، زیارت صدق میکند اما حقیقت آن است که این پیوند روحی ست و مشتاقانه تحقق نمییابد مگر این که آدمی به شناخت و معرفت نسبت به امام خویش رسیده باشد.
زیارت خاستگاه اعتقادی و فقهی دارد که در تحکیم مبانی اعتقادی نیز نقش بسزایی ایفا میکند. زائر ارکان اعتقادی خود را در زیارت باز مییابد. از همین روست که برخی از بزرگان، فقها و معصومین(ع) بر اهمیت زیارت تاکید ویژهای داشتهاند: سیدعبدالاعلی سبزواری (ره) در کتاب مهذب الاحکام بیان میکند: «اگر فتوا بر وجوب زیارت مشکل باشد قطعا مستحب موکد بودن آن از متون دینی و روایات فراوانی که از شیعه و سنی و فرقیین نقل شده است به خوبی قابل مشاهده است.
امام رضا(ع) میفرمایند: «هر امامی پیمانی بر گردن شیعیان و دوستانش دارد یکی از شرایط وفای به عهد و نیکو ادا کردن آن، زیارت مزار آنان است. پس هر کس با رغبت به زیارت آنان برود و زیارتشان کند و آن چه را که امامان بدان رغبت داشتهاند تصدیق کند، در روز قیامت امامان شفاعت کنندگانشان خواهند بود.»
امام باقر(ع) نیز در همین زمینه میفرمایند: «هر کس مزار آل محمد(ص) را زیارت کند و با این کار بخواهد نسبت به پیامبر اکرم(ص) صله رحم به جای آورد گناهانش پاک میشود مانند روزی که از مادرزاده شده است.
به راستی دلیل این همه توصیه و تاکید ائمه اطهار(ع) و علما بر زیارت چیست؟ مهمترین دلیلی که ائمه، مسلمانان را تشویق به زیارت کردهاند آثار زیارت است که در این باب وصیت حضرت رسول اکرم(ص) به ابوذر خواندنی است: «ای ابوذر به تو وصیتی میکنم، این وصیت را نگهدار شاید خدا تو را به دلیل رعایت این وصیت بهرهمند گرداند؛ به زیارت قبور برو تا آخرت را به یاد تو آورد.» و یا در جایی دیگر میفرمایند: «وقتی به زیارت قبری میروی سلام کن تا درس عبرت تو شود. افزون بر این زیارت مایه مودت و دوستی است که نسبت به مومنان اجری عظیم و ثوابی کثیر دارد. از دیگر آثار زیارت میتوان ارزیابی و خودسازی را برشمرد. هدف غائی همه عبادات تزکیه نفس است و آماده کردن روح برای معرفت کردگار و اولیاءاش که البته با زیارت روح از گستره محبس تن بودن خویش رها و در عرصه ملکوت عروج میگیرد.
اولیای الهی که در دنیا مایه برکت و خیر بودند و مردم با زیارت آنها و ملاقات حضوری در زمان حیاتشان از دامنه بیکران فیوضاتشان بهرهها میبردند، بعد از وفاتشان نیز نه تنها این خیررسانی قطع نمیشود بلکه به دلیل این که به مرحله بالاتری از کمال میرسند و قدرت و قوت مییابند قلمروی این فیوضات گسترده تر میشود.
«لزوم رعایت آداب زیارت»
بیتردید برای هر کار و شانی ادب و آیینی است که با رعایت آن ارزش آن کار بیشتر و میزان تاثیر و ماندگاری آن افزونتر خواهد شد. از سوی دیگر زیبایی هر عملی در گرو حفظ ادب آن است. این ملاک و قاعده هم در امور معنوی و فرا طبیعی صدق میکند و هم در امور مادی و طبیعی، البته ضرورت آن در امور معنوی بیشتر احساس میشود، از این رو برای حقایق دینی ضمن تفسیر آن اسرار و حکمی ذکر میکنند و آداب و آئینی برمی شمارند.
بدیهی است که ادب هر شیء رعایت حدود و جوانب آن با همه دقایق و ظرایف آن است و این خود بهترین نوع حرمت نهادن به آن حقیقت و عمل است ضمن این که تادب و ادب ورزی از خصلتهای نیکو، پسندیده، انسانی و دینی است.
آنان که با رعایت حدود و آداب به زیارت میروند بهرهای بیشتر و لذت افزونتری میبرند ضمن این که لطایف و دقایقی درهمین آداب نهفته است که با التفات به آن ابواب دیگری از علوم و معارف برای انسان گشوده میشود.
زیارت نوعی هجرت است و زائر درواقع مهاجر به سوی خدا و رسول اوست. کسی که قصد زیارت و حرکت به سوی امام داشته، قلب و عمل و عقل خود را متوجه حریم و ساحت احکام میکند به یک نوع هجرت پرداخته و خود را برای یک محیط و دامنه دیگر آماده میکند. ازاین رو باید کاملاً از محیط و اطراف خود جدا و کنده شده و با قصد و آهنگ هجرت سفر را آغاز کند، که این خود از آداب زیارت است که به صورت مکرر در زیارتنامهها آمده است. در زیارت رسول گرامی اسلام (ص) عرض میکنیم. «ای رسول خدا! به عنوان مهاجر به سوی شما آمدهام و من با این عمل آنچه خداوند درحق شما از قصد کردن به سوی شما بر من واجب کرده است اجرا میکنم.»
ماهیت سفرهای زیارتی با سفرهای دیگر متفاوت است و اساساً بزرگان دینی ما کتاب« آداب سفر» را در کنار کتاب «آداب زیارت» تنظیم کردهاند تا به این امر التفات دهند که خصایص و ویژگیهای سفرهای زیارتی با جریان زیارت سازگار است و اگر زائر بخواهد در زیارت خود موفق باشد، باید سفر زیارتی خود را صحیح و نیت خود را اصلاح کند، لذا زائر باید اجمالابا آداب سفر زیارتی خویش آشنا باشد. سفرهای زیارتی گرچه با سفرهای دیگر از نظر شکل و صورت ظاهری یکسان است ولی از نظر سیرت و معنا متفاوت است؛ در سفرهای تفریحی انسان برای انبساط خاطر و آسایش روان و شادابی تن سفر میکند و طبعاً در مقام عمل این نشاط و شادابی خود را مینمایاند و انسان با وجد و طرب مجدداً کار را آغاز میکند، لیکن در سفرهای زیارتی همین شادی و فرح و انبساط خاطر جان برای روح است.
این گونه از سفرها زمینه تقویت ارکان ایمان و پایههای اعتقادات و از بین برنده ملامتهای جان و آرامش نفس و روان است. همان گونه که در سفرهای تفریحی انسان باید خود را از تعلقات و وابستگیها جدا سازد تا با پیوند با طبیعت و محیط اطراف لذتی برده و سفر برای او خوش و گوارا باشد در سفرهای زیارتی نیز باید خود را از تعلقات و نفسانیات جدا ساخته و از گرایشها و تمایلات دنیایی دور بدارد تا لذت معنوی سفر را درک کند وقتی ره آورد سفر زیارتی حلاوت جان و ذکاوت نفس است و از دنیایی سختی هاست قطعاً این سفر لذت آفرین و جانفزاست.
آداب زیارت هم بیانگر این است که سفر زیارتی از آن جهت که مقدمهای برای وصول به جایگاه منیع و مقام رفیع قرب الهی است باید با تمهیدات و آمادگی خاصی همراه باشد به گونهای که اگر این ارادت و ساز و برگها فراهم نباشد چه بسا بهره کافی و لازم از سفر برده نشده جز سختی سفر و باختن مال چیزی در پی نداشته باشد.
زائر باید تمایل قلبی و ذهنی که پیدا کرده، با انجام آداب و سنن زیارت آهسته خود را به حریم امامت نزدیک کند تا استعداد آن را بیابد که باب حصین ولایت را بشناسد و با آن مرتبط باشد و سپس با ورود به قطعه امن ولایت پناه بگیرد و در پرتوی آن از خطرات و لغزشها مصون بماند و این سر، خود نکتهای است که در زیارتنامهها نیز به آن اشاره شده است.
«زائر لکم عائذبکم لائذ لقبورکم» به زیارت شما شتافته و به قبور و مرقدهای مطهر شما پناه آوردهام.
زائرانی که با آداب زیارت آشنا نیستند امکان ارتباط نزدیک و بهره برداری کامل را ندارند و کمتر استفاده میکنند. آنان که در صحنها و رواقها و اطراف ضریح مطهر و قبور منور حضور دارند، لیکن باب ورودی به وادی رحمت را نمیکوبند مانند گرسنگان و تشنگانی هستند که خود را از راه دور به باغی سرسبز و پرمیوه میرسانند ولی در اطراف باغ دور میزنند و در آن را نمیزنند که بکوبند و دستی دراز نمیکنند که دستگیری شود. رعایت ادب و حضور و توجه به آیین زیارت برای شکسته دلان و قاصدان حقیقی این امکان را فراهم میکند تا حضور خود را به صورت جدی درک کنند و مدارا بشوند و پیام هدایت را به جان بسپارند، آنگاه حرکت معنوی خود را آغاز کنند و یا به انجام نهایی برسانند.
آداب زیارت
در روایات، برای زیارت آدابی ذکر شده که برخی از آنها مخصوص موارد خاصی است، لیکن برخی از این آداب که تقریبا جنبه عمومی دارد و به نوعی، به همه اماکن مقدسه و مشاهد مشرفه ارتباط پیدا میکند عبارتند از:
1- ترک کلام بیهوده و لغو و مخاصمه و مجادله.
2- غسل پیش از زیارت.
3- اگرچند امام را زیارت میکند، برای زیارت هر امام یک غسل کند.
4-خواندن دعای ماثور هنگام غسل کردن.
5-نماز زیارت که حداقل دو رکعت است.
6- خواندن دعاهای وارده، بعد از نماز و زیارت.
7- خواندن مقداری از قرآن و هدیه کردن ثواب آن به روح مقدس صاحب آن مرقد شریف.
8- مقدم کردن نماز واجب بر نماز زیارت. اگر مشغول زیارت بود و «قد قامت الصلاه» را شنید، زیارت را ترک و درنماز جماعت شرکت کند.
9- زیارت به نیابت پدر و مادر و دوستان و نزدیکان و برای آنها طلب مغفرت نمودن.
10- ترک سخنان ناشایست و کلمات لغو و بیهوده و صحبتهای دنیایی که در هر جا مذموم و مانع رزق و سبب قساوت قلب است، به ویژه در بقاع مقدس.
11- بلند نکردن آواز و صدای خود در آن مشاهد شریفه، برای هر علتی که باشد.
12- وداع با صاحب آن مرقد شریف هنگام رفتن از آن شهر.
13- قصد بازگشت به آن مکان مقدس هنگام وداع.
14- بهتر شدن حال و کردار و گفتار، نسبت به پیش از زیارت.
15- انفاق و احسان بر فقیران و مجاوران آن بقعه.
شهید اول نیز در دروس، آداب زیارت رسول اکرم (ص) و دیگر مرقدهای مقدس را به تفصیل بیان نموده که خلاصه آن عبارت است از:
1- غسل کردن و پیوسته با وضو بودن و با لباس پاک و تمیز و با خضوع و خشوع به زیارت رفتن.
2- هنگام ورود به حرم مطهر، جلوی در آستان حرم ایستادن و با دعای ماثور اذن دخول گرفتن.
3- در کنار ضریح ایستادن.
4- در حال زیارت پشت به قبله ایستادن و رو نمودن به سوی زیارت شونده.
5- سلام دادن به زیارت شونده و خواندن زیارت وارده از سوی معصومان (ع).
6- در پایان زیارت، دو رکعت نماز زیارت خواندن.
7- پس از نماز، دعاهای نقل شده را قرائت کردن.
8- مقداری از قرآن را نزد ضریح تلاوت نمودن و ثواب آن رابه زیارت شونده هدیه کردن.
9- در همه حالات حضور قلب داشتن، از گناهان توبه نمودن و طلب مغفرت کردن.
10- به خدمتکاران حرم کمک کردن
11- هنگام خروج با دعاهای وارده وادع کردن و از خداوند بازگشت به آن مکان شریف را مسئلت نمودن.
12- اینکه زائر پس از بازگشت از زیارت از نظر اخلاقی و رفتاری بهتر از گذشته خود باشد.
13- پس از آن که زائر به خواسته خود رسید در بازگشت عجله کند تا همیشه شوق زیارت در وجودش پایدار بماند.
14- صدقه دادن به نیازمندانی که در اطراف حرم حضور دارند.
در زیارت امام حسین(ع)، موارد دیگری نیز بر این آداب افزوده شده که قابل توجه و دقت است از جمله:
1- عطر نزدن و سرمه نکشیدن «ولاتدهن و لاتکتحل حتی تاتی الفرات» (1- دروس، ج 2، ص 19)
2- حرکت به سوی حرم با آرامش و متانت «و یلزمک التوقیر لاخذ ما لیس لک»(2- کامل الزیارات، باب 79)
3- دیده از محرمات پوشاندن «و یلزمک ان تغض بصرک». (3- همان، باب 48)
4- پرهیز از خصومت و نزاع و سوگند زیاد. (کامل الزیارات، باب 48)
5- کم سخن گفتن جز به خیر.(همان)
6- پرهیز از شوخی و مزاح «و اقل من الکلام و المزاح». (همان، باب 79)
7- مصاحبت نیکو با همسفران «ویلزمک حسن الصحابه لمن یصحبک» (همان، باب 48)
8- زیاد ذکر خدا گفتن «واکثر من الله تعالی» (همان، باب 79)
9- پا برهنه و همچون بندگان حرکت نمودن «وامش حافیا و امش مشی العبد الذلیل» و... (همان، باب 49).
- ادب بانوان در زیارت
مرحوم علامه امینی در فصل «ادب الزائرات»، درباره آداب زیارت زنان زائر مینویسد:
«چشم خود را از حرام بپوشند، خود را از تبرج و شهوت باز دارند، لباس حیا به تن کنند و روبند عفت زنند، در میان راه که تداخل با مردان دارد، راه نروند، از کنار دیوار بگذرند، پوشیدن لباس نازک را ترک کنند، از هرچه مایه شهوت آنها میشود دوری کنند، در معابر سرمه و عطر نزنند.»...
- رعایت وقار در زیارت
مرحوم علامه امینی در «ادب الزائر» مینویسد:
مرحوم شیخ محمد طه نجف، به حرم حضرت عسکریین(ع) وارد شد، در حالی که صداها به اذان بلند بود، (و هر کسی در گوشهای برای خود اذان میگفت آنگاه ایشان) آنها را از آن کار نهی کرد و این آیه شریفه را خواند:
(ما لکم لاترجون لله وقارا.)نوح: 13آداب زیارت، ج 2، ص2 و ادب الزائر، صص 47-50)
مرحوم محدث نوری در تحیهالزائر، پس از نقل حدیثی که مرحوم مجلسی در بحارالانوار آورده، میگوید: مرحوم مجلسی در کتاب «بحار» و «تحفه» از این آیه و روایت استظهار فرموده که:
«بلند نمودن آواز در حرم مطهر نبوی و مشاهد شریفه چه در زیارت و چه در غیر آن، منهی و مذموم است.» (ادب الزائر، ص 26)بحارالانوار، ج 100، ص 125
سپس محدث نوری مینویسد: «و چه نیک فرموده و این ادبی است خاص، که در مرحله احترام و تعظیم، رسول خدا(ص) و ذریه طاهرهاش را به آن امتیاز اختصاص داده و پرده ناموس برای تکریم و توقیر ایشان در میانشان گذاشته، پس هر که آواز را بلند کند، هرچند در عبادتی باشد که بلند نمودن آن صدا در آن ممدوح باشد، پرده ناموس الهی را دریده است...»(تحفه الزائر.)
و از این جا معلوم میشود قباحت و شناعت آن چه متعارف و مرسوم شده در حرم مطهر علوی و بقعه منوره حسینی که در اوقات نماز، خصوصاً در صبح و شام، جماعت بسیاری که گاه عدد ایشان زیاده باشد از عدد گوش کنندگان، به غایت بلندی آواز، برخیزند و اذان بگویند و دعا کنند و صداها درهم پیچد، و فقرات اذان در یکدیگر مخلوط شود، عباد آن محل را، از زائران و نمازگزاران و متضرعین و گریه کنندگان، از کار خود باز دارند و داخل در زمره صادین عن سبیل الله شوند، و پاس حرمت نبوت و امامت را از هم درند و حکایت اذان را که مستحبات اکیده است، از میان برند، چه سامع نداند که کدام را حکایت کند.
با این مفاسد و غیر آن، گمان دارد ثوابی برده و به فیض رسیده است و حال آن که بایست از منکرات شرع شمرده شود، نه عبادات و در موبقات داخل شود، نه در قربات!
زیارت عارفانه
زیارت زمانی ثمربخش است و برای زائر برکات دارد که عارفانه و همراه با شناخت باشد، آن کس که حسینبنعلی(ع) را درست نمیشناسد و از اهداف قیام آن حضرت بیاطلاع است، چگونه انتظار دارد از برکات این سفر بهرهمند شود؟
فائد حناط از امام کاظم(ع) نقل میکند که آن حضرت فرمود:
«من زار الحسین(علیهالسلام) عارفاً بحقه غفرالله له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر» «کسی که حسین(ع) را زیارت کند و به حق او عارف و نسبت به آن حضرت شناخت داشته باشد، خداوند گناهان گذشته و حال او را میبخشد.»
هارون بن خارجه نیز گفته است: به امام صادق(ع) عرض کردم مردم روایت میکنند اگر کسی حسین بن علی(ع) را زیارت کند، پاداش یک حج و یک عمره به او داده خواهد شد.
امام(ع) فرمود: «من زاره- والله- عارفاً بحقه غفر له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر.» (کامل الزیارات، ص149)
- دانشمند فرزانه، مرحوم آقای علی اکبر غفاری(رحمهالله)، در حاشیه کتاب «ثواب الاعمال» مینویسد: ما تقدم و ما تاخر هر دو فعل ماضی هستند و معنای آنها قدیم و جدید است، نه گناهان گذشته و آینده. «کسی که او را زیارت کند و به خدا سوگند او را بشناسد و عارف به حق او باشد، خداوند گناهان گذشته و حال او را خواهد بخشید.»
در حدیثی دیگر حسین بن محمد قمی از امام موسی بن جعفر(ع) نقل میکند که فرمود: «ادنی ما یثاب به زائرالحسین (علیهالسلام) بشط الفرات اذا عرف بحقه و حرمته و ولایته ان یغفر له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر.»(کامل الزیارات، ص149و 150)
«کمترین پاداشی که در شط فرات به زائر حسین بن علی(ع) میدهند آن است که گناهان گذشته و حال او آمرزیده شود، مشروط به آن که به حق آن حضرت و حرمت و ولایت او عارف بوده و شناخت داشته باشد.»
امام صادق(ع) نیز معرفت به امام و پیروی از آن حضرت را شرط دستیابی به مغفرت معرفی میکند. فائد حناط گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود:
«من زار الحسین(علیه السلام) عارفا بحقه یاتم به غفرالله له ما تقدم من ذنبه و ما تاخر.» (همان، باب 54، ص 150، ح 6)
شناخت حسینبنعلی(ع) و اعتقاد و پیروی از آن حضرت، شرط اساسی در موفقیت سفر زیارت به کربلای معلی است. کسی که نداند حسینبنعلی(ع) برای چه و با چه هدفی قیام نمود و در برابر ظالمان ایستاد و این که چرا شهادت در راه خدا را آگاهانه انتخاب کرد؟ طبیعی است که از این سفر سودی و بهرهای نخواهد داشت.
موضوع به اندازهای اهمیت دارد که تنها در کتاب کامل الزیارات، در بیش از بیست روایت، روی کلمه «عارفا بحقه» تاکید شده است.
اگر این معرفت حاصل شود، پاداشی بزرگ برای زائر به ارمغان میآورد. امام صادق(ع) میفرماید: «من اتی قبرالحسین(علیه السلام) عارفا بحقه کان کمن حج ثلاث حجج مع رسول الله(صلی الله علیه و آله).» (کامل الزیارات، ص148 تا 152)
«آن کس که قبر حسین(ع) را زیارت کند و به حق آن حضرت عارف و آگاه باشد ]پاداشش[ همانند کسی است که سه مرتبه با رسول خدا(ص) حج انجام داده باشد.»
- زیارت عاشقانه
زیارت حسینبنعلی(ع) باید عاشقانه و از روی محبت به رسول خدا(ص) و خاندان عصمت و طهارت انجام شود، تا این محبت جاذبه ایجاد کرده، زائر را به پیروی از آنان وادار نماید که در نتیجه هر که از اهل بیت پیامبر(ع) پیروی کند، نجات یافته به سعادت نائل میگردد» من اتاکم نجا و من لم یاتکم هلک (زیارت جامعه کبیره)
امام صادق(ع) فرمودهاند:
«روز قیامت که فرا میرسد، ندا کنندهای ندا میکند که زائران حسینبنعلی(ع) کجا هستند؟ جمعی از مردم که تعداد آنان را جز خدا کسی نمیداند، به پا میخیزند. پس به آنان گفته میشود: هدف شما از زیارت حسین بن علی(ع) چه بود؟
گویند: پروردگارا، به دلیل علاقمندی به پیامبر و علی و فاطمه و دلسوزی و رحمت نسبت به آنچه که بر حسین(ع) گذشته، به زیارت آن حضرت رفتیم.
آنگاه به آنان گفته میشود:
هذا محمد و علی و فاطمه والحسن و الحسین فالحقوا بهم، فانتم معهم فی درجتهم، الحقوا بلواء رسول الله، فینطلقون الی لواء رسول الله فیکونون فی ظله- واللواء فی یدعلی(علیه السلام) حتی یدخلون الجنه فیکونون امام اللواء و عن یمینه و عن یساره و من خلفه. (کامل الزیارات، ص 152)
اینان محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) اند، پس به آنان بپیوندید، شما در کنار آنان هستید، بروید و به پرچم رسول خدا(ص) ملحق گردید، پس آنان به سوی پرچم رسول خدا(ص) حرکت کرده، و درحالی که پرچم در دست علی(ع) است، زیر سایه آن قرار میگیرند، علی(ع) نیز درحالی که زائران حسینی در چهار سوی پرچم قرار گرفته اند، آنان را حرکت داده و بدین ترتیب وارد بهشت میشوند.»
زیارت و توفیق الهی
زیارت حسین بن علی(ع) با عنایت خداوند متعال ارتباط دارد و هر کسی به این کار خیر موفق نمیگردد.
از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود:
«خداوند برای هر کسی که خیر و خوبی اراده کرده باشد، محبت حسینبنعلی(ع) و زیارت او را به دلش میاندازد.» (کامل الزیارات، ص 153)
با توجه به این که منشا زیارت، توفیق و عنایت الهی است و زائر امام حسین(ع) هم دارای اهداف و ویژگیهای اعتقادی، اخلاقی و رفتاری ویژهای است لذا خداوند به وجود چنین افرادی مباهات میکند. ذریح محاربی از امام صادق(ع) نقل کرده که فرمود:
«... والله ان الله لیباهی بزائر الحسین بن علی...» (همان، ص 155) «به خدا سوگند، خداوند به زائر حسین بن علی(ع) مباهات میکند.»