بررسي فرق ميان بلا و ابتلاء از منظر قرآن
علیرضا شعاعی
معیارهای شناخت مصیبتهای کیفری از آزمونی
انسان در زندگی همواره با مصیبتها، مشکلات، دردها و رنجهای بسیاری مواجه میشود. براساس آموزههای قرآنی، ریشه مصائب را میبایست در دو امر بلاء و ابتلاء جست وجو کرد. به این معنا که برخی از این مصیبت ها، بازتابی از بدیها و گناهان ماست، و برخی دیگر ریشه در امتحان و آزمون الهی دارد تا انسان در این مشکلات و مصیبتها استعدادها و تواناییهای خویش را آشکار کند و اسمای الهی را در خود فعلیت بخشد.
پرسش این نوشتار این است که ما چگونه میتوانیم دریابیم که مصیبتی که گرفتار آن هستیم بلاء و گرفتاری است. یا ابتلاء و آزمون و امتحان؟ نویسنده بر آن است تا با نگاهی به آموزههای قرآنی به این پرسش پاسخ دهد.
دنیا، محل آزمون بشر
بر نظام هستی، قوانین و سنت هایی حکومت میکند که در آموزههای قرآنی به آن سنتهای الهی اطلاق میشود. (غافر، آیه 85؛ فتح، آیه 23؛ فاطر، آیه43) از جمله سنتهای الهی سنت آزمون و امتحان است. از گزارشهای مهم قرآن درباره سنت امتحان که از آن به فتنه (عنکبوت، آیه 2)، ابتلاء (بقره، آیه 124) و بلاء حسن (انفال، آیه 17) یاد میشود میتوان به آزمون حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل (ع) اشاره کرد که در آیاتی از جمله 102 تا 106سوره صافات به آن اشاره شده است. در این آزمون، حضرت ابراهیم(ع) مامور میشود تا فرزند خویش را در راه خدا قربانی کند. البته این امتحان با سربلندی آن بزرگواران در مقام تسلیم به پایان میرسد و خداوند قوچی را به عنوان فدیه قرار میدهد.
براساس آموزههای قرآنی همه انسانها و امتها تحت آزمونهای سخت قرار میگیرند. (مائده، آیه 48؛ اعراف، آیه 168؛ مومنون، آیه 30) این امتحانات در اشکال گوناگون است (بقره، آیه 155) و همگی به شکلی و شیوه ای گرفتار این آزمونهای الهی خواهند بود. (مائده، آیه 71)
خداوند در آیاتی بیان میکند که آزمونها تنها در شکل بدیها و زشتیها بروز نمیکند، بلکه بسیاری از مردم با خیر، نعمت و زیباییهای دنیا آزموده میشوند. (انبیاء، آیه 35؛ کهف، آیه 7) از این رو از بلای حسن در کنار بلای سیئ سخن به میان آمده و خداوند میفرماید: و بلوناهم بالحسنات و السیئات لعلهم یرجعون؛ ما بنی اسرائیل را با خوبیها و بدیها آزمودیم تا شاید برگردند. (اعراف، آیه 168)
اصولا آزمون با خیر و شر (انبیاء، آیه 35) امری است که بارها در قرآن از آن سخن به میان آمده است تا آدمی توهم نکند که تنها کسانی گرفتار آزمون هستند که در بلایی زشت و بد افتادهاند، بلکه بسیاری از مردم با خیر و خوبی و زیباییها و نعمتها آزموده میشوند تا معلوم شود که چگونه با نعمت برخورد میکنند و آیا واقعا شکرگزار نعمت با استفاده درست از آن هستند یا نه؟
هدف آزمون هدف و فلسفه آزمونهای الهی، افزایش ایمان (مدثر، آیه 31)، پیدایش یقین و باور راستین (همان)، تربیت و پرورش انسان و فعلیت یابی استعدادها و توانمندیهای سرشته در ذات انسان (بقره، آیه 49؛ اعراف، آیات 129 و 141؛ ابراهیم، آیه 6)، ایجاد رشد و نمو در مسیر کمال (بقره، آیه 124)، تقویت صبر و شکیبایی در برابر مشکلات زندگی و حل آن (فرقان، آیه 20)، پالایش و تصفیه دلها و قلوب مردم (آل عمران، آیه 154)، ایجاد خلوص در مومنان و مجاهدان (آل عمران، آیات 140 و 141)، دست یابی به تقوای الهی (حجرات، آیه 3)، توبه و بازگشت به مسیر الهی و هدایت (توبه، آیه 126)، اصلاح امور و اشتباهات و فسادها (اعراف، آیه 168)، جداسازی صفوف اهل حق و باطل، مدعیان راستین و دروغین (توبه، آیه 16؛ بقره، آیه 149)، نیکوکار و بدکار (هود، آیه 7)، حق شناس و ناحق شناس، سپاسگزار و ناسپاس (نمل، آیه 40)، راست گو و دروغگو (عنکبوت، آیه 3)، صابر و غیرصابر (محمد، آیه 21)، خداترس از غیرخداترس (مائده، آیه 94)، مومن از شک کننده (سبا، آیات 15 و 21؛ عنکبوت، آیه 3)، پاک از ناپاک (آل عمران، آیه 179)، دوست از دشمن، همراه از غیرهمراه (حدید، آیه 25)، مومن حقیقی از غیرحقیقی و منافق و مانند آن میباشد.
به هر حال، دنیا محل آزمونهای الهی است و هیچ کس از این قانون مستثنا نیست؛ حتی براساس فلسفه آزمونهای الهی، هر کسی مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند تا ضمن افزایش ایمان، استعدادهای ذاتی و نهفته در خود را بشناسد و آن را ظهور و فعلیت بخشد و این گونه همه صفات الهی که در ذات انسان سرشته شده، فعلیت یابد.
بنابراین، بخش بزرگی از مصیبتها و بلایا که انسان بدان دچار میشود، براساس اهداف و فلسفه آزمون و سنت ابتلاء و امتحان الهی است.
مصیبت به سبب گناه و خطا اما همه بلاهایی که انسان بدان دچار میشود، از باب آزمون و ابتلاء نیست، بلکه بخش دیگری از مصیبتها و بلایا به سبب خطاها و گناهان و اشتباهاتی است که انسان دانسته و نادانسته مرتکب آن میشود.
انسان در زندگی خطاها و اشتباهاتی را مرتکب میشود که به طور طبیعی آثاری بر آن مترتب است. به عنوان نمونه نوشیدن شراب دانسته و نادانسته آثار مستی را به دنبال دارد؛ برخی از رفتارهای انسانی این گونه است که خواسته و ناخواسته پیامدهای بد و زشتی را به دنبال میآورد و انسان را گرفتار مصیبت میکند.
البته کسانی که از روی جهالت و نادانی و عدم فراهم بودن شرایط عمومی تکلیف چون عقل، بلوغ، اختیار و علم، گناه و خطایی را مرتکب میشوند، هر چند در دنیا گرفتار مصیبت و پیامد طبیعی آن میشوند، ولی در آخرت به دلیل فقدان یکی از شروط عمومی تکلیف چون جنون و اضطرار و نادانی و جهالت مجازات نمی شوند، ولی در دنیا گرفتار پیامدهای طبیعی آن خواهند بود.
اما کسانی که شرایط عمومی تکلیف را دارا هستند، اگر مرتکب خطا و گناهی شوند در دنیا و آخرت مجازات خواهند شد و افزون بر پیامدهای طبیعی گناه که به شکل بلا و مصیبت بر آنان وارد میشود، در آخرت نیز مجازات شده و کیفر گناهی که مرتکب شدهاند را میبینند.
خداوند در تبیین دو دسته از مصیبت ها، به مصیبت هایی اشاره میکند که ریشه در عصیان و نافرمانی خدا و پیامبر(ص) (آل عمران، آیه 165)، یا کفر (رعد، آیه 31)، یا گناه (آل عمران، آیه 165 و نساء، آیات 62 و 79؛ مائده ، آیه 49، قصص، آیه 47، شوری، آیه 30) دارد.
در حقیقت مصیبت به معنای بلا و سختی شدید و گرفتاری سخت (مصباح، ص 350) همچنان که میتواند مصداقی از آزمون باشد میتواند مصداقی از مجازات و کیفر الهی هم باشد. فرق میان بلاء و ابتلاء هر چند که در فرهنگ قرآنی بلاء به دو معنای آزمون و کیفر به کار رفته است، ولی مراد ما از واژه بلاء و کاربرد آن در مقاله، همان مصیبت هایی است که به عنوان مجازات بر انسان وارد میشود. همچنین مراد از ابتلاء همان آزمونهای الهی خواهد بود.
این تفاوت را از آن جهت قائل میشویم تا بتوانیم تفاوتهای واقعی مصیبت هایی که بر انسان وارد میشود را تحلیل و تبیین کنیم و دریابیم که کدام یک از مصیبتها از مصادیق بلاء و مجازات و کیفر است و کدام یک، از مصادیق آزمون و امتحان الهی است که همه انسانها حتی پیامبران اولوالعزم را در بر میگیرد.
پس آزمونهای الهی میتواند در دو شکل خوب و بد، زشت و زیبا، نعمت و نقمت، خیر و شر، انجام گیرد. بنابراین، هر مصیبت و شر و بدی لزوماً به معنای مجازات نیست؛ چنان که هر خیر و نیکی و نعمتی به معنای تکریم و اکرام الهی نسبت به بنده ای نیست؛ چرا که بسیاری از مردم با خیر و نیکی و نعمت آزموده میشوند. (فجر، آیات 15 و 16)
به سخن دیگر، بهره مندی از نعمت و خیر به معنای اکرام و تکریم الهی نیست؛ چنان که عدم برخورداری از نعمت و گرفتاری در شر و بدی به معنای اهانت الهی نسبت به بندهای نیست. (همان) بلکه میتواند نعمت و فقدان نعمت از باب آزمون باشد.
اما به این نکته باید توجه داشت که کیفر و مجازات همواره با بدی و مصیبت همراه است و کسی با خیر و نیکی مجازات نمی شود؛ هر چند که با خیر و نعمت و نیکی آزمون میشود. پس میتوان این فرق را میان آزمون و کیفر به دست داد که هر آزمونی میتواند دو وجهی (خیر و شر) باشد، ولی مجازات و کیفر همواره تک وجهی و همراه مصیبت و رنج و بلا است.
اما برای اینکه بتوانیم مصادیق آزمونی را از مصادیق مجازات و کیفر جدا کنیم و بدانیم کدام مصیبت و گرفتاری از مصادیق آزمونی و کدام یک از مصادیق مجازات و کیفر است؛ نیازمند شاخصه و معیارهایی هستیم که میبایست آن را از آیات قرآنی و آموزههای وحیانی به دست آورد.
نشانههای مصیبتهای آزمونی و کیفری
به سخن دیگر، شاخصهها و معیارهای مصیبتهای آزمونی و کیفری چیست؟ از کجا میتوانیم مصادیق آن را از یکدیگر جدا کنیم؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که انسان بر نفس خویش بصیرت دارد و خودش به سادگی میتواند دریابد که وضعیت کنونی او براساس کدام یک از سنتهای الهی است. آیا گرفتار سنت ابتلاء شده یا این که گرفتار سنت بلاء گشته و مجازات طبیعی رفتار خود را میبیند؟
خداوند در آیات 14 و 15 سوره قیامت میفرماید: ان الانسان علی نفسه بصیره و لو القی معاذیره؛ به درستی که آدمی به خودش (رفتار و نیت درونی خود) آگاه است هر چند که عذر (و توجیه) فراهم آورد.
به این معنا که او درک درستی از خود و موقعیت و وضعیت خود دارد و میتواند دریابد که آنچه اکنون از مصیبت گرفتار آن است، نتیجه و بازتاب گناه و خطایی است که مرتکب شده یا آنکه از باب آزمون و ابتلایی است که خداوند بر او تحمیل کرده تا یکی از فلسفهها و اهداف آزمون را به دست آورد.
انسانها هنگامی که گرفتار مصیبت بلایی و کیفری میشوند، از نوعی ضیق صدر رنج میبرند. جهان را بر خود تنگ مییابند و همه راههای فرار از مصیبت را بر خود بسته میبینند. احساس درونی به ایشان میگوید که این نتیجه طبیعی گناه و خطایی است که مرتکب شده اند. راه فرار و گریزی از مشکل نمییابند و در تنگنای مشکل دست و پا میزنند.
پس، از نشانههای مصیبتهای کیفری و مجازاتی میتوان به ضیق صدر، فقدان صبر و شکیبایی و کاهش شدید آستانه تحمل در این گونه افراد اشاره کرد.
خداوند در آیاتی از قرآن هنگام تبیین وضعیت انسانهای گرفتار مجازات و کیفر میفرماید که آنان همانند کسی هستند که در تاریکی گرفتار آمده اند و هر از گاهی نوری میجهد ولی به جای آنکه موقعیت آنان را روشن تر سازد آنها را در بهت و سرگردانی بیشتر فرو میبرد. خود را در حالت مرگ مییابند و به هر چیزی میآویزند. اینان مانند کسی هستند که مرغی، آنها را از زمین ربوده و به آسمان برده و آنجا رهایشان ساخته است و بادی ایشان را برباید و به مکانی دور انداخته و چارهای برای رهایی خود نمییابند. (بقره، آیات 17 تا 20؛ حج، آیه13)
اما کسی که گرفتار مصیبت آزمونی میباشد، از نوعی سعه صدر و انشراح برخوردار میشود و صبر و شکیبایی او بالا میرود و آستانه تحملش افزایش مییابد. این گونه است که بر داشتن و نداشتن چیزی، اندوهگین نمی شود و برای از دست رفتن چیزی در آینده بیمناک و هراسان نیست. بر داشتهها و ناداشتهها و یا از دست رفته هایش نه شاد است و نه اندوهناک (حدید، آیات 22 و 32)
لذا نه تنها بر مشکلات و مصیبتهای وارده صبر میکند، بلکه دیگران را که گرفتار آزمون مصیبت هستند به صبر و شکیبایی دعوت میکند و دلهای دیگران را استواری میبخشد. (آل عمران، آیه 200)
از این رو مؤمنان در هنگام ورود مصیبتهای آزمونی، سست و ضعیف نمی شوند و استقامت و صبر و شکیبایی خود را از دست نمی دهند. (آل عمرانی، آیه 146)
مهمترین شاخصه در مصیبتهای آزمونی این است که خداوند به شخص مبتلا ظرفیت تحمل مصیبت را میبخشد و نوعی انشراح و سعه صدر در وی ایجاد میکند تا بتواند مصیبت را تحمل و آن را در خود هضم کرده و زمینه بهره مندی از مصیبت برای تعالی و تقرب فراهم آورد. از آن جایی که مهمترین فلسفه و هدف آزمونهای الهی، فراهم آوری زمینه متاله (خدایی) شدن است، مصیبتهای سخت، فرصت ظهور اسماء و صفات الهی خاصی را به شخص میبخشد تا بتواند خدایی شده و با بلا و مصیبت آزمونی، خود را به کمال بایسته و شایسته اش برساند. سختیها و بلایا انسان را آبدیده میکند و محکمتر میسازد، همانگونه که سنگهای معدنی تا گرمای جانسوز را تحمل نکنند از آنها طلا و نقره و فولاد حاصل نمیشود.
هرکه در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند
خدای متعال به این حقیقت اینگونه اشاره میکند که: احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا امنا و هم لایفتنون؛ آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم، رها میشوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟ (عنکبوت، آیه2)
بنابراین، مصیبتهای کیفری که ریشه در دستاوردهای انسان و رفتارهای او دارد، (شوری، آیه 03؛ روم، آیه14) عامل افزایش توانمندی و رشد و کمال یابی نیست، بلکه زمینه بازگشت و توبه را فراهم میآورد و هشداری است که انسان راه خویش را تغییر داده و اصلاح کند و از فسادی که گرفتار آن شده رهایی یابد.
اما مصیبتهای آزمونی، با منشأ الهی است و تقویت کننده روحیه و روان آدمی و عامل افزایش ایمان و تقویت صفات الهی در انسان میشود. از این رو خداوند این مصیبتها را به خود نسبت میدهد، در حالی که مصیبتهای کیفری را به انسان و رفتارهای او منتسب میکند. (آل عمران، آیه 165)
مصیبتهای آزمونی تقدیر الهی با منشأ الهی برای کمال یابی انسان و افزایش استعداد و ایمان و خدایی شدن است. (توبه، آیات05 و 15، حدید آیه22) همین مسئله موجب میشود تا خداوند ظرفیت و تحمل مصیبت را نیز به شخص ببخشد.
آنچه بیان شد برخی از نشانهها و شاخصهای تفکیک و تمایز مصیبتهای کیفری از مصیبتهای آزمونی است. میتوان با مراجعه به آیات دیگر قرآن، نشانههای دیگری برای تفاوت و تمایز یافت.