11 مرداد 1390, 0:0
بقا و فنا در دنيا از نگاه قرآن
علی ملكوتیان
قرآن کریم زندگی دنیا را یک نوع سرگرمی و بازی میداند. مردمی جمع میشوند و به پندارهایی دل میبندند و بعد از چند روزی پراکنده میشوند و زیر خاک پنهان میگردند، سپس همه چیز به دست فراموشی سپرده میشود. اما حیات حقیقی که فنایی در آن نیست، نه درد و رنج و ناراحتی و نه ترس و دلهره در آن وجود دارد و نه تضاد و تزاحم، تنها حیات آخرت است در صورتی که انسان بداند و اهل تحقیق و دقت باشد. در مورد زندگی دنیا باید بدانیم که همه چیز در دست خدا و تحت اراده و مشیت اوست، درست است که دنیا، عالم اسباب است و آنها که تلاشگرند معمولاً بهره بیشتری داشته و آنها که تنبلند بهره کمتری، ولی در عین حال این قاعده کلی و همبستگی نیست، چرا که گاه افراد بسیار جدی و لایقی را میبینیم که هر چه میدوند به جایی نمیرسند و به عکس افراد کم دست و پایی را میبینیم که درهای روزی از هر سو به روی آنها باز است واین استثناها برای این است که خداوند نشان دهد که با تمام تاثیری که در عالم اسباب آفریده، نباید در عالم اسباب گم شد و نباید فراموش کرد که در پشت این دستگاه دست نیرومند دیگری است که آن را میگرداند.
نقل شده که از عالمی پرسیدند: ما الدّلیل علی انّ للعالم صانعاً واحداً. یعنی چه دلیلی داریم که عالم را خالقی یکتاست. گفت: به سه دلیل: ذلّ اللّبیب و فقر الادیب و سقم الطّبیب.
یعنی عقب ماندگی افراد هوشیار و تنگدستی افراد هنرمند و سخنور و بیماری طبیبان. و وجود این استثناها نشانه این است که کار به دست دیگری است. چنان که در حدیث معروفی از حضرت علی(ع) میخوانیم: من خداوند سبحان را از آنجا شناختم که گاه تصمیم های محکم فسخ میشود و گاه گرهها گشوده و ارادههای قوی نقص شده و ناکام میماند. پس مسلماً برای دنیا بقایی نیست و باید از آن رخت بر بست.
حضرت علی(ع) میفرماید: «الدّنیا دار ممّرٍ لادار مقرٍّ و النّاس فیها رجلان: رجلٌ باع نفسه فاوبقها و رجلٌ ابتاع نفسه فاعقبها.» دنیا برای گذاشتن است نه برای ماندن و مردم در آن دو دستهاند: دستهای خود را در آن (به خواهش های نفس) بفروشد، پس خویش را (به کیفر آنها) هلاک گرداند و دستهای خود را (به طاعت و بندگی) بخرد، پس خود را از عذاب رستاخیز برهاند. خداوند در سوره انشقاق میفرماید: ای انسان تو با تلاش و رنج به سوی پروردگارت میروی و او را ملاقات خواهی کرد.
در حدیثی از حضرت امام سجاد(ع) آمده: راحتی و آسایش در دنیا و برای اهل دنیا وجود ندارد، راحتی و آسایش تنها در بهشت است و برای اهل بهشت، رنج و تعب در دنیا آفریده شده و برای اهل دنیا و هر کسی پیمانه ای از آن به دست میآورد، دو برابر آن حرص نصیب او میشود و کسانی که از دنیا بیشتر دارند فقیرترند، زیرا محتاج دیگران در حفظ اموال خویشند و یه وسایل و ادوات زیادی برای حفظ آن نیازمندند.
بنابراین در ثروت دنیا راحتی وجود ندارد، و سپس امام(ع) در ذیل این حدیث فرمود: هرگز دوستان خدا در دنیا به خاطر دنیا رنج و تعب نمی کشند بلکه رنج و تعب آنها در دنیا برای آخرت است. پس نتیجه میگیریم که همه رنج میبرند، دنیاداران و اهل دنیا رنجشان برای دنیا و زندگی دنیاست ولی دوستان خدا رنجشان برای آخرت و زندگی جاوید عُقبی است.
چرا که سختی ها و لذت های دنیوی و اخروی قابل قیاس با هم نیست، حس وصل به خدای جاودان با هیچ کدام از احساسات مادی و دنیوی یکسان نیست.
منابع: چهار وادی سلوک، محمد کاظم بصیری ابر قویی، قم: دفتر نشر الهادی، 1379.
حلیه المتقین، علامه محمد باقر مجلسی، تهران: انتشارات باقرالعلوم، 1377
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان